خطاب

به نامزدان

انتخابات ریاست جمهوری 1393 و مردم افغانستان

 

خلیل رومان

نامزدان محترم ریاست جمهوری؛

مردم افغانستان؛

برنامه ها و خطوط کلی مرام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری را ارزیابی کردم. زیبا نوشته اید و زیبا می گویید. صرف نظر از نحوۀ بیان، تفاوتی بارز در آن ها مشاهده نمی شود. در نتیجه، هرگاه شعارها و بیانات شما ملاک قضاوت قرار داده شود، هدف های عمدۀ شما همسان است. به سوی یک منزل مقصود از راه های جدا جدا می روید.

با توجه به تجربۀ انتخابات گذشته و با تحلیل وضعیت موجود، برندۀ انتخاباتِ نسبی شفاف، با اکثریت آرا از نظر شکلی مشروعیت خواهد داشت. اما در مقیاس تمام ثبت نام کننده گان رای دهی و مردم سی میلیونی افغانستان این مشروعیت اندک خواهد بود. بنابر این، به منظورکاهش نگرانی های آینده و به نیت ادای سهم خود در تحول اوضاع کشور، طرزالعمل اتحاد و اتفاق نامزدان ریاست جمهوری را که در واقع خمیر مایۀ اتحاد و اتفاق مردم افغانستان می باشد، پیشنهاد می کنم.

1- بی نیاز از اثبات است که برندۀ انتخابات، به تنهایی در انکشاف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور و حل مسایل امنیتی به گونۀ مطلوب آن قادر نخواهد بود. بنا بر این باید یازده نامزد ریاست جمهوری روی طرح یک برنامه مشترک پس از انتخابات موافقه کنند. روش عملی این است که هر نامزد یک اولویت مهم را پیش کند و دیگران آن را تکمیل یا تایید کنند. با این روش یازده اولویت که در واقع خط مشی حاکمیت آینده خواهد بود، به دست می آید. توافق یازده نامزد ارجح می باشد، اما هرگاه به هر دلیلی مقدور نشود، اکثریت شما این اجماع را ایجاد کرده می توانید.

2- موافقه کنیدکه پیروز انتخابات، این خط مشی مشترک را عملی خواهد کرد. دیگران، نظر به شایسته گی و علاقه مندی عضو حکومت آینده یا همکار آن باشند. در این صورت، حاکمیت قوی، شایسته و کارا ایجاد می شود؛ کشور از بدبختی های تقسیم کرسی ها بر اساس سمهیه بندی به نام مشارکت رهایی می یابد؛ رای دهنده گان و هواخواهان با الهام از این کار شما دوباره متحد می گردند. زیرا مثلث های قومی ترکیب انتخاباتی شما، نه تنها مژده دهندۀ وحدت ملی نیست، بلکه فاجعۀ تقسیم اقوام را در میان خود آن ها تا دراز مدت حفظ می کند و مدعیان جدید سرکردۀ این یا آن قوم به منظور جا گرفتن در مثلث قومی انتخاباتی از راه می رسند. در این صورت ما به وحدت ملی ای که شما آن را در برنامه های تان بیان می کنید، نمی رسیم. 

3-  بین هم توافق و تعهد کنید که با حضوردر حاکمیت آینده، شایسته سالاری، تجربه و خدمتگزاری را اصول کار خود قرار دهید و همکاری شخصیت های موثر افغانستان را جلب نمایید. این موافقه سبب می شود که استخدام و مقرری ها اساس مند شود و جلو مقرری های بی اساس و توزیع کرسی ها براساس سهمیه را بگیرد.  با این روش یک سنت حسنه ایجاد می شود و مردم از تجمع به دور نامزدهای دارای کارت های قومی در آینده نجات می یابند.

برخورد مسوولانۀ شما به عملی کردن این پیشنهاد، زمینه را برای ایجاد حاکمیت دارای مشروعیت بلند و حکومت نیرومند مساعد می کند. در این صورت، امید مردم به دور اندیشی شما و کار متحدانه برای پیشرفت افغانستان افزایش می یابد. از شما نامزدان ریاست جمهوری، روشنفکران و دانشمندان افغانستان می خواهم که پس از غور دقیق بر این پیشنهاد موقف تان را ابراز کنید. باور دارم که پذیرش و اجرای این پیشنهاد از سوی شما، ابرهای ابهام و ترس از آینده را به اتحاد، شادی و همبستگی مردم افغانستان بدل خواهد کرد.

عزیزان، نامزدان؛

چهره عوض کردن ها، خود بزرگ بینی ها، گلو دریدن ها و بیان های عاجزانۀ شعارها، کارساز نیست. عمل مخلصانه وصادقانه می تواند تغییر وارد کند. یقین دارم که اقدام مسوولانۀ شما به این پیشنهاد، مسیر تاریخ کشور را به سوی اتحاد و همبستگی مردم افغانستان رقم خواهد زد. ما برای تسهیل و تحقق این پیشنهاد آمادۀ همکاری می باشیم. وضعیت امروزی را حضرت مولانای بزرگ چه زیبا و چه شیرین بیان کرده کرده و در اخیر چه اندرز بزرگ داده است. بیایید به آن عمل کنیم:

 

چار کس را داد مردی یک درم

فارسی و ترک و رومی و عرب

فارسی گفتا چو ازین  وارهیم

آن عرب گفتا معاذ الله- لا

آن یکی کز ترک بود گفت ای کزم

آنکه رومی بود گفت این قیل را 

در تنازع آن نفر جنگی شدند      

مشت برهم می زدند از ابلهی

صاحب سری، عزیزی صد زبان

پس بگفتی او که من زین یک درم

چون که بسپارید دل را بی دغل           

یک درمتان می شود چار المراد

گفتِ هریک تان دهد جنگ و نفاق

پس شما خاموش باشید وانصتو

چون عنب آمد یعنی (که) ازوم

همزبانی خویشی وپیوندیست 

ای بسا هندو وترک همزبان 

غیر نطق وغیر ایماء وسجل

پس زبان همدلی خود دیگراست                     

 

هریکی از شهری افتاده به هم

جمله باهم در نزاع اندر تعب

هم بیا کین را، به انگوری دهیم

من عنب خواهم نه انگور ای دغا

من نمی خواهم عنب خواهم ازوم

ترک کن– من خواهم استافیل را

که ز سر نام ها غافل بودند

پر بودند از جهل و از دانش تهی

آمدی آنجا بدادی صلح شان

آرزوی جمله تان را می خرم

این درمتان می کند چندین عمل

چار دشمن می شود یک ز اتحاد

گفت من آرد  شما را اتفاق

تا زبانتان من شوم درگفتگو

هست هم انگور هم استافیلوم

مرد با نامحرمان چون بندیست

 وی بسا دو ترک چون بیگانگان

صد هزاران ترجمان خیزد زدل

همدلی از همزبانی بهتر است.

 

مردم افغانستان؛

از شمال، جنوب، شرق وغرب کشور و از مهاجران مقیم خارج، صدای اتحاد و اتفاق بلند می شود. یقین دارم این که این پیشنهاد خواست شماست. هرگاه با این پشنهاد موافقید، همه باهم صدای نیرومندی را ایجاد کنید و به نامزدان فشار های مدنی و اخلاقی وارد کنید تا متحد شوند و یک برنامۀ مشترک ترتیب و از آن  پیروی کنند. شعار ما شعار عملی است. اگر موافقید، خواهش می کنم بامن همراهی کنید.

 

یک راه ! یک هدف!

در یک صف! در یک صف!

 

خلیل رومان

دلو 1392

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت