عتیق الله نایب خیل 

 

عتیق الله نایب خیل

        سیدنی

 

معمای قتل ماجد الماجد

 

 برای اکثر مان ، ماجد الماجد، نام آشنایی به نظر نمی رسد. من این نام را زمانی شنیدم که انفجارهای مهیبی جنوب بیروت را لرزاند.

ازچندی به این سو فعالیت های سازمان های استخباراتی و پیچیده گی هایی که روابط این سازمان ها می تواند داشته باشد، مشغولیت ذهن ام شده بود. قتل مرموز ماجد الماجد مجددا" ذهنم را به آن سو کشاند و یک بار دیگر به این نتیجه رسیدم که سر درآوردن از فعالیت های سازمان های استخباراتی کار ساده و آسان نیست؛ مخصوصا" این که آن سازمان ها در پارهً موارد، و یا به اقتضای نحوهً ماموریت شان، خیلی بی رحمانه عمل می کنند و درصورت ضرورت، و برای ازبین بردن هرگونه آثار رد پای شان، از سر به نیست کردن افراد خویش نیز اباًیی ندارند.

آگاهی حاصله حاکی است که  سرنوشت مردم، درکشورهای نفت خیز خاورمیانه، از اتاق های فکر در استخبارات کشورهای ذینفع و ذیدخل، و دررقابت خونین آنان تعیین و هدایت می گردد. به عنوان نمونه داستان ماجد الماجد، که من اخبار آن را تعقیب می کردم، به مانند فلم های هالیود اتفاق افتاد که خواندن آن خالی از دلچسپی نیست. به این دلیل آن را روی کاغذ آوردم.

 

انفجار دربیروت

 

 

به تاریخ نوزدهم نومبر 2013 دو انفجار جداگانه درمقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت اتفاق افتاد که به مرگ بیست و پنج نفر و زخمی شدن صدوچهل نفر انجامید. درمیان کشته شده گان، کاردار ارشد فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان نیز شامل بود. مسئولیت هردو انفجار را گروه ماجد الماجد به نام گردان عبدالله عزام به عهده گرفت که یک گروه تروریستی مربوط به القاعده است. این گروه مخالف دولت بشار اسد، اعلام کرد تا زمانی که ایران به مداخلاتش در سوریه خاتمه ندهد، به حملات اش علیه منافع آن کشور ادامه خواهد داد. حزب الله لبنان، سازمان استخبارات ارتش عربستان سعودی را متهم به دست داشتن درین انفجارها کرد.

 

ماجد الماجد کی بود

ماجد الماجد چهل و یک ساله اهل عربستان سعودی و عضو استخبارات ارتش آن کشوربود. درکشورهای افغانستان، پاکستان، مصر، سوریه، لبنان و عراق سهم فعال داشت و با داشتن امکانات اقتصادی قوی توانسته بود یک گروه خطرناک تروریستی را پی ریزی نماید. بنا بر گزارش رادیو کوچه، به نقل از نشریهً السفیرچاپ لبنان، وی ارتباط مستقیم با شاهزاده بندر بن السلطان، رئیس سازمان استخبارات ارتش سعودی، داشت. به دلیل عضویت درالقاعده در لیست افراد مورد پیگرد امریکا و چند کشور اروپایی  و ظاهرا" درلست دولت سعودی  نیزقرار داده شده بود.

به تاریخ بیست و نهم دسمبر 2013 فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، سفری داشت به ریاض، پایتخت عربستان سعودی. درطی همین سفر، عربستان سعودی اعلام کرد که یک کمک سه ملیارد دلاری را به ارتش لبنان می دهد؛ تا صرف خرید وسایل نظامی شود؛ و این دقیقا" مصادف است به زمانی که ماجد الماجد توسط نیروهای اطلاعاتی ارتش لبنان دستگیر گردیده  و احتمالا" سرنوشت او نیز درهمین مذاکرات، پاریس و ریاض، تعیین گردیده باشد.  نفع فرانسه درین میان چیست که احتمالا" نقش میانجی را میان سعودی ها و اطلاعات ارتش لبنان داشته است ؟ همین سه ملیارد دلار به ارتش لبنان، صرف خرید تجهیزات نظامی از فرانسه می شود.

 

 ماجد الماجد چه گونه به دست نیروهای اطلاعاتی ارتش لبنان افتاد؟

ماجد الماجد به تکلیف کلیه ( گُرده ) مبتلاً بود. قبل از انفجار مقابل سفارت ایران دربیروت، در سوریه به سر می برد. برای تداوی، توسط گروه اش به جنوب لبنان آورده شد و با نام مستعاردریک بیمارستان بستری گردید. برای سرعت در معالجه اش پنج هزار دلار برای مسئولین بیمارستان رشوه پرداختند. این بیمارستان دارای امکانات چندانی نبود واکثرا" مجروحین جنگ سوریه در آن جا تداوی می شدند که پول چندانی برای پرداخت نداشتند. احتمالا" این موضوع شک کارمندان بیمارستان را برانگیخته و  جاسوسان بخش اطلاعات ارتش امریکا، که درجنوب لبنان بسیار فعال هستند، ازموضوع مطلع شده  و اورا زیر نظر گرفته اند. با وخیم شدن وضع او و وسایل ناکافی بیمارستان، همراهان او خواستار اعزام او به بیمارستان بیروت شدند.  با انتقال  به بیمارستان بیروت و بعد از سپری کردن چند روز در آن جا با ترس از افشای هویت اش، مبلغ سی هزاردلار برای خرید وسایل طبی پرداختند تا او را دوباره به سوریه انتقال دهند. و تا این زمان  نیروهای استخبباراتی به هویت او پی برده بودند. در زمان مرخصی، که به وسیلهً امبولانس انتقال داده می شد، درچندصد متری بیمارستان، افراد اطلاعات ارتش لبنان به انتظار او نشسته بودند. پس از دستگیری  در همانجا  به بیمارستان نظامی لبنان انتقال یافت.

اما، شبکه العالم، متعلق به جمهوری اسلامی ایران، به نقل از روزنامهً الاخبار لبنانی، داستان متفاوتی ازماجرای دستگیری او دارد. بنابراین روایت، سازمان اطلاعات ارتش امریکا طی تلگراف عاجلی به مرکز راهبردی ارتش لبنان خبر داده است که ماجد الماجد دریکی از بیمارستان های بیروت بستری است. متعاقب این خبر، یک تیم ویژه اطلاعاتی تعیین گردیده و کلیه بیماران کلیوی را که در همه بیمارستان های بیروت  415 نفر می شدند شناسایی کردند که به غیر از دو نفر، دیگران همه لبنانی بوده اند. یک نفر آن ها به سرعت شناسایی شد که یک تبعه سعودی بود. اما، نفر دوم شناسایی نگردیده بود که این احتمال را قوی تر می ساخت که او ماجد الماجد باشد و زمانی که او خواب بود عکس هایی از او گرفتتند  و هویت او تثبیت شد، که بعدا" نقشه دستگیری اش کشیده شد، که شرح آن گذشت.

نحوهً دستگیری ماجد هرطوری که باشد، قدرمسلم این است که نیروهای اطلاعاتی ارتش امریکا در آن سهم فعالی  داشته اند.  

با اعلام این  دستگیری، دولت ایران خواهان شرکت درتحقیق و بازجویی از او شد و به این منظور اعلام آمادگی کرد تا نمایندگانی را به لبنان بفرستد. عربستان سعودی خواستار تسلیمی او به این کشور شد و ایالات متحده نیز علاقمند تخلیهً  اطلاعاتی او بود. در این گیرودار و فقط چند روز بعد از دستگیری اش اعلام شد که او در اثر شدت مریضی فوت کرده است.

در این زمینه شایان  تذکر می باشد که عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران، رقابت سختی را در خاور میانه به راه انداخته اند . شکی نیست که هریکی درپی تضعیف دیگری است و از هیچ گونه امکانی برای ضربه رسانیدن به منافع همدیگر، ازجمله نمایندگی های سیاسی و دیپلوماتیک، دریغ نمی کنند. ایران می توانست در صورت دسترسی به ماجد الماجد از او منحیث سند دست داشتن  سعودی ها در اعمال تروریستی استفاده نمایند. اما، قبل ازین که به او دسترسی بیابد، دست سعودی ها زودتر به گلوی او رسید و صدایش را خاموش کردند. سازمان اطلاعات ارتش لبنان نیز، که دربین دو سنگ، ایران و سعودی، گیر کرده بود، شر او را از سرشان کم کردند.

 

 

 


بالا
 
بازگشت