محمدعوض نبی زاده

 

ملا خداداد لورانی  یکی ازرهبران جنبش دهقانی درکشور

گروه چریکی ملا خداداد لورانی هنگام قیام درمنطقه ی لوران کوه شاه ولایت دایکندی

ملا خداداد فرزند محمد قلی از قریه لوران منطقه خوشک ولسوالی خدیر ولایت فعلی دایکندی  بودملا خداداد در زادگاهش اموزش دینی  را تا سطح  متوسط فرا گرفت او مانند دیگر مردم محل  علاوه بر مشکلات روز مره ی زندگی ,مالیات کمر شکن حکومتی  بنامهای مختلف  وبخصوص مالیه روغن بنام کته پاوی  که در اثر فشار حکومت مستبد محلی از مردم اخذ میگردید و از سوی دیگراشغال چراگاه ها وپایمال نمودن کشتزار های مردم محلی توسط تهاجم  کوچی های پاکستانی در فصل بهار  و تابستان هر سال  درمناطق هزاره نشین کشور کارد به استخوان مردم نحیف مالیه دهنده هزاره رسانیده بود.ملا خداداد لورانی در سال 1321 شمسی دوسال قبل ازاولین مرحله ی حرکت و قیام ابراهیم خان گاوسوار, در برابر ستمگریهای حکومت محلی  و تهاجم کوچیها دست به قیام زد .

  زمانیکه  حاکم مستبد محلی خدیردایکندی بنام عبدالستار در یک عمل غیر قانونی و غیر انسانی بخشی از زمینهای ملا خداداد را به شخصیکه از او رشوه گرفته بود به قباله ان کس در اورد  و ملا هرچه برای استر داد ان تلاش نمود  نتوانست ملک خود را بدست اورد. لذا قیام اخرین راه برای ملا ویارانش باقی مانده بود که به ان  مبادرت کرد .بعد از قیام ملا خداداد لورانی  به همراه یاران خود که در اغاز تعدادشان به هشت نفر میرسید اما بعدا محمد علم فرزند ملا سعید احمد همراه با تنی چند از طرفدارانش با ملا خداداد ملحق شد. ملا خداداد لورانی و همراهان او بعد از قیام از منطقه ی لوران متواری شد. افضل کربلائی ارباب و خان منطقه ی لوران شورش ملا را به حکومت محلی خدیر راپور دادو هیاتی بسر پرستی  عبدالستار حاکم خدیر دایکندی به منطقه اعزام شد تا ملا وطرفداران اورا دستگیرکرده و با خود به خدیر ببرند.

اماهیات بعد از چند روز توقف در لوران موفق به دستگیری ملا خدا داد نمیشوند. هیات ,میخواهد خانواده ملا را که پسران  و دختران خوردسال بودند به عنوان گروگان به مرکز حکومتی در خدیر با خود انتقال دهد مگرملا خداداد لورانی  و یاران او راه هیات را در کوتل سر لوران که خط فاصیل  شیلان کورگه و لوران است مسدود کرده و با انها داخل جنگ میشود که  درجنگ عساکر حکومتی مغلوب گردیده  و ملا موفق میگردد تا خانواده خود را از اسارت عساکر حکومتی ازاد سازد.حکومت محلی خدیر عاشور بیگ یکی از ارباب های  شیلا ن کورگه را برای دستگیری ملا اعزام کرد که لشکریان عاشوربیگ   بعد از جنگ شدید شکست خورده وبه محل خود بازگشت . پس از شکست عاشوربیگ کورگه , حاجی یعقوب سرخیل کوچیها بطرفداری حکومت بالای ملا خداداد در منطقه کوه شاه لوران لشکر کشی نمود که در جریان جنگ  میان جانبین سرخیل کوچی  کشته  شد و لشکریان او شکست خوردند. دولت محلی در ان زمان در برابر قیام ملا ویارانش احساس عجز و در ماندگی میکرد.

وقوع این حادثه حکومت محلی خدیر را سخت تکان داد وحکومت محلی برای سرکوب قیام ملا خدادادلورانی نیروهای را متشکل ازکوچیهای سیاه پوش پاکستانی و دسته های مسلح متشکل ازافراد خوانین مناطق کجران ,شهرستان ودیگر مناطق دایکندی بوجود اورد که خوانین وارباب های محلی موظف شده بودند تاهرکدام  با بیست نفر مسلح درجنگ ملا خداداد شرکت نمایند.درین میان عده ی از افراد محل برای خوش خدمتی به حکومت وبا انگیزه ی دریافت جوائیز و تحایف حکومتی برای به اسارت کشیدن ویا کشتن ملا تلاش زیادی بخرچ دادند ولی انها به این کار موفق نشدند. قیام ملا خدادادوگروه چریکی او درحدود دوسال و چند ماهی طول کشید که بصورت نامنظم جنگهای راعلیه حکومت و نیروهای محلی انان ادامه داد.

جنگ چریکی گروه ملا خداداد , در مناطق خوشک,عبدی,بغل کندو,شهرستان, کوه شاه سر لوران ودر سر شیلان کورگه جریان داشت که با کشتن برخی از نیروهای کوچی و بخصوص سر خیل  انها ,زلزله ی در اردوگاه حکومت ظالم محلی انداخته بود. حکومت همزمان با تحت فشار قرار دادن  گروه ملا برای فرونشاندن قیام وی دست  به دامن شیخ قاسمعلی واعظی سنگ تخت  , افضل کربلائی لوران کریمداد سیاه دره , و محمد ایوب  ارباب شیخ میران زد و ازا نها استمدادطلبید تا بغاوت ملا را مهار کند ولی ملا خداداد  تزویر نمایندگان اعزامی حکومت را ردکرده و  افضل کربلائی  و محمد ایوب  ارباب شیخ میران را به اسارت گرفته و برای حکومت احوال فرستاد تا زمانیکه محاصره را رفع نکند ان دوتن را محبوس نگاه میدارد  که حکومت مجبور شد محاصره بالای نیروهای ملا خدا داد را رفع کرد و بدین ترتیب با رهائی دوتن از اسیران حکومت , گروه چریکی ملا خداداد از محاصره نجات یافت.

گروه چریکی ملا خداداد بطور متحرک گاهی در شیلان وگاهی در سیوک سیاه دره و گاهی در لرگر وبرگر و زمانی در عبدی وفهرستان و بغل کندو و گاهی هم در صد خانه ی شهرستان مستقر میشدند. متحرک بودن گروه ملا برای رعایت امنیت- حفظ جان شان و سر در گم کردن نیروهای حکومتی هر روز ازیک منطقه به منطقه ی دیگر اتفاق می افتاد. سر انجام بعد از چندسال جنگ و گریز ملا خداداد, بخشو فرزند ارشد ملا توسط نیروهای حکومتی کشته وسرش ازتن جدا  و سر مقتول در مرکز حکومتی در القان فرستاده شد  و درین جریان  یکی دیگر از یاران شجاع ملا ,بنام نظر فرزند الیاس کربلائی نیز زخمی گردید.

ماجرای کشته شدن ملا خداداد لورانی  :- در ان ایام بعد ازکشته شدن بخشو فرزند ارشد ملا  ورسیدن  گروه چریکی  ملا خداداد لورانی   به سرلوران  , گروه مذکور بنا به پشنهاد محمد علم به سمت لربز حرکت میکنند. پس از رسیدن به منطقه لربز طبق نقشه ی قبلی محمد علم اشپلاق  میکند وفریاد میزند که در محاصره قرار گرفته ایم همه افراد برای سنگر گیری  و فرار از معرکه ودام گسترده شده از اطراف ملا پراگنده میشوند  که درین هنگام محمد علم فرصت را مناسب دیده و تیر زهر الود  و مسموم شده را نثار ملا میکند و ملا پس از فیر تفنگ نقش بر زمین میشود. محمد علم  بعد از انجام ماموریت پابه فرار گذاشته ومتواری میشود گرچه رضاداد برادر ملا خداداد برای کشتن قاتل برادر چندین بار فیر میکند ولی قاتل  از صحنه جان سالم بدر می برد.

سر انجام ملا خداداد لورانی بعد از چند سال مبارزه ی نفس گیر علیه سه نیرو حاکم موجود یعنی نیروهای حکومتی,نیروهای کوچیهای سیاه پوش  و نیروهای اربان محلی در منطقه و کشته  و زخمی شدن برخی از یاران و افراد گروه  وی , ملا خداداد لورانی  در منطقه ی لربز توسط یکی ازهمراهان خود بنام محمد علم فرزند سعیداحمد  با وعده ووعید حکومت و خوانین محلی اغفال گردیده و به گروه چریکی ملا پیوسته بود کشته شد وبه  این گونه قیام ملا خداداد لورانی  سرکوب گردید. پس از کشته شدن ملا خداداد لورانی   قوماندان  نیروهای حکومتی سر ملا را ازتن او جدا کرده به خدیر و سپس از انجا همراه با خانواده  اسیر شده ملا به کابل ارسال میدارند. خانواده ملا و دیگر بستگان  و یاران نزدیک به ملا با جبر واکراه به کابل گسیل که افراد اسیر شده بیش از سه سال بدون تشکیل دادگاه و اثبات جرم در زندان دهمزنگ کابل زندانی شدند .پس از کشته شدن ملا خداداد لورانی   مردم محل در مورد  شجاعت ومردانگی  وفداکاری ملا  اشعاری را به سبک محلی  سروده اند که چند مصرع ان طور نمونه پیش کش خوانندگان میگردد.

                                           الیگونا که دنیا در گرفته              همه قولای موره لشکر گرفته

                                         ملا زوار برای ننگ وناموس           بله گوه سیاه سنگر گرفته

 سر کوی بلند ای داد و بیداد                 پیروتنبو سفید ملا خدایداد

عجب ملا استه ملای لورو             سینگیره می زنه از جلغه تنبو

خبر امد که خدایداد د بنده                 ریش و باروت کریمداد د کنده

دملک هزاره امروز الیگو               اول , ملا,دوم نظر و بخشو

مردم هزاره بعداز نسل کشی اشغال اراضی پدری شان بوسیله ی امیر عبدالرحمن جلاد-  بیدادگری حاکمان محلی وپرداخت مالیات حکومتی  بنام های گوناگون  تهاجم وحشیانه ی هر سال کوچی های پاکستانی  و فشار اربابان محلی را متحمل میشدند  که تهاجم فاجعه بارکوچیها  همه ساله  در مناطق گوناگون هزاره نشین کشور با حمایت حکومت های مستبد خاندانی گذشته تداوم یافته و همه ساله صدها قربانی انسانی  وخسارات هنگفت مالی را از مردم هزاره گرفته است ولی در دهه اخیرنیز با حمایت  حکومت کنونی تهاجم  سالانه ی کوچیهای مسلح طالبی در مناطق بهسود ودایمیرداد ولایت وردک  و دیگر ساحات هزاره نشین بیشتر از گذشته  شدت  پیدانمود که هر سال منجر به قتل عام و تاراج اموال وسوختاندن منازل مردم محل میشوند.

 

رویکردها 

ماهنامه فرهنگی , سیاسی,تاریخی  و اجتماعی بامیان   سال,دوم -سرطان ,سال   ,  1378  شمسی

رساله ی سیمای ارزگان  - چاپ - سال   -  2008  میلادی - 

  برخی یادداشت های شخصی صاحب قلم

-    بیستم - ماه – اکتوبر – سال - 2013

 

 


بالا
 
بازگشت