خوشه چين

 

زنده گی انسان

کوهستانیهای شریف وپروانیهای باوجدان،دیگرپرنده های مهاجر،را اززمین به هوا هدف نگیرید. وبرای شان درزمینهای هموارودرختهای بلند وآبهای استاده،دام مگسترانید. چطوریکه کشورهای بزرگ درحق ما وشما کرده اند.

بگذارکه درطبعیت ما،بلبل سنگ شکن،بخواند.گنجشککان،ازسر درختی وزیر درختی دانه چینی نمایند.وسائرمهاجرین،اگرخسته میشوند.دمی راحت بگیرند وآب ودانه بخورند وبروند.با این مفهوم که هنگام سیروصفر ویروس،انفلازای مرغی ویا سینه وبغل را با خود نیارند.

دعا کنید که کدورت،کینه وبغض که تخمش((پشتون وتاجک،شمال وجنوب،زرد وسرخ، سیا وسفید،شیعه وسونی))وغیره ازقبل اواخرقرن18 اوایل قرن19 پاشیده شده است. ازسرزمین دورشود،زیراکه خشم کینه وکدورت تمامی،خوشبختی های مادی ومعنوی مارا باخود برده به عوض فقط جهالت بی سوادی به ارمغان آورده است.

گوسفند ازمرگ می ترسد وگرگ هم ازمرگ می ترسد.مگرگوسفند،که گرگ را می بیند. مرگ را به چشم می بیند.وگرگ ازهیبت چوپان شوکه میخورد.

مردم ازشاهان ونظام های ظالم وفاسد می ترسند.زمانیکه مردم موترهای لند کروزر،تانگ وزره هیبت ناک را میبینند عملاً مرگ را به چشم می بینند.

مگردولت فاسد ومنفورازهیبت عیارشوکه می خورد.

خشت اول گرنهد معمارکج      تابه ثریا میرود دیوارکج

"زنده گی،انسان، آزادی واستقلال اوست"

"بهرآزادی جـدل کن بنده گی درکارنیست"

اگرزنده گی فرد دربند است،مورچۀ آزاد هزارچند است

زبان بلعنده ومورچه خــورک فریبنده«مارا»درکارنیست

تبصره:مورچه خورک،پرندۀ است همرنگ اراضی((رنگ بورۀ))زمانیکه اشتها غالب می آید،ازبالای شاخۀ درخت،پایین آمده،زبان را ازحلقوم بیرون آورده،مورچه گک های بی خبر ازدام گسترده،گویا  که به بهترین لقمه دسترسی پیدا کرده است.بعد مورچه فهمید ودانست که دردامش فراوان مورچه گیرافتیده،زبانش را درحلقوم فروبرده بدین لحاظ تکلیف گرسنگی خودرا برطرف مینماید.  

این همه کله خورک ها،مورچه خورک ها ،مورچه خورک های((انگلیسی)) امریکایی، اروپایی، استرلیایی، کانادایی، چاپانی، کوریایی،چینی،پاکستانی،هندی،ایرانی....وفراوان وخصوصاً مورچه خورک های عربی.مورچه های که مرچه های کوچه وپس کوچۀ وطن مارا بلعیده اند.

مردم افغانستان درطول تاریخ،درمقابل قوی ترین هجوم ها استاده گی کرده به وقت وزمانش پاسخ به موقع داده اند.

  درین روزها مسئلۀ بود ونبود عساکر بیگانه درافغانستان مطرح است.بسیاری ها داد واویلا مینمایند گویا که تحت سایۀ بیگانگان امکانات مادی فراوان بدست آورده ایم، هرگاهی که اگربروند.سرنوشت ما بدون آنها به کجا خواهد کشید؟.

یکی ازروزها کارگر،پشت ماشین((دریورچکله)) به خانۀ خود آمد تا ازوضع حال وزنده گی فامیلش باخبرشود ودرضمن شب هنگام ضرورت خانه را برای پخت وپز باخود بیاورد.ناگهان درخانه اش خسربرۀ نازدانه ودردانه وبیکاره  که همیش موی دماغ بوده، طرفش به نظراحترام دیده نشد.نا گهان ازخانه قهرکردوبرآمد. گفتند که ماما، ما ما رفت.کارگرپشت ماشین((دریور)) درجواب گفت مثلیکه بادی ازخربیرون شده باشد. بلا درپسش که رفت.

تازاندن حرکت شتروار،استراتیژِی امپریالیزم است و وتازاندن حرکت خروار،تاکتیک امپریالیزم است.

بدین جهت همیش تناب استراتیژیک،شتر دردم تاکتیک خربسته است.شترهیچ گاهی مستقیم به راه خود نمی رود.گاهی درین شاخ درخت دهن می اندازد.وگاهی هم درآن شاخ درخت. با این شیوه مسیر انتخاب شده ازپیشش خطا می خورد راه گم میشود. مگرخر،همیش پیش پای خودرا می بیند،مباداکه چاهی باشدودرچالۀ سقوت کند.

افغانستان دیگ امپریالیزم

تکنوکرات وسلطنت طلبان((دیکتاتوران مستمری خور300 سال اخیر)) گوشت خریده شده ازقصابی.

احزاب جهادی،طالب،خاکسترماویزم،وسوختۀ ذغال سویتیزم،هرکدام به نوبۀ خود،درنقش پیاز،سیر،مرچ ونمک،مرچ سیا،قلان فر،دارچینی،زنجفیل.نعنا وگژنیز.مورچ ومسالۀ دیگ امپریالیزم.

خلق های بی دفاع مردم ما،هرکدام درنقش چوب سوخت ودرگران.

بعضاً نخبگان خریده شده درنقش سنگ رخام وسنگهای مرمر،سنگ لاجورد،وغیره سنگها،قاب وغوری امپریالیزم.  این مهمانداری ومهمان نوازی که،ازجانب بیگانگانگان درخانۀ خود مان صورت میگیرد. آن هم ازکیسۀ خلیفه، به آن میماند که صاحب خانه،مجبور میشود. به مهمان ناخواسته بگوید.برای، ازخانۀ من برای،هرچه زود بیرون برای.چنان بیرون شو:

که باد خرازراه قانونی اش بیرون میشود.

بابیان این لحن ،بیم ازان میرود که پنجۀ خلق متحد ومتفق ازآستین عیاربیرون آمده باشد((قیام عیاران)) شکل گیرد. درپیشا پیش این قیام زورخدا سایه افگنده باشد.زیراکه یارغریبان خدای بی نیازاست.

بلی!آنجا که آزادی نیست انتخابات چهرۀ مسخره را به خود می گیرد انتصابات درمسیر دیکتاتوری قوام می یابد.

نظام دیکتاتوری دشمن،آزادی،آگاهی،دشمن منظرۀ سرسبز،اخلاق،محبت وشرافت،وجدان ومعنویت انسان نام ومقام بشریت است،باید که ازصحنه کنارزده شود.

آزادی وقتی دریک سرزمین اطلاق می گردد فرمان ازمیان برداشته شود،زیراکه آهنگ فرمان شنیدنش نا خوش آیند است. وقانون بسترخودراهموارنماید،وقانون موزیک دل پذیر می نوازد.وجاده برای رشد استعداد وتوانایی نسل مستعد هموارگردد.

من، تو،واو،هرسه همرازوهم گـپ بـــــــودیم

دردوستی ورفاقت شاگــردان یک مکـتب بودیم

انجام رسالت فریضۀ اخلاقی بـــود باعشق فراوان

روزدرننگرهار،درلغمان ازطـــــرف شـــــــب بودیم

نصیحت شنو،بودیم،جای بزرگان بالا بود نــــزد ما

میشنودیم،که خان یی په یاران یی هم به گپ بـــودیم

این کاردرتمامی ولایات بود،لغمان وننگرهارقیدی افتاد

تک روان خسته گی ناپذیر،قدم زنان ازطرف شب بودیم

قصه گوی دورافتاده ترین زنده گی مردم بی بهرۀ کشور

نسل نوبه مفهوم عام«انسان»وطن ازوجب وجب بودیم

مکتب ما مکتب عیاری است،درمکتب ما درس حقیقت تدریس میشود،وجدان مضمون درون مایۀ هرانسان خبیروعیاراست،ازچهرۀ شاگردان این مکتب،نجابت وشرافت فوران مینماید.

آدم دانا توانا است:چرا به ریاضی دان معلم ریاضی میگویند،ریاضی دان میداند که ریاضی زبان طبعیت است.وزبان معرف،کمیتها،کیفیت ها،معیارها وارزش ها بوده وتنظیم منا سبات وارتباتات،درجوامع بشری وموجوادت طبعی بوده می باشد.اندک ترین کم توجه ای درباره،عواقب جبران نا پذیررا باخود به همراه دارد.

آدم دانا توانا است:چرابه وطن پرستان((عیاران))معلم وطن پرست میگویند.معلم وطن پرست میگوید که وطن خانۀ مشترک تمامی متولدین این مرزوبوم اند.که باهم،فرهنگ مشترک،آداب ورسوم مشترک،دین وآئین مشترک می آفرینند وبرای نظم ونسخ زنده گی قوانین ایجاد مینمایندوقوانین،عبارت ازتنظیم ارتبات تمامی مناسبات زنده گی شهروندی بوده وازان به حیث فریضه اطاعت کرده ودین اخلاقی خود میدانند که ازان حراثت نمایند. جرم عمل فردی است،کاری را که تمامی دیکتاتوران،درزمان خود درحق دیگران روا دیده اند.برتری های ازخود نشان داده اند.براصطلاح برترشماریدن((منم)) ازمنابع رسمی درحق این ملت جفا کرده اند.تمامی جرم به اعمال آنها مراجعت مینماید نه به سائرین. کم ترین توجه به مهره ها وپیچ های که درنظم اجتماع به کاررفته است عواقب بس خطر ناکی درپیش روی دارد.آینده های خوبی که درپیش رو داریم نباید فدای گذشتۀ کثیف وخراب خود نماییم.

سرویسی که مسافرین را به فاصله های دورانتقال میدهد.صلاحیت این بس را بدست کدام دریور،نالایق،غیرمتخصص،دیوانه واعصاب خراب داد.بخاطریکه راکبین به ارادۀ خود نه بلکه سرنوشت همه دردست همان دریوری است که ازهمین اکنون تصمیم درباره اش گرفته میشود.

سال 2014 باید که سال ایجاد دولت مؤقت تحت نظر سازمان ملل متحد بوده باشد. نه سال دورۀ انتخابات ریاست جمهوری،زیراکه دولت های بعد ازکنفرانس بن یکی ازپی دیگر،درمسیرخلاف قوانین درجریان افتیده است،بناً تمامی اجرأت قراردادها،درسطح وبین المللی مشروعیت نداشته وندارد.سال 2014 باید که سال گذارش دهی،ازمجموع پلان های بن اول،بن دوم، کنفرانس، توکیو،کنفرانس لندن، وغیره کنفرانس های مماثل،برای مجمع عمومی سازمان ملل متحد بوده باشد.هدف ازحضور جامعۀ بین المللی،بیان گردد،وبیان شود که چه اهدافی به کرسی حقیقت نشسته است. گرچه مطلب ذیل یک کمی،اشاره به نا رسایی ها داده است واشارۀ برای

چه باید کرد

 نکرده است.آنچه که بیان داشته،«قسمت جنوب وطالب»چیزی که منابع پروپاگند دنیای غرب برای منافع خود وتدام ایجاد اختلافات توام با اشتباهات خطرناک بوده ومیباشد.

خروج از افغانستان آسان نخواهد بود:نماینده سابق سازمان ملل متحد در بوسنی و هرزه گوین گفت: خروج از افغانستان آسان نخواهد بود ومهمترین نتیجه خروج ما از افغانستان این است که جنوب ا ین کشور دست کم برای مدتی به دست طالبان می افتد. پدی اشداون در گفتگو با شبکه تلویزیونی سی ان ان درباره خروج نیروهای امریکایی و انگلیسی از افغانستان در پایان سال جاری و دستاورد آنها گفت:ماموریت آنها فقط در یک صورت به اتمام می رسدو آن زمانی است که افغانستان جایگاهی برای القاعده برای حمله به ما نباشد.باید دید که پس از رفتن ما از افغانستان به این نتیجه رسیدیم یا خیر.ما به بیشتر جاه طلبی خود ازجمله تشکیل کشوری باثبات دارای دولت قدرتمند نرسیدیم. به نظر من این جنگ می توانست به شکست ختم نشود بلکه می توانست با توجه به حمایت اکثریت مردم افغانستان و با توجه به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد به آسانی با پیروزی همراه شود.ما یکصدا حرف نزدیم،جامعه بین المللی هرگز نتوانست یکصدا حرف بزندو ما باید با همسایگان صحبت می کردیم که در این زمینه کاملا موفق نبودیم.ما سیاست نظامی داشتیم که بیشتر آن تاکید بر نیروها بود که منجر به برقراری صلح در افغانستان نشد.ما نتوانستیم حاکمیت قانون را مستقر کنیم در نتیجه به جای استقرار دولت کارآمد دولتی مبتنی بر فساد بر روی کار آمد.ما در افغانستان قانون اساسی داشتیم که مانند قانون اساسی غرب بود و این در حالی است که این کشورسیستم غرب را ندارد. وی گفت:این جنگ مهم وقانونی بود و ما از حمایت اکثریت مردم افغانستان برخوردار بودیم.ما می توانستیم کاملا برنده باشیم.من نیروهای ما را مقصر نمی دانم بلکه آنها کار خود را بسیار عالی انجام دادندبلکه ما ناکامی سیاسی داشتیم.ما دولتی در کابل ایجاد کردیم که بیشتر به خاطر فساد مالی مشهور است و برتمام کشور کنترل ندارد.من فکر می کنم مهمترین نتیجه پس از خروج ما از افغانستان این است که جنوب افغانستان دست کم برای مدتی بدست طالبان می افتدو بقیه نقاط کشور محلی برای نفوذ کشورهای همسایه می شود. وی گفت:خروج از افغانستان بسیار خطرناک تر از همه عملیات نظامی در این کشور است.طالبان بر این باورند که ما به خاطر تلاش های آنها از این کشور خارج شدیم. خروج از افغانستان آسان نخواهد بود و روزها و ماههای اخر ما در افغانستان با دشواری همراه خواهد بود. وی درباره اوضاع عراق گفت:ما شاهد گسترش درگیری سنی -شیعه در منطقه هستیم.در سوریه نیز چنین است.ما در دوره جنگ مذهبی قرار داریم البته مقایسه آن با جنگ در قرن هفدهم و هجدهم در اروپا درست نیست. موضوع مهم این است که القاعده در حال در دست گیری کنترل در مرزهای سوریه و عراق است تا کشوری متفاوت را تشکیل دهد.ما شاهد گسترش درگیری شیعه -سنی هستیم که سراسر خاورمیانه وشمال آفریقا را تحت تاثیر قرار می دهد. غرب درحال سرمایه گذاری بر روی سنی ها وروس ها درحال سرمایه گذاری برروی شیعیان هستند. ظرفیت گسترش جنگ منطقه ی زیاد است.من نمی گویم و پیش بینی نمی کنم که این اتفاق می افتد اما این یک خطر است.

بلی این جاده،جادۀ خطرناک،دروطن ما است هرآن کسیکه بدون ارادۀ ملت آمده است به خطرمواجه شده است.

ازسکندرمقدونی تابه بوش امریکایی

برسرنوشت ملت ما زده است کمسایی

ازسرشب تابه سحر لول داده گرفته پاتک

سرانجام همه راباخته پطلون،کمپل روجایی

 

 

 


بالا
 
بازگشت