هدايت حبيب

 

عبدرب رسول سیاف خود و همرکابان خود را فریب میدهد!

 

هم ميهنان گران ارج، خوانندگان عزیز!

طوری که شما آگاهی داريد، شيخ الحديث مجاهدين کشور مان، آقای سیاف رهبرتنظيم اتحاد(!) اسلامی افغانستان،  نامزد ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳، درمراسم یاد بود از سوم حوت، روز شنبه ۳ حوت ۱۳۹۲ طی بیانیه خود گفت، که درنتیجه ای جهاد مجاهدین بود که قشون شوروی درکشورما درهم شکست. مگر پس از پیروزی مجاهدین به آنان هیچ فرصت داده نشد تا آرمان های مردم را عملی سازند.

عبدرب رسول سیاف گفت:«متاسفانه به ما کسی اجازه نداد که تجلیل کنیم دست آورد های خود را و روا داری سرما نشد که کامیابی را تجلیل کنیم و نظامی دلخواه خود را بسازیم؛ مکر و توطئه متوجه ما شد.»

آقای سیاف که مجاهدین را به نام های گونه گون توهین کردن جفای بزرگ درحق ملت می خواند و می گوید که بسیاری ازدست آوردهای امروز درنتیجه ای مبارزات مجاهدین به دست آمده است.

عبدرب رسول سیاف افزود: «گاهی به نام جنایت کاران جنگی، گاهی به نام شر و فساد، مجاهدین یاد می شود؛ بسیار جفا می شود درحق ما و مجاهدین و درحق ملت که این اتهامات بر مجاهدین وارد می شود.»

آقای سیاف تاکید می ورزد که شرایط خوبی درحال حاضر برای همزیستی میان تمامی شهروندان کشور ایجاد شده است و یکی از دست آورد های مهم به شمار می رود و تلاش شود تا این شرایط نباید زیان مند شود.

خواننده گرانمايه! برخی آیینه را برعکس گرفته صورت شان را نمی بینند، فکر می کنند که گناه از آیینه است. شماری از رهبران تنظيم های رنگ باخته، درصحبتهای خويش بخاطر پوشانيدن جنايات غيرقابل عفو شان، آدعا می کنند که گويا آنها بودند که اين سربازان شوروی را شکست داده بزور از افغانستان کشيدند و آقای سیاف نيز در روز سوم حوت  اظهار می دارد:

«درنتیجه ای جهاد مجاهدین بود که قشون شوروی درکشور درهم شکست. پس از پیروزی مجاهدین به آنان هیچ فرصت داده نشد تا آرمان های مردم را عملی سازند.» اين را می گويند دروغ شاخدار؛ يک دروغ محض و تبليغات گمراه کننده بخاطر پنهان کردن پَل پای دزدان غارتگر و جلوگيری از افشای جنايات مشهود دشمنان مردم افغانستان؛ بويژه قاتلان ۷۰ هزار مردم شهرکابل و کتمان جنايات مشهودی که در قتل عام افشار سيلو بر مرد و زن؛ پير و جوان مردم زحمتکش هزاره صورت گرفت و عاملان و جنايتکاران آن از طرف ديدبان حقوق بشر در مطبوعات منتشر و افشاء گرديد، می باشد.

دولت جمهوری افغانستان، مانند شکست امريکا در ويتنام سقوط نکرد؛ بلکه بیشتر از سه سال ديگر نيز وظايف خود را بصورت مستقلانه به مثابۀ دولت انجام داد و درجنگ تاريخی "جلال آباد" به تهاجم اردوی پاکستان که درلباس مليشه با تنظيمهای شرارت پيشۀ جنگ افروز مزدور خويش، داخل نبرد شده بودند، چنان جواب دندان شکن تاريخی داد که عده ای مانند داکتر براييدن انگليسی، به گونۀ نيم جان، خود را تا پشاور رسانيدند.

جنگ جلال آباد يکبار ديگر درتاريخ افغانستان حماسه آفريد و دولت پاکستان و مزدوران تنظيمی جهادی(!) شان  را آن گونه که جهانيان مشاهده کردند شکست داد؛ وليک بعد از تسليمی قدرت دولتی به تنظيم های جهادی، آن گونه که رهبران ح. د. خ. ا پيشبينی کرده بودند و پيوسته به مردم می گفتند که تنظيمهای جهادی دراصل و متن برنامۀ غرب برای حکومت کردن ساخته نشده اند. بلکه آنها به مثابۀ چوب سوخت برای گرم کردن تنور جنگ و تحقق اهداف درازمدت کشورهای غارتگر بين المللی و دولت های نوکرصفت منطقه يی آنان  خلق شده و استفاده می گردند.

طوری که درعمل ديده شد، پيشگويی های رهبران متفکر حزب دموکراتیک خلق افغانستان درست بود؛ رهبران تنظيمهای بنيادگرای جهادی، با تسليم گيری قدرت چنان برسرتقسيم لاشه  متعفن جنگيدند؛ ولايات و شهر های افغانستان، از جمله شهرکابل و نواحی آن را به دهها و صدها پارچه تقسيم و تجزيه نمودند که غارتگران غربی و منطقه يی بخاطر رسيدن به اهدافی که چهل سال کامل روی آن سرمايه گذاری نموده بودند؛ مجبور شدند تا بمنظور خلع سلاح مجاهدين تاريخ زده و رنگ باخته که بجز چور و چپاول دارايی های عامه و مردم بيجاره و دربند کشيدۀ افغانستان چيز ديگری در چانته نداشتند؛ طالبان را بخاطر يکدست شدن قدرت و تطبيق برنامه های سياسی ـ اقتصادی دراز مدت بعدی خويش، در فابريکات بنياد گرايی پاکستان توليد و به افغانستان گسيل نمايد.

ولی همين که ايالات متحدۀ امريکا ازاين پروژه هم آن چنان حاصلی که از آن انتظار وبه آن نياز مبرم داشت بدست آورده نتوانست، با معمای حادثۀ ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱، خود بدون دعوت دولتی ويا گروهی و مردمی، بحيث مهمان ناخواسته(!) بجانب افغانستان با چهار چرخ بال (هليکوبتر) و بسته های دالر و قشون نظامی لشکرکشی نمود و باريختن بمهای آخرين مودل و پرتاب راکتهای پرشنگ ۲ و بمبارد هواپيماهای B ۵۲ افغانستان را اشغال کرد.

آقای سياف درحالی که تلويزيون ها را هر روز می بيند، روزانه دهها بار قصر مخروبۀ " دارالامان " در صفحۀ تلويزيون انداخته می شود؛ مگر آيا نمی داند که اين قصر تارخی توسط کيها؛ چی وقت؛ در کدام جنگ ويران گرديد؟ می داند، ولی می خواهد با چنين صحبت های گمراه کننده مردم را فريب دهد.

اما آقای سياف و ساير رهبران تنظيمهای جهادی ساخت پاکستان و ايران و متحدين راست و چپ افراطی آنان بايد  بدانند و بخاطر بسپارند که مردم افغانستان، ديگر آن "اُمت" گمراه  و آن "رعيت" درخواب رفتۀ ديروز نيستند!

مردم افغانستان امروز، هيچ گاه جنايات مشهود جهادی های شرارت پيشۀ پاکستانی و ايرانی و طالبان سيه دل مزدور "آی. اس. ای" و متحدين راست و "چپ افراطی" آنان  را در قتل عام مردم افغانستان در سراسر کشور، از جمله در شهرکابل ـ پروان ـ کاپيسا ـ هشت ولايت شمال و مناطق هزاره نشين؛ توأم با تخريب شهرها و مراکز فرهنگی و تاريخی (ازجمله قصر دارالامان ـ مجسمۀ بودا در باميان...)؛ تخريب واز ميان بردن اردوی ملی و تسليمی سلاح های اردوی افغانستان را به شرير ترين دشمن تاريخی سرزمين مان؛ دولت  پاکستان، عفو نخواهد کرد.

امروز يا فردا محاکمۀ اين جنايت پيشه گان که دستهای شان به خون بيش از سه مليون انسان جامعۀ ما آلوده است، به مثابۀ عاملين قتل های دسته جمعی و خاینين ملی آغاز خواهد شد و قاتلين مردم بيگناه ميهن ما به کيفر اعمال شوم شان خواهند رسيد!

۵ حوت ۱۳۹۲

 

 


بالا
 
بازگشت