سنجر غفاری

 

افغانستان میان دومثلث

مطرح  و متضاد

بدون شک  افغانستان کشور اشغال شده ای است که  تلاش وجود دارد تا زمینه سازش ها میان حلقات داخلی و بیرونی این اشغال  بتوانند تعادل میان همسایه ها ونیروهای اشغالگر تآ مین کننده منافع مشلث های را نماید که بیشترین اثر گذاری را دراین رقابت بوجود بیاورند و موفق گردند تا دسترسی به منابع طبیعی وتحکیم نظام کشوری به خواست شان را به وسیله ریزرفها و پیش کش نمودن طرح ها و بازی  های که بتوانند مردم و نظام دولتی را با هم در پیوند مشترک خویش حفظ و تحت کنترول خواست ها و برنامه های شان مطیح داشته باشند .

مثلث اول : انگلستان ، ایالات متحده  امریکا و پاکستان .

مثلث دوم :  فدراسون روسیه ، جمهوری مردم  چین و کشور هندوستان   . 

نبود یک استراتیژی ثابت ، نظام ملی و مردمی متکی براراده مردم افغانستان ، تضاد میان روحانیون  وروشنفکران ،اثرگذاری منفی حاکمیت ملک الطوایفی وملیت گرائی اعراب باعث آن گردید تا انگریزها فرصت خوبی  را در اختیارداشته  افغانستان و مردمش را همانند موم در دست خویش  وسیله داشته به هر شکل و تصویری که بخواهند اهداف خویش را طرح ریزی و به نمایش می گذارند  . 

از سقوط نهضت امانی الی ظهورطالبان و امارت اسلامی تحت خلافت امیر المومنین  ملا محمد عمر آخند و استقرار نظام  دموکراسی به قدرت  بم افگن های بی پیلوت و سرویس های جاسوسی بیش از 48 کشور جهان درافغانستان  که منجر به دیالوگ و مصالحه مجدد با طالبان ،مطرح نمودن این نیروی  ظاهرآ به عاشیه رانده شده ساخت شبکه های مشترک و کمپاین استخباراتی این مثلث در ایجاد نظام جدید  ومطرح روی سرنوشت ملی و کشوری  مردم افغانستان  تحت قیادت امریکا اما در واقعیت امر به رهبری انگریز ها وخواست پاکستان تصمیم و توافق نموده اند واین برنامه  را عملی می نمایند . مثلت دومی حاضر نیست تا مثلث اولی برنامه هایش را انکشافی نماید ودهلیز موجوده « افغانستان  » را به تخته خیزاهداف «ناتووامریکا انگلیس پاکستان» که اعیار شده بر ضد اهداف روسیه ،هند و چین در افغانستان و منطقه میباشد موفقانه و به خواست خویش عملی بدارند . 

 اهداف بزرگ ودایمی استخارات پاکستان با مشورت و رهنمائی انگریز ها در جلوگیری ازایجاد و تحکیم وحدت میان پشتون های ساکن درافغانستان با اقوام مختلف قبایل دوطرف دیورند، تخریب ونابودی بنیاد های وحدت ملی میان تمامی اقوام وملیت ها درافغانستان ، هندوستان ، جمهوریت های آسیای میانه و قفقاز روسیه را نشکیل میدهد که حزینه مادی این پروژه بزرگ استخباراتی را کمپاین مشترک انگریز، سعودی وامریکا عهده دار بوده که میتوان ازایجاد متحدین علیه شوروی وقت درجنگ سرد ، ناباوری های تنظیمی وملیتی طی سالیان 1992  که منجر به ایجاد طالبان  گردید ،ایجاد و حمایت  جنبش های اسلامی در جمهوریت  های آسیای مرکزی و قفقاز روسیه ، کشمیر هندوستان ، مناطق مسلمان نشین کشورچین ، گسترش جنگ ونا امنی درافغانستان با موجودیت قوتهای نظامی امریکا ومتحدین شان، در حمایت مخفیانه از طالبان و القاعده که خود در ایجاد و رشد این نیروها و شبه نظامیان نقش بنیادی دارند ، تروررهبران و شخصیت های ملی دردوطرف دیورند، مسلح نمودن اقوام وبنیاد گرایان مختلف مذهبی بنام طالبان پاکستانی ، پناه  دادن به رهبران  طالبان و القاعده در مناطق قبایلی افغانستان و پاکستان ، این همه اهدافی است که باید منطقه بروی نفوذ و گسترش فعالیت های مثلث دومی مکدرو مسدود باشد که اهداف این دومثلث برای مردم افغانستان واضع است مگر پلان این است که تا ما هرگز ملت نشویم ودردائره ملیت گرائیها درآغوش بنیاد گرایان سیاسی و مذهبی لمیده باشیم ازیکدست بدست دیگری تعویض شویم و با انواع  ناباوریها و بحران ها آلوده باشیم ، انتخاب و تصمیم ما به فرمایش دیگران برما تحمیل باشد . 

اخیرآ مشاهده گردید که نواز شریف  صدراعظم پاکستان به منظورکسب امتیازات جدید برای کشورش  بنام پروسه صلح ودیالوگ میان طالبان وحکومت کابل درب قصرسفید را به روی خویش گشوده دید و توانست اهداف پیش رو بعدازسال 2014 که امریکا وناتووارد مرحله بعدی حضوراش درمنطقه میگردد با قصر سفید امریکا همنوا نماید . نشست  لندن تکمیل کننده خواست هاواهداف مثلث اولی است که تحت نام مصالحه و استقرار نظام سیاسی برای سال 2014 در افغانستان روی دست گرفته شده است بازی جدید واستخباراتی مثلث نخست درنشست یک ماه قبل نواز شریف با جناب حامد کرزی درپاکستان برنامه ریزی گردیده و بعدآ به لابراتوارهای امریکا ارسال ودرنشست کنونی لندن قوت می گیرد .    این با ربازی به شکل دیگری سازمان یافته شده است ،طالبان  پاکستانی آماده مزاکره با دولت پاکستان میگردد وبم افگن بی پیلوت امریکا رهبر طالبان پاکستانی را ازصحنه حذف میسازد و مطبوعات  بین المللی افشا میدارد که استخبارات ورهبران افغانستان تلاش نموده اند تا با استفاده ازطالبان پاکستانی فشاربردولت پاکستان وارد نماید تا طالبان افغانی به مزاکره با دولت افغانستان حاضر گردند و یکتن ازرهبران پیشین طالبان « معتصم آغا » ابراز امید واری می نماید تا طالبان به صلح لبیک گفته وشامل مزاکرات با دولت  افغانستان گردند. بخش دیگرسناریوی لندن آزادی ملا برادر، که قرار است به الگوی اساسی پروسه صلح مبدل گردیده و جانشین ملا محمد عمرآخند گردد، مخلوط ومرکب متذکره قراراست به عنصراساسی لویه جرگه ای که طی چند هفته بعد درکابل به منظورتوافق وتائید نماینده گان ملت به منظور توافقامه امنیتی با امریکا تدویرمیشود مبدل گردیده ،  نتایج بازدیدهیت شورای عالی صلح از پاکستان ودیدگاه های شان بعد ازملاقات با ملا برادر، توافقا ت ورخدادهای جدیدی که بعد از نشست  سه جانبه لندن  بوجود می آید  همه شامل بازی های است که مردم افغانستان نباید خود در این عملیه سهیم باشند و تصمیم بگیرند .

فورمول اساسی تآمین صلح و برگشت ثبات درافغانستان، خاتمه بخشیدن به همه ناباوری های موجود  را میتوان با ایجاد توازن میان دومثلث مطرح ومتضاد درافغانستان ، با روی کار آمدن یک نظام بزرگ و توانمد استوار به ارزش های ملی دریافت ،  نه با نشت های چند گانه و داخل شدن به محور خواست های این وآن مثلث ای که افغانستان ومردمش را اسیرخواستها ورقابت های خویش دانسته ومی دانند  انتخاب معقول برای رسیدن به این ملی  وابسته به این است تا همه جناح های درگیر در سطح داخلی و خارجی بحران موجوده افغانستان که به عامل و وسیله اهداف این و آن دو مثلت مطرح ومتضاد مبدل گردیده اند تحت نظارت شورای امنیت سازمان ملل متحد باهم مصالحه و دیالوگ بین ال افغانی و بین المللی نمایند ، آتش بس ، مزاکره ومصالحه نمایند و با قبول قانون اساسی کشور و حرمت به خواست های ملی و برحق مردم افغانستان در قطار سایر ملل جهان حیثیت حقوقی و بین المللی قایل گردند  و بگذارند تا افغانها با تشکیل نظام ملی ومردمی درافغانستان متوصل گردند وبا پیش کش نمودن یک استراتیژی ملی ، منطقوی و بین المللی « سیاست خارجی باز و ایجاد تعادل معین » با همه  کشور های منطقوی و جهانی بطور یکسان و مساوی آن در تآمین مناسبات و کسب نیاز مندی های ملی و حیاتی ، اقتصادی و اجتماعی بسوی آینده  عاری از همه ناباوری ها ، دکتی و در گرو اهداف ضد و نقیص با سایر کشور های منطقه و جهان  قرار نگیرند تا از مصیبت های که افغانستان و مردمش  را خیلی ها از کاروان  زنده گی بشری محروم و عقب نگهداشته است رهائی یافته این واقعیت را هویدا  نمایند که برگشت ثبات و آرامش در خانه افغانها تآمین و تضمین ثبات در منطقه و جهان می گردد.    با پیش کش نمودن طرح ها و بازی های استخباراتی پنهان از دید ملت و مغایربا خواست مردم  ما  تشدید تشنج وگسترش ناباوری های خواهد بود که همگان در منطقه و جهان در گیر مصیبت های خواهند گردید که جبران ناپذیر و خونین تر ازگذشته های است که دوراز تصور و باورها خواهد بود . صبوری و تحمیل قربانی های مردم افغانستان نباید نادیده گرفته شود . وانتظاردست آورد و تلاشهای صادقانه ازخانواده بین المللی وکشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد را می  کشند ، تا در تعهدات شان دربرگشت ثبات و آرامش در خانه افغانها  مسولانه در برابر قربانی های مردم افغان پاسخ و نتیجه نیک داشته باشند.   

  سنجر غفاری  دوم نوامبر 2013

 

     

 

 


بالا
 
بازگشت