سنجر غفاری

 

ستا یش ها و نکوهش ها

در سرنوشت ملی برچه استوار است

زما نه پندی آزاده وار داد مرا .

زمانه را چونکو بنگری همه پند است .

 

تحریکات خائینانه کارگردان ماهرتربیت شده«کلنل لارنس »انگریزکه درلباس روحانیت به شگوفان ترین دوره تاریخ افغانستان خاتمه داد وخانه همگانی مارا به دوران تراژِیک و فاجعه آمیزی قرارداده و مردم ما درگیر مشکلات وعدم تشخیص دوست ازدشمن، دین و وطن گردیدند  تا امروز ادامه دارد.   ازقرنها بد ینسو، خا صتآ ازآغاز قرن بیستم افغانستان و مردمش در گروجنگ وستیز به خاطراهداف بیگانه ها درب و دیوار خانه خویش را باخون فرزندان شان برای اهداف اجنبیها رنگین نگهداشته اند..  متآسفانه  ما افغانها نتوانسته ایم که راه بیرون رفت از این مصیبت هارا خود  جستجو نموده و برای نجات همگان صادقانه و با مسولیت تصمیم بگیریم و جدی گام برداریم و همیشه در انتظار یک خریدار جدید هستیم تا برای ما بیاورند آن چیز های راکه ضرورت ما نبوده بلکه خواست ایشان است . 

دین را عرب هاآوردند وانگلیسها آموزش وحفاظت دین رابر ما عهده دارشدند ، روس ها بسوی تمدن و نوسازی تصمیم داشتند تا به بحرهند برسند وکشورهای اروپائی،اهمسایه ها وسایرلاش خوران دیگر درخانه ما آمدند وبرگشتند مگر برای ما چه تمدن و ثروتی ازایشان رسیده ودرآینده خواهد رسید ؟ 

 یقینآ که سرنوشت ملی و کشوری مادرگرو این خواست های شان گره خورده باقی است  که نباید چنین می بود و چنان می شد که امروز همه در خانه ما حضور دارند و ما افغانها آواره و محتاج همه مردم جهان هستیم وخانه ما را به محل قتل ، غارت ، وحشت و مصیبت آفرینی ها مبدل نموده اند  . 

 دوازده سال قبل امریکا ومتحدین به خانه ما برای این آمدند تا به قول خودشان دموکراسی و نجات ما، نابودی تروریزم و بازسازی واعمار خانه نورا تعهد نمودند که دیدیم چنان نشد .  ملامت کیست ؟ اگر راست بگوئیم خود ما ملامت هستیم که « نرخ نامه  نداریم » ، طرح ما بیگانه ، اختیا رما بد ست بیگانه و بلاخره نان و خرچ ما هم به وسیله بیگانه تمویل میگردد. 

 بنآ استراتیژی ملی نداریم وبه اصطلاح مردمی ما با معذرت «چها رپلاق » افتیده ایم وآزادی میخواهیم  ضرورت اشد ما این است تا بدورهمدیگرخویش حلقه بزنیم وانتخاب نمایم که  نظام موجوده یگانه راه رسیدن به آرامش و سعادت ملی ما میباشد که دیگر الترناتیف را باید فراموش نمایم . 

 نگاه دوم باید این باشد که باید همدیگر خویش را با همه کاستی و اشتباهات بپذیریم وعفو نمایم ، مردم خویش را تشویق به انتقام جوئی ننمایم ، برزخم های خشک شده را باز نساخته و نمک پاشی ننمایم.   کشور و مردم  خویش بسوی نور دعوت نمایم نه به تاریکی ها و زشتی های ای که بوی خون میدهد ما امروز همه غرق در فاجعه آفرینی ها و غافل از خود ودیگران هستیم و بسوی همه بگویم که تو.... پس خود ما کی بودیم و چه کردیم ؟ اگر با این گزها اندازه گیری نمایم ، سنگ بنای خونین تری را در راه سرنوشت نسل بعدی می گذاریم تا به انتقام جوئی و کینه توزی امارت اسلامی را بنا نمایند که ضد منافع اسلامی وانسانی ما بوده و حتمی برادر کشی نمایم وبه قتل عام متوصل گردیم   .

افغان و افغانستان  دردمند و نیاز به نوازش و تشویق به سازش و آرامش دارد نه این که بسوی جنگ و مصیبت ها به وسیله خود ما کشانیده شود . ستایش و نکوهش ما علیه همدیگر که به نفع بیگانه ها تمام میگردد باید خاتمه بخشیده شود . ما باید خود تصمیم بگیریم و سرنوشت ملی و کشوری خویش را برمحورافغانی بودن خویش به اثبات برسانیم که یگانه الترناتیف رسیدن به توافق ملی و ختم خشونت ها تفاهم ومصالحه میان همه جناح ها به پیشنهاد و خواست  خود ماو به ابتکار افغانها قبول و مقبول درگاه الهی و تک تک از فرزندان خانه مشترک ما بوده و می باشد  .

 نباید فراموش نمود که عقد پیمان امنیتی با امریکا ، رفتن بسوی انتخابات شفا ف وعادلانه ، مصالحه با طالبان و تشکیل لویه جرگه افغانی ، خروج نیروهای ناتو از افغانستان  شعارها و فورمولهای است که باید افغانی گردد وآسیب پذیر نشده و شورای امنیت سازمان ملل متحد تضمین جدی و زمینه عملی شدن این پنج عنصراساسی رسیدن به ختم ناباوری ها ویا خدای ناخواسته گسترش و خونین شدن فاجعه و بحران موجوده درافغانستان و منطقه را شدیدآ تحت نظارت خویش  قرار داده ومسول است باید امریکا متقاعد گردد که مردم افغانستان و رهبری موجوده شرایط خاص خویش رادارند که  نباید به خواست مردم و حاکمیت موجوده درزمینه عقد توافقنامه امنیتی وایجاد پایگاه های نظامی درافغانستان  کوتا نظری داشت و توصل به فشارو پیش کشیدن دیپلوماسی های مختلف تحمیل خواسته های را نمود که افغانستان فرصت همزیستی مسالمت آمیز خویش را با همسایه ها و قدرت های منطقوی زیرسوال قرار گرفته  خدای ناخواسته افغانستان بیشترازاین به میدان خونین تراز دیروز و امروز بسوی فردا کشانیده شود که جبرانش را هیچ قدرت  جهان و منطقه نخواهد  توانست  انجام داد .

 افغانها میخواهند تا انتخاب خویش را نمایند ، این حق مسلم ما است ، انتخابات ، آشتی ملی ، تعین استراتیژی ملی ، انتخاب دوستان بین المللی با حفظ تعادل و تفاهم میان همسایه ها. 

 بنآ در تعین سرنوشت ملی ما افغانها  نگوهش و ستایش  افغانی ما موثریت خویش را بیشتر از آن دارد که دیگران به خویش حق انتخاب و تعین استراتیژی را برای مردم و کشور ما می  دهند .

 

ازهرکه دهد پند شنودن باید .

با هرکه بود رفق نمودن باید .           « کلیله و دمنه »

بد کاشتن و نیک فزودن باید .

زیرا که همه کشته درودن باید .   

           سنجر غفاری  مسکو 5 اکتوبر 2013

 

 


بالا
 
بازگشت