سنجر غفاری

 

افغانستان

سرزمین شکست ها و نا امیدی ها

 

درست اگربیند یشیم خداوند گار سرزمین و مردم افغانستان را برای اسارت و برده گی غیرنیافریده است کوه های سربه فلک، اقلیم گوارای این زمین خداوندی برای انسانهای سرزمین اش و انسانهای ای که برای تماشای زیبائی های طبعیت اش با قلب پاک و عاری از کینه و مفصدی، غارت و شرارت به خاک پاک ما قدم نهاده مکان آرامش و حرمت ، ادب و اخلاق انسانی بوده اما تاریخ افتخارات و مقاومتهای  سنگ و صخره ، انسان و مکان  افغانستان بیان این واقعیت را می نماید که در مقابل گامهای نا مقدس و قلب های شرارت آفرین شدیدآ عکس العمل نشان داده و پوزه بزرگترین امپراطوران  زمان و جهان را به خاک و خون مالیده است .

آغازبحرا ن و صدور مصیبت ها درسرزمین افغانها قرن ها است که ادامه دارد چونکه همگان در این تصور هستند تا از موقعیت  جیو پلوتیکی و جیواستراتیژیکی بودن افغانستان برای سرکوب رقبای شان به گونه ای استفاده وسیع و دوامدار نموده د و به نفع خویش استحصال استراتیژی نمایند . 

 از هجوم اعراب الی اشغال معاصر و نوین قرن 21 به وسیله امریکا و متحدین در افغانستان و منطقه تلاش بر این است تا چگونه قلب آسیا « افغانستان » به مرکز سوق و اداره جمهوریت های آسیای میانه و در یای خذر ، بحرهند و بلاخره  خط تماس و ارتباط با کشور های اروپائِی ، افریقائی ، عربی چون سمبول « بنز » در یک دائره مخوف بنیاد گرائی اسلامی  تشکیل ، حفظ و گسترش یابد که دیده شد  چنین فورمولی اکنون در راستای اکمال و بحره برداری آن قرار گرفته است .

بعداز این که انگلیس ها به افغانستان هجوم آوردند تلاش و اهداف شان سد واقع شدن علیه روس هابود تا صدور انقلاب و اهداف شان در منطقه و نفوذ نظام های مختلف بر جمهوریت های آسیای میانه تنگ گردد. روس ها نیز تلاش نمود تا از رسیدن انگلیس ها به اهداف شان در افغانستان و منطقه منجمله در آسیای میانه به هرگونه اشکالی ممکنه باید علیه انگریز مقابله نمود .

این است که افغانستان و مردمش الی امروز وسیله اهداف  ،خواست واستراتیژی های میباشد که به وسیله قدرت های منفعت جواز ویرانی و ناسازگاری نظام و حیات اجتماعی – اقتصادی ما به نفع شان سرمایه گذاری دارند گاه شکست خوردند و گاه  شکست رقبای شان را طرح و موفق گردیدند .

سال 1919  زمان ای که مردم افغانستان آزادی و استقلال شان را از انگریز ها با مقاومت و صبوری ، جانبازی و دلیری گرفتند خواب انگریز برایش حرام گردید تا بگذارد که روس ها به افغانستان و منطقه به راحتی گام بگذارند. نمی خواهم به تحریر حوادث سقوط نظام امانی بپردازم همه میداند که این نبشته ها ملا خورگردیده است . اما فریب و نیرنگ بیگانه ها ویا واضع بگویم صابون شان تا امروز در جان ما کارمیکند . « افسوس  بیامزیم که نمی آموزیم»  انگریز ها با همدستی اعراب که هردو درخانه ما  « افغانستان»  زمین گیر شده بودند ،  بعدآ  متحد شدند و اسناد واقعیت های تاریخ مقاومت مردم ما    بیان میدارد که انگریز وا عرب از شکست های شان در افغانستان،  کشور های غربی  منجمله فرانسه ، المان و امریکارا سخت وحشت زده نمودند تا انها از ایشان پیشی نکنند و به افغانستان همراه با روسها متحد نگردند .

بنآ بازی بزرگ آغاز گردید و قهر و غضب انگریز و عرب باعث این گردید که مکاتب و مدارس مذهبی و بنیاد گرائی مداوم ضد روس ها و جنبش های آزادی خواهی ایجاد گردد و اطفال و جوانان به عقاید بنیاد گرائی مکتبی و مذهبی بسوی اهداف بعدی شان گماشته شوند که موفق گردیدند .

بتاریخ24 دسامبر1979 اتحاد شوروی وقت با یورش تاکتیکی و بنآ بر ضرورت های خاص زمانی خویش بسوی افغانستان  شتافت و قوت های نظامی خویش را به این کشور پیاده نمود .

افغانستان وارد میدان رقابت های کشانیده شد  که ا ین  تصورات را انگریز ومتحدانش در سال1977 درزمینه داشتند که قوت های نظامی شوروی حتمآ بسوی اهداف و خواست هایش در افغانستان و منطقه وارد عمل میگرد د ، همانآ کشور پاکستان را به خندق ضد اهداف شوروی دیروز و روسیه امروز آماده نمودند .  این بازی را نخست جمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا بیشترین تهدید بعد از جنگ دوم جهانی  برای صلح جهان تلقی نمود و بعدآ هسته های بزرگ ریزفی شاگردان مکاتب و مدارس  مختلف بنیاد گرایان رادر سرتاسر جهان باهم متحد نمودند و به خیمه گاه ضد منافع ملی و استراتیژیکی مردم افغانستان و منطقه در« پاکستان انگشت ششم  در جغرافیای منطقه »  جابجا و مسلح ساختند و نیروهای ضد شوروی  را به دو دسته ، در ابعاد داخلی و خارجی آن تشکیل و در حمایت و مواظبت خویش الی امروز قرار دادند .

اول  : - تنظیم های مختلف جهادی ، هفتگانه در پاکستان و هشتگانه در ایران  و بنیاد گرایان  از کشور های مختلف اسلا می را با هم در یک پیوند بنام جهاد علیه کفر و کمونیزم  انسجام ، و ملیونها انسان رادر این بازی قربانی اهداف خویش نموده و ملیونهای دیگر در راه است .

دوم : کشور های  حمایه کننده جنگ ضد مردم ما و شوروی  : - امریکا ، سعودی ، بریتانیا ، پاکستان ، ایران ، مصر، اندونیزی ، جاپان ، فرانسه ، المان ، کانادا ، چین ، ودها کشور کوچک دیگری که با این کمپاین الی اکنون همنوا هستند اجزای عمده جنگ ضد حرکت شوروی در افغانستان و منطقه مبدل گردیدند .   شوروی ها بلاخره متوجه گردیدند که راه نجات در کجاست ؟ سال 1988 با امضآ توافقنامه ژینو نخستین  دسته از نظامیان خویش رااز افغانستان در ماه می 1988 آغاز نمودند و بلاخره در 15 فبروری 1989 بشکل کامل آن از افغانستان خارج گردیدند و نظام و مردم افغانستان وارد دشواری های گردید که « میان  انتخاب جدید » جنگ و خونریزی بنام کی و بخاطر چی  ؟ نظام تحت رهبری شهید داکتر نجیبالله  برای مردمش و مخالفین نظام کشوری اعلان مصالحه ،آتش بس و دیالوک را نمود اما کشور های ای که رهبران و مبارزان ضد نظام رادر اختیار داشتند و به خاطر آزادی و سعادت ملی مردم افغانستان بر ضد شوروی اهداف انسانی نداشتند همواره شعار میدادند که جنگ ، جنگ و تسلیمی  قدرت و قوت ملی که به این اهداف خویش نیز رسیدند.  بلاخره دیدیم که هدف اشغال دیگری بود که عملی گردید .« دیوانه برفت و مست آمد »  گردن کلفت های راکه برای آزادی و تحقق دموکراسی همه سجده نموده بودند و پرستش ، با  اتحاد مشترک شان که  برضد شوروی داشتند اکنون برضد روسیه و مردم افغانستان و کشور های منطقه و آسیای میانه دندانهارا با استخوانهای اجساد مردمان ملکی و مسلح قبایل آزاد و ملیت های مختلف و مذاهب دو کشور « پاکستان  و افغانستان » تیز نموده با خون آشامی ، با شعار جنگ ضد تروریزم و نجات اطفال و زنان افغان و قبایل مختلف در دوطرف دیورند بنام طالب و القاعده دیدیم و مشاهده می نمایم که این بار چه کشت دارند و چه می دروند ؟............  

 افغانستان سرزمین شکست ها و نا امیدی های است که انگریز ، اعراب ، شوروی ها  و اکنون امریکا ومتحدین شان نیز راه نجات برای خویش  جستجو دارند بازی خونین را می خواهند در یک انتخاب دیگری بالای مردم افغانستان به شکل دیگری ادامه بدهند « امضآ توافقنامه امنیتی » اما شعار دموکراسی و نجات اطفال و زنان افغانستان  باید چنین جنبه عملی را به خویش بگیرد؟ « خون ملت که ریختانده شده است طی مدت حضور نظامی امریکا ومتحدین  باید دردامان خودش پاک گردد» ؟؟؟؟؟؟؟؟  اعراب بعد از شکست شان، حکومت ملوک التوایفی را بر مردم ما تحمیل نمودند و رفتند ، انگریز ها نفاق و انتقام جوئی و تفرقه ملی راوحضرت ، شیخ ، نقیب و ملای لنگ را ، شوروی ها تعویض نمودند روشنفکر را با روحانی ای که ..  جنگ های داخلی و حکومت های مختلف جهادی و جنگی را با نظام قانون تعویض نمودند و لازم دانستند تا انتخاب از مردم افغانستان باشد ، اما امروز امریکا ومتحدین آمده اند که : - «  یا گل بده یا چوچه » هم خاک ات را در اختیار ما بگذار و هم مردمت راکه قربانی کنیم و هرچه کردیم باید بکنیم که نان و اسلحه و پول برای شما میدهیم  «  نه گل میدهیم و نه چوچه » .. امروز بیش از 25 سال از خروج نظامی شوروی از افغانستان می گذرد مگرضرب المثل عامیانه مردم ما خوب صدق دارد و  همین اکنون می گویند که « کفن کش قدیم » بهتر است از امروز . اما  باید انتخاب دقیق داشته باشیم و تفاوت هارا سنجش نمایم و بعدآ تشخیص و قضاوت بدتریم ، دقیق گفته اند که از بد بدترش توبه  یا د کفن کش قدیم بخیر . 

 سنجر غفاری

 15 فبروری 2014

 

 


بالا
 
بازگشت