فگارزاده

شهرکابل، 13 ميزان 1392

سخنی چند پيرامون انتخابات آيندۀ رياست جمهوری افغانستان

در انتخابات رياست جمهوری آيندۀ افغانستان که در حدود شش ماه به برگزاری آن باقی مانده، با درنظرداشت وضعيت کنونی و تحليل شرايط موجود، از همين حالا ميتوان انتخابات و بازيگران اصلی آن را چنين به تحليل گرفت:

1-      وارد نمودن تغييرات در شرايط و مقررات انتخابات رياست جمهوری، نشان ميدهد که دولتمردان کشور، مجال کانديد شدن را از لحاظ اقتصادی برای مستحقين و خدمتگزاران واقعی مردم، کاملا محدود و تنگ ساخته اند. چنانچه موضوع به  تضمين گذاشتن يک مليون افغانی به کميسيون انتخابات، از جانب آن کانديد دانشمند و مدير مدبر و سياستمداری که سالها جز معاش اندک و حق حلال خويش، عايد ديگری نداشته است، بسيار غيرممکن به نظر ميرسد و اين مادۀ مقرره، بطور واضح سلب حقوق حقۀ اين کتگوری مردم است.

2-      از لحاظ سهمگيری مردم برای رأی دادن، بايد گفت که آن همه شور و شوق و احساسات نيک و آرزو های پاک مردم مظلوم اين سرزمين در انتخابات دور اول رياست جمهوری؛ با گذشت زمان بنابر بيعدالتی و بی کفايتی و فساد گستردۀ حاکميت چندين سالۀ آقای کرزی و دار و دسته اش، لگدمال و بخاک يکسان شد. حتی هماکنون در مناطق زير تسلط دولت در شهر ها و مراکز ولسواليها، عده ای زيادی از مردم حاضر نيستند به پای صندوقهای رأی بروند،  چه رسد به آنکه تعداد زيادی از قرأ و قصبات و حتی برخی از ولسواليهای که زير تسلط مخالفان دولت قرار دارد و دولت توان فعال ساختن آنها را نداشته، رأی گيری برگزار گردد. اما هرگاه مسؤولان کميسيون انتخابات و يا مسؤولان دولتی از امکانات برگزاری انتخابات دران محلات سخن ميگويند، بدان معنی است که آنها ميخواهند صندوق های مناطق ناامن را به نفع کانديد مورد نظر شان پُر کنند.

3-      در حال حاضر، آماده گی های دولت  از لحاظ جابجائی مهره های امنيتی و کليدی نشان ميدهد که دولت ميخواهد بهر شکل و به هر نحوی که شود، کانديد مورد نظر خويش را در انتخابات آينده کامياب سازد. انتصاب اعضای کميسيون انتخابات حسب دلخواه از جانب رئيس جمهور، دور ساختن عضويت خارجيها از کميسيون سمع شکايات و فلتر ساختن اعضای آن و تکرار هميشگی اين حرفها که "ما نميخواهيم خارجی ها در انتخابات ما مداخله کنند و به هيچ کسی ديگر هم فرصت مداخله را نميدهيم!" همه و همه بدين معنی است که "فقط ما (دولت) حق داريم در انتخابات مداخله کنيم و کانديد مورد نظر خويش را به پيروزی برسانيم". چنانچه هيچ تضمينی در صداقت و شفافيت محاسبۀ رأی مردم مخصوصاً در مناطق دوردست زير حاکميت دولت ديده نميشود. زيرا آن مناطق در اختيار آنهای است که به نحوی از انحا در زد و بند با تيم دولت و يا تيم کانديدان زورآور همسوئی داشته و مردم را در گرو خويش دارند.

4-      ايجاد نهادها و ائتلافهای تازه بخاطر انتخابات يکی بعد ديگری، کنار آمدنها قبيلوی و قومی، زدو بندها و معاملات سياسی، وعده های ناشی از سهم دهی و امـتيازدهی ها، ديد و بازديد ها، شب نشينيها و قرار و قولهای شکننده، گرم شدن بازار  تجارت کارتهای انتخاباتی و غيره و غيره نشان ميدهد که در اينجا در افغانستان، انتخابات  مفهوم اصلی و واقعی اش را  که عبارت از سرنوشت ساز بودن آرای مردم و سزاوار بودن و مستحق بودن کانديد برنده است، از همان دور اول رياست جمهوری از دست داده است. ازاينرو متأسفانه  در حال حاضر دانشمندبودن، خدمتگزاربودن، صداقت، ايمانداری و رهبريت و حفاظت از ناموس و شرف مردم و حفظ منافع ملی و حراست از تماميت ارضی و استقلال کشور،  تأمين عدالت و حاکميت قانون و ارتقای درامد سرانۀ مردم از طريق رشد و انکشاف سکتورهای اقتصادی بخاطر خودکفائی کشور و مبارزه با فساد و اختلاس، مبارزه با مافيای مواد مخدره و مبارزه با غاصبان زمين و محاسبه با عاملان آنها با برپائی ميز عدالت  که  بايست ا ز جملۀ معيار ها و شرايط اصيل برنده شدن يک کانديد بشمار رود، حالا جای خود را به معيارهای ثروت، زورآوری، زورگويی، قومگرائی، فساد، بی عدالتی، تفوق طلبی و در مجموع دستيابی به موقف حاکم شدن بر ملت مظلوم و گروگان شده و تسلط بر داشته های مادی اين سرزمين داده است.

5-      حرف اخير اينکه هر اتحاد و ائتلافی که  بنای آن بخاطر  خدا و بر مبنای خدمت به مردم و منافع ملی کشور نباشد، بدون شک از نظر ما مردود بوده و حتی اگر به پيروزی هم برسد، منفورتر  و فاسدتر از تيم گذشته خواهد بود. برای مردم ستمديدۀ اين کشور، سرنوشت اکثريت اتحادها و ائتلافهای تازه ايجاد شده، از همان روز اول معلوم است که مقصد اصلی اينها روی حق "من و تو" ميچرخد که بالاخره منجر به ايجاد فضای بی اعتمادی و در نهايت حتی موجبات صدمه رسانيدن بيکديگر را فراهم ميسازد.

"پابند امر حق چو نه ای از وفا ملاف                                    با خالقت چه کردی که با خلق او کنی"

 

 


بالا
 
بازگشت