محمد الله وطندوست

  

حاکمیت موجود، تمامیت ارضی و پاکستان

هر دولتی در قدم اول وظیفه تامین امنیت و حفظ تمامیت ارضی را بدوش داشته در صورت عدم موفقیت درین دو عرصه مهم مشروعیت و موجودیت آن نیز زیر سوال جدی قرار می گیرد. صرف نظر از تعریف دقیق حاکمیت و تمامیت ارضی که خوشبختانه حقوق دانان و آگاهان امور سیاسی در آن پرداخته اند، می توان متذکر شد که هر حاکمیتی مخصوصا حاکمیتی که که با رای اکثریت باشنده گان یک خطه بوجود می آید، در تامین امنیت و حفظ تمامیت ارضی جدا متعهد بوده زمام داران و هیِئت رهبری کشور  ها مطابق قوانین اساسی شان در آغاز ماموریت رسما تعهد می نمایند که از منافع کشور که مسلما شامل تمامیت ارضی و امنیت نیز می گردد دفاع می نمایند و به هرگونه فداکاری درین زمینه آماده می باشند.

جناب حامد کرزی،معاونین ریئس جمهور، اعضای کابینه و نماینده گان پارلمان مسلما چنین تعهدی را در پیشگاه مردم داده اند و حتی به قران کریم سوگند یاد نموده اند که از ارزش های ملی و تمامیت ارضی کشور صیانت و حراست می نمایند

بیشتر از چهل کشور جهان با آن همه ساز و برگ نظامی به بهانه مبارزه علیه تروریزم و بمنظور کمک به حاکمیت و حفظ تمامیت ارضی افغانستان با تجویز سازمان ملل متحد در این کشور پا گذاشته اند و اینک دوازده سال از حضور آنان می گذرد

آیا زمامداران کشور در راس جناب کرزی ریئس جمهور افغانستان به تعهد و قسم خود وفادار مانده است؟ آیا نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و متحدین آن در چوکات ناتو در مبارزه علیه تروریزم موفق بوده اند و در حفظ تمامیت ارضی کشور گامی گذاشته اند؟

جناب کرزی و شرکا که در چوکات شرکت سهامی جهادی با تقلب و نیرنگ بر اریکه قدرت تکیه زده اند، جز منفعت حقیر مادی و حفظ موقف های خود به هیچ چیز دیگری توجه نداشته اند و همه استعداد و خلاقیت خود را در بر آوردن منفعت های شخصی بکار انداخته اند. وضع اسفبار کشور که بیشتر از شضت فیصد مردم را در زیر خط فقر کشانیده، بیشتر از یک ملیون افغان را به اعتیاد سوق داده، ملیون ها جوان کشور را آواره کشور های همسایه نموده، در فساد اداری و کشت وقاچاق مواد مخدر کشور را در صدر جدول جهانی قرار داده است، محصول حاکمیت دوازده ساله جهادی_ امریکایی صادر شده از بیرون بوده، تیم کاری و کادر های حاکمیت نیز در این مدت تغیر چندانی ننموده است. وزرا و والیان بصورت متناوب جا عوض می کنند و تفنگ سالاران نیز با خرید رای مردم منحیث وکیل و نماینده مردم به رشوت و فساد غرق اند. نیروهای بین المللی که اساسا بنیانگذار و حامی این حاکمیت تشریف دارند، خود در فساد مالی شریک حاکمیت بوده در قاچاق مواد مخدر نیز دست مافیای مواد مخدر را متشکل از اعضای بلند پایه حاکمیت موجود است، می فشارند.

در چنین حالتی که حاکمیت غرقه در فساد جز بقای خود و چپاول دارایی های عامه به اصل دیگری نمی اندیشند و متحدین غربی نیز اهداف استراژیک و دراز مدت خود را در منطقه پیاده نموده و بفکر ایجاد پایگاه های نظامی بمنظور نظارت بر منابع نفتی و سایر ثروت های منطقه اند و می خواهند با حضور نظامی رقبای خود را تحت کنترول داشته باشند. طبیعیست که همسایه گان طماع افغانستان درین آشفته بازار در تنور گرم حوادث نان خود را می پزند و از هر فرصتی بخاطر برآورده شدن خواسته های خود سود می برند. یکی از همسایگان که خیلی پر توقع تشریف دارد و در طول سی سال جنگ خانمانسوز هیزم کش این آتش خاموش ناشدنی بوده است و امروز نیز خواب تسلط مطلق در افغانستان را می بیند، هیچ فرصتی را از دست نداده و به چهره های مختلف ظاهر شده است

این کشور دوست و این دایه مهربان تر از مادر برای مردم افغانستان، قبل از تحول هفتم ثور در زمان حاکمیت مرحوم داود خان با اجیر کردن عده یی از عناصر معلوم الحال زمینه اغتشاش و نا امنی را در چند منطقه کشور مهیا نمود که خوشبختانه از جانب مردم این مناطق به این ماجراجویان اجیر شده جواب رد داده شد و توطیه درنطفه خننثی شد. اما از آنجایکه این دایه مهربان یعنی کشور نامنهاد پاکستان می خواست عقده تاریخی خود را در برابر مردم افغانستان بکشاید، مترصد فرصت باقی ماند و بلاخره بعد از تحول ثور و کشانیدن پای نظامیان شوروی سابق در کشور انتقام خود را از مردم عذاب کشیده ما توانست بستاند و حتی بنام حاکمیت جهادی تلاش ورزید تا نماینده گان خود را در اریکه قدرت بنشاند. از آنجاییکه تربیت یافتگان دستگاه جاسوسی آی.اس.آی با توطیه و دسیسه علیه همدیگر توجه بیشتر این دستگاه را جلب می نمودند و معیار تقرب به آی.اس.آی بیرحمی بیشتر و قتل بیشتر مردم تعین شده بود، این مسابقه را بعد از رسیدن به قدرت نیز ادامه دادند و هیچ کدام نتوانست برتری مطلق خود را در برابر حریفان به ثبوت رساند.در چنین حالتی دستگاه جهنمی آی.اس.آی از نیروی ذخیره که هنوز چهره اصلی خود را عیان نکرده بود سود برد و آنان را بکمک مستقیم جرنیل ها و کرنیل های پاکستان بر اریکه قدرت رسانید. اینکه طالبان از جانب بعضی از رهبران جهادی فرشته صلح خطاب گردید و عده یی از قومندانان جهادی به صفوف آنان پیوستند و در اکثر ولایات بدون مقاومت قابل توحه این نیروی بظاهر صلحخواه به موفقیت دست یافت، نشان از همسویی جهادی و طالبی داشته منبع واحد هردو نیرو را سازماندهی و پرورش داده بود

حاکمیت طالبان حاکمیت مطلوب و ایدیال برای پاکستان بود. درین حاکمیت مشاورین پاکستانی تا سطح ولایات و ولسوالی ها امر و نهی داشتند. دارایی های مادی و معنوی کشور مطلقا به اختیار این کشور بود. افغانستان به گورستانی تبدیل شده بود که فقط مردگان متحرک با شکل و قیافه همگون در آن رفت و آمد داشتند و هر گونه مقاومت سرکوب می شد. قیافه و شکل و طرز لباس پوشیدن مردم نیز به دستور آی.اس.آی تعین شده بود

حادثه یازدهم سپتمبر و حضور نیروهای بین المللی گرچه تسلط طالبان را برچید اما پاکستان بار دیگر و در چهره دیگر حضور خود را در کشور حفظ نمود و در حاکمیت جدید خواهان سهم بر طرفداران خود گردید. در میان مهره های درشت حاکمیت که از جانب بیگانگان توظیف شده اند، سرسپرده گان پاکستان نیز کم نیستند. پاکستان که با اتکا به سرسپرده گانش در حاکمیت اعمال نفوذ می کند بازهم به سهم خود قانع نبوده، تسلط مجدد طالبان را در سر می پروراند. برای رسیدن به این مامول از هر وسیله یی سود می برد. گاهی به مذاکره صلح همنوایی نشان می دهد و زمانی با پرتاب راکت و فرستادن نیروهای انتحاری اثبات وجود می نماید. پرتاب راکت در ولایات کنر و ننگرهار تقریبا از پنج سال بدین طرف در رسانه های جمعی انعکاس نموده اما حکمرانان کابل و اسلام آباد هردو همزبان و همزمان به تکذیب این راپور ها می پرداختند و اطلاعت جمعی را به تبلیغات منفی متهم می نمودند. تعجب آور است که حتی نماینده دولت افغانستان در کنر یعنی والی کنر به این راپور ها صحه می گذاشت اما ارگ نشینان هنوز در تکذیب می کوشیدند. دو سه سالی برین منوال گذشت و سیل بیجا شدگان واقعیت تلخ تجاوز را بر ملا ساخت و مطبوعات سرکاری نیز ناگزیر به تایید آن شد. اما از اقدام متقابل خبری نشد و حتی اعتراضیه که توجه سازمان ملل متحد و جهانیان را بر انگیزد ابراز نشد. پاکستان که در داخل ارگ نماینده گان خود را دارد با اطمینان از عدم اقدام موثر حکومت افغانستان به تجاوز بر تمامیت ارضی کشور بصورت پیهم ادامه می دهد و حتی به ایجاد دروازه ها بدون اطلاع و اجازه حکومت افغانستان پرداخته است.

جالبست که یازده پوسته امنیتی مربوط ناتو در سرحدات در داخل خاک افغانستان بعد از تخلیه بدست پاکستان افتیده است و هیچکس خم به ابرو نمی آورد. فیر صد راکت در یک ماه اخیر در کنرلجام گسیختگی نظامیان پاکستان را به نمایش می   گذارد که از جانب حاکمان ما با سکوت مرگبار مواجه گردیده است. اخیرا حمله درگوشته که خوشبختانه از حانب  نظامیان دلیر کشور بی جواب گذاشته نشد دوام سناریوی قبلا تنظیم شده است

بصورت خلاصه می توان اظهار داشت که حاکمیت موجود ابتدایی ترین وظیفه خود را که دفاع از تمامیت ارضی و حفظ استقلال کشور است، بکلی فراموش نموده با سکوت، همنوایی خود را با دولت پاکستان و تجاوز بی شرمانه آن ابراز می دارد. چنین حاکمیتی مستحق نفرین و لعنت بوده، مشروعیت آن جدا زیر سوال قرار دارد.

مردم افغانستان که همیشه از تمامیت ارضی کشور دفاع نموده و در راه آزادی قربانی های بی شماری داده اند، امروز نیز موظف اند با سرنگونی چنین حاکمان مزدور و ایجاد حاکمیت متکی بر اراده اکثریت، امکان دفاع از تمامیت ارضی را مهیا نموده در برابر کشور نام نهاد پاکستان که خود مولود استعمار انگریز است به مقاومت بپردازند و همچون نیاکان پر غرور خود از تمامیت ارضی و استقلال کشور با قاطعیت دفاع نمایند

یقین کامل وجود دارد که در برابر اراده قاطع مردم نه تجاوزگری یارای مقاومت دارد و نه حاکمان ترسو و مزدور توان مقابله.

اتحاد، همبستگی و عزم خلل ناپذیر مردم آزاده ما ضامن طرد هرگونه تجاوز و جواب دندان شکن به تجاوز گران خواهد بود

 

 

 


بالا
 
بازگشت