ابراهیم ورسجی

 

کرزی تاریخ دان هم شده است

تاریخ نسبت به مسئولیت انسان هایی که قدرت رابد ست می گیرند وسکان زمام داری به آن هاعرضه می شود، بسیارسخت گیراست وشیوه ی رهبریی آن ها را زیرذره بین تحقیق وانتقاد قرارمیدهد.تاریخ رانمی توان به مجموعه ی تعمیمی مجرد رهبران درعرصه هایی مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی واخلاقی مبدل کرد.

احسان طبری

ابراهیم ورسجی

18-1-1392

افغان ها آگاه هستند که رئیس جمهورکرزی درروزهایی شنبه ویکشنه10و11حمل، برابربا30و31مارس،برای شتاب بخشیدن به روند گفتگوهای صلح باطالبان،سفری ازپیش اعلام شده ی به"دوحه"پایتخت امارت قطرداشت.طوری که رسانه هاگزارش دادند،کرزی باحمد آل ثانی امیرقطردردوحه گفتگوئی مفصلی داشته است که درباره ی کشودن دفترتماس باطالبان وچگونگی گفتگوبا آن ها دورمی زد.درزمینه،پرسمان جالب این است که کرزی پیشترازبازشدن دفترتماس باطالبان در"دوحه" / مرکزقطرابرازنارضایتی کرده و کوشیده بود که چنان دفتری  در"ریاض" یا"انقره "کشوده شود.موضوعی که مورد تایید پاکستان هم بود.به این خاطرکه قطرمناسباتی نزدیک مانند ترکیه وعربستان باپاکستان ندارد وازهمه بازرتراین که زدوبند های نزد یکی با امریکادارد که شبهه ی بیرون کردن فرایند گفت گوهاباطالبان ازچنگال اسلام آباد وکابل رافربه ترمی کرد ومی کند.زمانی که ترکیه وعربستان باکشودن چنان دفتری مخالفت کردند،کرزی باد ل نخواسته به بازشدن دفترتماس در"دوحه" تن داد.ازاین که،نویسنده پیشتر درباره ی سفرکرزی به دوحه،مقاله ی زیرعنوانِ"باسفربیهوده به قطر،کرزی افغانستان راتوهین کرد"نوشته ودروبلاک"اندیشه"به نشرسپرده است،ازبحث درباره ی آن خود داری وبه اصل موضوع پرداخته می شود.

دراین زمینه،هنگامی که روزچهارشنبه14حمل-3آوریل، گزارش هائی سایت"الجزیره"رامطالعه می کردم،ناگهان نظرم به گفتگوئی کرزی باروزنامه نگار سایت نامبرده خورد ودرگفتگو،این بارکرزی یک گام ازسیاست کاری به پیش برداشته ژست تاریخ دانی وپیش داوریی تاریخ درباره ی نقش وکارکرد خود برداشته بود که ازهرنگاه برایم جالب بود.جالب ازاین نگاه که یک سیاست کارکم دانش درقلمروسیاست وشکست خورده که من لازم نمی دانم واژه ی سیاست مداررابرایش بکارببرم،درنهایت پُرروئی،می کوشد  ازپذیرش مسئولیت فاجعه ی جانکاهی که زیرسرپرستی ای جورج بوش ،آن تروریست وجنایت کاربزرگ برکشورافغانستان بارنموده است فراروخد مت های نا انجام داده ی خود را برخ مردم بکشد!

دراین راستا، خبرنگارالجزیره بدون این که درکناربازتاب متن گفتگوباکرزی نام خود رابرملانماید،ازاو پرسیده است که وضعیت جاریی افغانستان وآینده ی خود راچگونه ارزیابی می نماید؟ درپاسخ به پرسش نامبرده،کرزی می گوید:تاریخ درباره ی دستاورد هائی حکومت من پس از2014-1393خورشیدی که دیگردرقدرت نخواهم بود بهترداوری خواهد کرد.اودرعین خوش بینی درباره ی داوریی تاریخ درباره ی کارکرد ش،ازدستاوردهایش این گونه یادآوری می کند:افغانستان راخانه ی همه  افغان هاساخته است.افغان هائی علیه هم می جنگید ند وازیک دیگرفرارمی کردند درکنارهم ایستاده اند.حکومت دموکراتیک مستقرشد! آزادی مطبوعات وآزادی بیان تامین شد ومعارف هم راه اندازی شد.این هاسخنان کرزی بود که توسط الجزیره بازتاب داده شد.اما،گفتگوکننده ی سایت الجزیره هم درجریان سخنان کرزی،دید گاه وداوریی خود رابدون انتظارکشیدن به داوریی تاریخ درباره ی حکومت کرزی این گونه ابرازنمود:افغانستان درفساد فرورفته است! "مردم زیان های فراوان ازحمله ی طالبان می بیند"! باوجود نابسامانی هائی فراوان جاری درافغانستان،کرزی انکارنمود که درمهارطالبان وحکومت کردن وتامین امنیت درسراسرکشورناکام شده است.دررابطه به طالبان،کرزی گفت که ماهرگزقصد نابود کردن طالبان رانداشتیم ، نه حکومت من،نه ناتو ونه مردم افغانستان! درجریان مصاحبه که دردوحه / مرکزقطرصورت گرفته بود،جائی که دفتری برای گفتگوباطالبان بازشده است،کرزی گفت که: روزی که من در"بن" رئیس برگزیده شدم درقندهاربودم(این خلاف واقعیت است. اوآن زمان درشهرکویته درمنزل خود زند گی می کرد وپس ازفرارطالبان ازقندهاردرجریان این غوغای دروغین که اودرارزگان علیه طالبان می جنگید ازقندهاریا ارزگان توسط یک هواپیمای امریکائی به کابل آورده شد)عفوعمومی برای طالبان اعلام کردم ! ازسطح رهبری تاافرادعادی آن هاوبرنامه ی من ادغام طالبان درجامعه مانند دیگرافغان هابود.اکنون هم آن هارابرادرمی خوانم ومی خواهم که بخشی ازجامعه شوند ودرجامعه سهم بگیرند.دشواری های امنیتی ازجنگ علیه تروریسم برخاسته است.اشاره به عملیات جنگی زیررهبریی امریکاکه درهفته های پس ازرخ داد11سیپتامبر2001آغازشده بود.(1)

با ابرازاین سخن که دشواری های امنیتی افغانستان ازجنگ علیه تروریسم برخاسته است نه حملات تروریستی طالبان زیراشراف سازمان امنیت پاکستان / آی اِس آی،کرزی هوشیارانه یا نا آگاهانه به نفع پاکستان وطالبان سخن می گوید واین موضع آن ها را تایید می کند که ریشه مشکلات درحضورنظامی ای غربی ها بویژه امریکائی هادرافغانستان می باشد تاتروریسم وتباه کاریی آن ها.طرفه این که،درهمان روزچهارشنبه / روزبازتاب گفتگوئی کرزی درالجزیره که برادرخوانده شدن طالبان توسط کرزی بخشی ازآن بود،طالبان باحمله ی تروریستی درداد گاه، درمرکزولایت فراه وکشتن53 وزخمی کردن 100شهروند افغانستان،نشان دادند که بی امنیتی ای جاری درکشورما ازکجاسرچشمه می گیرد؟! ازپاکستان وطالبان یا ازجنگ هائی برخاسته ازرخ داد یازدهم سیپتامبر2001-سنبله1380خورشیدی که نه تنها بحران های پسین،بلکه خود کرزی وحکومت فاسد ودرمانده اش هم زاده ی آن می باشد.نویسنده به این باوراست که نظامی های پاکستانی- طالبان والقاعده عامل پیاده شدن ناتووروی کارآمدن حکومت کرزی وادامه ی آن می باشند،وتروریسم طالبان زیراشراف پاکستان تنهادستاوردی که دارد این است که هم به عمرحکومت نابکارکرزی می افزاید وهم سبب ماندن نظامی هائی غربی درافغانستان وهمچنان باعث تجارت پردرآمدی نظامی هائی پاکستانی به بهانه ی شمولیت درائتلاف علیه تروریسم می باشد.به بیان دیگر،اداره ی کرزی،تروریسم پاکستانی- طالبانی وحضورنظامی غرب درافغانستان کمک کاریک دیگرمی باشند.

ازهمه مسخره تراین که، کرزی درموضع خود که عامل تروریسم نه پاکستان وطالبان ،بلکه جنگ علیه هراس افگنی می باشد استوارباقی نمانده به حیث یک آدمِ دم دمی مزاج وسرگردان ضدآن رامی گوید.بطورنمونه، پس ازحمله ی تروریستی طالبان درمرکزفراه، این گونه ابرازنظرنمود:

آقای کرزی در پیام صوتی خود گفته است که طالبان آله دست خارجی ها و زمینه ساز ادامه جنگ افغانستان شده‌اند. حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان در پیامی صوتی، طالبان را مسئول ادامه جنگ در افغانستان خوانده و گفته‌است که این گروه اسیر بازیگران خارجی شده اند. آقای کرزی این پیام صوتی پنج و نیم دقیقه‌ای را در محکومیت حمله روز گذشته مهاجمان انتحاری به ساختمان داد گاه ولایت فراه منتشر کرده است. رئیس جمهوری افغانستان در این پیام صوتی گفته است: "هرگاه که ما برای تامین حاکمیت ملی و روی پا ایستادن خود گامی بر می داریم، طالبان کاری می کنند که زمینه هرج و مرج در کشور هموار شود و جنگ جاری در افغانستان دوام یابد." اشاره آقای کرزی به تحویل‌ گیری مسئولیت کنترل زندان بگرام از نیروهای خارجی است که هفته پیش، پس از ماه‌ها جنجال میان کابل و واشنگتن، صورت گرفت.

او تاکید کرده که در مقابل این همه، طالبان برای برآورده شدن اهداف خارجی‌ها استفاده می شوند و این موضوع سبب بد بینی مردم نسبت به آزادی طالبان از زندانهای افغانستان شده است. رئیس جمهوری افغانستان افزود که طالبان به دستور خارجی ها مرتکب اعمالی می شوند که شعار های این گروه را نفی می‌کند. او همچنین گفته که حمله مرگبار روز گذشته طالبان در ولایت فراه "هر قدر که محکوم شود، کم است. اما در این پیام منظور آقای کرزی از خارجی‌ها روشن نشده است. سفارت آمریکا نیز با پخش خبرنامه‌ای حمله مهاجمان در ولایت فراه را "وحشیانه" توصیف کرده و آنرا محکوم کرده است. این اظهارات در حالی مطرح می شود که پیش از این موضع حکومت در برابر طالبان پیوسته دعوت به صلح و دست کشیدن از جنگ بوده است. در حمله روز گذشته ی مهاجمان انتحاری در ولایت فراه در غرب افغانستان، پنجاه وسه / 53 نفر کشته و بیش از صد / 100تن زخمی شدند. در همین حال طالبان با پخش اعلامیه‌ای مسئولیت رویداد روز چهارشنبه ۱۴ فروردین / حمل در ولایت فراه را به عهده گرفته و گفته اند که این حمله را برای انتقام‌ جویی از دادستان‌ها و قاضیانی که پرونده آزادی افراد طالبان را معطل می‌کنند، انجام دادند.(2)

درواقع، حمله ی تروریستی وجانکاه طالبان درولایت فراه دوروزپس ازآن صورت گرفت که کرزی طالبان رابرادرخوانده وابرازنموده بود که هرگزحکومت اودرپی نابود کردن آن هانبوده ومی خواهد که درجامعه ی افغانستان مدغم شوند.ازهمه جالبتراین که،درهمین بیانه ی بازتاب داده شده هم، کرزی طالبان رابه گونه ی مبهم آله ی دست خارجی هاخوانده وروشن نکرده است که هدفش ازخارجی هاکی هامی باشند؟پاکستانی هایاغربی ها!به سخن دیگر،کرزی تادم مرگ هم ازدهن کژی به طالبان وپرورش دهنده ی آن ها، یعنی پاکستان دست بردارنیست! طالبان وپاکستان که ازدهن کژی وموضع گیری هائی درمانده ی کرزی تشویق شده اند،درادامه ی فاجعه ی فراه،روزشنبه17حمل-6آوریل درشهرقلات، مرکز"زابل"هم علیه والی دست به حمله ی تروریستی زدند که قربانی جانی ومالی داشت.اکنون که، تناقض گوئی هائی کرزی دررابطه به تروریسم طالبانی وخارجی هائی پشت سرآن ها بازتاب داده شد،به خوش بینی کرزی نسبت به داوریی تاریخ درباره ی کارکرد خود وحکومت ودستاورهایش پرداخته می شود.زمانی که سخن ازداوریی تاریخ به میان می آید،کرزی باید دقت نماید که: تاریخ نسبت به مسئولیت انسان هایی که قدرت رابد ست می گیرند وسکان زمام داری به آن هاعرضه می شود، بسیارسخت گیراست وشیوه ی رهبریی آن ها را زیرذره بین تحقیق وانتقاد قرارمیدهد.تاریخ رانمی توان به مجموعه ی تعمیمی مجرد رهبران درعرصه هایی مختلف سیاسی،اجتماعی،فرهنگی واخلاقی مبدل کرد.(3)

روشن است.اگرتاریخ به گونه ی رسمی طوری که دربسیاری کشورهای پس مانده ازجمله افغانستان رایج است نگاشته شود،نتیجه همان است که کرزی وهمپالکی هایش تمنادارند.اما،شرایط اجتماعی- سیاسی- رسانه ی کنونی دیگراجازه نمی دهد که روایت رسمی ازتاریخ دست برترداشته باشد.به سخن دیگر،مردم واردعرصه ی سیاست وتاریخ شده اند وتاریخ را خود شان می نویسند.بطورنمونه،اکنون ما نه تنها شاهد ابرازمخالفت توده ی علیه حکومت های ستمگرهستیم،بلکه شاهد خیزش هاوروی گردانی ازشیوه ی پوشش تحولات سیاسی- خبری توسط رسانه هائی رسمی- حکومتی هم می باشیم.ازهمه مهمتراین که،مردم ازشبکه هائی اجتماعی مانند:انترنت،فسبک،تویتر،هات میل و...بهره برداری می نمایند تادید گاه هائی خود را ابرازنمایند که درتلویزیون ها وروزنامه هاورادیوهای حکومتی بازتاب داده نمی شوند.درحقیقت،همین شبکه هائی اجتماعی،چه کوچه هاوسرک هائی کشورهائی عربی، وچه سالون ها وراهروهای پارلمان هائی کشورهائی اروپائی راگرفته وساختارونظم سیاسی- اقتصادی کنونی رازیرفشارودربرخی کشورهاعوض نموده اند.

باتوجه به آنچه گفته آمد،به صراحت می توان گفت که دیگرتاریخ رسمی درافغانستان که تاریخ زده هائی پیشن وکرزی رابرائت می داد ومی دهد،جای پای نمی تواند داشته باشد.ازسوئی دیگر،پیش ازاین که سال2014فرابرسد ودوره ی حکومت درمانده،فاسد وتاریخ زده ی کرزی به پایان برسد،وتاریخ نویسان افغان به سراغش برسند،جان بولتن سفیرپیشین امریکادرسازمان ملل متحد وازنزد یکان جورج بوش، معمارحکومت کرزی، درباره ی سرنوشت این دست نشانده ی بوش بداوری نشسته می گوید:"کرزی رامخالفانش پس ازسال2014،کشته دریک برج برق آویزان می کنند"! پیش ازاین که زمانی به برج برق بالاکردن جنازه ی کرزی،مانند نجیب الله توسط مخالفانش برسد،باید گفت که:به نظرریمون آرون،معنای قضاوت هائی تاریخی- سیاسی راباید درقضایای اولیه ی جامعه شناسی که الهام بخش آن هاهستند جستجوکرد.زیراجامعه شناسی،چنانکه مورد نظرکنت بوده ودورکیم نیزبدان عمل کرده،امراض اجتماعی را مایه ی اصلی تحقیق خود می گرفت،نه امرسیاسی را وحتا امرسیاسی را تابع امراجتماعی می کرد، واین کاری است که سرانجام ممکن است به کاهش اعتبارنظام سیاسی به نفع واقعیت اجتماعی- بنیادی بینجامد.(4) واقعیت اجتماعی هم درافغانستان این است که کرزی وحکومت درمانده وفاسد اومورد نفرت بیش ازاندازه ی افغان ها می باشد.اگرطالبان توانستند دربخش های قبیلگی ای جنوب وجنوب شرق افغانستان جای پای برای خود پیدانمایند،عامل عمده ی آن، نفرت مردم ازکرزی می باشد، نه دلخوشی مردم ازآن ها! دربخش شهریی افغانستان هم کرزی بخاطراین درقدرت مانده است که مردم ازطالبان وپاکستان نفرت دارند وحزب های سیاسی مخالف اونتوانستند که کاری موثری نمایند.ورنه،کرزی وحکومتش مدت هاپیش بتاریخ پیوسته بود وداوریی تاریخ هم نصیبش شده بود.

پس ازبازتاب داوری تاریخ ازدید کرزی درباره ی خود ش، وواقعیت آنچه که داوریی تاریخ وجامعه نامیده می شود که ازاین دید گاه هم  کرزی وحکومتش غیرازسرزنش نصیبی دیگری نخواهند داشت،به تاکید کرزی به د موکراتیک بودن حکومت ودیگردستاوردهایش اوپرداخته می شود.واقعیت این است که همان گونه که معمارحکومت کرزی، یعنی جورج بوش، دشمن دموکراسی ،آزادی ،حقوق بشر،آزادی مطبوعات،آزادیی بیان ورسانه هابود،قانون اساسی وحکومت کرزی هم درتناقض وتضاد آشکاربا دموکراسی وآزادی قراردارد.برای این که به دموکراتیک بودن حکومت کرزی پی برده شود،لازم است که ازاصل دموکراسی آگاهی بدست آید:دموکراسی به عقیده ی توکویل، نخست، وقبل ازهرچیز،پدیده ی اجتماعی،یعنی برابری شرایط اجتماعی است. بیان عادی این پدیده درسیاست،حق حاکمیت مردم وشرکت شهروندان درامرعمومی است.دراقتصادهرچند که دموکراسی شامل نابودی نابرابری های ثروت نیست،امابرانگیزنده ی اعتراض فقرا برضد نحوه ی توزیع ثروت ها است.ومعمولاًبرآن است که کاهش نابرابری ها راتسهیل کند.اماجامعه ی دموکراتیک باین دلیل الزاماً جامعه ی لیبرال نیست....توکویل درادامه ی سنت منتسکیو،منظورش ازآزادی نخست عبارت است ازامنیت هرکس درزیرسایه ی قانون،آزاد بودن، یعنی درمعرض عمل دلخواسته ی زورمندان وقدرتمندان نبودن.(5) پس ازتعریف دموکراسی واقعی که درآن تحقق آزادی درزیرسایه ی قانون وکاهش نابرابری ازشاهکارآن شمرده شده است، وحکومت کرزی ازآزادی وحکومت قانون که خیر،نباید سخن گفت،نابرابری رابه فاصله ی آسمان وزمین رشد داده است،حق داوری رابه خوانند گان می سپارم که درباره ی دموکراتیک بودن حکومت کرزی فیصله ی خود راصا درنمایند!

درعرصه ی اقتصادی وبازسازی کشور،تنهاتوجه خوانند گان رابه دومسئله جلب می نمایم:نخست،سازمان ملل درگزارش سال2012خود نوشته بود که کارمندان بالاوزیررتبه ی حکومت افغانستان درسال نامبرده سه میلیارد ونه صد میلیون دلارازمردم این کشور رشوت گرفته اند.دوم،وضع فلاکت بارتونل سالنگ وراه های شمالی وجنوبی دوطرف آن ،سیلو / نان پزی وذخیره ی مواد خوراکی وکاخ دارالامان درکابل، بیانگرکارکرد وزارت های فواید عامه وزراعت این حکومت می باشد.ازغصب زمین های دولتی وشخصی توسط حکومتی ها،وتوزیع دونیم بسوه زمین برای متقاضی هائی خانه سازی توسط مافیای زمین دربازارسیاه، به قیمت 60هزاردلارامریکائی درکوه پایه ها وپیرامون کابل،آن هم بدون برنامه ی شهری،کمبود آب،شرایط غمبارزیست محیطی شهرکابل ومیکروریان ها،سخن ازکارکرد شهرداریی کابل ووزارت شهرسازی حکومت کرزی به مردم درمرکزواطراف آن می گویند.دربخش بهداشت وکارکرد وزارت بهداری،به همین بسنده می شود که مردم ناداربرای تداوی یک بیماریی عادی به پشاورمی روند،وپول دارهای حکومتی به دهلی،دوشنبه،تاشکند،مشهد و...می روند.ازهمه سیاه کارتر،وزارت معادنِ حکومت کرزی می باشد که تمام سرمایه ی زیرزمینی کشوررابدست مافیایی بیرونی ودرونی ای  سنگ های قیمتی گذاشته است.دربخش معارف / آموزش وپرورش هم که کرزی درگفتگوئی خود با الجزیره سخنِ کلان گفته است،باید گفت که ما اکنون به معنای واقعی کلمه معارف نداریم.مواد درسی،روش وسامانه ی آموزشی، برابری بامعارف صد سال قبل هم کرده نمی تواند.دشواریی که نبود آموزگاران حرفه ی / معلمان مسلکی وکمبود جای درس به ژرفنا،درازنا وفراخنائی آن فزونی بخشیده است.وکمک هایی بزرگی صورت گرفته به معارف توسط جامعه ی جهانی هم بجای هزینه ی به موقع، بوسیله ی گردانند گان  امورحیف ومیل شده است.درمناطق مرزی باپاکستان که دروازه ی مکتب ها بسته شده است،امادردیگربخش هائی کشوربه گونه ی بی رویه وبی کیفت معارف گسترش داده شده است که ازچنان گسترشی کمی وبی کیفیت، نبود آن بهتراست.باید چنین می شد،چراکه ازروزآغازین حکومت کرزی تاکنون،وزیران معارف بی سواد ونا آگاه ازساحه ی کاریی خود می باشند! دربخش آموزش عالی هم وضع مانند آموزش وپرورش حتا بد ترازآن می باشد.باوجود همه کمک های بیرونی ها،گامی درجهت نوسازیی برنامه ی درسی ووارد نمودن موادتازه وشیوه ی نوین درسی صورت نگرفت.ازنظرنظم ومدیریت،همین که وزارت آموزش عالی تنهادرامربرگزاریی کانکور/ آزمون پیش دانشگاهی ورشکست شده وشکایت دانشجویان رابه آسمان بلند کرده است،بسنده می کند که بگوئیم کرزی مانند دیگربخش هادراین بخش هم دستاوردی شایان یاد آوری ندارد.

پانویس ها:

1-karzai says history to judge his record,his track record will be judged better when he steps dowm,3April2013,www.agjazeera.com/news/asia/2013/04/201343145242836237.html

2-کرزی:طالبان وسیله دست خارجی هاهستند

پنجشنبه4آوریل2013-15فروردین1391

www.bbc.co.uk/persian/Afghanistan/2013/04/130404_k03_farah_latest_updates_gov_deligation.shtml

3- کژراهه ازاحسان طبری ص131

4- مراحل اساسی اندیشه درجامعه شناسی نویسنده:ریمون آرون،ترجمه:ازباقرپرهام ص299

5- همان ص ص685-686

 

  

در همین حال طالبان با پخش اعلامیه‌ای مسئولیت رویداد روز چهارشنبه ۱۴ حمل/فروردین در ولایت فراه را به عهده گرفته و گفته اند که این حمله را برای انتقام‌جویی از دادستان‌ها و قاضیانی که پرونده آزادی افراد طالبان را معطل می‌کنند، انجام دادند.

حمله طالبان به دادگاه ولایت فراه که ۵۳ کشته و بیش از ۱۰۰ مجروح بجا گذاشت، در سال های گذشته یکی از مرگبار ترین حملات تهاجمی مخالفان مسلح دولت افغانستان بوده که مسئولیت آنرا گروه طالبان به عهده گرفته اند.

د:

 

 


بالا
 
بازگشت