رسالت جوانان دروضعیت کنونی افغانستان

                                                               محمد انور ولید

        قبل از اینکه بر رسالت جوانان افغان ووضعیت فعلی افغانستان بحث نمائیم لازم است که اولتر ازهمه رسالت را تشریح کنیم :

       رسالت یا پیغمبری درشریعت به معنی برانگیختن خداوند تعالی است انسانی رابسوی بندگان خود ، خواه امربه ابلاغ اوبه مخلوق شده باشد یا نشده باشد ، و در واقع بانبوت در یک ردیف باشد . وگاه باشد که رسالت را به تبلیغ یا به فرود آمدن جبرئیل علیه السلام یا به کتاب یا به شریعت تازه یا به نبودن مأموربه پیروی شریعت پیغمبرانی که پیش ازاو بوده اند اختصاص دهند .

     در دربار قدیم غزنویان وغیره معنی رسالت به آن دبیران و منشیان اطلاق می شد که در دفتر و اداره ایْ آنها کار میکردند . مانند دیوان رسایل ، دیوان انشاء ، فرامین نوشته شدهْْ درباری ، نامه های وارد شده را برای سُلطان و نظارت از آن .

      ولې امروز در جهان اسلام بخصوص افغانستان رسالت ابعاد گوناگونی را بخود گرفته است ؛ ازجمله رسالت فرد مؤمن و مکلف به جمیع صفات شرعیه در برابرخانواده ، اجتماع ، حکومت وهموطنان خود و همچنان رسالت خانواده ، حکومت و اجتماع در برابر فرد این است که :

      اول ـــ فرد جوانیکه مُتصف به تمام صفات شرعیه چه مرد باشد چه زن وجداناً و شرعاً مُکلف است که رابطه بین حقوق الله و حقوق العباد را ازلحاظ عدل وقسط برقرارداشته باشد. معنی سیاست خانواده گی واجتماعی انسان ایجاب میکند که در بین مردم حََکم باید عادل باشد. به معروف ازراه احسن به زبان نرم والفاظ ساده وعام فهم توسط عقل،علم ، حیأ وحکمت خود رُشد وتکامل و به مُنکرات بصورت احسن نقطهْ پایان دهد تا درخانواده ها ، اقشاروقبیله های افغانستان نظام کاملا اسلامي بوجود بیاید . ولی این کاروقتی صورت گرفته میتواند که خانواده هاې مسلمان افغانستان باید نقاط ذیل را درنظرداشته باشد :

      الف:خانواده ها باید ازحرام تغذیه نکند . زیراکه اولاد نطفهْ حرام همیش مانند کرگس درمردابها نول میزند و از نطفهْ حرام توقع انجام دادن کار نیک غیر ممکن و بعید بنظر میرسد .

      ب : وقتیکه مادرطفل خودرادربطن خود زنده محسوس کرد، باید باوضوءعبادت وتلاوت را پیشهْ خود اختیارکند . زیرا که انجام دادن هرعمل نیک یا بد مادر مستقیماً بر طفل تأثیر گذار میگردد .

     ج : اگرتلاوت کرده نمې تواند باید ازدیگران تلاوت قرآن عظیم الشأن یا موعظهْ نیک را بشنود ، ورنه لا اقل خاموش بنشیند . 

     د : ازغیبت ، بهتان ، دروغ گویي ، نمامت ( شیطنت ) دزدی ، قمار، زشت گویی وطعن ، سوء استفاده، قتل، سود خوردن، رشوت ، اختلاس ، غصب ، فساد ، تصرفات ناحق ، شاهدي اداْکردن ناحق ، رقص ، زنا ، لواطت وتمام اعمال شیطاني اباء ورزد تا طفل شان فطرتاً از رحم مادرصالح به دنیا بیآید .                     

      این بدین معنی است که مادردرزندګی خود خصوصاً دروقت حامله گی هرعملی راکه انجام میدهد،توسط عمل انجام شدهْ خود اخلاقاً ، فطرتاً وعادتاً طفل خود را دربطن وقایه و یا متضررمیسازد که بعد ازتولد وشیرخواره گی طفل همان گونه اعمال خوب یا زشت مادرخود درخورد سالگی ، جوانی وپیری خودانجام میدهد . این تجربه طب کنونی هم به اثبات رسانیده که شخصیت وغیرشخصیت بودن طفل دررحم مادربوجود میآید . پس ماگفته میتوانیم که ادب فطری نتیجهْ آن کردار، گفتار وپندارنیک مادراست که طفل ازرحم مادربه ارث برده ، وادب اکتسابی درشخصیت سازی طفل به اندازهْ ادب فطری تأثیرگذارنیست .  

       پس بطن، آغوش ، زبان ودست مادرمدرسه و مُدرسی است که توسط آن به طفل خود آموزش وپرورش میدهد . زیرا مادراولین معلم وآموزگاری است که فرزند راست گوی و صالح یا منحرف خود را بعد ازدادن سند فراغت اخلاق یا بد اخلاقی به خانواده ، محیط ، جامعه و جهان تقدیم میکند .

      مادربحریست که ازآن به خانواده ، محیط ، اجتماع ، مملکت وتمام جهان جویها وانهارسرچشمه گرفته ، اگرآب این بحربېکران صاف،خوش مزه وشرین بود ، آب جویها، انهاروشاخها حتماً صاف ، خوش مزه وشرین است . واگر آب بحرکثیف ، بد مزه ، وبد بوی بود ، آب جوی ها وانهار این بحرطبعاً کثیف ، بد مزه ، بد بوی وقابل استعمال نمې باشد .

یا به عبارت دیگر :  

      مادروپدرصالح دراصل دو قطب کُرهْ خانواده گی ، اجتماعی ، وجهانی را تشکیل میدهد که تمام نقاط زندگی فردي واجتماعی سطح کره بامرکزثقل درحال تعادل و استقراردایمي توصل یافته است . اگرمرکزثقل ومحورکُره ثابت وپا برجا باشد ، جسم کُره تغییر نخواهد کرد . واگردرمرکزثقل و محورکره اندکې تغییر بوجود بیاید ، درآن صورت به جسم مذ کور کُره گفته نمی شود ، زیرا که خاصیت و اصالت خود را از دست داده است .

      یا اینکه عملکرد مادرو پدرمانند دایره اې است که تمام تقاط محیط زندگی وی با مرکزمدیریت آن دریک فاصله معین،معروف وقبول شده قرارداشته باشد.اگردرمرکزاین دایره ( درعملکرد مادر و پدر) اندکې تغییروانحراف بوجود بیاید ، پس درمحیط ( خانواده ، اجتماع و جهان ) تغییراتی زیادې را ببار میآورد . که درآن صورت باز به این شکل دایره گفته نمې شود . زیرا که خاصیت دایره وی ( مادری ) را ازدست داده ومادراصلاً وظیفهْ مادری خود راانجام نکرده است .

       پس مادرمایهْ ای شخصیت سازی اخلاف ، اطفال وجوانان است که درساختاربرقرارنمودن نظام خانواده گی، جامعه و جهان رول بسزایی دارد .

       وظیفه ْمادروپدردربرابرخانواده ، محیط ، اجتماع وجهان انسانیت اینست که اصالت محوری وتمرکزمدیریت فکري، آموزشی ، پرورشی ، علمی ، عقلی وثقافتی خود را حفظ ومستحکم نگه داشته باشد . زیرا ساختن وخرابی خانواده ، محیط وجهان همه وهمه ازمادرو پدرسرچشمه میگیرد . اگرپدر و مادربه جادهْ اسلامیت وانسانیت برابردرحرکت باشند ،اولاداین وطن هم حتماً پشت علمبرداران(مادروپدر) خود میروند ، حال آنکه اکثریت پدران ومادران این خاک درفتنه افتیده ، ازعملکرد آنها پیداست که اولاد خود راخود به دام شیطان انداخته ، وماهرروز میبینیم که ازکارهای نیک به سریالهای وارداتی ، پوچ ، بې معنی ، ضایع کنندهْ وقت وستاره های رقص وپایکوبی ترجیح میدهند.که این راه اصلاح ، نجات وپیشرفت نیست . بل این راهیست که نسل فعلی و نسلهای آیندهْ مارا درآغوش استعماربیگانه اسیر، بې شخصیت وبی هویت قرارمیدهد .   

      افغانستان هم درچندین صد سال گذشته ازدست همان مادران و پدران به خاک وخون وویرانی تبدیل شده که آنها اصلاًً مدیریت ذاتی ووجدانی ازخود نداشتند. واین تسلسل ازاسلاف آنها دراخلاف شان تا امروزادامه دارد .

       ولی چاره چیست،تا بتوانیم ازروی رسالتیکه داریم دروضعیت فعلی افغانستان به همه نابسانانیهای خانگی وبیرونی خاتمه دهیم ؟

آرې ! بدوش گرفتن وبه سرمــــــــنزل رساندن این بارسنگین رسالت ووجیبهْ دینی ، ملی وانسانی جوانان افغان است چه مرد باشد چه زن که مردم مُستضعف وگروگان گرفته شده ْ خطهْ خود را ازیوغ استعمار، استثمار، برده گی واستحماررا رها بسازند وبمردم عذاب دیده ورنج کشیدهْ خود به قیمت جان ومال خود استقلال فکری ، نظامي ، تمامیت ارضی ، سیاسی واقتصادی را بوجود بیاورد . تا ازفرهنگ بیگانه ، غیراسلامی،غیرانسانی ، غیرافغانی ، فساد اداری ، اختلاس، تورم جنایات متواتروگوناگـــــون ومافیای کفری نجات حاصل نمایند . حکومتې را بوجود بیاورد که ازمتن وبطن وارثان اصلی ، دلسوزوعاشق این خاک باشد . دربرابرازبین بردن تمام د سیسه ها وموانع درونی و بیرونی آگاهانه ، مکتبی ، مسلکی ، مسؤلانه ، قاطع وباثبات عمل مثبت ، وجدانی و ملي را انجام دهد. تا بتواند پاسخ گوی تمام خواسته های مشروع هموطنان عزیز، مدافع ازنوامیس دینی وملی ، بــــــرقــرارکردن امنیت واستقراردرکــــــــــشور، حاکم نمودن قانــــــون ورابط با دول جهان باشد . رسالت این نیست که اولاد مسلمان این وطن را به بیراهه کشانده شود . بلکه رسالت جوانان مسلمان افغان اینست که بساط فسق ، فتنه ، بېسوادی ، فقر، نابودي نا امنی وخرافات ضد اسلامی و ضد انساني را ازخاک افغانستان برچیند و به عوض آن اخوت ، برادری ، برابری ، ارزشهای والای دینی ومنافع عُلیای ملی وترقی و تعالی را درکشورعزیزما ببارآورد . بلې ! اینست رسالت جوانان دروضعیت کنونی افغانستان .

 

 


بالا
 
بازگشت