پروفیسور دوکتورگران توریال 

اولين وظيفه دولت حمايت از جامعه در برابر آشوب داخلی و خطر خارجی و دومين وظيفه دولت حمايت از فرد فردی جامعه در برابر بی عدالتی و ظلم و تعدی ساير افراد و سومين وظيفه  دولت حمايت از نهادهای عمومی است كه بتوانند بزرگترین نفع را به كل جامعه برسانند.

"آدام اسميت "

 

 

بنام خداوند بخشاینده مهربان و توانا

حزب وطن- نظام آینده افغانستان

 

 

نوشته: پروفیسور دوکتور  گران توریال

 

به اثر جنگ های طولانی در کشور نظام سیاسی و اکثریت ساختار های زیر بنائی و روبنائی حاکمیت تخریب گردیده، تناسب حدود صلاحیت و مسئولیت، همکاری وهماهنگی ميان قوای ثلاثه دولت برهم خورده و جريان انکشاف با رکود و فروپاشی مواجه میباشد. بحرانی شدن وضع امنیتی و سیاسی بصورت عام و وضعیت فاجعه بار اقتصادی و اجتماعی اکثریت اتباع کشور بطورخاص، مبیین آنست که نظام سیاسی موجود کشور با شرایط امروزی پروسه رشد و تکامل کشور های کمترین رشد یافته وبا خواست های بر حق اکثریت اتباع (امنیت ، حاکمیت، احیا، بازسازی و انکشاف) کشور سازگار نیست و نمیتواند متضمن تأمین صلح، ثبات و انکشاف پایدار ودایمی و یا به حرف دیگر متضمن بیرون رفت کشور از حالت نا بسامان و هرج و مرج سیاسی- نظامی و اقتصادی- اجتماعی فعلی باشد.

اگر چه نظام سیاسی موجود به کمک و مساعی ملل جهان مطابق به توافقات کنفرانس بن( آلمان- ۲۰۰۱ فورملبندی و تهداب گزاری گردید و قدرتهای بزرگ جهانی  بشمول  موسسات تخصصی سازمان جمیله ملل متحد و سازمانهای بی شماری بین المللی دیگر عملأ در افغانستان حضور پیدا نموده و اجندای کاری ایشآنرا  در مجموع کمک به امنیت، ثبات، احیا  و بازسازی همه عرصه های زنده گی اجتماعی و اقتصادی، اعمار و تهداب گذاری یک دولت مرکزی در افغانستان تشکیل میدهد. اما متأسفانه تا امروز که از آن تاریخ مدت بیشتر از ده سال میگذرد نتایج بدست آمده، طی این مدت طولانی درخصوص  تهداب گذاری یک نظام  سیاسی مشخص، تأمین نظم و ثبات، اعمار و بازسازی انستیتوت های دولتی و حکومتی، ایجاد انستیتوت های مبرم اجتماعی- رفاه عامه، تعلیم و تربیه، عرضه خدمات اولیه اجتماعی، معاونت به تسریع پروسه استقرار سلطه و حاکمیت دولت و حکومت مرکزی در ولایات، شهرها، ولسوالیها و قراوقصبات، ایجاد سیستم ارتباطی و رهبری کننده واحد های اداری به شکل عمودی و افقی و... که اینهمه و همه دلایل ضرورت حیاتی و تعهد حضور جامعه جهانی را در کشور ما احتوا مینماید قناعت بخش نیست.

 برخلاف نامیدی مطلق ای مردم ما  نسبت به امروز و فردا کشور از یک سو و از سوی دیگر سیاست های فوق العاده پیچیده و تاریک و نهایت مبهم ای جهان قدرتمند امروز در افغانستان و علاوه برآن برخورد و تجدید نظرهای جدید نیروهای ائتلاف مبارزه علیه تروریزم بین المللی تحت رهبری ایالات متحده امریکا  و قوت های نظامی معاونت به امنیت وبازسازی ایساف ناتو،   مبارزه داغ علیه تروریزم جهانی را به بن بست مواجه نموده است.

 در عین حال ضعف و نا توانی ها درکیفیت  و ظرفیت علمی و پراکتیکی مجریان و سآزنده گان نظام سیاسی برای افغانستان سبب نابسامانی و هرج ومرج های سیاسی- نظامی واز دست دادن مشروعیت ملی و بین المللی نظام سیاسی فعلی شده اند.

علل بحران فعلی را میتوان بطور عام در نکات زیر دریافت :

۱-         منتفی ساختن و در حاشیه راندن روشنفکران وطنپرست، نیرو های متفکر و سآزنده، اشخاص با رسوخ ملی،  تکنوکراتهای  افغانستان  و عدم احترام به رسم و عنعنات ملی افغانها از طرف جامعه جهانی- مبتکرین طرح کنفرانس بن( آلمان- ۲۰۰۱).

۲-         انتصاب نماینده گان تنظیم های مسلح - هفت گانه  و هشت گانه  و تعدادی ازنماینده گان جنبش طالبان (گویا طالبان معتدل) و اکستریمست های چپ (ماوئیستی) در کرسی های رهبری نظام سیاسی مطابق به فیصله های کنفرانس بن ( آلمان- ۲۰۰۱) نسبت سمپاتی و ارتباط های دوران جنگ سرد، بدون در نظر گرفتن توانایی، لیاقت، سیکالوژی، طرز تفکر، تجربه و هنر رهبری و محبوبیت در جامعه  در وجود این اشخاص انتصاب شده.

۳-         عدم احساس وطن پرستی، درک مسئولیت تاریخی و روحیه خدمت گزاری به هموطنان در وجود اکثریت مطلق  این کادر های دولتی چنانچه اختلاس، رشوت، سؤاستفاده و چپاول بیت المال،  قانون شکنی و زور گوی همین اشخاص امروز در وطن بیداد میکند.

۴-         معلومات خیلی ضعیف و ناچیز  جامعه جهانی و یا کم ارزش دادن به ارتباطات، حمایت و تمویل  این اشخاص  و تنظیم ها مربوطه ایشان با گروههای مسلح، سازمانهای استخباراتی،

 ایدیو لوژیکی افراطی، سیاسی و اقتصادی کشور های همسایه، منطقه و جهان از طرف مبتکرین کنفرانس بن( آلمان- ۲۰۰۱).

۵-         نا توانائی، عدم تفاهم و هماهنگی جامعه جهانی (سازمان جمیله ملل متحد ونیروهای ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم تحت رهبری ایالات متحده امریکا، کشور های اروپایی، سازمان نظامی ناتو و پارتنر های سازمان مذکور) در بوجود آوردن ثبات و امنیت و طرح یک ستراتیژی واحد برای تهداب گذاری، اعمار و احیا ی یک نظام سیاسی پایدار و طرح یک پلان مناسب و حقیقی انکشاف اجتماعی - اقتصادی افغانستان.

۶-         اشتباهات نظامی غیر قابل توجیه جامعه جهانی در استفاده از میتود های اشتباه آمیز، غیرعلمی و مسلکی در خلع سلاح سازی  و سلطه تنظیم ها وگروه های مختلفه مسلح.

۷-         اشتباهات میتودیک نظامی- سیاسی در بوجود آوردن امنیت و ثبات، بدون در نظر گرفتن خصوصیت های پیچیده اراضی جغرافیائی فوق العاده عارضه دار و مشکل کشورما.

۸-           تلاش سیاسی و مصلحتی درجهت تامین وایجاد ثبات و امنیت ساحوی نه سرتاسری در افغانستان - نیرو های ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم  در اجرای عملیات داغ جنگی عین اشتباه را در تلاش های نظامی تمثیل و تکرارنموده و مینمایند یعنی اجرای عملیات نظامی در ساحات محدود افغانستان نه در سرتاسر افغانستان و در عین حال خلا و ضعف فاحش نظامی امنیتی درستر سرحدات با کشور ایران و پاکستان - این در حالی است که نسبت به شرایط عینی اراضی وسیع سرحدی کشور ما با این دو کشور  بدون کنترول و باز می باشد.

۹-         موجودیت اتباع خارجی نه تنها در ادرات دولتی، حکومتی و پارلمان بلکه قشرعظیمی از گویا کار گران و کسبه کاران خارجی که بدون داشتن اسناد هویت حقوقی، سیاسی و بدون ثبت وراجستر در ولایات، شهرها و قریه جات وحتی درشهرکابل غیر قانونی زنده گی، کار و فعالیت دارند .

۱۰-       موجودیت هسته ها و شبکه های فعال سازمانهای ایدیولوژیک افراطی رادیکال مخرب کشورهای همسایه در مرکز و ولایات افغانستان.

۱۱-       فقدان قوانین و مراجع مسئول نظارت از فعالیت های دولت و حکومت در افغانستان عدم اعتماد و احترام وفقدان قوانین و انستیتوت نظارت  ازتطبیق قانون اساسی و نورم های حقوقی جاری موجود عدم بازرسی حقوقی .

۱۲-       عدم درک وظایف و حدود مسئولیتهای ارگان های ثلاثه دولت از قانون اساسی - بی اعتمادی، نفاق وعدم هماهنگی و همکاری های لازمی و ضروری  بین قوای ثلاثه دولت در کشور.

۱۳-       تضاد میان قانون اساسی و ایدیولوژی حاکم یعنی جهان بینی حکمرانان افغانستان.

۱۴-       وجود مراکز مختلفه تصمیم گیری داخلی و خارجی در جلب و نصب اشخاص و کادر های دولتی و حکومتی در مرکز و  ولایات حتی درقراو قصبات.

۱۵-       فاصله گرفتن و دوری جستن کادر های دولتی و حتی پارلمان نماینده های گویا مردم از اهالی منتخبه - اتباع کشور .

۱۶-       عدم اعتماد، احترام و محبوبیت اکثریت کادر های دولتی و حکومتی در مرکز و ولایات در بین مردم و اهالی.

۱۷-       نبود یک اداره بخصوص حقوقی ثبت و راجستر، کنترول و نظارت مالی از کمک ها  و وام های خارجی. دست برد  و سؤاستفاده شخصی و گروپی اشخاص دولتی و سران تنظیم های مسلح .

۱۸-       نا باور ی سراسری و عدم اعتماد به پایدار بودن رژیم، به تحقق پروسه باز سازی واعمار جامعه، حتی در رده های بالائی حاکمیت سبب گردیده است تا دست برد وغارت هست و بود این کشور توسط قدرتمندان و اشخاص نزدیک به حاکمیت  و نیرو های خارجی یک عمل مطلقأ عادی شمرده شود موجودیت حلقات مافیائی دولتی .

بدین ترتیب ده ها و ده ها علت دیگر را میتوان بر شمرد .

این حاکمیت  از هیچ نوع مشروعیت سیاسی و ملی وحتی مشروعیت نسبی بین المللی برخوردار نمیباشد و نظر به شاخص های قبول شده بین المللی - افغانستان امروز یکی از جمله فقیرترین، مفسد ترین، خطرناک ترین و بی ثبات ترین کشور جهان و تهدیدی جدی به ثبات و امنیت منطقه و جهان معرفی میگردد.

 حکام فعلی و حامیان ایشان با دیده درآیی نه تنها مسولیت وضعیت کنونی را نمی پذیرند بلکه جامعه جهانی را در زمینه مسوول قلمداد نموده ذهنیت های عامه را تحریک مینمایند  و در عین حال این حاکمان افغانستان در تبانی با سردمداران ایرانی، پاکستانی، عربی و ...  به چنان هیاهوی تبلیغاتی دست زده و تشویش خلق نموده اند که گویا افغانستان یک کشور کاملاً اشغال شده میباشد. علنأ میگویند جامعه جهانی در افغانستان اهداف خودرا دنبال میکنند و بفکر افغانستان نیستند؟

 بدینترتیب تلاش مذ بوحانه میگردد تا جامعه جهانی را مقصر اصلی این وضعیت معرفی نمایند. عواقب و تاثیرات ناگوار سیکالوژیکی این نوع فعالیت های تبلیغاتی بالای روان مردم آزادی دوست و سلحشور افغان، مردمان منطقه و جهان تاثیر بسا بزرگی وارد مینماید.

باید دانست که هرج ومرج سیاسی نظامی در افغانستان وضعیت  نهایت پیچیده  و ثبات نسبی منطقه ای ما را به  بی ثباتی کشانیده به گسترش تروریزم، افراط گرائی و ناسیونالیزم افراطی  مواجه میسازد و اولین  ائتلاف، همبستگی و همکاری جهانی ( ائتلاف  بین المللی مبارزه علیه تروریزم) را به بن بست و ناکامی تهدید جدی نموده، عواقب ناگوار را در قبال خواهد داشت.

  

نتایج بدست آمده و دست آورد های نظام سیاسی مطابق توافقات بن

 ( آلمان- ۲۰۰۱)

 

      قدرتهای بزرگ جهانی با سعی وتلاش همه جانبه در کشور ما به نتایجی هم دست یافتند. قسمیکه  بعد از تراژیدی انسانی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و متعا قبأ  با حمله نظامی ایالات متحده امریکا به افغا نستان بود که مردم افغانستان از قید قوانین بربریت و از چنگال مرتکبین  هزاران جرم و

جنایا ت نا بخشیدنی ضد بشری و ضد ملی رهائی یافتند. با تدویر جلسه بن( آلمان- ۲۰۰۱)، کشور ما به کمک و مساعی جامعه جهانی دوباره هویت بین المللی خویش را بدست آورد. در کشور قانون اساسی دوباره احیا گردید. ادارات دولتی، حکومتی، موسسات خدمات اجتماعی و ادارات واحد های اداری، پارلمان و شورا های ولایتی، مکاتب و موسسات تعلیمی، مطبوعات، مخابرات و قوای امنیتی و محاکم  و... دوباره ولوغیر مشروع، ابتدائی و با داشتن ده ها کمبودی و نواقص، احیا و ده ها سازمان سیاسی، اجتماعی، کلتوری و فرهنگی و ده ها سازمان غیر دولتی و موسسات کمک های اجتماعی و خیریه در کشور فعال گردیدند. بدین ترتیب  کشور های بزرگ و قدرتمند جهان و سازمانهای جهانی بخصوص سازمان جمیله ملل متحد هر آنچه ممیزات یک کشور و نظام سیاسی مدرن است در کشور ما دوباره احیا،  تهداب  گذاری و یا طرح ریزی نموده اند. نباید فراموش کرد که رسیدن به این دست آورد ها بهای گزاف مادی و معنوی کشور های جهان تا سرحد فدای خون فرزندان شآنرا در قبال داشته است که تاریخ  معاصر کشور هر زره ای از کمکها، زحمات و هر قطره خون ریخته شده را درخود ثبت نموده و مینماید. فراموش نباید کرد که  متباقی وظیفه حاکمان کاذب، تکنوکراتان، سرکرده گان تنظیم های مسلح و متحدین ماوئیست و هم کیشان شناخته شده ایشان ازجمله اعضای ناخلف و جدا شده حزب وطن بودند که باید با استفاده ای مثمراز کمک های بی شایبه جهانی  و در کیفیت و مؤثریت آنها مسئولانه  سعی و تلاش مینمودند.

امروز هیچ سیاست مدار متفکر چشم پوشی کرده نمیتواند که در جامعه ما مردم در صدد آن بر آمده اند که سر نوشت خود را بدست اشخاصی بسپارند که فقط آنها را از سلطه حاکمیت موجود رهایی بخشند. جای  بسا  تاثر و تاسف است که در بعضی حصص کشور مردم به حا کمیت نیروهای مغایر صفات انسانی- طالبی و نماینده های آنان برتریت قایل میشوند .

 

علت در چیست ؟

-         ظلم و ستم، استبداد و بیدادگری اکثر حکام بی کفایت، بی سواد، خدا ناترس و مزدوران دستگاهای استخباراتی کشور های مغرض در مناطق و محلات، که متأ سفانه بعضأ از پشتیبانی و حمایت قوت های نظامی خارجی نیز بر خوردار اند؛

-         تقسیمات افغانستان به زون های تحت سلطه وحکمفرمائی مافیای سیاسی و اقتصادی، چپاولگران مسلح و اربابان مواد مخدره؛

-         غارت و غصب املاک و دارایی های عامه اعم از معادن، فابریکات، آثار باستانی و تاریخی، جنگلات وغیره وغیره بعضا تحت نام شخصی سازی، سرقت دارایی های عامه طبق نسخه های گویا تفکر سیاسی "سیاست بازار آزاد" توسط افراد نزدیک به حاکمیت، چپاول گران، مافیای بانکی و مالی ، دزدان و مکاران اسعاری؛

-          کشت، تولید، ترافیک و قاچاق مواد مخدره، وجود فعال صد ها لابراتوار هیروئین سازی در کشور و عدم بازپرسی قانونی اشخاص ومتهمین شناخته شده که مصروف این تجارت میباشند. علاوه برین، وسایل اطلاعات جمعی داخلی و خارجی علنأ برخی قوت های ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم و قوت های ناتو و کارمندان سازمان جمیله ملل متحد را در این داد وستد نیز  ذیدخل می دانند و هستند  انجو ها داخلی و خارجی که تحت پوشش فعالیت مختلفه بشری دراصل  مصروف  این تجارت میباشند؛

-         اعمال دزدی،  قتل، اختطاف، تجارت انسان، تجارت اعضای بدن، قمار، فحشا، برده سازی، وجود  زندان های شخصی، اخذ جزیه، عشر و اخاذیهای اجباری و قطاع الطریقی  گروپ های مسلح بی بندوبار در هر گوشه و کنار وطن؛

-         اثرات منفی ناشی از تعدد درمراجع حکمرانی و تصمیم گیری : حکومت، والی یا ولسوال دولتی با صلاحیت های محدود، قوماندان مسلح تنظیمی با صلاحیت های وسیع، قوماندان های پروتوکولی با قوت های ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم و یا قوت های معاونت به امنیت - ناتو با صلاحیتهای وسیعتر و هستند مناطقی که طالبان و گروه های غیر مسئوول و بی بند و بار به مثابه با صلاحیت ترین مرجع بر اهالی آن مناطق حاکمیت مینمایند؛

-         اگرچه دستگاه های امنیتی با  پسوند ملی مسمی هستند اما در اصل ساختارهای تشکیلا تی ایشان  از ماموریت عادی یک حوزه پولیس امنیتی گرفته الی فرقه ها و غند های نظامی به گروپ های مسلح تنظیمی و یا گروه های شخصی سران تنظیم ها و گروپ های مافیائی دولتی مربوط میباشند بجز یک فیصدی ناچیز پرسونل اداری غیر موثر بی صلاحیت؛

-         تورم اداری و تشکیلاتی غیرضروری، ناقص، بدون برنامه واستقامت کاری مشخص حکومتی دراکثر واحدهای اداری کشور؛

-         عدم ارتباطات سیستماتیک و موثر بین الاداری، عدم درک مسئولیت ها و شناخت حدود  مسئولیت ها وصلاحیت های در دستگاه های اداری و واحدهای اداری، عدم درک ازضرورت شناخت و مناسبات کاری متقابلا مفید بین آمرین و مادونان در رده های بالائی حاکمیت، هستند عده کثیری از  مسئولین رده های بالائی حاکمیت که از شناخت ولایات و  حتی والیان کاملا عاجز بوده و یا به سبب خصومت های بین التنظیمی و ایدیالوژیکی نمیتوانند ارتباطات سالم و موثر کاری را بین هم ایجاد نمایند. باید اضافه نمود که این نقیصه وهرج و مرج اداری در سطوح پایینی حاکمیت بحرانی تر وحاد تر میباشد؛

-         نا مشخص بودن حدود صلاحیت و مسئولیتهای  وزرا، والیان، قوماندانان، سرکرده گان تنظیم ها ی جهادی و... چنانچه هرکدام مانند دوران هرج و مرج سالهای ۱۹۹۲-۲۰۰۱از موضوعات عادی روزمره اهالی گرفته الی مسایل سیاسی و حتی ایجاد  روابط خارجی را در حیطه صلاحیت شخصی، گروهی و تنظیمی  خود میپندارند؛

-         چشم پوشی و نفی سرحدات حقوقی  اداری موجود ولایات و ولسوالی هااز طرف زورمندان و حاکمان دوران هرج ومرج ۱۹۹۲-۲۰۰۱ - متداول بودن  تقسیمات کشور که بنا بر زد و خورد های بین التنظیمی از سال۱۹۹۲ تا اکنون  تحت سلطه گروپ های مسلح مختلفه درآمده اند. چنانچه تا امروز هم حاکمیت تنظیمی در اراضی غصب شده  محفوظ بوده و اداره امور در این اراضی به اشخاص تنظیمی سپرده شده است، این شیوه حاکمیت حتی در شهر و نواحی کابل بوضاحت دیده می شود؛

-         عدم وضع تعزیرات و تحریم های سنگین بالای آن عده از سران تنظیمی و یا نزدیکان و اقارب رده های بالائی حاکمیت در صورت نقص و سرکشی از قوانین جاری و تخطی از احکام و اوآمر حکومت و دولت؛

-         عدم همکاری و معاونت نیروهای ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم و نیرو های معاونت به امنیت و بازسازی با ادارات دولتی و حکومتی در مرکز و ولایات - برخلاف این دو نیرو قدرتمند نظامی در افغانستان بدون رعایت و احترام و در نظر داشت قوانین جاری و روشهای عنعنوی کشور بنابر گویا ملحوظات مختلف به نصب، حمایت وتمویل مادی اشخاص در کرسی  های دولتی و حکومت و موازی با آنها مبا درت می ورزند؛

-         همکاری نیروهای ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم و نیرو های معاونت به امنیت و بازسازی با اشخاص و در بوجود آوردن مراکز همکاری ومعلوماتی غیرمسئول و مشکوک در مرکز و ولایات؛

-          سرقت، سؤاستفاده و حیف و میل ها از کمک ها و وام های خارجی توسط اشخاص نزدیک و خویشاوندان حکام قدرتمند، زورمندان، عده ای از تکنوکراتها ی وارد شده از خارج به افغانستان ازطریق ایجاد و تشکیل انجو های داخلی و خارجی در مرکز و ولایات جای بسا تعجب است قسمآ که شنیده میشود نیروهای ائتلاف بین المللی مبارزه علیه تروریزم و نیرو های معاونت به  امنیت و بازسازی- ایساف نیز در این نوع اعمال ذیدخل  میبا شند؛ و

-         در نهایت  عدم موجودیت و طرح یک استراتژی معین انکشاف اقتصادی و اجتماعی ، سیاسی و نظامی آینده افغانستان.

 

 اگر چه ظاهرأ حاکمیت موجود در خارج از کشور - مانند یک قدرت و حاکمیت شناخته میشود و خصوصآ در مجالس بین المللی و سفر های خارج از نماینده گان دولت، حکومت و نماینده گان مردم استقبال های تشریفاتی بعمل میآید اما در داخل افغانستان همین میزبان ها و حامیان خارجی ایشان اصلأ کدام اهمیت به این اشخاص و ادارات شان قایل نیستند. چنانچه  در سراسر دنیا و خصوصأ در  کشور های امداد کننده به افغانستان وسایل مختلفه اطلاعات جمعی با پخش مقالات، گزارشات و فلم های مستند ازغیرکاری بودن سیستم اداره و رهبری افغانستان، عواقب منفی و خطر ناک انکشاف اوضاع جاری گزارش های هوشدار دهنده میدهند، اما قسمیکه بنظر میرسد  اشخاص، موسسات و ارگان های مسئول دولتی و حکومتی افغانستان حتی اشخاص، دستگاه ها و انستیتوت های مشوره دهنده خارجی ( مشاورین) آنها این هوشدار ها را نه می شنوند و نه می بینند. برعکس مشاورین کشورهای امداد کننده هر نوع اقدام نظام را ولو نا عاقبت اندیشانه وغیرمسئولانه و غیر بشری هم باشد بنام پیروزی و دست آورد های دیموکراسی و حاکمیت فعلی در افغانستان انعکاس میدهند"؟".

 

حزب وطن وضعیت نابسامان کنونی کشور را در چند تضادِ و گرایش حاکم بر وضعیت اِجتماعی مینگرد:

•           تضاد میان منافع ملی با اهداف استراتیژیکی کوتاه مدت و دراز مدت دول خارجی در افغانستان؛

•           تضاد میان ضرورت های حاد لایه های آسیب پذیراجتماعی با خواستهای ا قلیت مفسد؛

•           تضاد میان خواست صلح، ثبات، نظم، امنیت و مصئونیت اجتماعی اکثریت جامعه با خشونت گِرایی و افراط گرایی یک اقلیت محدود انارشیست و غیر مسئول؛

•           تضاد میان کلتور و فرهنگ وطرزتفکر تمویل کننده گان و امداد رسان های بین المللی  در پیاده نمودن پلانهای قبول شده انستیوت های جهانی برای کشور های فقیر و کمترین رشد یافته با نورم ها و ازرش های کلتوری وفرهنگی و سیاسی زندگی اجتماعی افغانها و در عین حال با وضعیت خاص حاد کشور.

دراین مقطع تاریخی حزب وطن:

مبارزه قاطع و جدی را در مقابل پلانهای استراتیژیست های عاصی و میر غضب که بازی های جدید منطقوی را پیش گرفته اند؛

-           در مقابل کسانیکه صد سال در پی آن بوده اند که چطور افغانان و خصلت های ذات البینی این ملت آزاد، سرکش واسارت نا پزیر را به زانو در بیآورد؛

-           در مقابل سازمان های مافیائی وقاچاق بران مواد مخدره؛

-           در مقابل آنانکه هم پاشی کشور و حاکمیت ملی مآنرا پیشه گرفته اند؛

-           در مقابل شبکه های رنگارنگ مذهبی افراطی؛

-           در مقابل سازمانهای جنایت پیشه سازمان یافته و ترورستی؛

-           در مقابل چپاول گران و دزدان بیت المال؛

-           در مقابل هزاران جواسیس و عمال های استخباراتی کشور های مغرض در افغانستان و ...

وظیفه ورسالت ملی، وجدانی و اخلاقی فرد فرد وطن پرست افغان میداند.

 حزب وطن با درنظر داشت ابعاد گسترده بن بست سیاسی، نظامی و اجتماعی موجود دراعمارمجدد یک نظام خوب و شایسته در افغانستان لازم میداند تا در زمینه ها ی زیرین تلاش همه جانبه بخرچ داده شود :

۱-        تهداب گذاری و اعمار انستیتوت های اساسی یک دولت مقتدر و منضبط مرکزی -   حاکمیت مواظب، غمخوار اتباع و محافظ قانون دولت رفاه اجتماعی؛

۲-       تهداب گذاری و تشکیل یک سیستم  منضبط قوی و پایدار امنیتی (دفاعی، امنیتی و استخباراتی) مرکزی که توانمندی تضمین ثبات عمومی کشور و تأمین قانونیت، امنیت، مصئونیت و دفاع از کشور را دارا باشد؛

۳-      احیای منشور رژیم جمهوری مطابق بر قانون اساسی ۱۳۶۹ جمهوری افغانستان؛

۴-      محدود ساختن سطح صلاحیت و مسئولیت های قوای ثلاثه حاکمیت مطا بق به موادات قانون اساسی۱۳۶۹ جمهوری افغانستان؛

۵-      تضمین حقوق مدنی- سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اتباع - تهداب گذاری یک جامعه رفاه اجتماعی؛

۶-      تجدید نظر در تقسیمات جغرافیائی سیاسی و اقتصادی واحد های اداری حاکمیت در افغانستان؛

۷-     بلند بردن سطح صلاحیت و مسئولیت ارگان های اداره رهبری حاکمیت به اساس تقسیمات جدید واحد های اداری حاکمیت دولتی؛

۸-      با در نظر داشت شرایط موجود در کشور ارتقای سطح صلاحیت الزامی ستره محکمه و قضا در افغانستان ستره محکمه تضمین اصول عالیه همکاری بین  قوای ثلاثه  دولت؛

۹-     بلند بردن سطح صلاحیت های حقوقی شورای قانون اساسی؛

۱۰-     بوجود آوردن فضای تفاهم، همکاری و اعتماد متقابل بین قوای ثلاثه دولت با ارج گزاری  و احترام با حدود صلاحیت ها و مسئولیت های هر یک مندرج در قانون اساسی ۱۳۶۹ جمهوری افغانستان؛ یگانه راه حسن تدویر امور کشور و پیشبرد مرام های ملی میباشد.

۱۱-    بوجود آوردن کمسیون های نظارت و کنترول و محاکم اختصاصی با صلاحیت به منظور رسیده گی حقوقی بر فعالیت های ارگانهای رهبری و حاکمیت دولتی؛

۱۲-    تجدید نظر و تعدیلات  حقوقی در لو ایح وظایف و تشکیلات اداری وزارت خانه ها، غرض بهبود و انسجام هر چه بشتر امور، ارتقای موثریت کار و سرعت عمل، جلوگیری از پراگنده گی، هرج و مرج و تورم اداری؛

۱۳-   بوجودآوردن تـــمام شرايــط و امــکانات بازگشت آبــرومندانه و داوطلبانه مـهاجرين بالخصوص از کشور های پاکستان و ایران بوطن؛

۱۴ رسیده گی و حل هر چه عاجل سرنوشت فلاکتبار زندانیان افغان در ممالک اجنبی  خصوصأ در ایران و پاکستان با استفاده از طرق، شیوه و امکانیت ها ی مختلفه حاکمیت ملی.

حزب وطن براساس  نورم و معیارهای شناخته شده بین‌المللی در تطبیق همه پروژه ها و پلان های عمرانی  کشور از پرنسیپ های رهبری خوب که عبارت اند:

-         مشاركت مردم در تصمیمات رهبری؛

-         حاکمیت قانون و مشروعیت؛

-         علنیت وشفافیت؛

-         مسئولیت رهبری در قبال مردم؛

-         اجماع ملی؛

-         تساوی حقوق اتباع- عدالت اجتماعی؛

-         استفاده مفید از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست؛

-         هدفمندی وقاطعیت در عمل؛

-         آموختن و بهبودی دوامدار؛ و

-         حمایت از حقوق بشر، صلح پایدار و فراگیر.

بصورت قاطع و بدون تزلزل  مطابق با شرایط خاص زمانی استفاده ای عظیم مینماید.

 

اهداف  نظام سیاسی:

-         حفظ وحدت ملی و مصئونیت تمامیت ارضی؛

-         احیای اعتبارو مقام عنعنوی دولت میان اتباع؛

-         تهداب گذاری زیربنای های اقتصادی کشور؛

-         دفاع از منافع ملی و اعتبار سیاست بیطرفی دایمی افغنستان؛

-         احیای اعتبار بین المللی کشور؛

-          بدست آوردن داشته های مادی و معنوی ربوده شده مملکت و مردم توسط افراد وسازمانها؛

-          رفع بحران اعتماد بین اتباع؛

-          رشد متوازن تمام واحدهای اداری کشور؛

-         محو فقر سراسری و تأمین دسترسی اتباع به ضرورتهای اولیه زندگی؛

-         مبارزه قاطعانه علیه هر نوع مظالم اجتماعی؛

-         رسیدن به تهداب گذاری به اساسات  انستیتوت های یک جامعه رفاه اجتماعی.

 بمنظور فهم ارزش های مرحله جدید تکاملی بشری - روند کیفی جدید جهانی- بیداری و رشد سریع پروسه جدید دموکراسی مبارزه بخاطر تأمین عدالت اجتماعی امروز در کشور های جهان، حزب وطن همه جانبه سعی و تلاش می نماید  تا درنخستین قدم بخاطر رسیدن به اهداف مطروحه خویش به تاسیس شورای دولتی (ارگان مشورتی) – بنابر ضرورت حاد به منظور مستحکم ساختن و پایدار نمودن ارتباطات عمودی وافقی حاکمیت مرکزی اقدام  می نماید.

 پروسه مصالحه ملی، ثبات وامنیت، حکومتداری خوب, انکشاف اجتماعی-اقتصادی متوازن  و همکاری، همآهنگی و همبستگی واحدهای اداری کشور- اولویت های حاکمیت را در مشوره با شورای دولتی تنظیم مینماید.

حزب وطن از فرزندان با حساس و رسالت مند وطن آرزو میبرد  که در این روز های دشوار از بغض، کینه، عداوت و انتقام گیری دست برداشته و زمینه های اتحاد نیرو های سازنده و خدمتگذار مردم و وطن را تأمین، اعتماد ملی را توسعه وتحکیم بخشیده و زمینه های کار و مساعی مشترک را در تهداب گذاری و اعماریک نظام سیاسی جدید دولت رفاه اجتماعی جستجو نموده، خود و مردم شریف مآنرا کمک و افتخار ملی را نصیب شوند.

 برای ایفای وظیفه سترگ ملی- خدمت بوطن و همنوعان  به لیاقت و کفایت مزید و عقل سلیم  ضرورت است تا با استفاده موثر از امکانات و قا بلیت های دست داشته و جلب کمک ها وهمکاریهای هر چه بشتر جامعه جهانی حاکمیت آینده در افغانستان در خصوص اعمار و تهداب گذاری یک نظام سیاسی پایدار و یک سیستم اقتصادی-اجتماعی پذیرفته شده، کاری وسازنده مطابق به شرایط عینی جهانی باید علمی، مبتکرانه، مسئولانه و نهایت محتاطانه  برخورد شود.

 

در عرصۀ سیاست  اقتصادی

به اثر جنگ های طولانی در کشور عرصه اقتصاد بیشتر صدمه دیده، تداوم جنگ به کشور و وضعیت زنده گی مردم حالت بخصوص و استثنایی بخشیده است؛ اکثریت ساختار های زیربنائی و روبنائی

 اقتصادی تخریب گردیده، تناسب و همآهنگی ميان سکتور های مختلف اقتصادی برهم خورده و جريان انکشاف با رکود مواجه میباشد.

 در جامعه عمق، نابرابری و شگاف بزرگ  میان اکثریت فقیر جامعه و یکعده ای انگشت شماری

 ثروتمند ایجاد شده و کمیت افراد متوسط الحال جامعه به کمترین رقم خود رسیده است؛ مردم  روز تا روز توان و قدرت  حد اقل تامین مصارفات شبانه روزی- خوراک، پوشاک، سرپناه و یا به عبارت دیگر ضروریات اولیه زندگی را از دست میدهند. جامعه با بیکاری و فقر مطلق اقتصادی دست و گریبان بوده، Human Development Index  در سطح نهایت نازل قرار داشته و Gini Index به یک یعنی نا برابری مطلق تقرب نموده  است.

باید اذعان داشت که افغانستان با داشتن منابع، ظرفیت ها و امکانات چون : نیروی انسانی جوان، داشتن نیروی مولده با تجربه و مهارتهای عنعنوی تولیدی، ذخایرغنی مواد و پیداوارمعدنی فلزي، غیر فلزی، مواد مفیده و کمیاب، سنگها و منرال های قيمتی، ذخاير نفت، گاز، زغال سنگ و ... ، همچنان در اختیار داشتن سرچشمه های آب، داشتن موقعیت مناسب ترازیتی جغرافیائی و در شرایط خاص کنونی که از حمایت همه جانبه کشورهای قدرتمند اقتصادی جهان، سازمانها و انستیتوتهای معتبر تحقیقاتی و تحلیلی جهانی نیز برخوردار میباشد به یقین کامل  گفته میتوانیم که از امکانات وسیع برای بیرون رفت از حالت کنونی اقتصادی را دارا میباشد.

حزب وطن در اهداف پروگرامی انکشاف اقتصادی خویش جلوگیری از به هدر رفتن مقادیر قابل ملاحظه آب های جاری کشورمان  و تنظیم یک سیاست سالم و دور اندیشانه ملی آب را وظیفه خطیر خود میشمارد. زیرا از یکطرف تغییرات فاحش اقلیمی و ایکالوژیکی سبب کاهش منابع  آب شرین و نوشیدنی گردیده از طرف دیگر افزایش نفوس و استفاده از آب در سکتور صنعتی در منطقه مان باعث ازرشمندی روز افزون منابع آبی گردیده و خطر وقوع منازعه و تقابلات بالای منابع آبی را زیاد ساخته است. حزب وطن برای تدوین سیاست ملی تسلط بر منابع آبی کشور، اداره و بهره برداری موثر  از آبهای جاری، حفظ محیط زیست، ارتقای کیفیت زمین و کاهش خسارات ناشی از خشک‌ سالی ها ی متواتر، سعی جدی بعمل میآورد. بناً در پروگرام رشد و انکشاف اقتصادی

 حزب وطن، آب به عنوان يکی از منابع حياتی در متحول ساختن حیات اقتصادی، سیاسی - اجتماعی کشور از ارزشمندی خاص برخوردار است.

حزب وطن با توجه به موقعیت حساس جغرافیائی کشورما سرمایه گذاری های بزرگ و وسیع در ایجاد و ساخت زیربنائی راه ها و تجهیزات ارتباطات ترانسپورتی ترانزیتی را یکی از ضرورت های حیاتی رشد و تکامل اقتصادی کشور میپندارد؛ حزب وطن عقیده دارد که ساختمان راه ها، تجهیزات وخدمات ترانسپورتی ومواصلاتی استند رد با شرایط لازم و مدرن، کشورمان را به یک منطقه مهم و چهاراهی استراتژیک تجارتی بین آسیای میانه و آسیای جنوبی و همچنین مناطق غرب و شرق آسیا مبدل میسازد. حزب وطن میکوشد ظرفيت‌های ترانزيتی كشورمان را به‌عنوان اقتصادی‌ ترين، با امن ترين و کوتاه ترین راه ترانزيتی در منطقه بلند برده و بخاطر ارتقای سطح کیفی عرضه خدمات استندرد ترانزیتی خواهان همکاریهای مشورتی، علمی و تخنیکی با سازمانهای بین المللی  بخصوص  TIR System Transports Internationaux Routiers (International Road Transport) میباشد.

در اهداف پروگرامی رشد وانکشاف اقتصادی حزب وطن  بهره داری موثر از  ذخایر غنی آهن، مس، سرب، لاجورد، طلا، اورانيوم، لیتیم و نیوبییم کشور که حیثیت ستون فقرات اقتصادی دولت رفاه اجتماعی را تشکیل میدهد. حزب وطن  با توجه به پيشرفت روز افزون صنعت و تكنالوژی در سطح منطقه و جهان و احتياج بيش از پيش کشور ها به مواد خام مختلفه معدنی تلاش میورزد که مملکت ما به یکی از جمله مهمترین مراکز استخراج و صادر کننده منرال ها و مواد کمیاب معدنی در جهان مبدل گردد.  

حزب وطن با داشتن تجارب غنی رهبری جامعه  در گذشته و  برخوردار بودن از دید گاهها و بر خورد های جدید جهان در عرصه رشد و انکشاف اقتصادی، مسولیت پذیری ملی، نقش فعال دولت و حکومت داری خوب را برای تغییر کیفی استراتیژی تکامل و رشد آزاد و هماهنگ همه عرصه ها اقتصادی موثر میپندارد. و باورمند است که پالیسی ها و تشبثات کیفی دولت که  متضمن منافع فقیرترین و آسیب پذیرترین افراد جامعه باشد با رونق و تکامل اقتصادی جامعه در تعارض نبوده بلکه در شرایط کشور ما یک ضرورت عینی میباشد.

 چون بیکاری و فقر اساسی ترین معضل جامعه ما را که حيات بیشتر از %۸۰  مردم وابسته به زراعت، باغدارى، مالداری و دامپروری میباشد تشکیل میدهد. حزب وطن طرح و تحقق یک پروگرام جامع و علماً تنظیم شده ای رشد و انکشاف سریع intensive  اقتصاد زراعتی- صنعتی را برای تهداب گذاری، انکشاف و رشد سریع اقتصادی اجتماعی کشور محاط به خشکه ما را  بهدف رسیدن به اساسات دولت رفاه اجتماعی میداند.

حزب وطن محو فقر  و افزایش قدرت خرید مردم را هدف قرار داده برا ی فراهم سازی شرایط آبرومندانه زندگی مردم برنامه های خاص کاریابی، اشتغال و معیشت را با ارجعیت بخشی به استفاده مناسب و موثر از امکانات داخلی و انکشاف آن با استفاده از شیوه ها و تکنالوژی معاصر جهانی عملی مینماید.

 

 حزب وطن در تحقق سیاست اقتصادی اش از اصول آتی پیروی مینماید:

-         مسئولیت پذیری ملی، نقش فعال دولت و حکومت داری خوب با در نظر داشت رشد مناسب سکتور دولتی، خصوصی و مختلط اقتصادی از طریق رقابت سالم و آزاد؛

-         تشخیص اولیت ها و طرح پلاتفورم های مشخص در روند رشد، توسعه و رونق اقتصاد پایدار، عادلانه، متوازن و تدریجی؛

-         همآهنگی با اهداف توافق شده بین المللی، استفاده حد اعظم از پلانهای انکشافی ملل متحد؛ شعبات رشتوی و منطقوی آن سازمان؛ استراتیژی های جامعه اروپا؛ مشاورت و توصیه های صندوق اسعار بین المللی، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و بانک انکشاف آسیایی برای کشور های کمترین رشد یافته؛

-          جلب حمایت های مالی و فنی بهتر و تاکید بر نوآوری های تکنولوژیک و جذب تکنولوژی معاصر؛

-         تحقق دموکراسی، تامین و تضمین شفافیت و محو فساد در  امور اداره اقتصادی از طریق مشارکت فعال پارلمان، جوامع مدنی و شعبات تفتش، نظارت و کنترول؛ و

-         بلند بردن توانمندی زنان و ارتقای نقش آنها  در کلیه عرصه  های اقتصاد ی.

 به نظرحزب وطن پیروی از چنین یک اصول انکشاف اقتصادی باعث تغییر کیفی در زندگی مردم، متحرک گردیدن جامعه، محو فقر و تقویت پروسه انسجام، مشارکت و همبستگی اجتماعی برای برقراری صلح، تامین ثبات، امنیت اجتماعی و تکامل جامعه میگردد.

 

اهداف عمده و اساسی سیاست اقتصادی:

حزب وطن داشتن ملکیت دولتی و تنوع در ملکیت را در روند رشد و تکامل، دارای ارزش و مقام  شایسته ای اقتصادی پنداشته، در این راستا تحقق پالیسی ها ی حمایتی مالی، حقوقی و اداری برای تشويق و تقويت هرچه مصئون تر و مؤثر تر کار و فعالیت متشبثين ملی، سرمايه گذاران خصوصی داخلی و خارجی را تضمین مینماید. بناً :

۱-       ثبت و راجستر قانونی و حقوقی تمام اشکال مالکيت اعم از دولتی، مختلط، خصوصی و کوپراتيفی را از اولیت های کاری خود میپندارد؛

۲ـ احیا و بوجود آوردن  سیستم موثر احصائیوی تمام ظرفیت های مادی و معنوی کشور و در گام نخست نفوس شماری دقیق، تثبیت هویت و سایر شاخص های دیموگرافی اتباع؛

۳ـ با در نظر داشت شرایط خاص کنونی کشور حمایت از انحصار دولت بر منابع طبیعی و تأمین مصئونیت آنها، رسیده گی قانونی به استرداد ملکیت ها ی چور و چپاول و غصب شده دولتی- بیت المال و ملکیت های شخصی

۴ـ احیا، باز سازی و احداث تاسیسات و تجهیزات زیربنایی؛ خطوط مواصلات و ترانسپورت، شبکه های آبیاری و برق، ادارات و ساختمان های عامه المنفعه؛

۵ـ احیا و تقویت سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی با ارجعیت بخشی به تربیت کادر ملی و جذب متخصصین خارجی به منظور  ارتقای ظرفیت های ملی؛

۶ـ احیا و بوجود آوردن اساس برنامه ای مدرنیزه ساختن سیستم مالی، ایجاد سیستم بانک مرکزی، انکشاف  و توسعه سیستم عرضه خدمات بانکی و پولی معاصر، کنترول جدی از دوران پول افغانی بخاطر استفاده از فرصت های مناسب برای فعالیت های موثر و همه جانبه سکتور های مختلفه اقتصادی و تامین همآهنگی میان آنها، بر طبق مراحل خاص احیا، باز سازی و گزار بسوی شیوه ها و مدل های انکشافی جدید اقتصادی؛

۷ـ بوجود آوردن سیستم های متنوع بیمه های مالی؛

۸ـ بوجود آوردن سیستم تضمینات دولتی و بیمه های اجتماعی؛

۹ـ کار و فعالیت همه جانبه برای رسیدن به اهداف هشتگانه انکشافی جهانی Millinnium Development Goals ۲۰۰۰- ۲۰۱۵؛

۱۰ـ  تأسیس یک یا دو زون تجارت آزاد در کشور بنابر ضرورت عینی؛

۱۱- احیا، رشد و انکشاف صنعت توریزم و سیاحت.

 

اولویت های انکشاف اقتصادی

-         احیای، باز سازی و جذاب ساختن قرا و قصبات، آبادی زمین های بایر و ساختمان شهرک ها و قریه جات جدید و مدرن؛

-          تامین روابط افقی اقتصادی میان واحد های مختلف اداری کشور؛

-          تاسیس ادارات عرضه های خدماتی وحمایتی؛

-         بوجود آوردن مارکیت های جدید و تنظیم اقتصاد کوچی ها؛

-         حفظ و توسعه علفچرها، جنگلات، بته ها و گیاهان طبی که دارای ارزش اقتصادی میباشند؛

-         عرضه خدمات اگر و تخنیکی، وترنری، تخم های اصلاح شده بذری، ماشین آلات و تکنالوژی مدرن جهت انکشاف و عصری سازی توليدات زراعتی- صنعتی؛

-         بوجود آوردن انستیتوت تعلیمی و تربیتی مسلکی تحقیقاتی زراعتی و مالداری، تدویر کورس های آموزشی و تربیتی مسلکی کوتاه مدت، احداث فارمها تحقیقاتی، ایجاد شبکه های تبلیغاتی و اطلاعاتی، فراهم آوردن زمینه های مساعد استفاد ه از انترنیت بین جوانان درشهر ها و دهات؛

-         وضع نمودن نورمهای متنوع و مترقی مالیاتی، تاسیس سیستم سالم مرکزی جمع آوری مالیات برعایدات.

 

حزب وطن باور دارد که به یاری و مدد خالق متعال و به حمایت مردم رنجدیده کشور  و با کار و فعالیت اعضای مجرب حزب وطن با تطبق پروگرام  اقتصادی فوق میتواند وضعیت اقتصادی کشور و مردم افغانستان را بصورت اساسی تغییر داده  زمینه رفاه اجتماعی و اعتلای وطن را به مدارج عالی ترقی و پیشرفت مساعد سازد

 

در عرصه سیاست اجتماعی

کشور و جامعه مان در شرایط خاصی اجتماعی کشانیده شده است. اکثریت اتباع کشور باتمام ظرفیت ها و ثروتهای معنوی، مادی و طبیعی شان در فقر، مرض، وحشت و سردرگمی کامل یعنی وضع اسفناک اجتماعی بسرمیبرند. وضعیت و ساختارهای اجتماعی افغانستان حکم میکند که نورمها و قوانین حاکم بر جامعه را تشخیص داد و محیط اجتماعی را انسانی ساخت. زیرا انسان عنصر عمده تحولات اجتماعی است و تحولات اجتماعی باعث تحولات کیفی در اقتصاد، سیاست،  کلتور وفرهنگ جامعه میگردد. حزب وطن میکوشد تا اساسات ساختار اجتماعی و مناسبات اجتماعی جامعه رفاه اجتماعی- دسترسی انسان وطن به خدمات اولیه اجتماعی و وسایل رفاه اجتماعی را در کشور توسط یک سیاست عادلانه و بشر دوستانه که نیازمند یک دولت منضبط، نیرومند و متمرکز میباشد، تهداب گذاری نماید که تغییرات بنیادی را در زنده گی اکثریت اتباع کشور در جهت رفاه اجتماعی ببار بیآورد.  زیرا خوشبختی انسان وطن و امنیت اجتماعی فرد فرد وطن محور تمامأ برنامه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حزب وطن را تشکیل میدهد.

 

اولویت های سیاست اجتماعی

- تساوی حقوقی دسترسی اتباع به خدمات اجتماعی در شهرها و دهات؛

- تهداب گزاری اساسات قانونی کيفيت زندگی مرفه- بهبود شرایط زنده گی و مسکن، بهبود وضعيت وشرایط کار واشتغال، صحت عامه، حفظ الصحه و محیط سالم؛

- شهر سازی قراوقصبات، و اراضی دور افتاده کشور؛

- بوجود آوردن بیمه های مختلف خدمات اجتماعی؛

مسائل تنظیم و پلان گزاری خانواده؛

- مواظبت از معیوبین، معلولین  و مریضان روانی؛

- حمایت از خانمان بیوه و اطفال نان آور خانه؛

- تنظیم زنده گی اطفال و نوجوانان آواره؛

- رسیده گی عاجل به معتادین؛

- حمایه طفل و مادر؛

- حمایت از موسفیدان و سرسفیدان؛

- بوجود آوردن فضای همدری، معاونت و وحدت اجتماعی؛ و

- حفاظت محیط ذیست و ایکالوژی.

 

 

اهداف سیاست اجتماعی

تا جائیکه کشور ما امروز یکی ازجمله ای عقب مانده ترین  کشور های کمترین رشد یافته جهان بشمار میرود؛ و تا جائیکه دولت افغانستان یکی از بیکاره ترین و مفسد ترین دولت در جهان میباشد؛ وتا جائیکه اکثریت مطلق اتباع کشورآسیب پزیران اجتماع را تشکیل میدهند؛ تا جائیکه ۹۹ فیصد اتباع کشور از حد اقل خدمات وحمایت های اجتماعی دولتی برخوردار نیست؛ و تا جائیکه نظر به تحقیقات بین المللی شاخص های رشد انسانی- Human Development Indexکشورما عقب مانده ترین کشور در روی جهان بشمار میرود- از لحاظ  صحت و طول عمر، دسترسی به تعلیم و تربیه، علم و معرفت و سطح زنده گی مناسب، کشورما پائین ترین سطح را حتی در منطقه دارد . حزب وطن میکوشد در پهلوی اهداف  هشت گانه انکشاف جهانی سازمان جمیله ملل متحد  سالهای  ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵

United Nations Millennium Development Goal که عبارتند از:

۱ـ امحای فقرشدید و گرسنگی؛

۲ـ دسترسی همگانی به تعلیمات ابتدایی؛

۳ـ ارتقای تساوی جنسیت - Gender equality و توانمندی زنان؛

۴ـ کاهش مرگ و میر اطفال؛

۵ـ بهبود شرایط صحی مادران؛

۶ـ مبارزه با امراض- ایدز، مالاریا، توبرکلوز و دیگر بیماری های کشنده؛

۷ـ تأمین محیط زیست پایدار؛

۸ـ گسترش مشارکت جهانی برای رسیدن به  رشد و انکشاف؛

میباشد.  اهداف ذیل را برای رشد و تکامل اجتماعی کشور حیاتی میشمارد:

-         تأمین ثبات و تحکیم امنیت؛

-         تغییرات بنیادی و عدالت در مناسبات اجتماعی بوجود آوردن سیتم منصفانه و عادلانه اجتماعی؛

-         تهداب گزاری اساسات "قرارداد های اجتماعی"- تغییرات کیفی جدید در سیستم مناسبات اجتماعی؛

-         رفع تضاد های اجتماعی مطابق به قانون، بشکل مسالمت آمیز و بدون خشونت؛

-         جلوگیری از برخورد های اجتماعی، احیای مناسبات پسندیده ای اجتماعی عنعنوی مردم مان؛

-          محو بی عدالتی های حاد اجتماعی؛

-         رفع بحران اخلاق و فقر فرهنگی اجتماعی؛

-         محو بی سوادی جوانان بالاتر از سن ۲۰ سال، نفاق و تبعیض اجتماعی؛

-         تضمین قانونی و مصئونیت آزادی های فردی و اجتماعی؛

-         رفع نامیدی به سرنوشت و فردای جامعه؛ و

-          دفع وطرد امراض مدهشی زنده گی اجتماعی- جهالت پرستی، عقب گرائی  و دوری جستن از تحولات  اجتماعی، تقابل با دانش و تجارب علمی و ... که دامنگیر اجتماع مان از سال ۱۹۹۲ بدین سوی شده را در بر میگیرد.

 

پرنسیب های سیاست اجتماعی

۱ـ رعایت حقوق بشر و احترام به کرامت انسانی؛

۲ـ قانونیت و احترام به نورم و ارزش های پسندیده مناسبات اجتماعی؛

۳ـ مسئولیت پزیری دولت ، سازمان های اجتماعی و فرد فردی اجتماع؛

۴ـ همآهنگی و توازن منافع اجتماعی و رفاه همگانی؛

۵ـ قاطعیت در رهبری و شایستگی دولت و سازمانهای سیاسی و اجتماعی در عمل؛

۶ـ کنترول و بازخواست شدید دولت از حکومت و سازمان های اجتماعی؛

۷ـ اطاعت از تفاهم اجتماعی؛

۸ـ تنبه و عبرت؛ و

۹ـ مکافات.

 

کلتور و فرهنگ اجتماعی

نورم ها و ارزش های کلتوری وفرهنگی باستانی ملت مان انعكاس دهنده ای عنعنات و رسوم، انساندوستی واعتقادات مذهبی مردم مان میباشد. نورم ها و ارزشهای کلتوری مان نيروی محرك رشد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور بوده و ملت ما در طول تاریخ سیاسی خویش همیشه در مقابل پدیده های جدید سیاسی، اجتماعی وکلتوری و فرهنگی بشری تولیرانت بوده و حتی در آمیزش و آمیختن فرهنگ های پسندیده بیگانه با فرهنگ باستانی وملی مان کوشیده اند. معنویات مسلط جامعه مان از ظرفيت های عظيمی برخوردار است. بنأ حزب وطن میکوشد:

-         رشد استعداد های ادبی، هنری و کلتوری؛

-         ایجاد انستیتوت های حمایتی و تشویقی ادبی، کلتوری و فرهنگی؛

-         ایجاد انستیتوت های مدرن آموزشی، کلوپ ها و مراکز کلتوری و فرهنگی؛

-         ایجاد شبکه سینما ها، تیاترها، کتابخانه ها و سالون های ادبی و هنری؛

-         تشویق نو جوانان و جوانان به مصروفیت های کلتوری و هنری(موسيقی، شعر و ادب، سینماتوگرافی و تياتر،هنر- نقاشی، رسامی، خطاطی، ميناتوری، حکاکی ، مجسمه سازی و...)؛

-         احیای شبکه موزیم ها و ایجاد موزیم ها در ولایات؛

-         احیای آرشیف های اسناد، کتب و آثارخطی وایجاد آرشیف های جدید مطالعه و حفظ آثار تاریخی، کلتوری و فرهنگی ملت ما؛

-         رشد وتوسعه وسایل مختلفه اطلاعات جمعی- بالاخص دسترسی به تکنالوژی مطبوعات، ارتباطات معلومات و سمعی و تصویری الکترونیک و انترنت؛

-         احیای مناسبات کلتوری و فرهنگی با ملل جهان- آشنا ئی اتباع کشور با ارزش های کلتوری و فرهنگی جهانی.

 

تربیت بدنی، ورزش و تفریح

حزب وطن با اعتقاد بر گفتاری بزرگ که "عقل سلیم در بدن سالم" میباشد، توجه دایمی به امر رشد تربیت بدنی و ورزش و جلب کتله های وسیع نوجوانان و جوانان به ورزش بمنظور مساعدت به رشد جسمی و اخلاقی این نسل بالنده کشور معطوف میدارد و همچنان تلاش عاجل مینماید به :

 

-         تعمیر و احیای محلات ورزشی،  تفریگاه ها و مناطق سیاحت؛

-         ایجاد امکانیت ها و تشویق حمایتی از سرگرمیها وورزش های فلکلور و باستانی کشور؛

-         ایجاد جمنازیم ها، استدیوم ها و کلوپ های سپورتی؛

-         پشتیبانی و حمایت مالی نو جوانان و جوانان که مشغول به ورزش و تربیه بدنی میشوند؛

-         ایجاد انستیتوت های مسلکی ورزش و تربیت بدنی؛ و

-         تشویق و کمک های حمایتی ورزشکاران مسلکی و استعداد های ورزشی.

حزب وطن متیقن است تا آنکه ما خود افغانهای روشنفکر و وطنپرست علوم مدرن  اجتماعی وجامعه شناسی را فرانگیریم و از تجارب، اندیشه ها، ساختار ها و انستیتوت های اجتماعی کشور های متمدن و پیشرفته جهان نیآموزیم، موقعیت جغرافیائی کشور و خصلت ذاتی ملت خود را که : افغانستان- چهار راه فرهنگها و تجارت، حلقه عمده وصل، همزیستی، همکاری، پزیرش اندیشه ها و مناسبات نوین اجتماعی و مهد آمیزش، بهره گیری و پخش تمدنهای بزرگ تاریخ کهن بشریت بوده است را، فراموش کنیم وشرایط را برای تکامل استعداد های خلاق ملت مساعد نسازیم و تمامأ انستیتوت دولتی، سیاسی، اجتماعی و کلتوری و فرهنگی دست بدست، همگام و با تفاهم با هم به میدانهای مبارزه بخاطر برقراری  امنیت وعدالت اجتماعی و  بخاطر انسان وطن  و ایجاد اساسات

 زنده گی آبرومندانه پر ازسعادت و رفاه ملت خود سعی و تلاش ننماییم، مظالم اجتماعی، خرافات اجتماعی، بی عدالتی های اجتماعی، فقر و بی فرهنگی اجتماعی و ... در کشور مان جاویدان خواهد ماند.

 

در عرصۀ سیاست  خارجی

   کشور ما افغانستان با داشتن مؤقعيت جغرافیائی حساس جیوپولیتیک و جیوایکانومیک خویش در تمادی اعصار تاریخ مورد توجه قدرت ها ی بزرگ جهانی  قرار داشته است. اگر این خطه درگذشته ها معبر امپراطورها و جهان گشایان بوده  است و یا هم میدان درگیری بازی بزرگ و یا در گذشته نچندان دور در محراق میدان زور آزمائی دول درگیر جنگ سرد قرار داشت و یا هم اگر اکنون در محراق ائتلاف جهانی مبارزه علیه تروریزم قرار دارد ناشی از ویژگی ها و ممیزات این خطه چون چهار راه (چهار حوزه جغرافیائی) میباشد.

تعارض منافع جیواستراتیژیکی و تقابلات جیوپولیتیکی دول خارجی بهدف تسلط بر همین چهارراه  سبب گردیده است تا کشور ما بکرات به میدان جنگ اجنبیان مبدل گردد که شورش ها، ناامنی ها و بی ثباتی در وضعیت داخلی افغانستان را نیز در قبال داشته است که بالاثر آن ابعاد گوناگون حاکمیت ملی مان تضعیف گردیده است.

حزب وطن برای حراست از منافع عموم مردم افغانستان و مصالح  عليای کشور اساس سياست پایدار خارجی حزب را با توجه به تجارب تاریخی و با در نظر داشت قدرت حاکمیت ملی، موقف حساس جغرافیایی کشور و اقتضاآت ناشی از شکل گیری اوضاع  و شرایط جدید در کشور، منطقه و جهان بر اصل واقعبینی سیاسی اساس گذاشته بر این باور است که رفتار دولت افغانستان در روابط بین المللی با اتخاذ سیاست حفظ قدرت سیاسی حاکمیت از طریق برگشت به موقف سیاسی کشور در سالهای جنگ دوم جهانی تا قبل از درگیری جنگ سرد و برسمیت شناختن موقف بی طرفی دایمی عام و تام کشور مان ذریعه شورای امنیت سازمان ملل متحد میتواند به بهترین وجه منافع ملی ما را تأمین و تضمین کند.

حزب وطن بر اساس مرزبندی‌های جغرافیایی متعارف افغانستان برای حفظ یکپارچگی تمامیت ارضی کشور، حفظ جان مردم، مواظبت و حراست از استقلال کشور ، برقراری صلح و ثبات و تأمین مصئونیت پایدار افغانستان، استوارساختن نظام سیاسی اجتماعی و سر انجام تحقق انتظارات و خواسته های کافه ملت برای زندگی بهتر و مرفه تر سیاست معرکه زدایی (یعنی تبدیلی میدان جنگ و انتقام گیری به محل همبستگی و همکاری متکی بر اصل رد جنگ و خشونت به عنوان راه حل مشکلات) را چون اساس سیاسی بنیادی و استراتژیک حزب  قرار داده به اصول اساسی آتی پابند میباشد :   

-         پابندی به سیاست بیطرفی دایمی عام و تام ؛

-         حفظ  و تقویت قدرت حاکمیت ملی؛

-         رعایت تعادل و توزان در گسترش و انکشاف روابط با کشورهای مقتدر جهان و دول همسایه.

حزب وطن برای ایجاد فرصتها و زمینه های مطمئن حقوقی که لازمه تحقق مشی استراتیژیک معرکه زدایی میباشد، پیشنهادات آتی را در سطح بین المللی مطرح مینماید:  

۱ـ شناخت افغانستان منحيث يك كشور بيطرف دایمی عام و تام در سياست خارجی توسط شورای امنيت سازمان جميله ملل متحد، حسب مندرجات درخواست افغانستان به عضويت سازمان جمیله ملل متحد در سال ۱۹۴۶؛

۲ـ اخذ تضمينات از کشور های همسایه افغانستان برای احترامگذاری به تماميت ارضی ، استقلال و حاکمیت ملی کشور مان؛ 

۳ـ تسجيل موقف بیطرفی دایمی و تضمینات ناشی در اسناد حقوقی آن سازمان؛ 

۴ـ برنامه ریزی حضور مشروع قوتهای بين المللی معاونت به صلح (ایساف) و نیروهای ائتلاف بین المللی جهت تحكيم اعتبار و مصونيت موقف سیاسی جديد افغانستان - منحیث یک کشور بیطرف دایمی الی :

-         ختم مداخلات مغرضانه دول خارجی در امور داخلی کشور ما و احترام گذاری بلا قید وشرط آنها به موقف جدید- بیطرفی دایمی افغانستان؛

-         قادر شدن و توانمندی نیروهای امنیتی کشوردر امر حفاظت و دفاع از تمامیت ارضی و بالاخص  درستر کامل  سرحدات افغانستان با کشور های پاکستان و ایران، تأمین امنیت ملی ، نظم عامه و حفظ صلح و ثبات دایمی در کشور؛

-         ختم معضله ناشی از حضور و فعالیت افراد، گروه ها و سازمانهای افراط گرا  و جنایت پیشه بخصوص اجنبی ها، باند های بزرگ مافیائی، جنگسالاران و گروه های مسلح بی بندو بار داخلی در کشورما؛

موقف جدید میطلبد که افغانستان باید عملاً به محل همکاری و همبستگی بین المللی برای حفظ و استحکام مبانی صلح، امنيت و تحکیم روابط مبتنی بر حقوق بشر مبدل گردد. به این منظور شورای امنيت سازمان جمیله ملل متحد سعی به عمل آورد تا افغانستان  را ميزبان دايمی يک و يا چند ديپارتمنت منطقوی کمسیون سازمان جمیله ملل متحد برای كشور های آسيا و اقيانوس آرام

 ( اسکاپESCAP-) مبدل سازد.

حزب وطن در حالیکه کنوانسیون ها و قرارداد های  دو جانبه و  یا هم چند جانبه کشور مان را با سایر دول و سازمان های جهانی به دیده قدر میبیند اما خود را مکلف به آن سلسله تعهدات انجام داده شده نمیپندارد که با موقف جدید افغانستان - بیطرفی دایمی در تضاد باشد.

حزب وطن بنابر علايق و روابط کلتوری و تاريخی افغانها با مردم پشتون و بلوچ در آن طرف خط ديورند حمایت و پشتیبانی از حق خود ارادیت  در تعیین سرنوشت شان را، مربوط  به اراده و تصمیم کافه مردم افغانستان میداند؛

حزب وطن خواستار تأمین روابط با کشور های خارجی و بالاخص دول اسلامی صرفأ بر محور صلح، انکشاف و ترقی اجتماعی متقابلأ مفید میباشد؛

حزب وطن بهدف تحکیم موقف جدید بیطرفی دایمی کشور مان، داشتن استقلالیت در انتخاب، ایجاد  و گسترش مناسبات دوستانه در روابط بین المللی را حق مسلم مردم افغانستان میداند.

حزب وطن تحقق سیاست فوق را که در مطابقت کامل با منافع ملی کشور مان میباشد یگانه راه ممکن برای نجات وطن از بحران فعلی و حراست از ارزش های مادی و معنوی کشورمان در برابر تجاوز، دست درازی و زیاده خواهی سایر ملل والهام بخش اعمار یک نظام ملی در افغانستان میپندارد و باوردارد که در چوکات  این سیاست و با یک دیپلوماسی متحرک و فعال میتوان به یک اساس دایمی برای رشد و انکشاف ملی کشور مان از طریق ایجاد عرصه های جدید سیاسی، اقتصادی و کلتوری مناسب برای تفاهم، همبستگی و همکاری بین المللی در این جغرافیائی پر تشنج دست یافت.

 

 

بنام خداوند بخشاینده و توانا

 

اساسنامه حزب وطن

(طرح)

 

اساسنامه حزب وطن که حاوی9 فصل و 22 ماده میباشد، سند یا وثیقۀ سیاسی است که حاوی اصول و موازین تنظیم کنندۀ حدود صلاحیت ها و مسئولیت های حیات درونی  حزب وطن بوده،  که تأبعیت ازآن  برای پیشبرد مرام حزب وطن برای همه ارگانها و اعضای حزب وطن الزامی شمرده میشود.

 

فصل اول

 

تعریف و اهداف عمومی

 

ماده اول:

 

حزب وطن تشکلی است که اعضای آن با درک از رسالت ملی شان و با تمام مسئولیت وجدانی خود را مورث و ادامه دهندۀ راۀ جد و جهد  طریقت جدیدیست ها، جنبش های سراسری ملی و جنبش های آزادی خواهی مردم افغانستان و نخستین جنبش دسته جمعی  روشنگرانه ملی- مشروطه خواهان اول، مشروطه خواهان دوم، جوانان افغان، نهضت های نسبتأ وسیعتری روشنفکری که در روند توسعه دیموکراسی بوجود آمده بودند مانند ویش زلمیان، وطن، گروه ندای خلق، اتحادیه محصلین، حزب دیموکراتیک خلق افغانستان که در سرطان 1369 به حزب وطن مسمی گردید و سایر نیرو های سیاسی نامدار بخصوص نهضت های مترقی نسوان و با افتخار کشور، که هر کدام در زمان خاص خود نقش مهمی را در تکامل شعور سیاسی جامعه داشته اند، اعلام میدارد.

حزب وطن که در اهداف خویش اندیشه های وطنپرستانۀ مبارزان راه استقلال، آزادی، ترقی و عدالت اجتماعی را گنجانیده است با قامت بلند و با براه انداختن مبارزات صلح آمیز و همه جانبه در شرایط فوق العاده پیچیدۀ کشور، برای بیرون رفت جامعه از حالت فاجعه بار فعلی و تحقق آرمانهای ملی و منافع علیای وطن با در نظر داشت وضعیت نوین، آنرا دنبال میکند.

 

ماده دوم :

 حزب وطن برای تحقق بخشیدن و به انجام رسانیدن اهداف جامعه رفاه اجتماعی (تأمین مصئونیت اجتماعی و امنیت اجتماعی انسان وطن- از گهواره تا گور) در وطن مقدس مان افغانستان، چنانچه در برنامه" حزب وطن- نظام آینده افغانستان" پیش بینی و مشخص گردیده است فعالیت و مبارزه مینمآید. حزب وطن میکوشد که به همکاری کافۀ مردم اعم از تکنوکراتها، متخصصین، تجاران ملی، روشنفکران، روحانیون وطنپرست،  متعلمین و محصلین، زحمتکشان و کلیه اقشار جامعه به اهداف مطروحه خویش نایل آید.
حزب وطن - تشکلی است که برحسب شرایط نابسامان، نا معین و بحرانی کشور بااحترام به عنعنات، نورم ها و ارزش های پسندیده مردم افغانستان و میثاق حقوق بشر در داخل و خارج از کشور

 ( با احترام به قوانین جارئیه کشور های مقیم) فعالیت می نماید. مرکز حزب وطن در اولین کنگره حزب وطن بعد از سقوط حاکمیت ملی 27 اپریل 1992 تعیین خواهد گردید.

 

ماده سوم:

حزب وطن دارای بيرق ، نشان و سرود خويش بوده، كه در کنگره 1369 حزب به تصويب رسیده است. " پیام وطن"- ارگان نشراتی حزب وطن بوده که از طریق وسایل متنوع رسانۀ بخش اطلاعات جمعی بخصوص انترنیتی و شبکه های اجتماعی فیسبوک، تویتر و غیره فعالیت میکند.

 

 

فصل دوم

 

عضویت

 

 

ماده چهارم:

شرایط عضویت و محدویت های آن در حزب وطن:

 

1.هرتبعه افغانستان که محکوم به جنایت و خیانت ملی نشده باشد، مرامنامه و اساسنامه حزب وطن را آگاهانه و داوطلبانه پزیرفته باشد واجرای آن را بر خود الزامی بداند، از تعصبات لسانی، نژادی، قومی، مذهبی، سمتی و جنسی عاری بوده و ملوس به فساد اخلاقی در جامعه نباشد واحترام عمیق به اعتقادات، سنن و عنعنات پسنديدهً مردم داشته باشد، میتواند به عضویت حزب وطن پزیرفته شود.

2. سن حداقل برای عضويت در حزب وطن 18 سال میباشد، طوریکه:

الف: عضویت در حزب وطن انفرادی و داوطلبانه میباشد.

ب: درخواست عضویت صرفأ به نزدیکترین شورای واحد تشکیلاتی موجود حزب وطن در محل سکونت متقاضی داده میشود.

ج: شورای واحد تشکیلاتی در یافت کننده درخواست، مکلف است در معیاد یک ماه در مورد پزیرش و یا رد درخواست کننده تصمیم اتخاذ نمآید.

3.در صورت قبول پزیرش عضویت در خواست دهنده:

در اولین جلسه نوبتی واحد تشکیلاتی اجرای مراسم تحلیف، ثبت و توزیع کارت عضویت حزب وطن و مشخص ساختن وظایف عضو جدید تعیین میگردد.

4.هر عضو حزب وطن مؤظف است تا در کار و فعالیت جلسات واحد تشکیلاتی مربوطۀ خویش بطور منظم و فعال شرکت نماید و از اجرای فعالیت و دساتیر حزبی خویش گزارش دهد.

5.هیچ عضو حزب وطن حق ندارد در دو و یا اضافه از دو واحد تشکیلاتی حزب وطن ثبت باشد.

 

6.فردی كه در حزب و سازمان سیاسی ديگر فعاليت داشته ویا از عضویت  کدام حزب و یا سازمان سیاسی اخراج و یا عضویت اش به تعلیق درآمده باشد، نميتوانند عضويت حزب وطن را کسب نمآید.

7. در حزب وطن اعتراض به شمولیت فرد جدید حق هر عضوی حزب وطن است.

8.اعتراض بايد کتبأ استدلال شده وبه شورای واحد تشکیلاتی ساحۀ مربوطه تقديم گردد ودر صورت عدم قناعت، اعتراض کننده حق دارد با در نظر داشت سلسله مراتب به شورای واحدهای بالاتر الی شورای مرکزی حزب وطن مراجعه کند.

9.ترک از عضویت حزب وطن ذریعۀ درخواست کتبی با ضمیمۀ معلومات پیرامون مسایل مبرم وظیفۀ حزبی اش و تصفیۀ و رفع مسئولیت های مالی و اداری اش، عنوانی واحد تشکیلاتی مربوطه عضو  با مسترد نمودن کارت عضویت در حزب وطن انجام میآبد.

10.اعضای كه عضویت حزب وطن را ترک میکنند ويا از عضویت حزب وطن اخراج می گردند و یا آنعدۀ که عضویت ایشان به تعلیق آورده میشوند تمامی حقوق حزبی خود را از دست میدهند.

11. با فوت عضو، عضويت اش در حزب وطن خاتمه پيدا ميكند.

12. هر عضو حزب وطن مکلف است نظر به توان برای تقويت بنيه مالی حزب وطن حق العضویت پرداخته و در جلب كمكهای داوطلبانه به حزب تلاش نمايد.

 

 

 

فصل سوم

 

وجایب و حقوق

 

 ماده پنجم:

 

وجایب و حقوق اعضای حزب وطن قرار آتی است:

1. وجیبۀ  سیاسی هر عضو حزب وطن است که در حفظ، دفاع، مصئونیت وحراست منافع علیای وطن و مصالح سیاسی حزب وطن سعی  و تلاش همه جانبه نموده و آنرا نسبت بر منافع شخصی خویش ارجحیت دهد.

2. وجیبۀ سیاسی هر عضو حزب وطن است که با اهالی مقیم واحد تشکیلاتی خویش روابط  صمیمانه قایم نموده، مشکلات اجتماعی و سیاسی محل را تشخیص داده  و نظریات، پیشنهادات و انتقادات اهالی را در جلسات حزبی مورد جرو بحث قرار دهد.

3. وجیبۀ هر عضو حزب وطن است که برنامۀ حزب وطن و شعار ها ی حزبی را بصورت عام فهم و بسیار ساده در بین مردم تبلیغ و ترویج نموده، رفتار، کردار و عمل خویش را در جامعه  چنان عیار نماید که روان، فکر و صممیت قلبی مردم را نسبت بخود جلب نمآید.

4. هر عضو حزب وطن به منظور بهبود فعالیت و مؤثریت کار سیاسی حق دارد در تصمیم گیریها، بحث و ابراز نظر ها روی مسايل حاد و استراتیژی حزب وطن در سطوع مختلف حزبی الی تصمیم گیری نهائی طرح، پیشنهادات، نظریات و انتقادات خویش را آزادانه ارائه و استدلال بدارد در حزب وطن آزادی بیان، عقیده و وجدان برای هر عضو حزب وطن اصول زرین و بلا انحراف در حیات درون حزبی میباشد.

5. هر عضو حزب وطن حق دارد در جلسات حزبی که پیرامون فعالیت و رفتار سیاسی وی بحث و یا تصامیم در باره فعالیتهای و ی گرفته میشود شرکت نماید و ابراز نظر و استدلال نمآید. در صورت عدم موافقت با تصاميم اتخاذ شده به مقامات بالاتر تا سطح شورای مرکزی حزب مراجعه نموده میتواند.

 

6. وجیبۀ هر عضو حزب است که در محافظت اسرار حزبی، نظم و دسپلین حزبی، وحدت، رفاقت و اعتماد بین اعضای حزب کوشیده، از قایل شدن تفریق و ذهنیگرائی بین اعضای حزب وطن و امر ونهی شخصی با استفاده از مقام حزبی اجتناب ورزد.

7. در حزب وطن کلیه اعضا و واحد های تشکیلاتی حق ندارند بجز از پارچه های تبلیغاتی و توضیحات و پیشنهادات حزبی و محتوای برنامه و اساسنامه حزب از اسناد محرم و درونی واحد های تشکیلاتی حزب ويا اسناد شورای مرکزی حزب وطن ويا كميسيونهای حزب وطن و دارائی های حزب وطن رونويسی ويا فتوكپی نموده و به مراجع غیر حزبی انتقال دهند. تمامأ اسرار درون حزبی محترم و محفوظ است.

 

 

 

فصل چهارم

 

تشکیلات حزب وطن

 

 

ماده ششم:

واحد های تشکیلاتی حزب وطن:

واحد های تشکیلاتی حزب وطن تشکلی ایست که هسته اساسی فعالیت حزب وطن را در اجتماع ماحول خود نماینده گی نموده که حداقل از فعالیت سه عضو حزب وطن در یک محل زیست بوجود میآید.

 

1. واحد های تشکیلاتی حزب وطن عبارتند از:

الف واحد های تشکیلاتی محل

ب‌-  واحد های تشکیلاتی منطقه

ج‌-    واحد های تشکیلاتی ساحه

د‌-      واحد های تشکیلاتی زون

 

الف- واحد تشکیلاتی محلی: تشكلی است كه اعضای ساكن یک محل ذیست در آن عضویت میداشته باشد.

ب-  واحد تشکیلاتی منطقوی: تشكلی است که حداقل از دو و یا اضافتر از دو واحد های تشکیلاتی محلی همجوار تشکیل میگردد.
ج- واحد تشکیلاتی ساحوی: تشکلی است که دربرگيرنده چندین  تشکلات منطقوی واقع در یک ساحه جغرافیایی سیاسی میباشد( واحد تشکیلاتی ساحوی کابل با در نظر داشت اهمیت سیاسی آن  از صلاحیت ها و مسئوولیت ها خاص مندرج در ضمایم اساسنامه برخوردار است).

د- واحد تشکیلاتی زون: تشکلی است که بنابراقتضا و ضرورتهای اجتماعی، سیاسی اداری در کشور جهت تأمین مناسبات و ارتباطات سیاسی، اقتصادی و کلتوری پیش بینی شده در برنامه عمل حزب وطن و هم چنان وحدت، تعاون و همبستگی تشکلات ساحوی و مؤثریت  کار وفعالیت آنها تشکیل میگردد.

2. تأسیس واحد تشکیلاتی جدید  مربوط  و منوط به فیصله واحد تشکیلاتی بالاتر میباشد.

( مکلفیت ها و امتیازاتی خاص واحد های تشکیلاتی حزب وطن در زونهای آزاد تجارتی کشور مطابق به برنامه" حزب وطن- نظام آینده افغانستان" در اسناد ضمیمه وی اساسنامه حزب وطن درج میباشد).

3. واحد های تشکیلاتی حزب وطن در ادارات دولتی و حکومتی ایجاد شده نمیتواند.

 

ماده هفتم :

 

وظایف و صلاحیت های واحد های تشکیلاتی حزب وطن قرارآتی میباشد:

1. تشکلات محلی، منطقوی ، ساحوی  و زون ها مؤظف و مکلف اند تا نظریات، ایده و تفکر جامعه رفاه اجتماعی، سیستم اداره و حکومت خوب و مزیت های زنده گی در چنین جامعه را که در برنامه حزب وطن- "حزب وطن- نظام آینده افغانستان" پیش بینی و مشخص گردیده است بصورت عام فهم با مثالها روشن در بین اهالی توضیح، تبلیغ و ترویج بدارند.

2. تشکلات حزبی مکلف اند که متناسب با اوضاع اجتماعی و اقتصادی وبا در نظرداشت اخلاق و ارزش های پسندیده عنعنوی حاکم در محلات، مناطق، ساحات و زون های مربوطۀ شان، کار و فعالیت خود را عیارو تنظیم نمایند.

3. تشکلات حزبی مؤظف اند با برگزاری جلسات، گردهمآئی ها و صحبت های جمعی متداومأ با اهالی ساحه مربوطه، فعالیت های شآنرا در قسمت تبليغ سياستهای جامعه رفاه اجتماعی، حل پرابلم ها و معضلات، فعالانه و مبتکرانه سازمان دهند.

4. تشکلات حزبی مکلف اند کار و صحبت های سآزنده با جوانان، متعلمین، محصلین و اشخاص با رسوخ و اتوریته ها محلی را در سرخط فعالیت و وظایف شان قرار دهند.

5. درصورت شرکت حزب وطن در انتخابات ارگان های انتخابی حاکمیت، واحد های تشکلات حزبی وظیفه دارند که  درمشاورت با شورای مرکزی حزب وطن ودر تطابقت با شرایط  و وضع سیاسی در ساحه فعالیت ایشان، فعالانه شركت نموده وبرای بدست آوردن کرسی های انتخاباتی مبارزۀ پیگیر و مؤثرنمایند.

6. واحد های تشکیلاتی حزب وطن صلاحیت دارند با در نظر داشت ضرورت ها و نیازمندی ها و وضعیت اجتماعی درمحلات، مناطق، ساحات و زون های فعالیت  شان، به تشکیل اتحادیه ها وانجمن های زنان و جوانان بذل مساعی نمآیند.

7. واحدات تشکیلاتی ساحوی و زون ها صلاحیت دارند بخاطرانجام بهتر وظایف ایشان شعبات و کمسیونهای مؤقت و یا دایمی ازمتخصصین و تکنوکراتها را تشکیل دهند.

8. واحدات تشکیلاتی حزب وطن بر اساس ضرورتها و نیازمندیها صلاحیت دارند که در ساحات فعالیت ایشان اتحادیه ها و انجمنهای حمایوی را تأسیس بدارند.

9. واحدهای تشکیلاتی حزب وطن به استثنای حالات فوق العاده وموارد الزامی مندرج این اساسنامه صلاحیت دارند جلسات، گردهمائی ها، اجندا و زمان برگزاری نشست های حزبی و کاری  شآنرا خود برنامه ریزی نمآیند.

10. در حزب وطن سیستم گزارش دهی جلسات حزبی از بالا به پائین و برعکس الزامی است.

11. در کلیه سطوع ساختار های تشکیلاتی حزب وطن رعایت اصول دیموکراسی و پرنسیپهآی شفافیت در وظیفه یکی از بااهمیت ترین وظایف حزبی  و اصل قبول شده بشمار می آید.

 

ماده هشتم:

 

انحلال و به تعلیق درآوردن واحدهای تشکیلاتی حزب وطن قرار ذیل تحقق می پزیرد:

1. در صورتیکه مصالح حزب  وطن در واحد تشکیلاتی زون به مخاطره افتد. تصمیم منحل نمودن واحد تشکیلاتی زون از صلاحیت کنفرانس عمومی واحد تشکیلاتی زون حزب وطن میباشد.

2. شورای مرکزی حزب وطن صلاحیت دارد طی جلسۀ فوق العادۀ خویش در مورد انحلال و یا به تعلیق آوردن فعالیت  واحد تشکیلاتی زون تصمیم اتخاذ بدارد. فیصله احیای مجدد، ادامه فعالیت، به تعلیق درآوردن و یا انحلال  واحد تشکیلاتی زون از صلاحیت شورای مرکزی حزب وطن میباشد.

3. فیصله احیای مجدد، ادامه فعالیت، به تعلیق درآوردن و یا انحلال  واحد های تشکیلاتی در محلات، مناطق و ساحات با در نظر داشت مصالح و منافع حزب وطن از صلاحیت  واحد های تشکیلاتی بالاتر در زون حزبی مربوطۀ حزب وطن میباشد.

4. قبل از اتخاذ تصمیم در مورد به تعلیق درآوردن و یا انحلال  واحد های تشکیلاتی حزب وطن

مسئوول آن واحد تشکیلاتی مکلف و مؤظف به ارائه توضیحات به واحد تشکیلاتی بالاتر حزب وطن میباشد.

5. واحد تشکیلاتی حزبی که منحل شده و یا فعالیت اش به تعلیق درآمده است می تواند برای دفاع از حقوق خود الی شورای مرکزی حزب وطن دراین موضوع بحث و مفاهمه نمایند.

6. واحدهای تشکیلاتی حزب وطن در صورت تصمیم نهائی در خصوص انحلال و یا به تعلیق در آمدن فعالیتهای ایشان، مکلفیت دارند تا سرمایه های مالی، اسناد ملکیت منقول و غیرمنقول و آرشیف اسناد واحد تشکیلاتی را به واحد تشکیلاتی بالاتر رسمأ انتقال دهند.

7. تصمیم انحلال حزب وطن، فیصله در مورد سرنوشت دارايی های منقول و غیرمنقول، اسناد و آرشیف حزب وطن و متن اعلامیه انحلال حزب وطن صرف از صلاحيت کنگره  فوق العاده حزب وطن بوده که با آرای  دو بر سوم اعضای کنگره فوق العاده تصویب ميگردد.


 فصل پنجم

 

ارگانهای رهبری کننده

 

ماده نهم:

 

ارگان رهبری حزبی ساختار های ایست که تصامیم سیاسی برناموی، تقنین حیات درونی حزبی و اجرای بلا قید و شرط تصامیم اتخاذ شده حزبی را به عهده دارند.

ارگان های رهبری کننده در حزب وطن قرار آتی اند:

الف - كنگره حزب وطن

ب - شورای مرکزی حزب وطن

ج - رئیس حزب وطن

د - سکرترجنرال حزب وطن

ه‌-       کمسیونهای تخصصی حزب وطن

و‌-     شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی

 

ماده دهم:

 

كنگره حزب وطن:

كنگره حزب وطن عالی ترين ارگان تصميم گيری سیاسی، تقنینی و اداری حیات درونی حزب وطن ميباشد. که در هر چهارسال یکبار بصورت عادی دایر و در مورد مفاد مندرج در دستور جلسه واجندای كه از قبل اعلام گرديده است بحث وگفتگو نموده وتصاميم اتخاذ می نمايند.

در حالات استثنائی، شورای مرکزی حزب میتواند کنگره فوق العاده حزب را دعوت کند. در حالات فوق العاده کنگره فوق العاده حزب وطن میتواند به پیشنهاد جنرال سکرتر حزب وطن و یا درخواست 5 واحد تشکیلاتی زون و یا 30 فیصد اعضای حزب برگزار گردد.

كليه واحدات تشكيلاتی حزب  وطن مؤظف اند كه از برنامه های تاکتیکی  و استراتیژیکی و تصامیم تشکیلاتی کنگره پيروی و اطاعت كرده و آن را الزامأ مورد اجرا قرار دهند.


كنگره حزب مرکب است از:

 

1. هيات نماينده گی واحدهای تشکیلاتی زونها و واحد تشکیلات ساحوی کابل

2. شورای مرکزی حزب وطن

4. رئیس حزب وطن

5. جنرال سکرتر حزب وطن

6. روسای کمیسیون های تخصصی حزبی حزب وطن

 

 

 

ماده یازدهم:

 

شورای مرکزی حزب وطن:

شورای مرکزی حزب وطن که رئیس و اعضای آن از طرف کنگره انتخاب میشوند بعد از کنگره بالاترین مرجع رهبری کننده، تصمیم گیرنده، کنترول و نظارت کننده و مسئوول تصامیم سیاسی درون حزبی میباشد.

 

ماده دوازدهم:

شورای مرکزی حزب وطن دارای وظایف و صلاحیت های ذیل میباشد:

 

1.     شورای مرکزی حزب وطن مؤظف به حفاظت آرشیف اسناد حزب بوده و مالک سرمایه های نقدی وملکیت های منقول و غیر منقول حزب وطن می باشد.

2.      شورای مرکزی حزب وطن مسئوولیت دفاع و رسیده گی به موارد قضایای حقوقی و عدلی حزب وطن  را در داخل و یا خارج از کشوربعهده دارد.

3.     شورای مرکزی حزب وطن جهت اعاده و حفظ حقوق حقه حزب وطن مؤظف و مکلف میباشد تا عندالزوم تیم های تخصصی مشخص را تحت سرپرستی رئیس حزب وطن ایجاد نمايد.

4.      شورای مرکزی حزب وطن صلاحیت دارد از آدرس خود با وكالت از حزب وطن روابط حزب وطن را با احزاب، سازمانها، فوند ها، اجتماعات و موسسات غیر دولتی در داخل و خارج از کشور تنظیم نمايد.

5.      شورای مرکزی حزب وطن صلاحیت دارد حسب الزوم واحد های تشکیلاتی و امور دفترداری آنها را نظارت و كنترل نموده و طالب گزارش و توضیحات شود.

6.     اعضای شورای مرکزی حزب وطن صلاحیت دارند تا رسمأ به نماینده گی از حزب در جلسات، كنفرانس ها وسایر گردهمائی ها سیاسی- اجتماعی در داخل و خارج شركت نمایند و از نتایج شرکت شان رسمأ به شورای مرکزی گزارش تهیه بدارند.

7.     اعضای شورای مرکزی حزب وطن  میتوانند با دریافت دعوتنامه بصورت شخصی در جلسات و گردهمائی های سایر واحد های تشکیلاتی  حزب وطن شرکت نموده ابراز نظر نمآیند، اما ارزیابی و نتیجه گیری از کار جلسه صرفأ از صلاحیت رهبری ارگانهای واحد های تشکیلاتی حزبی  مربوطه میباشد.

 

ماده سیزدهم:

رئیس حزب وطن:

رئیس حزب وطن یکی از عالی ترین مقام حزبی بوده که حد اعظم برای دو دوره انتخابی میتواند انتخاب شود.

رئیس حزب وطن مسئوول رهبری سالم و مؤثر حیات سیاسی حزب وطن بوده و در برابر کنگره حزب وطن جوابده میباشد.

رئیس حزب وطن صلاحیت دارد که در اولین جلسه شورای مرکزی حزب دو نفر معاونین اش را از میان آنعده اعضای حزب که حداقل سه سال سابقه عضویت در حزب وطن را دارا باشند انتخاب نموده و به شورای مرکزی حزب وطن معرفی دارند.

 

ماده چهاردهم:

 

سکرتر جنرال حزب وطن:

یکی از عالیترین مقام اجرائیوی حزب وطن میباشد.

سکرتر  جنرال حزب وطن  میتواند حد اعظم برای دو دوره انتخاب شود.

سکرتر جنرال حزب وطن مسئوولیت رهبری سالم، سازنده و مؤثر روز مره کمیسیونهای حزب وطن را دارا بوده ودر برابر کنگره حزب وطن جوابده میباشد. سکرتر جنرال حزب صلاحیت دارد.

دو عضو حزب را از میان آنعده اعضای حزب وطن که حداقل یک سال سابقه عضویت در حزب وطن را دارا بوده، منحیث معاونین سکرتر جنرال حزب وطن انتخاب نموده و به سکرتر های کمیسیون های حزب وطن معرفی بدارند.

 

ماده پانزدهم:

 

کمیسیون های تخصصی حزب وطن:

کمیسیون های حزب وطن بالاترین مقام اجرائیوی و مبتکر پالیسی و مسئوول اجرای وظایف  جاری  و روزمره حزب وطن بوده که در همآهنگی و ارتباط ارگانیک با شورای مرکزی حزب وطن کار و فعالیت های شآنرا سازماندهی می نمآنید. در رأس هر کمیسیون حزبی سکرتر کمیسیون به اساس اصل تخصص و شایستگی از طرف کنگره انتخاب میگردد.

سکرتر های کمیسیون صلاحیت دارند در اولین جلسه خویش سکرترجنرال حزب را انتخاب نموده و به کنگره معرفی نمایند.

کمیسیونهای حزبی بنابر ضرورت (مطابق اسناد ضمیمه این اساسنامه) صلاحیت در استخدام متخصصین و تکنوکراتها غیر حزبی  و دایر نمودن کنفرانس ها، سیمنار ها را دارا میباشند.

 

  ماده شانزدهم:

کمیسیون های حزب وطن قرار ذیل است:

1. کمیسیون کنترول و برسی

2. کمیسیون ارتباط جمعی، مطبوعات و تبلیغات

3. کمیسیون عدل و دفاع

4. کمیسیون تشکیلات، اسناد و آرشیف

5. کمیسیون زنان

6. کمیسیون جوانان

7. کمیسیون ارتباط بین المللی

8. کمیسیون علمی تحقیقاتی و استراتیژیکی

9. کمیسیون روابط با احزاب و سازمان های اجتماعی و سیاسی داخل کشور

10. کمیسیون کار با روحانیون و علمای کشور

11. کمیسیون روابط با قوای ثلاثه دولت

12. کمیسیون اقتصادی ومالی

13. کمیسیون شکایات

 

نوت: لایحه وظایف و اصول کاری و تشکیلاتی کمیسیونها تخصصی حزب وطن در اسناد ضمیمه وی اساسنامه حزب وطن درج میباشد.

 

ماده هفدهم:

کنفرانس  حزب وطن:

 

کنفرانس یکی از مؤثر ترین راه وانتخاب شیوه های برخورد علمی برای فعالیت های سالم در حیات سیاسی حزب وطن میباشد و در موارد ذیل دایر میگردد:

 

1. کمیسیون های حزبی میتوانند کنفرانس  حزبی را جهت بحث، بررسی  ودریافت  مؤثر ترین شیوه ها برای رسیده گی به موارد سیاسی درون حزبی حسب الزوم در هرسال یکبار دعوت نمایند.

در حالات استثنائی سکرترجنرال حزب وطن  صلاحیت دارد تا کنفرانس سراسری حزب وطن را با اشتراک نماینده گان تشکلات زونها دعوت نمآید.

2. کمیسیون های حزب وطن برای کسب اطلاعات، معلومات و ارتباطات علمی و تخصصی، تعمیم وغنا بخشیدن تجارب مدرن تخصصی و علمی، دریافت موثرترین  شیوه های تیوریکی و پراکتیکی و در کل به هدف ارتقای و بلند بردن سطح ظرفیت های کاری و تخصصی شان در حل مسایل حاد، مبرم  حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی  جامعه میتوانند وقتأ فوقتأ کنفرانس ها، گردهمائی ها، سینمار ها ، میزهای مدور و نشست های تخصصی را با تحلیل گران و متخصصین خارجی و داخلی  دعوت نمآیند.

 

فصل ششم

 

انتخابات

 

ماده هژدهم:

 

انتخابات در حزب وطن:

انتخابات یک  اصل قبول شده دموکراسی درحزب وطن بخاطر تأمین تساوی حقوق حزبی و مشارکت فعال اعضای حزب برای احراز مقامات  حزبی به شکل دیموکراتیک میباشد.

انتخابات در حزب وطن  آزاد، مستقیم و سری صورت می گیرد، که:

1. حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای پست های انتخابی حزب وطن اساسی ترین پایه دیموکراتیک حیات سیاسی حزب وطن را تشکیل میدهد. بنأ هر عضو حزب وطن حق دارد تا در پست های انتخابی برای احراز مقامات حزبی بحيث انتخاب شونده وانتخاب كننده سهم بگیرد.

2. در حزب وطن نصاب انتخابات1+ 50 قبول شده است. در صورت اخذ رای مساوی: اصل انصراف داوطلبانه یکی از کاندیدان و یا روش قره کشی میان آنها صورت میگیرد.

3. در یک دورۀ انتخاباتی یک عضو حزب وطن حق دارد صرفأ در یک پست حزبی یک مرتبه کاندید شود.

4.     سلب وظیفه اعضای انتخابی حزب وطن تنها و تنها از صلاحیت مرجع انتخاب کننده وکنگره حزب وطن میباشد.

 

 

فصل هفتم

 

شکایات و مجازات

 

ماده نزدهم:

 

شکایات در حزب وطن:

سمع، برسی و رسیده گی به موقع شکایات یک اصل پزیرفته شده و یکی از موازین دیموکراتیک حیات درون حزبی حزب وطن میباشد. عمومأ در حزب وطن شکایات محدود شده به اصول ذیل:

 

1. شکایات درون حزبی فقط در داخل ساختارهای حزبی مجاز است.

2. هيچ عضو حزب وطن حق ندارد بخاطر رسیده گی به شکایات درون حزبی به دستگاه ها قضائی، عدلی وحقوقی داخلی و خارجی مراجعه نماید.

 

ماده بیستم:

مجازات در حزب وطن:

مجازات منحیث یک اصل پزیر فته  شده حزبی یعنی عکس العمل حزبی در مقابل پایمال نمودن اصول، موازین حزب وطن و یا تعلل و بی کفایتی در اجرای مکلفیت های حزبی میباشد،. مجازاتی مانند: هوشدار دهی، سبکدوشی عضو از مقام حزبی، به تعلیق در آوردن و سلب عضویت اعضای حزب وطن بمنظور دفع معضلات، بهتر شدن کیفیت و مؤثریت  فعالیت های حزبی عملی میگردد، که:

1.  شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی حزبی حسب پیشنهاد تقاضای مسئوول واحد تشکیلاتی  مربوطه حزب وطن صلاحيت هوشدار دهی، سبکدوشی ازمقام انتخابی حزبی، به تعلیق در آوردن و سلب از عضويت عضو و یا اعضای متخلف  حزب وطن را دارند.

 

2. عضو یا اعضا در حزب وطن زمانی از مقام  سبکدوش، عضویت اش به تعلیق  یا سلب عضویت میگردد که عضو حزب بعد از دریافت هوشدار هنوز هم نورمها و اصول، منافع و مصالح  حزب وطن را به تحدید و مخاطره مواجه بسازد. و یا

الف - آگاهانه و عمدأ پرستیژ حزب وطن را خدشه دار نمایند؛

ب - از اصول مندرج برنامه و اساسنامه عدول ورزند؛

ج - از تحقق مصوبات و سیاست حزب وطن امتناع ورزند.

3. تصويب سلب از عضويت حزب وطن ودلايل آن بايد بصورت كتبی از طرف واحد تشکیلاتی محل، منطقه، ساحه و زون به شورای مرکزی حزب وطن و شخص مزبور کتبأ اطلا ع داده شود.

 4. در صورتیکه یکی از شورا ی رهبری واحد های تشکیلاتی حزبی به سبکدوشی از مقام انتخابی حزبی، به تعلیق درآرودن  و یا سلب عضویت عضو حزب و یا اعضای حزب تصمیم اتخاذ نموده باشد عضو یا اعضای حزب حق دارند با در نظرداشت سلسه مراتب به شورای های رهبری واحد تشکیلاتی بالاتر حزب وطن الی شورای مرکزی حزب وطن مراجعه نمایند.

5. در صورتیکه عضو حزب كه عضويت اش نظر به معاذیر شخصی  به تعلیق در آمده باشد و یا سلب عضویت شده باشد و مجددأ خواستار عضویت به حزب وطن گردد موصوف می تواند ذریعۀ درخواست كتبی عنوانی  آن شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی حزب وطن كه عضويت موصوف را به تعلیق درآورده  و یا سلب نموده باشد مراجعه نماید.

6. رد ويا قبول در خواست مجدد عضویت عضو حزب از صلاحیت همان شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی حزبی است که  پروسه سلب و یا به تعلیق درآوردن متقاضی را تصميم گرفته بود.

7. در صورتیکه عضويت مجدد شخص ويا اشخاص در شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی حزب وطن كه عضويت آنها راسلب نموده بود مورد قبول قرار نگيرد. شخص موصوف هیچ گاه نمی تواند به عضویت حزب وطن پزیرفته شود.

8. معیاد تعلیق عضویت در حزب وطن يک سال میباشد.

9. شورا های رهبری واحد های تشکیلاتی حزبی صلاحیت دارند در مورد ختم ، تمدید معیاد تعلیق و یا سلب عضویت عضو حزب تصمیم اتخاذ بدارند.

 

فصل هشتم

 

همآهنگی

 


ماده بیست و یکم:

همآهنگی در حزب وطن:

در حزب وطن به منظور  ارتباطات بین التشکلاتی حزبی ، بهره گیری از تجارب و شیوه های مفید کار و تسهیل فعالیت های حزبی در محیط متغیر جغرافیای اجتماعی واقتصادی کشورمان، همآهنگی ساختارهای تشکیلاتی و برناموی در شرایط فعلی یک امر جدی و اجتناب ناپزیرحیاتی، حیات درونی حزب بشمار میآید، که مستلزم  در نظر داشت موارد ذیل میباشد:

1. کلیه واحد های تشکیلاتی حزب وطن جهت نیل به اهداف ستراتیژیک حزب وطن "حزب وطن- نظام آینده افغانستان" بدون آنکه حدود وظایف، صلاحیت و مسئوولیت شان خدشه دار شود همواره درمشوره، تعاون، همبستگی و ارتباط عمودی و افقی تشکلات حزبی کار و فعالیت می نمایند .

2. واحد های تشکیلاتی زون ها  با در نظر داشت ظرفیت ها و امکانات دست داشته برای پیاده نمودن اهداف حزب وطن، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زون خویش را مورد برسی همه جانبه قرار داده و در مشوره با شورای مرکزی و کمیسیون های حزب وطن پلان های کار و فعالیت های حزبی زون های شآنرا طرح، تدوین و مرحله بندی نموده و به سکرتر جنرال حزب وطن پیشنهاد میدارند.

3. واحد های تشکیلاتی محلات، مناطق وساحات با در نظر داشت ظرفیت ها و امکانات دست داشته برای پیاده نمودن اهداف حزب وطن اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ساحات مربوطه خویش را مورد برسی همه جانبه قرار داده و در مشوره، کمک  و همآهنگی دایمی با واحد های تشکیلاتی  همجوار و یا بالاتر حزب وطن پلان های کار و فعالیت های شآنرا تدوین و مرحله بندی میدارند.

4. استقلالیت در طرح، تدوین و مرحله بندی پلان های کار و فعالیت در کلیه واحد های تشکیلاتی حزب وطن نباید در مغایرت با مفاد اسناد اساسی و عدول از تهداب گذاری اساسات جامعه رفاه اجتماعی باشد.

5. رابطه ارگانیک میان شورای مرکزی حزب وطن با کمیسیونهای حزب وطن، روابط بین رئیس و سکرتر جنرال حزب باید متضمن کار و فعالیت مؤثر حزب و سرمشق به کلیه واحدهای تشکیلاتی حزب وطن باشد.

 

فصل نهم

 

جوانان

 

 

ماده بیست و دوهم:

جوانان در حزب وطن:

 

حزب وطن به جوانان اعم از دختران و پسران که بیشتر از 75 فیصد نفوس کشور مآنرا تشکیل میدهند و مصاب به پرابلم های بیشماری میباشند چون یک سرمایه بزرگ بشری کشور و نیرو متحرک، مبتکر، آینده ساز و لوکوموتیف تغییرات کیفی در جامعه مان میباشند منحیث ذخیره و ادامه دهنده راه و اهداف برنامه وی حزب وطن توجه خاصی مبذول میدارد. بنأ:

 1.  وظیفه کلیه اعضای حزب وطن میباشد که در جلب و جذب جوانان به حزب وطن بکوشند.

2.  واحد های تشکیلاتی حزبی در ساحات کار و فعالیت شان  کمیته جوانان وطنپرست و ملت پرور را بخصوص در مکاتب، انستیتوت ها، پوهنتونها و مراكزعلمی وفنی بوجود بیآورند.

3.  فعاليتهای کمیته جوانان بايد از طرف واحد های تشکیلاتی حزب وطن  حمايت جدی و همه جانبه گردد.

4.  کمیته های جوانان ميتوانند با هم پيوند يافته وتشكل واحد و منسجم وسراسری جوانان حزب وطن  را به وجود آورند.

5.  فعالیت جوانان حزب وطن مطابق به اهداف برنامه وی حزب وطن رهبری میگردد.

6.  جوانان حزب وطن  همکار دایمأ فعال واحد های تشکیلاتی حزب وطن در محلات، مناطق، ساحات و زون ها محسوب میگردند .

7.  واحد تشکیلاتی ساحوی کابل با در نظر داشت اهمیت اجتماعی، سیاسی نسل جوان مؤظف به تشکیل کمیته جوانان در مرکز (کابل) میباشد.

8.  کلیه تشکلات حزب وطن مؤظف است  تا در کار کنگره، کنفرانس، سیمینار و گرد همآیی های حزب وطن  حضور و سهم فعال و نقش سآزنده نمآینده گان کمیته های جوانان را به اندازه کافی تأمین نمآیند.

 

 

 

تحلیف اعضای حزب وطن

 

بنام خدای بزرگ سوگند یاد میکنم که در کافه ای اعمال خود خداوند جل جلاله را حاضر دانسته، اساسات دین مقدس اسلام را حمایت و مرام نامه حزب وطن را تحقق ببخشم. در حفاظت استقلال وطن، تمامیت ارضی،تأمین حقوق مردم ایثار و فداکاری نمایم و با استعانت از بارگاه پروردگار بر طبق نورمهای اساسنامه و اصول حزبی خود با نفس و طینت پاک عمل کنم و از اعمال زشت ومغایرعنعنات پسندیده، اخلاق و کلتور با ارزش ملت مان احتراز جویم. درنجات کشوراز وضع رقتبار سیاسی- نظامی و ختم تراژیدی های اجتماعی  کوشیده و مساعی خود را در تحقق اهداف حزب وطن بکار برم که بصورت کل عبارت اند از:

 

1.  استقرار یک حاکمیت مردمی- تضمین کننده امنیت و مصئونیت اجتماعی اتباع کشور؛

2.  احترام به مقام انسان و کرامت انسانی؛

3.  تأمین استقلال، دموکراسی، و گسترش آزادی فردی انسان وطن؛

4.  استقرار مساوات و عدالت اجتماعی در کشور؛

5.  تحقق حقوق متساوی زن و مرد در اجتماع؛

6.  ایجاد تفاهم، تعاون و همبستگی میان ملت مان؛

7.  تضمین حقوق مدنی( سیاسی، حقوقی و اقتصادی) اتباع کشور؛

8.  رعایت نورم های پزیرفته شدۀ میثاق بین المللی حقوق بشر؛

9.  رفع بحران اعتماد،  کینه، تعصب، خشونت وانتقام جوئی در اجتماع مان؛

10.  پایه گذاری اساسات جامعه رفاه اجتماعی در کشور؛

11.  استقرار یک افغانستان بیطرف دایمی عام و تام در سیاست خارجی؛

12.  سوق دادن کشور بسوی ترقی و پیشرفت معاصر؛ و

13.  ظهورافغانستان مانند: مرکزصلح، تعاون و همبستگی منطقوی و جهانی.

 

هکذا، احترام نسبت به اعضای حزب و مقامات حزبی را وجیبه خویش دانسته در امور شخصی و حزبی از راستی، صداقت رویه کارگرفته و همیشه مدافع حق و پرنسیپهای حزبی باشم.

 

شرافت من وثیقه این قسم است و میباشد.

 

 

ومن الله التوفیق

 

اسم و تخلص امضاء کننده:

تاریخ:

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت