احمد سعیدی

 

جشنوارۀ إهانت آمیز غزنه:

از چند سال بد ینسو انتظار داشتم تا غزنه این عروس پر فروغ فرهنگ وتمدن قرن لقب هزار ساله اش را دوباره باز یابد وبا پر پائی جشنواره 2013 میلادی و1392 خورشیدی فرهنگیان جهان اسلام، همسایه ها دوستان بین المللی وبلأخره شخصیت های علمی وفرهنگی افغانستان با بر شمردن افتخارات فرهنگی وتاریخی این شهر که زمانی مهد تمدن وفرهنگ بود باری دیگر مارا به گذشته پر افتخار ما پیوند دهند اما متأسفانه با بر گزاری این جشنواره نه اینکه حق این تمدن آنچه که مستحق بود ادا نشد بلکه بشکل گسترده وغیر منتظره توهین هم شد .                             

اول از رهگذر باز سازی: از زمانیکه وعده نامذاری غزنی را من حیث پایتخت فرهنگی جهان اسلام دادند فکر میکردم غزنی در سال 2013 نمونه از تمدن وپیشرفت ونمونه شهر های افغانستان باشد  ودر سال 2013 منحیث الگو به نمایندگان کشور های جهان اسلامی معرفی شود،اما نمائی خانه های گلی وسرک های باریک  ومار پیچ، وآثار تاریخی گرد زدۀ این شهر درین روز من را خیلی متأثر ساخت وغزنی درین روز به هیچصورت مطابق نام وعنوانش آراسته نبود حتی یک فیصد هم نتوانست نماد های فرهنگی جهان اسلام را به نمایش بگذارد.شهر خاکی ،سرک های باریک، جوی چه های خا ک  پر وتعمیرات ابتدائی که با پرچم های سه رنگ کشور آراسته شده بود خیلی از انتظار به دور بود. ما انتظار داشتیم درین روز کتابخانه های بزرگ با آثار فلاسفه چون ، عنصری وسنائی وبهلول وسلطان محمود غزنوی وفردوسی وغیره رو نمائی میشود ما انتظار داشتیم سالونهای بزرگ فرهنگی که نمونه فرهنگ تمام جهان اسلام در آن مشاهده شود رو نمائی میگردد اما باز هم همان پروژه های نیمه تمام وشهر نیمه ویران غزنی.مگر کمک های جامعه جهانی درین سالها کم بود مگر بودجه وزارت خانه های سکتوری وحتی اطلاعات وفرهنگ دوباره به خزانه عمومی واریز نشد؟ هیچ دلیلی برای این سهل انگاری مسئولین وجود نداشت مسئولین إجرائی دولت با اینکار غزنی وغزنویان را دست کم گرفتند وحق غزنی را ادا نکردند.                                                                                                

دوم: حضور بی کمیت وبی کمیت فرهنگیان درین جشنواره :از آنجائیکه مسئولین برای پذیرائی مهمانان آمادگی نداشتند از کشور های مختلف خصوصا جهان اسلام  مهمان دعوت نکرده بودند یا نیامده بودند تنها نمایندگان کشور های محدود درین جشنواره که نامش به پهنای جهان اسلام بزرگ بود شرکت کردند که باز هم مایه تأسف است واگر از بیرون بگذریم از داخل کشور هم تعداد  محدود درین جشنواره اشتراک ورزیده بودند وحتی رئیس جمهور معاونین رئیس جمهور یک کشور صد  صد  اسلامی خودرا زحمت ندادند تا در جشنواره پایتخت فرهنگی جهان اسلام شرکت کنند وتنها یک والی درین جشنواره مهمان بود...مگر چه عیب داشت والیها ولایات برای یک روز هم که میشد خودرا به این افتخار شریک میساختند وحتی در باز سازی وتأمین امینت این پایتخت در شعار هم که میشد وعدۀ همکاری وهمدلی میدادند.                                                                                                            

سوم سخنرانی وزیر فرهنگ ایران: سخنرانی وزیر ارشاد وفرهنگ جمهوری اسلامی ایران بزرگترین ضربه را بر تاریخ وفرهنگ غزنه زد آنجا که تلویحا گفت تنها سنائی از غزنه بوده وسائر دانشمندان وفلاسفه از کشور های دیگر که مقصدش ایران بود به اینجا رفت وآمد های داشتند که منظورش همان فردوسی والبیرونی وده ها فلیسوف ودانشمند عهد غزنویان بوده .با چند کلیمه تمام سخنان وزیر فرهنگ مارا به افتضاح کشید.او غزنی را تنها شهر سنائی خواند ونامی از سلاطین وفرهنگیان وصوفیان ودانشمندان دیگر نبرد که آنهارا مربوط به کشور های دیگر دانست وضمنا اشاره کرد که ما در تهران کتب زیاد در مورد این دانشمندان وزندگی نامه شان بچاپ رسانده ایم وامید واریم با خویشاوندی فرهنگی وحجله آرائی در نیشا پور از واقعیت ها پرده بر داشته شود.              

چهارم نا امید سازی مردم غزنی: مردم غزنی وعده های دولت ولطف کشور های اسلامی را یک چانس طلائی پنداشته فکر میکردند تا فرا رسیدن سال موعود یعنی 2013 وبر گزاری جشنواره نامگذاری پایتخت فرهنگی جهان اسلام در اسیا غزنی دوباره شوکت وعظمت تاریخی خودرا در میابد واما روز آرزو ها با نا امیدی های مردم این شهر به پایان رسید. غزنه وغزنویان را درین روز توهین کردند چه غزنه از لحاظ تاریخی دارائی تمدن پر افتخار و از لحاظ موقعیت  جغرافیائی اش قلب افغانستان واز لحاظ داشتن محصولات میوه پربار  و از لحاظ تنوع قومی  افغانستان کوچک واز رهگذر اینکه در مسیر شاهراه چندین ولایت قرار دارد باید درین روز افتخار گشایش چندین نهاد سیاسی، فرهنگی وحتی اداری را میداشت باید وزارت فرهنگ افغانستان به افتخار این روز نما یندگی خاص خودرا درین ولایت افتتح میکرد همچنان شهر سازی وفوائد عامه وغیره واما دیگر غزنی همچنان به دست نا امنی وبی نظمی سپرده میشود.مردم فکر میکردند درین روز نمایندگان مخالفین سیاسی دولت که ادعای اسلامیت دارد درین مرکز فرهنگی جهان اسلام سلاح را به زمین گذاشته بیرق صلح واشتی  وبرادری را بلند میکردند.اما تنها نامگذاری صلح هیچ دردی از درد های مردم غزنی را دوا کرده نمیتواند.   

فکر میکنم لازم نیست به کمبودی ها ونواقص وإهانت های بیشتر اشاره کنم..                                           

 

 


بالا
 
بازگشت