احمد سعیدی
 

آقای کرزی چرا همیشه اشتباه میکند

حامد کرزی رئیس جمهوری کشور، به  تاریخ 9 سنبله 1392  ضمن محکومیت تمامی حملات انتحاری و انفجاری توسط شبه نظامیان طالب گفته است که رهبران و فرماندهان طالبان با انجام جنایات شان نزد ملت مسلمان ما پاسخگو خواهند بود. رئیس جمهورحمله انتحاری در ولایت کندهار و ماین گذاری ها در ولایات هلمند و بغلان را که بر اثر شماری از مردم بیگناه ملکی کشته و زخمی شدند، به شدیدترین الفاظ محکوم کرد. کرزی گفت: کشتار عامه توسط طالبان به اشاره باداران شان صورت می گیرد بدون شک هدف آقای کرزی پاکستان است رئیس جمهور خاطرنشان کرد که رهبران و فرماندمان طالبان باید بدانند که با انجام چنین جنایات، بجز از نفرت و انزجار مردم و عذاب الهی، چیزی دیگری را نصیب نخواهند شد و در نزد ملت مسلمان افغانستان پاسخگو خواهند بود. این در فشانی های آقای کرزی زمانی اظهار می گردد که تازه از سفر پاکستان بر گشته است سفر که مقامات پاکستانی پیشنهادات قبلی خویش را یکبار دیگر به آقای کرزی بطور تکراری سپرده و اجراات عملی را از وی خواسته اند پاکستانی ها در این سفر برای آقای کرزی شش پیشنهاد عمده داشته اند . اما جناب کرزی هم بدون پیشنهاد نبود اول پیشنهادات طرف پاکستان

اول؛ برای پاکستان در استخراج معادن افغانستان نقش ویژه ای داده شود.
دوم؛ اموال تجارتی پاکستان بطور آزاد و با امتیازات ویژه ای به کشور های آسیا میانه صادر شوند.
سوم؛ سهمیه پاکستان از آب های افغانستان به ویژه دریا های کنر وپنجشیر مشخص گردد.
چهارم؛ حداقل 50% آموزش و پرورش قوت های مسلح افغانستان در پاکستان صورت گیرد.
پنجم؛ در امضا قرادداد امینتی دیدگاه های پاکستان مورد نظر گرفته شود.
ششم؛ روی روابط حسنه میان افغانستان و هندوستان تجدید نظر شود. یعنی از نقش همکاری های هند در افغانستان کاسته شود.

اما آقای کرزی در این سفر از مقامات پاکستانی نیز پیشنهادات ویژه داشت، پاکستان طالبان را برای گفتگو با دولت افغانستان و شورای عالی صلح آماده مذاکره سازد. رهایی ملا عبدالغنی برادر و چند طالب دیگر که در زندان های پاکستان اند، و همکاری صادقانه ی پاکستان در مبارزه با هراس آفگنی، آگاهی از موقف پاکستان در مورد کاندید های احتمالی انتخابات آینده ای افغانستان. اما تا حال به این پیشنهادات پاسخ داده نشده.
 در روز دوم سفر جناب کرزی 52 کیلو متر دور تر به مری رفت تا با مولانا سمیع الحق و مولانا فضل الرحمن ملاقات داشته باشد سمیع الحق حاضر به ملاقات نشد اما فضل الرحمن پدر طالبان لطف نموده با کرزی ملاقات کرد چه  خبر افتضاح و خجالت آور ملاقات آقای کرزی  به مولانا فضل الرحمن رهبر جماعت علمائی پاکستان یکی از اشتباهات فاجعه آمیز و غیر قابل بخشش  است که بار دیگر در تاریخ پر آشوب کشور ما تکرار میشود این خبر در چنین فرصت زمانی نهایت تکان دهنده وتعجب آور است.  در شرائطیکه هم دولت افغانستان وهم متحدینش به دست داشتن عمال  پاکستانی از جمله مولانا فضل الرحمن سمیع الحق و منور حسین و دیگران  در تربیه وتشویق گروپ های ترورستی وطالبان تأکید دارند این اقدام حامد کرزی بیانگر تناقض ودورنگی در گفتار ورفتار دولتمردان افغانستان است . که به مری چه میکند و در کابل چه میگوید  هر چند از نظر مشاورین وپالیسی میکر های رئیس جمهور این اقدام یک عمل وجست بسیار مؤثر در جهت تأمین امنیت به حساب میآید؛ اما ما  که شاهد تکرار این درامه های ننگین و شرم آور در تاریخ نه چندان دور افغانستان بوده و هستیم این عملکرد رئیس دولت افغانستان  را به شرح ذیل ارزیابی میکنیم .

1_تبعات واثرات این ملاقات  رئیس جمهور از شخصیت  چون ملا فضل الرحمن  بانی وحامی طالبان کاملا به رشد طالبانسم می انجامد وحکومت افغانستان را ضعیف تر ساخته

2_ این اقدام حامد کرزی پایه های اجتماعی مولانا فضل الرحمن را در بین جامعه پاکستانی تقویت میبخشد و وی را من حیث شخصیت کلیدی ومؤثر در حل منازعات وقضایائی منطقه در سطح ملی و بین المللی  مطرح میسازد .

3_مولانا فضل الرحمن  که یکی از مهره های اصلی دستگاه استخباراتی پاکستان ISI  است با این ملاقات دوستانه و امیدوار کننده  رئیس جمهور افغانستان که از طرف جامعۀ جهانی حمایت میگردد احساس حیات سیاسی بیشتر نموده حالا چنین غره میزند{ سره له دی نه چه تول امریکانیان او ناتو قوتونه په افغانستان کی دی بیا هم کرزی مجبور شو چه ماته التماس وکری چه ور سره کمک وکرم .خوزه پوهیژم چه سه وکم}بناء این تقاضائی کرزی که به مشوره مشاورین کله پوک وبی مغز ویا مغرض وی صورت گرفته روح تازۀ بر کالبد متعفن و گندیده  پیروان مولانا فضل الرحمن دمیده است وایشان را چون مار یخ زده  دوباره به حر کت وکشش در آورده است گرچه میدانم   این تازه اول سریال است شما شاهد تحولات بد تر ازین نوع آن خواهید بود؛ ازینکه هر بیننده و هر شنونده این درامه مضحک ودر حقیقت شرم آور ومرگ آفرین را یکبار از آغاز تا انجام مرور نموده  لذا یقین دارد که التماس های بیشتر تا سر حد دعوت  مولانا فضل الرحمن و سمیع الحق  و افراد ردۀ دوم تا سوم شان به کابل صورت میگیرد .میدانم کسانیکه در این سریال ما فیائی قبلا بازی کرده اند این مرتبه با پختگی ودرایت بیشتر به دربار کرزی راه یافته اند و بوی مشوره میدهند تا دست به چنین سیاست فرسوده وگندیده بزند که تعفنش مشام همه هموطنان مارا خسته میسازد. بخاطر اینکه خوانندگان وطن دوست و آگاه بی حوصله نشوند لازم میدانم زود تر وارد پیش زمینه های این موقف گیری جناب رئیس جمهور شویم که چه انگیزه های باعث این ملاقات نا میمون  شده؟ در شرائطیکه دولت افغانستان حلقات مشخص را در پاکستان متهم به دست داشتن در آشوب های ونا آرامی های افغانستان میکند هر روز کنرو نورستان راکت باران می شوند  واین تنش ها تا سر حد تهدید هم اوج میگیرد؛ بازهم رئیس دولت با پیمودن قوس نزولی 180 درجه ئی تا اوج نهایت ذلت سیاسی فرو میرود واز کسی التماس و با وی ملاقات میکند که سال هاست با تلبیس ابلیس مآبانه افغانستان را بخاک وخون کشانیده است. وحیات مادی ومعنوی خودرا در گرو ادامۀ آشوب های افغانستان می بیند. این سیاست نهایت مضحک وافتضاح آمیز است. کسانیکه مشوره این ملاقات را با جناب رئیس جمهور داده اند دلقان مزدور نادان بیش نیستند این مشاورین بی سر و کله نمی دانند که تربیه عناصر تخریبکار در مساجد مولانا فضل الرحمن  و سمیع الحق  صورت میگیرد؟ مگر این دو شخصیت افغانستان را دار حرب نمی خوانند؟ مگر این دو مار آستین با تمام سرمایه داران عرب تبار که بودجه ومصرف ترورستان را تهیه وتدارک میبینند ارتباط ندارند؟اگر جواب شما نه باشد یقینا بخواب خرگوش فرورفته اید. و یا عضویت استخبارات پاکستان را دارید

درین فرصت بخاطر توضیح وبررسی درست وواقعی لازم می افتد به حدس وگمان های سیاسی تکیه نشود بلکه به واقعیت ها وروکرد های اشاره شود که در گذشته نیز تکرار وتجربه شده که ثمر تلخ آن معدۀ سر دمداران مارا شارانده وشیرازۀ وحدت ملی افغانستان را از هم گسسته است .

آیا حامد کرزی غافلگیر شده بود یا حقایق را نمیداند :

یقینا سناریو و آماده کردن این ملاقات را به شخصی مولانا فضل الرحمن اشخاص ارتباطی حلقات پاکستانی که بدربار کرزی به صفت مشاور راه یافته تدارک دیده اند تلاش نموده اند تا  حامد کرزی را وادار به چنین اقدام نمایند اینکه چرا مشاوران کرزی و مولانا به چنین بازی دست میزنند واز افغانستان درسطح سیاسی واجتماعی قربانی میگیرد دلائل زیاد دارد؟

1:- مولانا بخاطر گرفتن پول به صدور فتوا دست میزندو بعد از رسیدن به هدف آنرا دوباره تأویل وتوجیح مینماید ودر گذشته نیز چنین کرده است واین خاصیت ذاتی احبار ورهبان است . علامه اقبال میگوید.

      از شگفتـــی های این قــرآن فروش       دیده ام روح الأمین را در خروش

2:- ازانجائیکه مولانا در گذشته متحد جنرال مشرف و در حال حاضر  متحد سیاسی نواز شریف  است همزمان با چنین ملاقات ها نواز شریف از وی تقاضای کمک در مذاکره با طالبان را می نماید از طرف دیگر با این مانور  میخواهد  تا خودرا هم آهنگ با خواست اربابان انگلیس خود نشان دهد؛ اربابان که همیشه حکام پاکستان  را درس داده اند که چه باید انجام دهند؛

3:- مولانا فضل الرحمن  میخواهد با این بازی و این ملاقات های  خطر ناک از قضایائی افغانستان استفاده کند واعتبار از دست رفته خود را دوباره إحیاء و باردیگر خود را سر دمدار مسلمانان معرفی کند   اما با تأسف باید یاد آور شوم که رئیس جمهور افغانستان شکار مکر های میشود که زمامداران سابق افغانستان نیز شده بودند.

مولانا فضل الرحمن ؛ سمیع الحق  قاضی حسین احمد؛ که حالا مرده مولانا محمد خان شیرانی وبعضی ملاهای دیگر پاکستانی که پشتون تبار هستند خودرا در قضایائی افغانستان شریک میدانند و با داشتن افراد ارتباطی مشخص  در درون وبیرون حاکمیت کابل از نقش ایشان در تحولات افغانستان صحبت به عمل میآید واقعیت هم همین است؛ علاوه از افراد ارتباطی شخص حکمتیار پروردۀ دست قاضی حسین احمد که حالا حیات ندارد  ویا جماعت اسلامی پاکستان است وطالبان تربیه شدۀ مکتب مولانا فضل الرحمن و سمیع الحق اند که امروز این دو هیولائی تباه کن بار دیگر وجود شان در افغانستان واقعیت پیدا کرده..همان است که ایشان از دولت پاکستان امتیاز میگیرند ووعده میدهند تا با استفاده از نفوذ خود اوضاع افغانستان را بحرانی ومتشنج نگهدارند.وقتی حاکمان نظامی پاکستانی به مرحله برسند که دیگر احساس نیاز مندی به همکاری ملاها کمتر باشد به همان تناسب ازا جورۀ ایشان میکاهند ودر برابر ایشان کم إعتنا میشوند..اما این ملاها آنقدر زیرک اند که به زود ترین فرصت این کمبودرا از راه های که میدانند جبران مینمایند طوریکه به افراد ارتباطی خود در داخل افغانستان ودستگاه دولت تماس میگیرند تا هر چه عاجل با حاکمان افغانستان داخل مذاکره وتماس شده از نقش واثر ایشان در مهار ساختن طالبان صحبت کنند تا از نفوذ ایشان در جهت تأمین امنیت افغانستان استفاده شود. در حالیکه سفر بیستم آقای کرزی جز تشدید جنگ ویرانی افغانستان دیگر دست آوردی نداشت ملاقات با فضل الرحمن لکه ننگ دیگری برای همیش بر دامان مشاوران و مزدوران که آقای کرزی را تشویق کرده اند  تا با فضل الرحمن جنایتکار و دشمن قسم خورده مردم افغانستان ملاقات کند تاریخ هرگز این حرکت ها و سیاست های غلط را مورد عفو قرار نخواهد داد چه رسد به مردم افغانستان  درست است که سفر اخیر آقای کرزی هیچ دست آوردی نداشت اما آنان که پیشبینی می کردند سفر آقای کرزی دست آورد های بزرگ را خواهد داشت به حکم وجدان چرا خجالت نمی کشند چرا از ملت با این بر داشت ها و سیاست های غلط و نا عاقبت اندایشانه خود معذرت نمیخواهند .

 

 


بالا
 
بازگشت