احمد سعیدی

 

جرس تمدید وتعویق در بناگوش انتخابات 2014

بلی انتخابات در راه است وهرکس بر عزمش جزم باقیمانده هدفی را که پیشرو دارد به نحو از انحاء دنبال میکند.با آنکه پروسه ونتیجه انتخابات با تیشه زنی ورنده کاری در برخی ساختار ها وراهکار ها بخاطر پیروزی قطعی تیم  معمار  کج کار وکج اندیش مهندسی شده به نظر میرسد ولی باز هم زمزمه های تعویق وتمدید پروسه انتخابات از گوشه گوشه ولایات کشور حکایت از آن دارد که در پهلوی ساز وبرگ  بر گزاری انتخابات نوای گزینه مورد دلخواه  حکومت هم بگوش ها نواخته میشود نوا وندائیکه میتواندد من حیث گزینه بهتر پروسه انتخابات را زیر سوال ببرد.آنجائیکه آقای امین واکمن شاخه حزب افغان ملت در کابل از تعویق بر گزاری انتخابات وتشکیل حکومت مؤقت سخن گفت وتوریالی ویسا والی قندهای نماینده خاص حکومت در آن ولایت از تمدید دورۀ ریاست جمهوری آقای کرزی سخن گفته وآنرا با نظر واراده مردم ولایت قندهار وهلمند مستند ساخت.  بیم آن میرود که در وا پسین لحظات عنوان درشت تعویق ویا تمدید بر لوحه انتخابات حک شود. از طرف دیگر  تکیه بر مشوره محاسن سفیدان دو ولایت یعنی قندهار و هلمند نسبت به آینده افغانستان این واقعیت را تلقین میکند که تصمیم طالبانیزم وتصمیم  سلطانیزم ودموکراسی از ولایات مشخص گرفته میشود وسائر ملت افغانستان در برابر اراده این مردم چارۀ جزء لبیک گوئی ندارند.

 مداخله والی مداخله رئیس جمهور است: مشکل دیگری که فراه راه خط واندیشه سیاسی کشور وجود دارد بی إعتنائی أهرم قدرت بخواست وارادۀ ملت است وگاهی افراد عالی رتبه دولت مانند والی ها  فکر میکنند هرچه میخواهند باید انجام شود وملت جزء تسلیمی چارۀ ندارد در حالیکه رئیس جمهور به عدم مداخله حکومت در پروسه انتخابات  تعهد سپرد والیها در ولایات هرچه در توان دارند به نفع حکومت انجام میدهند. برای من نظر ومشورۀ فرد فرد از أحاد ملت قابل قدر است چه شرق وغرب وچه جنوب وچه شمال کشور واما اگر عدۀ با راه اندازی هیا هو در چند ولایت ارادۀ کل ملت را نا چیز فکر کنند اهانت بس بزرگ خواهد بود به اراده باور ووحدت ملی کشور.لذا از جناب توریالی ویسا والی قندهار تقاضا میکنم تا بجای هجا کردن نظر متنفذین دو ولایت آنرا بخواست وارادۀ کل ملت محول میکرد وملیت ها ی به هم برادر افغانستان را در برابر یکدیگر قرار ندهد.اگر منظورش از نشخوار سیاسی مغشوش ساختن فضای سیاسی وامنیتی کشور بخاطر چالش گرفتن انتخابات بوده باشد باز هم یک حرکت غیر ملی  بحساب میاید که امید وارم والیها من حیث افراد دست نشانده حکومت در مسائل سیاسی وخصوصا امتخابات مداخله نکنند.

 انتخابات وأحزاب سیاسی افغانستان: متأسفانه أحزاب سیاسی افغانستان در موقف وجایگاه همه جانبه نیستند که بتوانند راه برای گشودن مشکل پیدا کنند حتی وجود تعداد أحزاب سیاسی خود یک مشکل است. درین اواخر نشست های مکرر بین سران أحزاب سیاسی صورت گرفت ولی طوریکه انتظار میرفت تا کنون که فرصت کمی باقیست مؤفق به معرفی کاندید واحد نشدند خوب این حس خود خواهی پدیده تازه نیست که در مورد آن مجددا غور کرد ویا از پیامد های آن شگفت زده شده نه خیر حالا دیگر هر تلاش صورت گیرد آنچه را قصر ریاست جمهوری تصمیم بگیرد عملی میشود  در شرائط فعلی هیچ بدیل وگزینه مؤفق تر از تیم داخل قصر ریاست جمهوری نیست هم پول دارند و هم زور ولی با آنهم توصیه میکنم این اقتدار را با بر گزاری انتخابات رنگ دموکراسی بدهند  چه انتخابات در هر کشور معیار دموکراسی، نشانۀ ثبات  ومظهرقانون پذیریست .ملتها ی بیدار وعاقبت اندیش بخاطر جلو گیری از تنش وسوء تفاهم  از مسیر همین کانال بطور مسالمت آمیز قدرت سیاسی را از یک فرد، جریان ویا ازیک پروسه به پروسه دیگر انتقال میدهند. انتخابات یعنی آینۀ تمام نمای اراده مردم  واین آینه باید به بزرگی اراده وأهمیت سر نوشت مردم پاک وشفاف باشد.حال آنچه مارا بخاطر رفع نواقص ،کمبودی ها وتکمیل شرائط  بر پائی یک انتخابات  آزاد مستقل وشفاف به مبارزه می طلبد  در چند مورد طور فشرده درین نوشته پی میگیریم. وضمنا باید عرض شود که أهمیت وضرورت امنیت بخاطر بر گزاری انتخابات آنقدر جدی است که نیاز به تبصره ندارد ودرین نوشته به چالش های اشاره میشود  که  در داخل پروسه انتخابات نهایت با أهمیت است.

مشکل سند هویت وانتخابات:: برخی از مشکلات که مارا به چالیش میکشاند طبیعی است مانند تهدیدات امنیتی وضعیت جوی و أقلیمی وموقعیت جغرافیائی وغیره واما برخی  مشکلات را ما می آفرینیم، مانند فرار ازاثبات هویت اتباع کشور هر چند برخی مردم تذکره بدست دارند اما بخاطر چاپ مکرر تذکره ها حتی طور جعلی إعتبار اسناد سابق را زیر سوال برده ،هویت اتباع  یک مملکت  از سند تابعیت  شان ثابت میگردد وبا دست داشتن همین سند کارت رأئی دهی شان اعتبار دارد ، ملتیکه سند هویت ندارد رفتنش بپای صندوق های رأئی عبث وبیهوده است، عدم توزیع سند هویت به اتباع کشور نشا نه بی مهری وبی مسئولیتی حکومت نسبت به ملت بوده وگرفتن رأئی إعتماد از افراد فاقد هویت مشروعیت نظام را تضمین نمیکند.حکومتیکه  تعداد دقیق وعلایم معرف اتباعش را نداند مانند چوپانی است که گله بی نشان وبی عدد را به گرگان گرسنه رها کرده باشد پس خیلی خوب خواهد بود حکومت تمام تلاش خود را بخاطر توزیع سند هویت بخرچ دهد. فرضیه استفاده از کارت های کهنه ویا گرفتن کارت جدید رأئی دهی قبل از گرفتن کارت هویت یا تذکرۀ تابعیت  یک حرکت ناقص وغیر موجه است چون  برای رأئی دادن در روز انتخابات اول کارت هویت ویا سند تابعیت را می بینند وبعد کارت رأئی دهی را به آن تطبیق داده در صورت صحت پروسه رأئی دهی ادامه پیدا میکند لذا بخاطر رأئی دهی در روز اتخابات تذکره وکارت رأئی هردو ضروری است  ونباید بخاطر اوضاع بد امنیتی یک پروسه ملی جعل شود ویا به افتضاح کشانیده شود. .

 مداخله  غیر مستقیم : همین که حکومت کمیسیون گزینش را بخاطر انتخاب أعضای کمیسیون و مسئولین برگزاری انتخابات براه انداخته کافیست تا دیگر در مورد استقلال وعدم استقلال کمیسیون قضاوت نکنیم. نهاد هائیکه مسئولیت بر گزاری انتخابات تا اعلام نتائج را دارند باید نزد ملت یک نهاد معتبر وقابل إعتماد باشند .تصامیم رئیس جمهور در جهت توظیف کمیسیون های تشریفاتی  بالای کمیسیون انتخابات ویا مداخله سارنوالی و محکمه از چالش های بزرگی است که در اینده ستاد بر گزاری انتخابات را نزد ملت بی إعتبار می سازد که امید اینبار چنین نباشد .در تمام کشور های دنیا مسئله انتخابات تا تصحیح واعلان نتائج مربوط به  دو کمیسیون مستقل انتخابات وکمیسیون سمع شکایات انتخاباتی ویا محکمه است این دو نهاد نهایت معتبر مستقل ومورد إعتماد ملت است  وحکومت حق مداخله در امور آنرا ندارد. لذا قبولاندن استقلال کمیسیون انتخابات وقضا بالای این حکومت یکی از چالش های بزرگ پیشروی جامعه مدنی افغانستان است .اگر حکومت   فکر میکند  کمیسیونهای انتخابات عمدا ویا سهوا اشتباه میکنند باید سارنوالی ومحکمه در امور شان مداخله کند پس سوال ایجاد میشود که برای صداقت سارنوالی وقضا چه تضمینی وجود دارد وکدام کمیسیون کار آنهارا تضفیه کند ویا همین مورد إعتماد رئیس جمهور اند کافیست؟  لذا بی إعتبار سازی  کمیسیونهای انتخابات و مداخله در امور شان بمثابه بازی به سر نوشت ملت وشوخی با سیاست واداره است.

نگرانی های نتیجه انتخابات: مشکل پذیرش حق وقبول شرائط ناجور ودر هم ریخته افغانستان است به همین دلیل طرف شکست خورده به شکست خود تن نمیدهد ونتائج انتخابات همیشه مورد منازعه وکشمکش خواهد بود.لذا خوب خواهد بود تا سیاسیون افغانستان به داشته ها وامکانات افغانستان ومصارف ارزش های ملی ارج گذاشته نتائج را  با هم کاستی ها ونار رسائیها حتی الوسع بپذیرند .ما حالا در حال تمرین دموکراسی وبر گزاری تقریبا سمبولیک این پروسه هستیم و امید واریم این پروسه در دراز مدت جا بیافتد حالا ما اگر اگر عوارض ومشکلات وکمبودات ونواقص را پهلوی هم بگذاریم طبعا کم نیست ولی باید به أصل قضیه نگاه کنیم تا عقیده وعزم مردم بر اصالت انتخابات پخته ومحکم شود. اگر شما تلفات  جانی وریزش آبرو وإعتبار ملت افغانستان را بخاطر گرفتن بودجه انتخابات از خارجی ها دقیق حساب کنید و در پهلوی ان مصارف نقدی ولوژستیکی دیگر را به سنجش بگیرید میداند که انتخابات افغانستان به چه قیمت  تمام  می شود با آنهم  تا  صندوق ها جمع نشده  دست های مرئی ونا مرئی در صدد سب وتاژ کردن نتائج انتخابات اند.از کاندیدان نا کام شروع تا افراد کم سواد کشور و  استخبارات منطقه وبرخی رسانه ها تمام این پروسه را بی ارزش جلوه میدهند که انسان را به تعجب وامیدارد...اگر کمیسیون انتخابات توهین شود ونمایندگان منتخب  ملت با تطمیع دچار تفرقه واختلاف شوند ویارئیس جمهور مداخله کند و بالای کمیسیونهای مسئول انتخابات کمیسیونهای دیگر را مؤظف سازد ویا صندوق های خالی را به نفع خود پر کند پس بهتر است هیچ انتخابات صورت نگیرد.

نقش رابطه مردم وحکومت در انتخابا ت: رابطه مردم وحکومت خیلی ضعیف است، برای تأمین رابطه حکومت باید نوع دیگر از ساختار وتشکلات اداری را روی دست بگیرد تا اداره از مرکز ولسوالیها به قراء وقصبات هم  سرایت کند، من چگونگی این مسئله را تا جای پیشبینی کرده ام  اما باید در یک کمیسیون تخصصی در ارگانهای محل مطرح وبحث شود نه در مقلات، چون درک بسیاری از واقعیت ها برای نویسندکان وروشنفکران ویا اقشار دیگر مشکل است .ما وقتی مؤفقیم که مشکلات یکدیگر را درک کنیم  مشکلات مردم، مشکلات حکومت ومشکلات سیاسیون وجامعه مدنی هر کدام ازین نهاد ها دارای مشکلات فراوان اند که همه به کمک یکدگیر میتوانند این مشکل را حل کنند.مر دمیکه امنیت را خود شان تأمین میکنند ومشکلات اقتصادی را خود شان رفع میکنند نوع رابطه شان با حکومت قبل دقت است.خصوصا مردمیکه تا هنوز تذکره تا بعیت ندارد ونمیداند این سند برای شان چه مفهومی دارد.به همین تر تیب شخص منتخب نمیتواند با مؤکلین خود ارتباط تأمین کند ویا مشکلات شانرا انالیز وحل نماید در چنین حالتی  مسئله التزام وتعهد بین هیچ طرفی وجود نخواهد داشت.

فرار از مشکل راه حل نیست: میدانیم بر گزاری انتخابات در کشور چون افغانستان ساده واسان نیست واین خودش یک مشکل است واما عبور از مشکلات مارا به ساحل  پیروزی ها میرساند.شاعر گفته است

کهر قیمتی از کام نهنگان آرند ....... آنکه را غم جان است به دریا نرود.

 بلی برای بدست آوردن گهر قیمتی باید تا قعر دریا شنا کرد .نتیجه انتخابات برای ملتیکه در نتیجه کشمکش قدرت ملیونه ها کشته ومهاجر داده اند کمتر از هیچ دانه پر بها نیست، به همین دلیل شایسته این است تا همه دست بدست همه داده راه بهتر را برای بر گزاری انتخابات وگرفتن رأی مردم هموار سازیم.ما مشکلات امنیتی فرهنگی اقتصادی وسیاسی داریم ولی این ها هم نسبت به دصل انتخابات وباز تاب ارادۀ مردم فرع اند .مردم با همبستگی وهمکاری با قوای دولتی میتواند تمام قله هارا هموار وبه فراز های بزرگتر ی عروج کنند.من به مشکل عقیده دارم ولی کلید حل همیشه بدست انسانهاست انسانهای هدفمند ومؤمن وخدمتگار به مردم.آنجائیکه مشکل بزرگ شده انسانها بجای مردم بخود فکر کرده اند وما با ذهنیت دهی مردم را در جهت همکاری  بسیج کنیم تا مشکلی پیش روی ما نباشد یا هو:

 

 


بالا
 
بازگشت