احمد سعیدی

 

 سیاست فرسایش سیاست

سیاست جاری در کشور به منظور فرسایس سیاست وخسته سازی سیاسیون کابل صورت میگیرد .کاخ سفید وقصر ریاست جمهوری طور همگام سیاست خسته سازی سیاسیون افغانستان را دنبال میکنند فعل وانفعالات  وپارادکس سازی های حامد کرزی و حلقات کاخ سفید  بمثابه مواد خام رسانه های خبری افغانستان بسیاری از سیاسیون وفعالین جامعه مدنی  افغانستان را گیچ ومبهوت ساخته واین همان چیزیست که تئوری پردازان قصر ریاست جمهوری وفعالین استخبارات  مؤظف در همسوی وهمکاری یکدیگر دنبال میکنند.اگر حوادث چند ماه  أخیرافغانستان را از زمان سفر حامد کرزی به واشنگتن وآمد شد های قطر واروپارا پی بگیریم به این واقعییت می رسیم که رئیس جمهور کرزی ورهبران کاخ سفید دارائی هدف ثابت  ومشترک بوده با تناقض گودی و شکر رنجی های زرگری میخواهند برای رسانه های خبری خوراک روز تهیه نمو.ده فعالین سیاسی افغانستان را خسته سازند. درامه های امضای پیمان استراتیزیک وفراخوانی لویه جرگه عنعنوی وبازی با قانون اساسی وإهانت به نمایندگان ملت  وبعد حرکت هجومی بسوی امضای پیمان های استراتیزیک با کشور های اروپائی وتوقف بر لبه قرار داد امنیتی با آمریکا  وبر شمردن تقاضای کاخ سفید مبنی بر داشتن نه پایگاه نظامی در افغانستان وانکار واشنگتن ازین خواسته ها تا تکرار شروط مجهول و دغدغه ایجاد دفتر سیاسی طالبان در قطر ومحک زدن بخت شورای عالی صلح درین میان از سریال های بی پایان وگیچ کنندۀ است که به قصد خسته  ساختن سیاسیون وفعالین جامعه مدنی براه انداخته شده است.

کلۀ گرگ: کاخ سفید کابل محل نه پایگاه نظامی را مشخص میسازد آمریکا روی امضای قرار داد امنیتی غور میکند وافغانستان آین مسئله با مذاکران همزمان شورای عالی صلح با دفتر قطر مشروط ساخته آمریکا وانگلیس طالبان را با همان هویت شان که بیرق سفید ولنگی سیاست میشناسند وحامد کرزی وتیم داخل ارگ طالبان بدون بیرق ، طالبان میخواهند با آمریکا مذاکره کنند وکابل میخواهند یک لین مگرافون بسوی شورای عالی صلح کش شود ،  گشایش دفتر طالبان در دوحه یک چانس است اما باید بسته شود شما این همه را کنار هم بگذارید از مجموع اینها جزء سر در گمی و وپیچانیدن مردم در شرائط بد سیاسی وامنیتی چیست وهم اینکه ایجاد دفتر طالبان در قطر با امضای قرار داد امنیتی چه رابطه ای دارد؟ فکر میکنم که دفتر طالبان در قطر کله گرگی هست که بخاطر تر سانیدن اپوزیسیون و نیرو های دموکرات نمایش داده میشود  یعنی هرگاه به استبداد نرم تن ندهند سر انجام سر نوشت شان به استبداد خشن طالبی سپرده میشود.رابطه دفتر دفتر طالبان وامضای قرار داد امنیتی در چه هست؟ شخص حامد کرزی بخاطر گشایش دفتر طالبان از کابل تا واشنگتن عرق ریخت ودر دوحه گردن کج کرد سر انجام با اعتراضهای فر مایشی واتناقض گوئی های فرسا یشی افتتاح دفتر سیاسی طالبان را خلاف توافقات قبلی بین کابل واشگنتن وکابل خوانده از تحریم مذاکرات  سخن گفت اعلان تعلیق ویا توقف مذاکرات بخاطر امضای قرار داد امنیتی میان کابل وواشنگتن به منظور بزرگ نمائی وتحریف أذهان صورت گرفته وتیم داخل قصر ریاست جمهوری بخاطر اینکه هم  لعل بدست آید وهم  یار نرنجد  یک قدم پیش ویک قدم پس میگذارد.با آنکه این قرار داد را من حیث نیاز حکومت وقوام پایه های اقتدار تیم امضا میکند سعی دارد تا بار مسئولیت آینده را از دوش خود کم کند والا مسئله افتتاح وگشایش دفتر طالبان در قطر وامضای قرار داد امنیتی میان کابل واشنگتن از خواستها ونیاز های حکومت کابل بوده است. مگر مردم ما فراموش کرده اند که جناب حامد کرزی وتیم همراه شان حین باز گشت از واشنگتن موافقت آمریکا مبنی بر گشایش دفتر طالبان در قطر را یکی از دست آورد های مهم این سفر إعلام کردند وافتتاح این دفتتر را روزنه امید برای آغاز مذاکرات صلح  با برادران نا راضی خواندند. شما میدانید که حامد کرزی طی سه ماه گذشته دو مرتبه به قطر سفر نموده که منظور اساسی اش گشایش دفتر طالبان در دوحه بوده است و از مدت ها به این سو در هماهنگی با مقام های دولت قطر روی طرحی کار می کنند که بر اساس آن طالبان بتوانند با حضور در میز مذاکرات از مجرای دفتر سیاسی  قطر، با دولت افغانستان از نزدیک گفتگو کنند , واگر به اخبار روز چهارم حمل 1392 بی بی نگاه کنید هم می بینید و هم میشنوید که جانان موسی زی سخنگوئی وزارت خارجه هدف أصلی سفر چهارم حمل 1392  حامد کرزی به قطر را گفتگو ومذاکره  با سران قطر بخاطر کشایش دفتر طالبان در قطر میخواند. وهفته گذشته نیز زیر نام شرکت در کانفرانس آمریکا وجهان اسلام یکجا با معاون شورای امنیت ورئیس شورای عالی صلح با مقامات قطر روی گشایش دفتر طالبان صحبت وتوافق کردند وحالا دنده محکم کاری را بنام تعلیق وتوقف مذاکرات بخورد مردم میدهند.

بنبض گیری نیویرک تایمز:نیویورک تایمز با پخش خبر خروج احتمالینیرو های امریکا از افغانستان نبض حکومت وسیاسیون کابل را میگیرد واگر قرار باشد که نیرو های امریکا بطور کامل از افغانستان خارج شود گره مشکلات افغانستان خیلی محکمتر از گره مشکلات عراق خواهد بود در عراق رهبری به مراتب قوی تر  دلسوز تر وبا تجربه تر از کابل وجود دارد وتوانسته اند تا هنوز از دست آورد ها وحمایت های جامعه جهانی حمایت کنند واما رهبران کابل که از مردم فرسخ ها فاصله دارند بزودی از هم میپاشند ودرانصورت سر نوشت امضای پیمان استراتیزیک با آمریکا وامضای پیمانها وقرار داد های استراتیزیک با کشور های اروپائی همه نقش بر آب خواهند شد وهیچ تضمین برای عملی شدن پیمانها وجود نخواهد داشت. هر چند افغانستان نسبت به عراق از أهمیت کمتری بر خوردار است اما حساسیت ها علیه امریکا به آن پیمانه نیست که در عراق بود چون در عراق حکومت متمائل با جمهوری اسلامی ایران بوجود آمده بود وبه اشاره تهران کار میکرد وخواتست شان همین بود تا امریکارا جواب دهند وقسمتی از نا رسائیها را توسط کمک های ایران جبران کنند واما در افغانستان این واقعیت وجود ندارد.

 

 

 


بالا
 
بازگشت