غلام سخی ارزگانی
یک دختر توسط پدر و برادرش در بدخشان زنده به گور شد
منتقدین و فرهنگیان رسالتمند معتقد اند که افغانستان زندان زنان می باشد. در این رابطه از ورای رسانه ها، روابطه روزمره اجتماعی، ناامنی، زورگویی، جنگ، عدم پیگرد عدلی و قضایی در مورد ناقضین حقوق بشر وغیره به اثبات می رسند که کشور ما از جمله کشورهای می باشد که بالاترین خشونت و جنایت در حق اناث صورت می گیرد.
اینکه همگان به این باورمند اند که جامعه ما یک جامعه قبیلوی با فرهنگ و سنت های ویژه ای خودش می باشد که از جمله تمام ناهنجاری های مادی، اجتماعی، معنوی؛ اسارت زنان در رأس کلیه بحران های کشور ما قرار دارد.
در مورد خشونت علیه زنان از قول نماینده سازمان ملل متحد چنین گزارش داده شده است:
«یان کوبیش، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان از افزایش خشونت علیه زنان در این کشور اظهار نگرانی کرده است.
او اعلام کرده که خشونت های خانوادگی در برابر زنان افغان در حال افزایش است.
آمارهای منتشر شده از سوی نهادهای بین المللی نیز نشان می دهد که شمار کشته و زخمی های زنان در افغانستان بیست درصد افزایش یافته است..
در تازه ترین رویداد روز یک شنبه پسری، خواهرش را به اتهام آنچه او داشتن رابطه نامشروع خواهرش با مردان بی گانه خوانده است، به قتل رساند.
نماینده ویژه سازمان ملل متحد در افغانستان به خبرگزاری رویترز گفته که طالبان زنانی را مورد حمله قرار می دهند که برای تامین حقوق زنان در افغانستان تلاش می کنند.
به گفته یان کوبیش طالبان این اقدامات را به صورت هدفمندانه انجام می دهند.
به باور او زنانی که در ادارات دولتی کار می کنند بیشتر هدف برنامه های تازه شورشیان قرار می گیرد...
در این گزارش آمده که شمار زنان کشته و زخمی شده در سال گذشته 20 درصد افزایش یافته است.(1)
در این منبع در مورد سربریدن یک خانم جوان توجه نماییم که چنین گزارش می دهد:
«یک زن در جوزجان توسط شوهرش سر بریده شد. در این حال، یک مقام پولیس ولایت جوزجان از سر بریده شدن یک زن توسط شوهرش خبر داد. عبدالمالک ممنون مدیر جنایی فرماندهی پولیس جوزجان گفت:« شب گذشته در قریۀ جیتگر خانه شهر شبرغان مردم بنام« تاش فولاد، شریفه خانمس را توسط چاقو سربریده است.»
شریفه 28 سال عمر دارد مادر دو طفل می باشد.
پولیس فرد قاتل را بازداشت کرده و او به جرمش اعتراف کرده است.
به گفتۀ مدیر جنایی«تاش فولاد» قبلآ نیز به جرم قتل به مدت هشت سال در زندان سپری کرده است.» (2)
در مورد زنده به کردن یک دختر جوان توسط پدر و برادرش در منبع چنین نقل گردیده است:
«یک بانوی جوان در ولسوالی کشم ولایت بدخشان، از سوی پدر و برادرش سه ماه پیش زنده به گور شده است. مقام های محلی و مردم محل در ولسوالی کشم ولایت بدخشان می گویند که پدر و برادر این بانوی جوان پس از زنده به گور کردن این بانو از این ولایت فرار کرده اند و در حال حاضر در کشور ایران به سر می برند.
عبدالسلام پیمان ولسوال ولسوالی کشم ولایت بدخشان شام روز گذشته در یک تماس تیلفونی به روزنامۀ ماندگار گفت، یک بانو به نام ذاکره از قریۀ« سرای» حدود سه ماه پیش ناپدید شده بود، روز شنبه مردم محل به ادارۀ ولسوالی گزارش کرده اند که پدر، مادر و برادر این دختر در ایران زنده گی می کنند؛ اما دختر با آن ها در ایران نیست.
ولسوال کشم گفته که پس ا ز تحقیق و بررسی، ادارۀ ولسوالی جسد این دختر جوان را از محوطۀ حویلی آن ها دریافته اند. آقای پیمان تصریح کرد: «هیأت موظف ولسوالی به خانۀ پدر دختر رفتند، در خانۀ آن ها هیچ کسی نبوده است؛ بالاخره در نتیجۀ تلاش مردم محل و هیأت اعزامی ادارۀ ولسوالی، جسد دختر را از خانۀ پدرش پیدا کردند که در محوطۀ حویلی دفن شده بود.»
در همین حال، عبدالصمد شیرزاد یک باشندۀ محل می گوید، این دختر توسط برادرش یاسین و پدرش ملابای کشته شده است.
او گفت، این دختر با پسری قول عروسی داده بود و انگیزۀ قتل او، رابطه اش با آن پسر می باشد. این باشندۀ محل گفت: « وقتی ملابای (پدر بانوی کشته شده) از رابطۀ دخترش با یک پسر خبر می شود، به پسرش یاسین که در ایران زنده گی می کرد، زنگ زده و گفته که خواهرت با یک پسر رابطه دارد؛ در نتیجه یاسین( برادر دختر) از ایران به خانه بر می گردد و در تفاهم با پدر و مادرش، در داخل خانۀ خود خواهرش را زنده به گور می کند.»
آقای شیرزاد به نقل از مردم محل می گوید که این دختر با تمام لباس ها و وسایل اش دفن شده است.
به گفتۀ این باشندۀ محل، ملابای به همراه خانم و پسرش سه ماه پیش فرار کردند و هم اکنون در ایران به سر می برند.» (3)
هرچند چنین جنایت ضد انسانی در کشور ما دارای یک پیشینه تاریخی می باشد که سوگمندانه تا کنون به نحوی از انحاء در این کشور قبیلوی ما ادامه دارد. باید افزود که خیلی از انواع خشونت ها و قتل های زنجیری قبل از این نیز در کشور صورت می گرفتند که بناء بر عقب مانی جامعه، نظام های فاسد و مستبد یا از انظام عامه و به خصوص از مطبوعات پنهان می گردیدند و یا اینکه با رشوت ستانی، مسأله خاموش می شدند.
اگر پدر و برادر این دختر قبل از این عمل ضد انسانی و ضد اسلامی از تفکر و عقلانیت کار می گرفتند، این بود که دختر را برای کسی که یک دیگر را دوست داشتند و با هم راضی بودند، با نکاح حلال و شرعی می دادند که دنیا را کمایی می کردند و هم صاحب آخرت می شدند. در باور من باید این پدر و برادر این دختر مقتول اعدام گردند تا در آینده برای دیگران عبرت باشد.
پس از تحولات جدید افغانستان گرچه در راستای امور زنان شاهد دست آوردهای زیادی در کشور می باشیم که قبل از آن موجود نبودند؛ ولی با آن هم تا هنوز معضلات عمده زنان به قوت خویش باقی مانده اند که ایجاب یک انقلاب مسالمت آمیز مادی، اجتماعی، معنوی، مدنی، قانونی، عملی و همه شمول را می کند.
معمولآ در مناسبات اجتماعی روزمره و مطبوعات، گزارش های نهایت دل خراش از خشونت های خانوادگی به سمع عموم می رسند که از یک طرف بیان از سنت های خرافاتی در جامعه می باشد و از طرف دیگر، عدم توجه نهادهای ذیربط را در زمینه به اثبات می رساند. به خصوص یکی از تداوم خشونت های خانوادگی، عدم کارآیی مؤثر دستگاه قضایی کشور ما می باشد که از اعمال مجرمین در این زمینه اغماض می نمایند.
اگر مردم ما طی این 12 سال آخر دارای یک دولت شایسته سالار و دموکراتیک می بود؛ شاید که با این کیفیت و کمیت شاهد خشونت ها و جنایات گسترده در حق زنان نمی بودیم. در وضعیت کنونی، بسا از نهادهای رسمی کنونی که مفسدین ادارای، ناقضین حقوق بشر و سایر جنایت کاران در قدرت محوری قرار دارند؛ یکی از عاملین نیرومند در عدم جلوگیری از خشونت های خانوادگی و قتل های زنجیری در زمینه می باشند.
در جریان این مدت، هزاران اعمال خشونت انگیر و کشتارها از جمله در حق زنان، دختران جوان و حتا کودکان صغیر از سوی مردان صورت گرفته اند که جناب رییس جمهور آقای حامد کرزی وعده اشد مجازات را مجرمین را داده است؛ ولی در عمل نه تنها خشونت علیه زنان کاهش نیافته، بل افزایش نیز یافته و خشونت گران، بیشتر جرأت یافته اند و مجرمین هم به جزای اعمال خویش عملآ و قانونآ محکوم نگردیده اند.
همان طوری که حکومت در مورد تطبیق قوانین نافذه ای کشور کاملآ ناموفق است؛ در مبارزه جدی علیه خشونت نیز ناکام می باشد و گراف خشونت علیه زنان بازهم گسترش می یابد.
تا زمانیکه خائنین ملی، قانون گریزان، جنایات کاران، طالبان نیکتایی پوش، مفسدین اداری، انسان کشان، تروریستان و... عوامل بیگانه در انحصار قدرت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور قرار داشته باشند؛ زمینه برای حضور شخصیت های خداپرست بی ریا، شایسته سالار، متعهد، میهن دوست، تقوادار، قانونمدار، خدمت گار و ... مردم سالار ملی وجود نخواهد داشت. پس، توجه و اقدام عملی از جمله در قسمت مبارزه رسالتمند، قانونی علیه خشونت به وجود نخواهد آمد.
پس، تغییرات بنیادی در نظام سیاسی، نهادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظایر این ها یک اصل عمده از جمله ریشه کن سازی تمام عوامل خشونت علیه زنان می باشد که این محصول مبارزات همه جانبه، مسالمت آمیز، طولانی، قانونی، مدنی و عقلانی آن هم به اراده و رهبر مردم کشور باشد.
تاریخ: 3 حمل 1392 خورشیدی برابر با 23 مارچ 2013 میلادی/ کابل
-------------------------------------------------------------------------------------------
منابع:
(1) – منبع: سایت آریایی «خشونت های خانوادگی در قبال زنان افغان فزاینده است» 21 مارچ 2013میلادی.
(2) - منبع: .... «یک دختر در بدخشان زنده به گور شد.» روزنامه ماندگار/ سال چهارم، شمارۀ 1022/ 28 حوت 1391/ 18 مارچ 2013 میلادی افغانستان.
(3) - منبع: .... «یک دختر در بدخشان زنده به گور شد.» روزنامه ماندگار/ سال چهارم، شمارۀ 1022/ 28 حوت 1391/ 18 مارچ 2013 میلادی افغانستان.