محمدعوض نبی زاده
انحصارگرائی قومی , دشمنی با وحدت ملی است
افغانستان با داشتن اقوام مختلف،که تنوع قومی به آن ویژهگی خاصی اتنیکیِ بخشیده است.امادرگذشتهها بنا بردیدگاههای تمامیت خواهانه ی خاندانی,قومی وایدیولوژیکی، حکومتها تلاش کردند که تکثرقومی رابا جعل تاریخ، دریک مفهوم کاذب قراردهند، ولی اکنون، تکثرقومی با فرهنگهای مختلف، درسطح جهان مورد قبول قرارگرفته است.از انجائیکه مفهوم ملیت و قومیت، اغلب درمشترکات خاصی رقم میخورد که افراد خود را دردرونِ آن تعریف کنند. همۀ ی کشورهای جهان، ازاقوامِ مختلف تشکیل شدهاند وهرگز تلاش صورت نمیگیرد که ،هویتهای قومی را ازانسانها بگیرند چون جهان کنونی ، جهانِ قومیتهاست.
زمانیکه طرح تذکره های برقی از طرف حکومت ساخته میشد، نهادهای مربوط باید این طرح را در اختیار مردم قرار میدادند تا نسبت به آن اظهارنظرمیکردندوپیش از فرستادن به چاپخانه، نمونهیی از آن در اختیار مجلس نماینده گان و یا رسانهها قرار میگرفت تا زمینۀ ی بحث دربارۀ آن به صورت شفاف به وجود میآمد! ولی چنین کاری را تیم حاکم انجام نداد ند که به صورت آشکار، بوی پنهانکاری و دسیسه از طرف حکومت به مشام میرسد و نسبت به صداقت حکومت در چاپ تذکره های برقی ، باید شک و تردید نمود. درطرح اولی تذکره های برقی درج کلیمه ی «افغان» ، ازسوی حکومت یکی از اشکال نژادپرستی وتمامیت خواهی قومی ، مشاهده میشد . درگذشتهها شاید به دلیل فضای بستۀ سیاسی، از صحبت کردن روی این مسایل توسط حکومتها جلوگیری صورت میگرفت ؛ ولی امروز ، نمیتوان شهروندان کشوررا مجبور کرد که چیزی نگویند و چیزی نشنوند.تیم حاکم ارگ نباید بهجای دیگران هم بیاندیشند و تصمیم بگیرند.
تیم حاکم میخواست در چاپ تذکره های برقی, مردم را در برابرِ عملی انجامشده قرار دهند اما زمانی که اعتراضها در مورد تذکره های قبلی شدت گرفت، آقای کرزی ومتخصصان ارگ ریاستجمهوری پس از هفتهها مشوره به این نتیجه رسیدند که برای رفع مشکل عدم درج قومیت در تذکره های برقی پس از تصویب از سوی برخی از وکلای معامله گر ووابسته به ارگ در مجلس نمایندهگان، به جای خود باقی بماند ولی متاسفانه هویت مذهبی افراد در تذکره ی برقی بخاطر تشدید اختلافات مذهبی در ان درج گردد .
اما بعد ازین فیصله ی ریاکارانه ی حکومت برخی از حلقات، به صورت آشکار شعارهای نژادپرستانه سردادند.وعلیه بخشی بزرگی از مردم افغانستان، نفرتپراکنی نمودند. که این حرکت، واکنشهایی را خلق کرده و اقوام رانده شده از قدرت را نیز واداشت تا علیه انحصارگرائی قومی تیم حاکم تظاهرات اعتراضی را در بسیاری از ولایات کشوربراه اندازند .برخی از حلقات برتری خواه تیم حاکم به تیوریهای نژادپرستانه و غیرانسانیای چون «تیوری برادر بزرگ» استناد میکنند از انجائیکه با ضد ارزش نمیتوان به جنگ ضد ارزشهای دیگر رفت اگر نفرت را با نفرت پاسخ داد، نفرت وتشدیدشکافهای قومی را درپی خواهندداشت. که این روش، غیراخلاقی حکومت برای بسیج اجتماعی اقوام کشورمفید نیست دامن زدن به نفرت قومی و نژادی غیر از این که تروریزم و بحران امنیتی کشور را تقویت کند، سود دیگری نخواهند داشت. در حال حاضر، هیچ ولایت و شهر افغانستان ، از تهدید ترور طالبان در امان نیست. از بدخشان تا هرات و پنچشیر و ننگرهار، همه در معرض تهدید حملات تروریستی قرار دارند. ترور طالبانی از همه مردم افغانستان، ازهر قوم و تبار قربانی میگیرد. طالبان وتروریزم به هیچچیز و هیچکس رحم ندارد. مردم افغانستان به افتراق اجتماعی نیاز نداشته بلکه به همبستگی اجتماعی نیاز دارد.
تیم حاکم ارگ میخواهد روند دیموکراسى وپروسه ی ملت سازى ، پلورایسم سیاسی وقومى را به خطر مواجه واساس وحدت ملى میان اقوام با هم برادر کشور را در آستانه نا بودى قرار دهد. درج هویت قومی درتذکره نفوس به شناخت بهتر اقوام کمک نموده و تطبیق پالیسی های مشارکت عادلانه را سهل تر می سازد. انکار مصرانه حکومت کنونی از درج قومیت شهروندان در متن تذکره الکترونیکی ، هیچ گونه توجیه قانونی ندارد؛ زیرا ماده چهارم قانون اساسی اقوام افغانستان را جزء لایتجزای ملت افغانستان دانسته است.بدون شک این امر نیزنمیتواند راه بیرونرفتِ معقولی برای چنین معضلی باشد، چون بایگانی کردنِ هویت قومی افراد ، زمینۀ تقلب، تغییر و تحریفِ هویتِ افراد را برای عدهیی همواره ضمانت خواهد کرد.
هویت مردم افغانستان را با تنوع فرهنگی و ملیتیِ آن باید به رسمیت شناخت و از سیاسی شدنِ آن جلوگیری کرد. زیرا تبدیل شدن این مساله به یک مسالۀ سیاسی، زمینۀ استفادهجویی و ایجاد تنش در جامعه را بهوجود خواهد آوردو انحصارگرائی قومی دشمنی با وحدت ملی درکشور بوده وبرکثرت گرائی قومی صدمه زده وباعث تشدید بحران در کشورخواهندگردید.
حذف هویت قومی از تذکره های الکترونی نوعی از هویت زدائی اقوام را درپی خواهد داشت. چنین برنامه طیِ یک انگیزه بسیاربیمارگونه ی قومی از سوی حلقه های خاص درنظرگرفته شده است. این حلقات و گروه ها بههدفِ تحقق برنامههای برتری جویانه خویش سعی میکند با انگشت گذاشتن بر مسایل حساس قومی و زبانی، میان اقوام افغانستان اختلاف ایجاد نمایند.
وحدت ملی واقعی درافغانستان نه ازطریق انکارهویت های قومی؛ بلکه از طریق شناخت کامل تنوع قومی و احترام به غنای اتنیکی و فرهنگی کشورتامین شده می تواند با حذف نام قوم درشناسنامه ها نمیتوان وحدت ملی را به میان آورد، وحدت ملی را باید درقلب ها تقویت کرد.ادامه ی انکار تنوع قومی وامتناع از ذکرهویت قومی شهروند ان درتذکره نفوس،برقی صرفأ تلاش برای ابدی کردن احکام مغرضانه گذشته وترس ازاعتراف به واقعیت های موجود کشور تلقی گردیده و به گسترش بی اعتمادی بیشتر میان مردم و دولت منجر خواهد شد.
باتوجه به حساسیت موضوع وشرایط موجود کشور باید جلو این تعرضات رابخاطرپاسداری از قانون اساسى گرفت واقوام کشوررا اعاده حیثیت نمودکه دراین صورت افغانستان بطرف وحدت ملى ، دیمو کراسی وترقى راه خودر بازخواهد کرد. تیم حاکم ارگ باید هرچه زودترمتعصبین افراطى وتبعیض گرا را ازخود رانده وافغانستان را بطرف وحدت ملى ، دیمو کراسی وترقى سوق دهد درغیر ان اگر تیم حاکم با این حلقات افراطى و تبعیض گراهمراهی نماید آنگاه افغانستان وارد بحر ان پایان نا پذیر دیگرخواهند شد . در حالیکه اخلاق، حقوق شهروندی، عقلانیت پاسخهای منطقی به قومگرایی و تنفر نژادی است.
- شانزدهم - ماه – جون – سال 2013