هراس افگنی و پیامد های آن در افغانستان
ميلاد سکندری
سال هاست که خشونت بر زنده گی شهروندان افغانستان سایه افگنده! مسایلی چون
انتحار، انفجار و پدیده هایی از این دست، اکنون دیگر با زنده گی افغانان گره
خورده است.
افغانستان از کشور هایی است که در رژیم طالبان،
مرکز هراس افگنی و تهدید برای کشور های جهان گفته شده بود.
با گذشت دوازده سال از حضور نیروهای خارجی در
این کشور، هنوز هم افغانان قربانیان اصلی هراس افگنی هستند و گروه هایی گونه
گون در این کشور، دست به فعالیت های خراب کارانه می زنند.
بر بنیاد آماری که از سوی ریاست عمومی امنیت ملی
ارایه شده است، از سال 1386 تا 1391 هجری خورشیدی، بیش از 700 حملۀ انتحاری در
سراسر افغانستان به راه افتاده است که از این میان تنها در سال 1390، 290 غیر
نظامی و 116 نظامی در چنین رویداد ها کشته شده اند.
تأثیر هراس افگنی بر اقتصاد :
فعالیت های اقتصادی در سراسر جهان، نیازمند
فضایی امن است.
تنش ها و به ویژه فعالیت های هراس افگنانه، این
همه را برهم می زند و به همین علت زمینه های رشد اقتصاد در کشور های پُرخشونت،
به گونۀ روز آفزون کاهش می یابد.
هر اس افگنی بر فعالیت های اقتصادی در یک کشور،
اثرات مستقیم و غیر مستقیم دارد. اثرات مستقیم هراس افگنی را می توان در زیان
های برخاسته از چنین رویداد ها و همچنان آسیب پذیری منابع بشری در این میان،
عنوان داشت.
اثرات غیر مستقیم را هم می شود در فرار تاجران
از کشور و کاهش سرمایه گزاری جست و جو کرد.
سید مسعود استاد اقتصاد در دانشگاه کابل می گوید
که در اقتصاد دو نوع امینت مورد بحث است؛ امنیت فزیکی و امنیت احساسی! امینت
فزیکی را می شود با تجهیزات نظامی تأمین کرد و امنیت احساسی را با وضع و تنفیذ
قوانین از سوی دولت.
وی می افزاید:
"متاسفانه در افغانستان هر دو نوع امنیت، برای
رشد فعالیت های اقتصادی و سرمایه گزاری ها وجود ندارد و تهدید تروریزم، امنیت
فزیکی و احساسی را مختل می سازد."
از سویی هم ویران شدن داشته های تاریخی و فرهنگی
در کشور های جنگ زده - در پهلوی دیگر مسایل - بر نابسامانی های اقتصادی می
افزاید.
مثلن بت های بامیان منبع خوب درآمد برای
افغانستان بود؛ اما با ویران شدن این داشتهء تاریخی از سوی طالبان، نه تنها در
عواید فرهنگی کشور کاهش بیشتر رونما گردید؛ بل باشنده گان بامیان، نیز بیشتر از
پیش دچار فقر و بیچاره گی شدند.
از سویی هم کاهش در بازدید جهانگردان از کشورهای
پُرتنش، یکی از دیگر زیان های برخاسته از هراس افگنی است؛ آن هم در افغانستانی
که در سال های اخیر، بارها گواه قتل و یا ربوده شدن حهان گردان بوده است.
اثرات روانی هراس افگنی:
بی گمان حمله های هراس افگنانه، بر روان و اذهان
مردم، اثرات منفی برجا می گذارد.
امروز در افغانستان فعالیت های رسانه های
تصویری، صوتی و چاپی، به گونۀ گسترده یی روبه رُشد نهاده است.
بازتاب رویدادی هراس افگنانه در بخشی از کشور از
سوی رسانه ها و آگاه شدن مردم در بخش های دیگر کشور از آن، به گونۀ غیر مستقیم،
روان همه را صدمه می زند.
چنانکه "انجمن بین المللی مطالعات استرس پس از
حادثه" می نویسد:
"حملات تروریستی مداوم، علایمی چون احساس وحشت،
اضطراب، افسرده گی و حتا بی حسی عاطفی یا فقدان احساسات را دربر دارد."
این نهاد می افزاید:
"احساس خشم، عصبانیت، سرزنش و گناه در میان
افراد متاثر از تروریزم، یک چیز عادی می باشد."
پیامد های سیاسی و اجتماعی:
پیوند خوردن هراس افگنی با نام یک کشور، آن کشور
را از رهگذر سیاسی و اجتماعی آسیب می رساند.
افغانستان از گذشته ها، "مرکز تروریزم و تهدید
بزرگ بر جهان" گفته شده است.
اما بعد از رویداد یازدهم سپتامبر و آغاز آنچه
که مبارزه با هراس افگنی گفته شد، انتظار می رفت که دیگر افغانستان از این
"لقب" رهایی یابد.
هرچند - با گذشت دوازده سال از آن زمان - هنوز
هم این نام به گونه یی، در کنار افغانستان جا گرفته است.
مقام های افغان بار ها گفته اند و مقام های
خارجی هم پذیرفته اند که هراس افگنان، در بیرون از مرز های افغانستان آموزش می
بینند، تجهیز می شوند و همان جا پناهگاه هایی امن هم دارند.
با این حال زمانی که یک شهروند افغانستان به
بیرون از کشورش سفر می کند، باید در هر فرودگاه، گواه برخورد متفاوت ماموران
امنیتی کشور های خارجی باشد؛ زیرا به باور جهان، اکنون نیز هراس افگنی با نام
افغانستان پیوند عمیق دارد!
در کنار این ها، هراس افگنی در افغانستان باعث
افزایش گستردۀ فساد اداری، کشت و قاچاق مواد مخدر، استفادۀ سوء از صلاحیت های
وظیفه یی، ناامنی ها و نابسامانی های داخلی با ده ها معضل دیگر شده و سال هاست
که حکومت و به ویژه مردم که قربانیان اصلی هراس افگنی هستند، بهایی گزاف را به
این خاطر می پردازند.