محمدعلی مهرزاد

 

پاکستان واسرائیل کانون تهدید وانفجار !

جنگهای اول ودوم جهانی برای نسل بشریت آزمون بزرگ ولی نهایت فاجعه بار وعاملین این جنگ ، بحیث جنایت کاران نسل کشی وآغاز گرآن همه مصیبت ها ، در اوراق تاریخ ثبت شده است ، جای داشت که این حوادث درسی باشددر تاریخ که آزآن آموخت تا پیامد های بعدی واثرات آن جنگها نتواند ارامش انسانها را در آینده بحیث تکرار تاریخ به هم نزند . ولی با هزار تاسف که سود سالاران ودکتاتوران در هر نظام سیاسی چه سرمایه داری ویا سیوسیالستی نام خود را بحیث جنایت کار ان قرن ثبت نمودند ودیگران بحیث میراث خواران استعمار کهن جامه ای نو برتن وبا شعار های فریبنده وسیاست های نیرنگ جامعه جهانی را درچنگال منافع شخصی خود به خطر مواجه ساخته وبه حیث افزار تهدید کشورهای جدید روی مصلحتهای سیاسی در منطقه جغرافیای مختلف ایجاد شدند وما امروز رنج پلان های استعمار کهن را به جان وپوست خود لمس می کنیم .

هستند کشورهای که راهای دوستی وپلهای ارتباطی را دربین انسانها وملت ها ایجاد واعمار می کنند ، مگربر عکس عده ای از کشورها وملت های که در تعصب مذهبی وتبارگرایی وبر تر جوی ناشی از احساس خود کم بینی وتحقیر که در طول تاریخ به حق شان صورت گرفته ، همه راهای دوستی وپلهای ارتباطی را ویران می کنند !ایجاد وحمایه این دوکشور، شعار حقوق بشر وصلح خواهی فاتحین جنگ های اول ودوم جهانی را به سوال مواجه ساخته وتداوم این حمایه وهمکاری به انان جفا ی است به انسان وانسانیت وخطای است نا بخشودنی !؟

ایجاد کشوری بنام پاکستان واسرائیل بدون شک دو منبع وآغاز گر تنش ها ومصیبتهای منطقوی در جهان شناخته شده است که هرکدام ازین کشورها با تا سف که از دو ادرس کاملاً متفاوت یعنی اسلام ویهودیت در پهنه گیتی  روی مصلحت های سیاسـی وبرای تا مین منافع انحصارگران وسود سالاران وبانک داران جهانی توسط شبکه های ( فراماسونی ) بوجود آورده شدند !

سوال اینجاست که داعیان حقوق بشر وسازمانهای با عرض وطول ظاهراً اجتماعی که سعادت وآرامش انسانهارا در پرتو صلح عنوان وسنگ دموکراسی وازادی بشریت را بر سینه می کوبند ، چه بدبختی ومصیبت های فاجعه بار که در تاریخ بشریت کم سابقه است ، نصیب این خاکیان بعمل آورده اند ، که نوع بشر از یاد وعملکرد این ستم بارگان مو بر اندام  انسانها ی با وجدان راست می شود ! این دو کانون تهدید وانفجار جنگهای غیر عادلانه راهمین اکنون، چه آتش پاره های خانمان سوزوویرانگررا بر حق ملت های مجاور این دو کشور ( پاکستان واسرائیل ) فرو ریخته اند ، وچه صحنه های هولناکی را در تا ریخ جنایت بشری نقش در ودیوار وکوه وبرزن کشورهای مجاور خود کردند ! واقعیت امر این است که این دو کشوردر طول تاریخ ایجاد خود تا اکنون بحیث مرکز خیزش شرارت ها وشیطنت ها ی چون  مزدوران استعمار در لباس مذهب چون پاکستان ، وتبار گرایی افراطی چون اسرائیل منطقه وجهان را از نعمات صلح وارامش دور نگهداشته است !؟

جالب وجای تعجب درین امر نهفته است که در ظاهر دو اندیشه کاملاً مغایر از هم دیگر ، اما با یک هدف معین وحساب شده بحیث افزار نا مشروع در تخریب وارزشهای مادی ومعنوی کشورهای مجاور خود دست بکار اند ! در حالیکه اندیشه ی صلح وآرامش  وباورهای راکه انسا نها به آن در طول قرن ها زیست باهمی ودر کنارهم بشکل مسالمت آمیز یک دیگر را پذیرفته وبه سعادت ومدنیت های مانده گار را از خود بیاد گار مانده اند ، ولی توسط همین دوکشور طور وحشیا نه وچپاولگرانه در معرض وتهاجم قرار گرفته ، فرهنگ اصیل وارزشهای دینی خودرا از دست داده اند .

شما خود شاهد صحنه های وحشت ناک کشورهای  تجاوز گر هستید که  به ان افتخار می کنند به حق مردم افغانستان ومردم فلسطین انجام نداده باشند ، البته این آمیزه ای از نفرت وخون را در بین  اعراب سا کن در قدس شریف وکشورهای مجاورآن چون مصر، سوریه ، لبنان ودریای اردن ،ومردم افغانستان هرروز سنگ فرش جاده های  این مناطق را به خون عربها وافغانان آزین می بندند ، که با نهایت بیداد  ورنج از کانون  خانواده شان  یعنی  قدس شریف طردومحروم شده اند ، اسناد ومدارک انکار نا پذیر شاهد  وگواه بد رفتاری وخیانت های این دوکشور در طول سالیان متمادی بوده است . 

یکی از روایات که به حق این دوکشورمورخین از خود بجا مانده اند اینست که هردو کشور درجعل کاری دست درازی داشته اند ، آوانیکه بر یتانیا در قاره هند وستان استیلا داشت کتابهای زیادی را که در بین  علمای مسلمان بنام ( اسرا ئیلیات) نامیده میشود جعل کردند وآن را از ادرس اسلام روانه دارالجماعه های مسلمانان در هند که زیر تسلط بریتا نیا بود ،کردند که هزینه آن توسط کشور استعماری برتانیا پرداخته میشد ،یکی ازین مکاتب را که در قرن بیستم وبیست ویکم عمومیت  دارد وباعث ایجاد دولت سعودیها و خاتمه دادن به خلافت عثمانی شده است بنام وهابیت یاد می شود که توسط محمد بن عبدالوهاب همکاری یهودیان مستقر در انگلیس  کمک وپایه گذاری  شده است . اسرائییلی ها اکثراً سعی دارند تا باورهای دینی  ساکنین قدس شریف را توسط  افراطیون مذهبی به نابودی بکشاند .

اسناد وشواهد که بعد از جدا شدن یک قسمت از هندوستان بنام مسلمانان وبخشی از افغانستان توسط انگلستان  وتشکیل دولتی بنام پاکستان نشان دهنده ی این حقیقت است که  این سیاست هرگز به این معنی نبود که انگلیس بحال مسلمانان دل سوختانده باشد تا هویت شان حفظ شود ، ولی همزمان ایجاد اسرائیل درسرزمین فلسطین وتشکیل پاکستان در جوار افغا نستان وهندوستان روی اهداف خاصی که همانا جلوگیری از اتحاد ووحدت مسلمانان ، واستفاده از منابع سرشار نفتی ومنابع معدنی زیر زمینی این کشورها بود ! فعالیت های بعدی این دو کشور در طی بیش از شصت سال نشان داد که ماهیت وتداوم حکومات نظامی ونزاع با همسایگان می تواند به حیث ثبوت ادعای ما باشد .

سپردن افغانستان وجریان جهاد را علیه شوروی سابق به پا کستان جزء ستراتیژی اسیایی امریکا بدانیم !،به عوض اینکه در راستایی ایجاد یک دولت با ثبات افغانستان را یاری میرساند ، بعد از شکست شوروی تقریباً دودهه افغانستان را به پا کستان  سپارید ، تا پاکستان بتواند  عمق استراتیژی خود وحامیان خودرا تا سرحد نابودی پیاده نماید !؟

مداخله پاکستان توسط طالبان این طرف وآن طرف ، ودست زدن به قتل وغارت وخون ریزیهای که در قاموس یورش گران تاریخ سابقه ندارد ، بلکه  این عمل  شان به اسلام وقران ارتباط نمی گیرد ، پاکستان آنرا جواز دانسته وبه این عمل خود تداوم بخشیده است

به نظر می رسد امریکا ومتحدین آن در جنگی موسوم به تروریسم در افغانستان زمینگیر شده اند ، ودر ین آواخر به این نتیجه رسیده است که از راه نظامی شکست طالبان در کوتا مدت بعید است ، واز طرف دیگر نمی خواهد بالای پاکستان فشار نظامی وارد کند ، واز جانب دیگر عده ای در امریکا چنین می اندیشند که( رهبری) را که ما به قدرت رساندیم ، در میان  جنگ داخلی رها کنیم خیلی از نظر هزینه واهداف گران تمام میشود ، بدون یک بدیل شفاف،  تمام  زحمات وسرمایه گذاری قبلی  ما نتیجه ای معکوس خواهد داد .!

کارشناسان نظامی به این عقیده رسیده اند که امریکا تا حال تاکتیک سنتی ضد شورش را تعقیب نموده است ، درتقویه وایجاد یک دولت مرکزی که ساحه تسلط آن بر تمام کشور  گسترش داشته باشد ، بخاطر تسخیر دل ودماغ مردم افغانستان کاری انجام نداده است چرا پر واضح است که جنگ های سی ساله سطح زنده گی مردم را بسیار پائین آورده است . اقتصاد کشور متکی به ادامه فروش تریاک وابسته شده است ، روابط میان امنیت واصلاحات که لازم وملزوم یک دیگر اند نا دیده گرفته شده است، اما چیزیکه به ان نیاز داریم تعین وشناخت اولویت های جامعه است، و سپس به صورت عاجل  اقدام به انجام آن هستیم، تلاشهای امداد گرانه ما باید منظم  مناسب به نیاز های مردم باشد وبیشتر به محلات رسانیده شود ، تا از پیش پرداخت مافیای مواد مخدر، دهقان کشور را نجات داده باشیم ، این یگانه متحد دولت افغانستان را با کمکهای مادی یاری رسانیم تا نقش مخالف را به نفع مخالفین بازی نکند ، این امر وقتی تحقق می یابد که از حرف به عمل بیا نجامد ، ودر غیر آن دشمن ازین خلاء تا اکنون به نفع خود استفاده نموده است .

بعد از اینهمه فراز وفرود درین اواخر امریکا اعلان می کند که ریشه مشکل امنیتی  افغانستان وهندوستان را در بازی های پاکستان وسرمایه گذاری  برسرتروریزم بحیث ابزار در راستای سیاست های منطقوی این کشور می بیند ، ستراتیژی سازان امریکا بعد از کشتن اسامه بن لادن برای بارک اوباما توصیه نموده اند که خطر پاکستان را جدی بگیرند .!

متحدین امریکا در افغانستان قبلاً به این نتیجه رسیده بودند که پاکستان لانه تروریستان القاعده وطالب بوده وسازمان استخبارات نظامی پاکستان  جهت ضربه زدن به امنیت ملی کشورهای افغا نستان وهند ، از هیچ کمک ویاری نسبت به سازمانهای مذکور دریغ نمی ورزد ، بازهم دیپلوماتان ومبلغین سیاسی پاکستان در سراسر جهان قویاً در تلاش اند تا  کشور شانرا در زمینه بی غرض وبی گناه جلوه دهند! در صورتیکه توسط طالبان یک تهدیدی سیاسی وعقیده وی نه تنها در کوتا مدت بلکه در دراز مدت علیه افغا نستان بحساب می ایند،  ولی امریکا  بنا به ملحوظات سیاسی واستراتیژی که درین منطقه دارد، بازهم ازپا کستان حمایت میکند!  با این همه مداخلات علنی در افغانستان، نمی خواهد فشار نظامی وارد کند ! در مقابل درین اواخر فرماندهان نظامی امریکا وقتاً فوقتاً اعلان می کنند که شکست طالبان از راه نظامی  ممکن نیست ! این به چه معنی است ؟چون طالبان جنگهای نا منظم وچریکی را براه انداخته ومی خواهند تجربه ویتنام را در مقابل امریکا پیاده کنند ، اما قبل از اینکه جنگ چریکی شکل نگیردواز تداوم آن چلوگیری شود ، وتجربه ویتنام برای امریکا تکرار تاریخ نباشد ! به این نتیجه رسیده است که افغانها را قانع سازد که تنها طالبان نیستند که این شیوه جنگ را به مشوره پاکستان براه انداخته اند ، بلکه گروهای دیگری که درین اواخر در لبا س مذهب در پاکستان در حال تشکل وسازماندهی است می تواند تهدیدی برای منطقه بلکه برای صلح جهانی تلقی شود .

کار شناسان سیاسی افغانستان ازین هراس دارند که نشود ازطریق شرکت طالبان در اداره دولت یکبار دیگر همان طوریکه بعد از شکست شوروی افغانستان وجریان جهاد را علیه شوروی به پاکستان سپرد ، ونخواست که در افغانستان  یک دولت  با ثبات ایجاد ویاری رساند ، فکر می کنند سپردن افغانستان تکرار تاریخ نباشد !؟چرا ازین نوع بازیهای سیاسی درین سرزمین زیاد بکار برده شده است ! واز طرف دیگر نگرانی زاید الوصفی که درین سالهای اخیر مردم ما دارند وکمتر به آن ترتیب اثر داده شده ، واظهار تاسف دارند خاموشی ، وحالت پسیف ونظارگری اکثریت نسبت تمام دپلوماتان افغانی در موارد قضایای است که در منطقه وجهان نسبت به افغانستان در حال تشکل وسازماندهی است عدم توجه باعث تشویش ونگرانی است !

حسا سیتها وقضایایکه در سرحدات جنوبی وغربی ایجادشده ایجاب می کند تا ازین فرصت های بی نظیر به همکاری دوستان ستراتیژیک اخرین میخ را بر تابوت اعمال این مداخله گران همسایه جنوبی وغربی بکوبیم، تا ارمانهای شهیدان راه ازادی این کشور رابرآورده سازیم ، چه در غیر آن هرگونه بی تفاوتی وعدم بازنگری دقیق در مورد امنیت ملی ، ودیپلوماسی فعال در مقابل سیاست های مکا رانه وددمنشانه سر دمداران  ا یران وپاکستان تا ابد برده ووابستگی را بدوش خواهیم کشید !؟

  

 

 


بالا
 
بازگشت