محمدعلی مهرزاد

 

ما تشنه آب ،  ایران تشنه خون !

سرانجام فعالیت های سیاست بازیهای فریب ونیرنگ ایران درقبال اوضاع افغانتسا ن از لابلای شبکه های استخباراتی سربرون کرد ودر دو چهره خودرا نشان داد،یک چهره سیاست درشعار ( اسلام مرزندارد ) وچهره دیگرآن ناسیو نا لیزم افراطی که از شعار( پان ایرانیست ) آب خوره دارد ، اغراض شوم سیاسی ومفکوره نا سیونالیزم وتعصبات افراطی که بشکل ووضع خزنده در افغانستان به اشکال گوناگون در وجود ضعیف النفسان داخلی در طول سالها در روابط همسا یگی ادامه داشته وفعلاً نو آموزان راه سیاست و متولیان دروغین داعیه که اسلام مرزندارد ، در امور داخلی کشورما مداخلات علنی براه انداخته است، تا ما در مقابل ادعا های بی پا یه نسبت به تجا وز واستفا ده غیر قا نونی از آب در یای هلمند ، وکشتار واعدامهای دسته جمعی هم وطنان ما که بنا به مجبوریت به د یار غیر مهاجرشدند با دادن حق السکوت روی این همه فعالیت خصما نه مردم ما نه تنها از د و لت مردان گذ شته وامروز حسا ب خواهند گرفت، بلکه جلوی تجا وزات مستند شمارا که به حق تما میت ارضی افغا نستان خصوصاً در ین سی سا ل که جنگ برما تحمیل شد در سرحدات غربی ما زمین های که به اثر تغیر مسیر دریای هلمند آن طرف دریا قرار گرفته است ، توسط د یوار که به اصطلاح جلوگیری از قا چاق مواد مخدر از طرف شما اعمارشده کاملاً یک تجاوزبه تما میت ارضی افغانستان است .!

انچه تا اکنون دولت مردان بنا به سازشها ودر ظاهر بنام حسن همجواری کمتربه آن توجه داشته اند آب دریای هلمند است، ولی انچه مردم ما واندیشمندان ملی چه در گذشته وهم اکنون جنبشهای ملی در حال شکل گیری است تا از سرمایه ملی خود دفاع مشروع کند ،چرا نیازمندی امروز وفردای مردم افغانستان حکم می کند که آب چون ما یه زند گیست لذا نمیتوان از آن گذشت ولو که این گذشتن ، زنده گی دیگران را مایه بخشد .!

دریای هلمند فرزند اسمان این سرزمین است ، این دریا در کهساران افغانستان بدنیا آمده ودر خاک آن چشم از جهان می پوشد . در پرتگاه خود گاهی به خاک ( دولت همسا یه  نزدیک می شود که در بعضی نقاط خط سرحدی آب درآن می دود ) .

نسل امروز افغانستان باید خودرا به تاریخ وجغرافیای طبعی وسیاسی کشوراشنا بسازد که از کجا امده وبه کجا می رود ، ودارای کدام حدود وثغور قرار داشته ودرین سا  لها چه تحولات در سرحدات کشور بوجود امده است ، تا ازتمامیت ارضی ومنافع ملی خود دفاع کند ، چه نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان ملتها به لحظه ای از بحران غیر قابل تحمل رسیده اند ، نژاد بشر رابط با طبیعت بشری از دست داده است ، بصیرت واخلاق وروابط بین الدول وحسن هم جواری به انحطا ط گراییده است ، جای دارد تا دیر نه شده مردم افغانستان در روابط خود با همسایگان نها یت درایت وهوشیاری خودرابکار برند ، این یک واقعیت محض است که سیاست مداران ایران با خدعه ونیرنگ نه با زیرکی وکاردانی کوشش دارند تا نبض جریانات سیاسی را در منطقه به ارتباط مسا یل افغانستان کاملاً در اختیار خود داشته باشند، وحضور فزیکی ایا لا ت متحده ونا تو را به چالش  بکشاند ، تا خود انچه در طول روابط کشت کرده، دست آوردی داشته باشد ، ولی ما یقین وباورمند هستیم که بار کج به منزل نمی رسد ، طوریکه در افغانستان نظر به شواهد انکار نا پذیر، ایران در کشورما حنظل کشت کرد امید واریم زقوم بدرود .!

ولی انچه به مردم وخصوصاً اندیشمندان متعهد به ارزشهای اسلامی وملی ما تعلق می گیرد، اینست تا ریشه اختلافاتی که در بین ایران وافغانستان است به سطح واهمیت خط دیورند است ؟، به امید حل موضوع خط دیورند! دولت مردان گذشته وامروز استدلال می کردند وهم اکنون این حرف را دایماً به خورد مردم ما می دهند که گویا ما نباید در سرحدات غربی تشنج بوجود بیاوریم !؟ این تبلیغ ضد ملی موجب شده تا  استفا ده ازآب های داخلی، وزمینهای که به اثر تغیرمسیر دریای هلمند آن طرف قرار گرفته اند، مردم ما محروم و موضوع شامل مرور زمان شود، وروزی ادعای نا حق براه به اندازد وبه حیث عمل انجام شده نشود، مردم شریف افغانستان ما به آن کمتر ارزش قایل شوند !! .

ایران زمانی برای به جریان انداختن ادعای ناحق روی آب دریای هلمند اقدام کرد که حکومت آن وقت رو به زوال ، شورای که مدت کارشان آخرین نفسهارا می کشید ، وکا بینه ای که خود حضوری فزیکی  در مسایل ملی نداشت ، چگونه می توان برای شان حق فیصله وبحث روی مسا یل را قایل بود ؟ خصوصاً موضوع چون آب دریای هلمند با ایران ، این بازی شیطانی را شیطانهای بزرگ وکوچک براه انداختند .

معامله گریهای همیشه روی دریای هلمند در فضای پوشیده وابهام آمیز از دید مردم ما دور نگهداشته شده است، یک موضوع که اصلاً وجود نداشته برای نسل بعدی بحیث یک معضل ملی بوجود آوردند .در حا لیکه یک موضوع داخلی وسرمایه ملی مارا که هیچ کشوری با ما در باره آن حق اعتراض نداشته وندارد ، از کیسه خلیفه بخشیدن بنام حسن نیت بخشیدن ، اخر با خود این د ولت مردان ما ویا ایران اینطور تصور کرده است که آخر آب هلمند مگر شامپوی فرانسوی ویا روغن نباتی ایرانی ویا برنج دیره د ونی  است ،که آنرا به این ساده گی به همسایه بخشش بدهیم .!!؟

سیاست مداران ما در معادلات روابط خود نه تنها با کشورهای همسایه ، بلکه با دو قدرت بزرگ نتوانستند اصل بی طرفی وعدم انسلاک را بشکل واقعی که از منافع ملی ما نماینده گی کند در عمل نا موفق بودند ، وابستگان که به نظام سیاسی شرق وغرب در داخل کشور بدون تعلق وارتباط اجتماعی با مردم خود عمل کردند ومصیبت های جبران نا پذیر را مرتکب شدند ، روابط سیاسی ما که به اندازه یک کلکین با شوروی ادامه داشت، بالاخره از خوشبا وری ونا عاقبت اندیشی گروهای دمدمی مزاج ونا اگاه از وضع وشرایط حاکم آن روز، دروازه شد وبه تعقیب آن فاجعه قرن در وطن ما افریده شد.!!

بعد از این همه روابط باشوروی با لا خره به امریکا مراجعه شد ودر سال 1970 میلادی امریکا برای تحکیم روابط مجدد سه شرط را از جمله  عنوان کرد ، ویکبار دیگر مسایل ملی  افغا نستان در معرض معامله گری قرار گرفت، این شرط ها به نفع دو کشور دست نشا نده ومتحد طبعی امریکا وانگلیس مطالبه شد وتا اکنون به حیث معضله ملی نزد مردم ما وجود دارد!؟ :

1- امضای معاهده آب دریای هلمند با ایران .!

2- اختتام قضیه پشتو نستان  وتصدیق خط د یورند .!

3- قطع مناسبات اقتصادی و نظامی  با اتحاد شوروی .!

عکس العمل ایران، در تغیر نظام شاهی به جمهوریت در افغانستان به دولت ایران نهایت گران تمام شد ، چرا یک طرف ایران نگران نزد یک شدن شوروی به خلیج فارس وبهر هند بود، از طرف دیگر ایران درک کرده بود که جنبش ملی در افغانستان با ایجاد اولین نظام جمهوری ودر راس آن شخصیت ملی چون شهید سردار محمد داوود خان که ضد عملی ساختن سه شرط امریکا بود، زنگ خطری بود برای ایران وپاکستان.!

 این تحول شاه ایران را کاملاً در یک عمل انجا م شده قرار داد ، از طرف دیگر این تغیر نظام در افغانسان نه تنها موجب به تعویق انداختن قرار داد آب هلمند شد، بلکه اعمار بند کمال خا ن روی دریای هلمند تا هشتاد فیصد کار آن پیش رفته بود، ایران کوچکترین عکس العمل نتوانست از خود نشان بدهد در صورتیکه تا هنوز اسناد دربین دوکشور تبادله نه شده بود ،به یک تعبیر دلایل این کودتا را که در سرطان سال 1352 صورت گرفت جلوگیری از برسمیت شناختن این معاهده بود .بعد از عدم برسمیت شناختن معاهده هلمند تخلفات ایران چنان گسترده شد که حد اعظمی استفاده از آب های داخلی ما بعمل آورد ،البته درین جریان نظام های سازش گر منافع علیای کشور را همیشه قربان حسن نیت بنام همسایه داری کرده اند ،در صورتیکه علناً بی اعتنایی همسایگان را در تجاوز به تما میت ارضی واستفاده غیر قا نونی از آبهای داخلی ما تا اکنون ادامه دارد ؟

یکی از تخلفات صریح ایران بقول داکتر محمد طبیب ( بقای) رئیس آبیاری وانجینر وزارت زراعت ما که درسال 1347 شخصاً از جریان کاربند ( جروکی ) که به شهر زرنج مرکز ولایت نیمروز واراضی اطراف آن دیدن کرده بود ونتیجه بازدید خودرا از تجاوز وتخلف چنین تذکر داده است :

سربند نهربنام(( گلمیر )) در خاک ایران توجهم را جلب کرد ، به شکلی که ایرانی ها دهنه نهر را 500 متر بطرف شمال تغیر داده وعرض دهنه را که قبلاً 5 متر بود به اندازه 10 الی 15 متر عریض حفر کرده وقرار اطلاع دهنه مذکوررا پخته کاری کرده اند ،که نتیجه آن کمبود آب به شهر زرنج منجرشد .

از مجموع راپورهای چندین ساله در سال 1363 شمسی به شکل موثق وغیر قا بل انکار از اعمال غیر قا نونی وتخطی صریح که از آب هلمند ایران انجام داده است ذیلاً قابل یاد آوریست :

1-احداث نهر جدید گلمیر در موقعیت غرب نادعلی ودر جنوب نهر گلمیر سابق در مقابل تهانه منشی .

2- احداث نهر جدید در نزدیک کهک وانشعاب رود سیستان از هلمند به استفا مت چاه نیمه .

3-حفر نهر جدید دیگر در کنار شمالی ریگ پریان .

4- حفر چها رکانال در ساحه واقع در میان بند کمال خان وبند ( لخشک) .

5- وسعت دادن دهنه نهر گلمیر وپیوست گردانیدن آن به رود هلمند .

6- استفاده از رود متروکه پریان که از دهها سال به این طرف مسدود وبلا استفاده بوده وپیوست گردانیدن آن به رود مشترک .

7- تصرف قسمتهای از خاک افغانستان چون ساحه نهر سابقه سیخسر ، ساحه ( لخشک) ، ریگ پریان وبرخی از ساحات دیگر واقع در جناح چپ دریا .

لازم به تذکر است که این مناطق در اثر لغزش رود هلمند بطرف راست در انسوی رود جانب ایران رفته وایران به زارعین ومالکین این زمینها اجازه استفاده از آن را نمی دهد، وعملاً این زمین هارا به خاک خود ضمیمه ساخته است ، چون بنا به شرایط فزیکی ودیگر عوامل طبعی وعدم توجه نظامهای گذشته وحتی امروز واحتمال تغیر مسیر بستر رود هلمند بطرف افغانستان متصوراست ، امکان دارد اراضی بیشتر افغانستان ازین طریق به جانب ایران قرار گرفته وبه تصرف آنان در آید ، وزمین های که سالها در آن طرف مورد کشت وزارعین ما قرارداشت درین اواخر کاملاً مانع زراعت دهقانا ن  ما شده در تحت تصرف خود قرار داده است .!

8- ریزش مقدار زیاد آب بطرف ایران از طریق حفر ( چاه نیمه) موجب گردیده که بند کهک ( که دررود سیستان موقعیت دارد ) بشکل سد آبگردان نهر مذکور در آید وبه این ترتیب آبهای سیلابی به سمت رود مشترک جریان می یا بد که بستر کوچک رود نادعلی به بستر یک رود بزرگ مبدل گردید ه وصدها هکتار زمین  زراعتی منطقه چخانسور در خطر سیلاب قرار گرفته است .

9- سرازیر شدن آب در نهر بزرگ چاه نیمه ها که از طرف ایران بشکل مصنوعی وطبعی وجود دارد ، سطح شن ولای در بستررودسیستان وبند کهک بیشتر خواهد ساخت که در نتیجه سطح بستر رود مشترک را بلند میسازد وباعث قطع کشش جریان آب در رود مذکور میگردد ، معنی این کار همین اکنون مانع آب به شهر زرنج گردیده است .!

10- علاوتاً استفا ده از کانال واقع در روستای ( شیردل ) ایران ، کانا ل( ذهک) ، کانال گلمیر ( واقع درشمال تهانه منشی ) کانال گلمیر جدید وبند کهک ، طرف ایران از ده کانال جد ید که درین آواخر حفر کرده اند ، استفاده می نماید .

11- مزید بر آنچه که در فوق گفته شد ، ایرانی ها در سالهای اخیر بالای دریای هلمند 12 واتر پمپ 16 انچ ، 2 واتر پمپ 13، انچ و36 واتر پمپ 8انچ نصب نموده وبه این وسیله نیز از آب هیرمند استفاده  می نماید .

 بنا بر عوامل فوق که ناشی از اقدامات جانب ایرانی میباشد سطح ابهای  سیلابی در نواحی ولسوالی (کنگ ) ولایت نیمروز بلند رفته واین ولسوالی را کاملا زیر آب می گیرد ! در رابطه به مشکلات فوق جانب افغانی  مذاکرات متعدد وتشریفاتی بدون آن که ایران به آن اعتنا کند در مقاطع مختلف با جانب ایران داشته است ، ولی با توجه به پراکنده گی های ناشی از کودتای 7 ثور وتجاوز شورویها به افغانستان ایرانیها  به خواست افغانها توجهی نکرده اند .

تعجب است که کارشناسان بادرد وملی افغانستان بارها به دولت های برسر اقتدار خاطرنشان ساخته اند که نباید بیش ازین انتظار داشت که ایران در شرایط فعلی از اقدامات  خلاف وتجا وز به منا بع آبهای داخلی ما در ولایت نیمروز دست بردار نیست ، بناءً لازم است تا افغانستان در اسرع وقت دست به اعمار تا سیسات، بخصوص به اعمار بند کمال خان روی دریای هلمند بزند که مانع خودسری ها وتجا وز به منافع ملی ما از طرف ایران گردد.!! چرا در شرایط فعلی زمانیکه نیاز به آب است قسمت عظیم اب هلمند  را ایران می گیرد وبه دها قین افغانستان درین منطقه آب باقی نمی ماند،اما فصل سیلاب بخش عظیم سیلاب به جانب  افغانستان سرازیر گردیده وخرابی های فراوان  ببار می آورد .

مشکل دیگری که افغانستان درین منطقه با ایران دارد ، مشکل سرحدی است ، همان گونه که اشاره شد در اثر تغیر مسیر رود هلمند  بطرف خا ک افغانستان ، بخشهای از خاک افغانستان  بطرف چپ رود قرار گرفته که ایران آن را تصرف کرده است ، صاحبان زمینهای این منطقه از سالها قبل به دولت افغانستان مراجعه وبا ارایه قباله زمین های خویش شده اند ، وحتی چندین بار بین مرز بانان ایران زد وخورد مسلحانه نیز صورت گرفته بود . اما بی سروسامانی های بیش از دو دهه در افغانستان  مانع رسیدن به راه حل درین مورد بین دو کشور شد ، اکنون خط سرحدی میان دو کشور درین منطقه  بعلت تخریب پلرها ( نشان های سرحدی )نا مشخص است . اگرتوافقی جانبین ، نشا نهای سرحدی مجدداً در محل اصلی خود نصب نشوند ، شاید در بعضی از مناطق رود هلمند مرز مشترک بین دو کشور قرار گیرد، که در آن صورت پلان شوم ایران نسبت به تمامیت ارضی ما موجب مشکلات بعدی را بوجود بیا ورد .!

ناگفته پیداست که قبل از کودتای 7ثوریعنی در دوره برقراری جمهوریت اول در افغانستان، ایران هرگز توان این را نداشت تا از نگاه سیاسی واقتصادی  بالای  جانب افغانی زورگوی ویا به فکر تجا وز واستفاده غیر قانونی از آب هلمند را د رسر به پروراند ، کشورما بالخصوص در زمان شهید سردار محمد داوود خان ، نبض حالات سیاسی میان دوکشوررا قسماً در دست داشت ، بدون شک ایران تلاش داشت که در هر مورد با طرف افغانی از احتیاط کار بگیرد، وبه اصطلاح ( آب اش را پف کرده بخورد ) چنانچه در دوره ریاست جمهوری شهید محمد داوود خان وقتی به اعمار بند کمال خان روی دریای هلمند شروع کرد، دولت ایران با اینکه می دانست که اجرای این طرح مانع سوء استفاده از آب هلمندمی شود، وآبی کمتری به منطقه میان کنگی ایران میرسد ، با ان هم در مقابل تصمیم ملی دولت افغانستان صدایش را در نیاورد ، ولی با تاسف و تاثر با وقوع  کودتای ثور اجرای طرح  بند کمال خان که هشتاد فیصد کارش پیش رفته بود ناتمام ماند، وارزوهای این ملت بر آورده نه شد !.

اما وقتی ، چندی قبل دولت افغانستان بعد از سه دهه انتظارورنج خارج از تصور مردم رنجدیده مردم نیمروز، خواست تا طرح بند کمال خان را مجدداً روی دریای هلمند تطبیق کند ، دولت ایران نه تنها اخطاروسبوتاژ وتبلیغات براه انداخت تا مانع این طرح شود ، بلکه سازمان استخباراتی ، تبلیغاتی در پوشش دیپلماسی خدعه ونیرنگ مطابق یک پلان قبلاً تهیه دیده شده در جهت تغیر اذهان عامه در جهان وخصوصاً ذهنیت اعضای ملل متحد را در قسمت آبهای داخلی ما مغشوش ساخته است ، با درد ودریغ که در مقابل این همه فعالیت های ایران دیپلماسی ما فاقد آن تحرک وکارایی  خاموش ، وحالت پسیف ونظاره گر است !

هرگونه تعلل وعدم بازنگری دقیق وبنیادی در امر امنیت ملی، تبلیغاتی ودپلماسی وبخصوص عدم اجرای سیاست قاطع ، محکم وباا لمثل در مقابل سیاست خدعه ونیرنگ سر دمداران ایران،که علیه وطن باستانی و خصوصاً درقسمت اعاده آب دریای هلمندبراه انداخته است به سرزمین آبای شان باز نگردانند ، ومردم حق شناس وریاضت کش وبی پناه ما را ازوابستگی و چنگال ادم کشان قرن 21 نجات ندهند ، در آینده نزد نسل امروز وفردا مسئول وجوابگو خواهند بود .!؟

  

 

 


بالا
 
بازگشت