محمدعلی مهرزاد
حادثه 11سیپتامبر2001 ، آتش فشان خاموش نشدنی!
با اعتقادبه روند تحولات ودگر گونی که در سطح جهان در گذشته بوقوع پیوسته، پیامد ونتایج آن چه مثبت وچه منفی امروز تاثیرات آن چون کابوسی بر وجدان اکثریت مردم جهان، خصوصاً کشورهای به اصطلاح جهان سوم پدیده ای تازه تاریخ درد ناک وغم انگیز یست که بر حیات مردم این کشورها مانند سایه شوم سنگینی می کند !.
صاحب نظران امور سیاسی وجنگی چنین عقیده دارند که (( جنگ ادامه سیاست با وسایل دیگر است )) ! مطابق این تعریف وبر داشت ، جرقه ای که بعد از 11سیپتامبر 2001 در امریکا بوقوع پیوست با درنطر داشت شرایط نا مساعد موجود ، می تواند جنگهای غیر از آنچه که تصور آن می رفت ، چون اتش فشان کشورهای اسیای جنوبغربی وخاور میانه وحتی شمال افریقا را در کام خود فرو کشا ند ، مصداق برای جنگهای دیگر را به عنوان ادامه سیاست با وسا یل دیگر پی ریزی کند، واین روند را جهان سرمایه داری بکمک بانکداران یهود در راس آن صهونیستها تا بی نهایت تداوم می بخشند ،ولی درین میان آنچه مورد نگرانیست تداوم این جنگها دولت های ملی را در کام خود چون نهنگ می بلعد .اما چیزیکه مورد توجه است اینست ،شرایط ناگوار واختناق آورکه کشورهای شمال افریقا وخاور میانه بعدازاستقلال خود بر مردم خود روا داشته اند ، موجبات نارضایتی وسرانجام سقوط انهارا پی دیگری مساعد ساخت ،اگر قرارباشد که یک دولت قدرت مند ویا گروهی از کشورها بدون خواست مردم آن کشورها بشکل تجاوزکارانه سیستم ویا نظام خلاف منافع مردم این کشورها تسلط خودرا به تنهای ویا گروهی به بهانه(( جهانی شدن )) به شکل خدعه ونیرنگ تحمیل ،وبه عنوان براه ا نداختن جنگهای (( نا محدودومنطقوی)) عنوان کنند، وزیر پوشش دیموکراسی بر منا بع ملی این کشورها دست یا بند ، عملی غیر عقلانی وکاملاً به سر نوشت همین کشورها ی که فعلاً در آتش کینه ونفرت علیه نظامهای استبدادی خود به پا خاسته اند گرفتار نشوند ! از طرف دیگر بعضی از کارشناسان سیاسی چنین عقیده دارند که اصلاً تصور جنگ به عنوان راهکار حکومت بر جهان در دنیا ی امروز این واقعیت را بر جسته می سازد که بشریت خودرا به لبه ی پرتگاه از وضعیت خود محوری وسود سالاری وتک روی نزدیک ساخته است .!
سرانجام فعالیتهای دیپلماسی تهاجمی غرب از لابلای شبکه های استخباراتی سر برون کرد، وقرن 21 را با نا بودی جنبه های انسا نی، جامعه بشری را نه تنها به چالش کشا نیده است ، بلکه با حوادث اخیروافشای عملیات استخباراتی که در پلان واسترا تیژی( خاور میانه بزرگ) از آن نام گرفته میشود ، تسلط بنا منازعه خودرا چون تار عنکبوت به هرطرف گسترش داده است !
برای رسیدن به این اهداف یعنی تسلط بر جهان، نطام سرمایه داری غرب در قدم اول جنبه های ارزشی جوامع به اصطلاح خودشا ن (جهان سوم)را فاقد ارزش ساخته وپیامد این پالیسی منجر به کشتار دسته جمعی ، وبرده سازی از راه اهرم اقتصادی است ، روش سنگدلانه وبی رحمانه ای که در هرگوشه وکنار این گیتی براه افتیده است ، بدون در نظر داشت ارزشهای دینی واخلاقی ودر نهایت شکستن مرزهای ملی گرانه ووطن خواهی مردمان جهان سوم را در نوردیده است ! اندیشه پردازان بریتانیا به مشوره بانک داران صهونیزم چنین می پندارند که مشکل اقتصادی جامعه باید از راه براه انداختن جنگها تا مین شود ، چه نه تنها بانک داران یهود به این نظر اند ، بلکه انگلیسها جنگ را یک امر طبعی می پندارند ، انچه دیپلماسی را در سطح منطقه وجهان بی اثر وغیر معیاری ساخته است، همین شبکه های استخباراتی است که ما ورای منا فع ملی خود حریم حاکمیت وتمامیت کشورهای دیگر رابه خطر مواجه ساخته اند ! .
ایجاد جامعه ملل ،بالا خره توسعه آن به سا زمان ملل متحد ، دیپلما سی نیرنگ شکل گرفت ، نه تنها تا اکنون مانع جنگها غیر عادلانه نه شده است ، بلکه در سینه تاریخ وپهنه ی گیتی عا مل اصلی براه انداختن جنگها تباه کن وخا نما نسوز ثبت تاریخ است ، اکنون که کشورهای جهان سوم به ماهیت د یپلما سی نیرنگ پی برده اندکه از کمترین صداقت بهره مند است ، وادامه این جنگها جامعه ی بشری را به ستوح اورده است ! از طرف دیگر بحرانات اقتصادی چون جرقه های آتش به شکل پنهان و اشکار تفاوت در بین غنی وفقیر را زیا د ساخته است کمپنی های آدم خوار توانسته اند مهار کلیه منابع انرژی ونیرو را در دست بگیرد ، برای ادامه این اهداف خود در قدم اول توسط رسانهای همه گانی افکا ر وذهنیت ها را زریعه آموزش وپرورش به سوی منا فع خود جهت می دهند ، وهدف بعدی این سود سالاران همانا مصروف ساختن مردم این کشورهای عقب مانده به موضوعات بی اهمیت ودور نگهداشتن شان از مسایل ملی ، حیاتی وسرنوشت ساز است .
اندیش مندان کمونیست وسرمایه داری در یک نقطه باهم کاملاً توافق دارند که کلید اصلی همه کوشش های انسانها در روی زمین ، نیرو ویا ( عوامل اقتصادی ) در جهان است ، این اندیشه تا کید یست بر منبع اصلی جنگ ها ی اقتصادی ، چه با نکداران انحصار گر یگا نه راه برای بدست گیری ومهار مردم ، نگاه داشتن شان در مو قعیتی بدون نظم ومبهم ودر همان حال رها کردن کشورها در ورطه ای بی نظمی وبی ساما نی ومصروف ساختن شان به مسا یل خیلی ساده وجزئی ، برای رسیدن به هدف خود کشورهای استعماری اول پد ید اوردن مشکلات وسپس پیشنهاد کردن راه حل مطا بق منافع استعماری خود شان است ، امروز وضع حا کم به کشورما بهترین نمونه تطبیق پلانهای قبلاً تهیه شده است !
حالا که گروهای فشار در شبکهای ما فیا یی سا زما ندهی شده وجهان را به تشنج کشا نده است ، این شبکه های فراما سونی در سطوح ومواقف مختلف کشورها جا یبجا شده است وایجاد جنگهای منطقوی یکی از ابتکارات با نکداران صهونیست ها است ! خطر از انجا شروع شده است که چرخ اقتصادی ورسا نهای معتبر خبری جهان، سرما یه داران وبا نکداران یهودی در اکثر کشورها پر قدرت بدست دارند وتوسط د یپلما سی نیرنگ بدون اعلان جنگ جوانان کشور های پر قدرت را به جبها ت جنگ می فرستند، یکی از صاحب نظران امریکا عقیده دارد که امریکا تا اکنون بحیث مجری دستورات اجرایی خارج از صلاحیت قانون اساسی امریکا توسط بانکداران یهودی وگروه ما جراجوی صهونیزم بین المللی عمل می نما ید ،واکثر عملیا ت جنگی به نفع اسرائیل صورت گرفته است ، این آمر موجب شده است تا سیاست خارجی امریکا در جهان ومنطقه مورد نفرت قرار بگیرد .
سازمان ملل متحد به نوای ضعیف یک نی می ماند که نمی تواند از بروز جنگ بوسیله هیچ یک از پنج کشور بزرگ جلو گیری به عمل آورد ، قطعنامه های صادره واز جمله قطعنامهای که پیوند آن با اعضای شورای امنیت باشد ، فاقد نفوذ واعتبار است ، سازمان ملل متحد یک نهادیست بی حرکت وانگل وار وبی ریشه است که میز بان خودرا می دوشد !!
در هر حال عملیات پنهان بصورت منفی ، علیه یک کشور خارجی یا گروه مخالف در درون مرزها ، بکار برده می شود . به طور مثال موضوع سرنگونی شاه ایران را کمتر کسی است که نداند در پس سرنگونی شاه ایران قدرت های مطرح آن وقت در ایران نقش اساسی بازی کرده است .
تا زمانیکه ما مردم جهان سومی ها صاحب اصلی حا کمیت ملی، به نقش بانکها بین المللی که در بروز جنگها وتغذیه مالی طرف های در گیر اگاهی نیابیم وازغفلت غرب زده گی وشرق زده گی بیدار نشویم ، بدون شک جنگها شکل واقعی خودرا ، آن طوریکه در سینه تاریخ نقش بسته اند خواهند یافت ، چه در غیر آن تا آن زما ن جنگ به صورت ابزار بهره دهی وافزایش در آمد بانکی واز میان برداشتن جمعیت های نا خواسته به اصطلاح غربیان در دست با نکداران بین المللی با قی خواهد ماند .
دیپلماسی تهاجمی که همان ادامه جنگ اعلان نا شده است، ما را بیاد فاجعه یوگوسلاوی می اندازد که با اهداف بسیار بزرگ وقبلاً سازمان یافته سیاست نیرنگ وفریب افریده شد ، رفتار بی رحمانه صربها ، تصویر هولناک وهشداریست برای ملتهای جهان سومیها که از ملیتهای مختلف تشکیل شده اند ، بنام ازادی سیاسی وحق تعین سرنوشت ملیتهارا در خون کشانید ند ، انچه به حق ملت مظلوم مسلمان بوسنی روا داشتند لکه ننگ وسیا ی است که در تاریخ جنا یت بشری رخ داده است !! تاریخ شاهد وگویاست که رئیس جمهور سا بق امریکا اقای کلینتون وعده ای مسلح سا ختن مسلما نان بوسنی را داده بود ، ولی قبل ازاینکه به این وعده ای خود وفا کند مجلس لردهای انگلیس به اشاره صهونیزم اسراییل این طرح را مورد نکو هش شدید قرار دادند ،! در ظاهر هدف خودرا بریتانیا واسراییل چنین توجیه کردندکه این اقدام سطح آشوب را افزایش می دهد وامکان صلح را که ما در پی به ثمر رسا نیدن آن هستیم از میان خواهد برد !؟ البته این صلح که منبع ومنشه آن از روی سیاست بازیهای فریب ونیرنگ گارگردانی شده باشد ، هزینه آن به قیمت جان ملیون ها انسان این کشورها تمام خواهد شد !
در طول 12سال حضور ایا لات متحده امریکا در افغانستان هنوز که هنوز است به خواست افغانستان نسبت به تجهیز وتسلیح قوای مسلح وتشکیل اردوی که جوابگوی دفاع مشروع از تمامیت ارضی باشد پاسخ نداده، ونه هم علایم ونشا نهای در عمل دیده می شود تا به این خواست چه نوع عملکرد ازخود نشان خواهد داد ! در موضوع تجهیزات نظامی بوسنی امریکا از اسرائیل مشوره خواست دیده شود که در باره افغانستان در قدم اول از پاکستان وبعضاً از متحد طبعی خود ایران اجازه خواهد گرفت ؟ شرایط را طوری بر کشورما ساختند که اکنون افکار همه مردم ما را بسوی تجهیزات نظامی کشا نیده اند وکارشناسا ن سیاسی ونظامی ما حل مشکل را درین امر می دانند ، در صورت که بحران اقتصادی، بی کاری وفساد اداری تار وپود این جا معه را بسوی نا بودی کشانیده است ، کشورهای دوست درین 12 سال در حیات اقتصادی وکاهش بیکاری که منبع تمام نا بسا مانیهاست هرگز توجه صورت نمی گرد ؟ تا زما نیکه عملاً شرایط اقتصادی مردم تغیر نکند ، تجهیز اردو سوال دومی است که باید روی آن صحبت شود .!
در حالیکه تاریخ شاهد وگو اه است که اولین تماس رسمی دیپلماتیک افغا نها با امریکا در جولای 1922 میلادی توسط محمد ولی خان دروازی طی سفرش به امریکا بر قرار شد ، ولی بنا مه امیر امانالله خا ن بخاطر اینکه افغانستان صحنه ومنطقه نفوذ انگلیس قرار داشت علاقه چندان نگرفت ، این عدم علاقه مندی امریکا به مسایل افغانستان در گذشته موجب شد تا امریکا این همه هزینه نظامی را به پردازد ، این عدم توجه امروز امریکا ودلسردی آن به امر با زسازی ونوسازی در قدم آول ودر قدم دوم تسلیح وتجهیز اردوی ملی ما نشود تکرار تاریخ باشد ؟
در صورتیکه درمقاطع زمانی بهترین فرصتهای برای توسعه روابط میسر شد، ولی نظامهای برسراقتدار نمی خواستند وهرکز حا ضر نبودند با مردم مشوره کنند ، ودر خود خواهی چنان غرق شدند که منافع ملی مفهوم ومعنی واقعی رادر مقا بل همسا یگا ن از دست دادند ، بد بختانه با قبول سیاست بی طرفانه وعدم انسلاک نه تنها موفق به حفظ تعادل نگردیدند ، بلکه ازین موقف سیاسی صرف به بقای حاکمیت شخصی بهره جستند ، ودر حفظ عقب مانده گی اقتصادی وفرهنگی شریک جرم قدرتهای توسعه طلب شدند .
تداوم آن عدم درک از استراتیژی قدرتهای بزرگ تا اکنون جایگاه سیاست خارجی مارا در برابر کشورهای همسایه وقدرتهای مطرح نتوانسته است تثبیت کند ، درین بازی سیاسی همسایگان ما برگ برنده را از دست ما ربودند .!
از انجا ییکه مسا یل ومعضلات ناشی از حاد ثه ی 11 دسامبر 2001 ؛ چون جرقه ای آتش افروزاز طریق افغانستان بتمام منا طق خاورمیا نه و افریقا یی شمالی به بهانه مبارزه علیه تروریزم ، توسط عوامل خارجی به هم یاری ومداخله کشور پاکستان وایران و بدسیاری گر وهای داخلی تداوم یافته است.! قبل از اینکه موج تازه این آتش فشان بعد از 2014 میلادی وانتقال نیروهای نا تو، مرد م مارا به جان هم به اندازد، واز اهداف اصلی به اثر این دسا یس وجعل سازی به وحدت وحاکمیت ملی ما وتمامیت ارضی اسیب برسا ند ، در اصلاح سیستم اداری وحکومت داری خوب، که جوابگوی رفع نیازمند یهای مادی ومعنوی امروز و فردای کشورباشد آمادگی قبلی را از هم اکنون در نظر داشته باشیم ؛ وبالاخره کاهش بحرانا ت بیکاری امــروز وفردای کشور باشــــــد خا رج از هر نوع تعلقات قراردادی وتعصبا ت جنا حی دست بهم داده جلوی این تبلیغا ت که تا ثیرات نا گوار منفی از خود بجا گذاشته است گرفته باشیم! ، چرا وطن درین برهه نهایت حسا س وسرنوشت ساز، مردم ضرورت به وحدت حرف وعمل در پرتو ارزشهای، دینی وهویت ملی دارند ، نگذارند سرمایه معنوی ومادی این مردم طعمه ی خفاشا ن شب گرد وسود سالاران شود، همه اقشا ر جا مــعه را به مبارزه بی آمان وســــا زـش نا پذ یر می طلبد .
درست است که کینه ونفرتی که در سی سال گذشته در سطوح مختلف جامعه انباشته شده بسیار عمیق وریشه دار است ، وبحیث نارضایتی ژرف توان تخریبی خارج از تصور دارد ، البته خطر از انجا متصوراست که در صورت فوران ، موج گسترده ای از خشونت که فعلاً بر حیات اقتصادی ، اجتماعی ، و سیستم اداری، وروانی حاکم است ماورای آن آبستن حوادث است که بدون شک بیـگا نگا ن از آن حا لت بهره خواهند برد، باید در راه حل اساسی آن قبل از وقوع واقعه در صحنه حضور فعال داشته باشیم ، واجازه ندهیم به کسانیکه در داخل وخارج کشور میکوشند توان مردم و دولت آینده ما را که از طریق انتخابا ت ،رئیس جمهور جدید در 16 حمل سال 1393 انتخاب می شود، در ازاء افزایش منافع گروهی ، تنظیمی خود بکاهند، وصرف به نفع شخصی برای خود اعتبار کمایی کنند ؛دست های آلوده شان را از سرمردم شریف خود کوتا کنیم !