مهرالدین مشید

   

 

با گشایش دفتر طالبان در دوحه معامله رنگ دیگر گرفت و معادلۀ بازی تغییر کرد

چند روز پیش دفتر طالبان در دوحه با حضور مقامات وزارت خارجۀ قطر گشایش یافت. طالبان در مراسم افتتاح دفتر قطر طی اعلامیه یی هدف از ایجاد این دفتر را، گفتگو باجهان، دیدار با افغان ها، دیدار باسازمان ملل و سازمان های منطقه و نشر بیانیه ها عنوان کردند. طالبان زمانی دفتر قطر را با حضور معاون وزیر خارجۀ این کشور و خبرنگاران گشودند که همزمان به آن یک مقام امریکایی از گشایش چنین دفتر در دوحه از کنفرانس کشور های جی هشت در آیرلیند سخن گفت. در روزیکه قرار بود، دفتر طالبان در قطر گشوده شود. انفجار انتحاری بزرگی در کارتۀ سه شهر کابل رخ داد. این عملیات طالبان در چنین روز به گونه یی پیام آور صلح و جنگ طالبان به کابل بود. این در حالی بود که نشریۀ فارن پالیسی(1) نوشت، افغانستان، ایالات متحده امریکا و حکومت پاکستان از افتتاح دفتر برای طالبان در دوحه پایتخت قطر حمایت کردند و هدف از گشایش این دفتر را مذاکرات صلح افغانستان نامیدند.  نشریه ابراز امیدواری کرده بود که اگر طالبان از یک گروه مسلح به یک گروه سیاسی قانونی مبدل شوند و  این اقدام را یک گام مهم و نخستین برای پروسه صلح افغانستان  بررسی کرد. نشریه در ضمن نگرانی ها در پیوند به سهمگیری رهبری طالبان در روند صلح، نوشت،  تاکنون تلاش ها برای آشتی و صلح در افغانستان تنها در گفتار و شعارها محدود شده اند

رسانه ها گزارش دادند که دفتر دوحه زیر نام "دفتر امارت اسلامی" در قطر گشایش یافت. حکومت افغانستان یک روز پس از گشایش این دفتر واکنش نشان داده و رییس جمهور کرزی در نشست با اعضای شورای امنیت ملی و شورای عالی صلح گفت، کابل با ایجاد دفتر قطر برای طالبان زیر نام "امارت اسلامی" موافق نبوده و این را اثر گذار بر روابط کابل و واشنگتن عنوان کرد. کابل به رسم اعتراض مذاکرات روی موافقتنامۀ امنیتی با واشنگتن را به تعویق افگند و ادامۀ این مذاکرات را منحصر به  سرنوشت واقعی گشایش دفتر دوحه خواند. دلیل به تعویق افتادن مذاکرات را تناقضات در عمل و نظر واشنگتن وانمود نمود؛ اما در همین روز واشنگتن از گفتگو نماینده گان امریکا با طالبان در دوحه پایتخت قطر خبر داد. قرار شد تا فردای آن روز این ملاقات در دوحه صورت بگیرد . این اولین گفتگو مقامات امریکایی با طالبان پس از دوازده سال ذکر شده است. نخست وزیر بریتانیا از این مذاکرات استقبال کرده و گفت، شاید این مذاکرات چندین سال را در بر بگیرد.

در همین حال شورای عالی صلح گفت تا زمانیکه پروسۀ صلح بصورت کامل افغانی نشود، هرگز در مذاکرات قطر اشتراک نخواهد کرد. این در واقع نمودار یک تنش جدید و یا به قولی "کشتی نرم" دیگر میان کابل و واشنگتن بود. به دنبال این تنش جان کری وزیر خارجۀ امریکا در گفتگوی تیلفونی به آقای کرزی اطمینان داد که بیرق و لوحۀ طالبان زیر نام"امارت اسلامی افغانستان" برداشته شده است. وی افزود که دفتر قطر یک دفتر سیاسی طالیان  است نه دفتر امارت اسلامی و تاکید کرد که امریکا امارت اسلامی طالبان را به رسمیت نشناخته است.

کابل فکر میکند که و اشنگتن با گشایش دفتر قطر برای طالبان بازی تازه با صلح را آغاز کرده است و به نحوی خود را در حاشیۀ  مذاکرات می بیند. آقای کرزی فکر میکند که واشنگتن با بازی های پشت پرده با طالبان، کابل را غافل گیر گردانیده است. چنانکه نشریۀ دیلی تیلگراف (2) نوشت: امریکا در قطر با طالبان در قطر مذاکره می کند تا جنک یازده سالۀ امریکا پایان یابد. نشریه به نقل از وزیر خارجۀ ناروی سپین بارت یی دی نوشت، سرانجام پس از مذاکرات پشت پرده در کشور های مختلف ، بویژه ناروی ، حالا طالبان موافقت کردند که دفتر شان را در قطر بگشایند. این نوعی به حاشیه راندن کابل از مذاکرات صلح و بی خبر نگهداشتن آن از اصل قضایا شاید، بهای سنگین تر از سال دهۀ نود را برای امریکا در پی داشته باشد؛ اما از بیانات اوباما در برابر واکنش آقای کرزی گفت که او از بیانات کرزی شگفت زده نشده است و چنین انتظاری را داشت. وی روند مذاکرات را پیچیده خواند و افزود که شاید چندین سال را در بر بگیرد. از این اظهارات  اوباما معلوم می شود که امریکا برای به توافق رسیدن با طالبان راۀ درازی را در پیش گرفته است که شاید گشایش دفتر قطر آغاز این نقشۀ راه باشد. از اظهارات سهیل نمایندۀ طالبان در قطر که گفت، تا کنون تحت نام امارت اسلامی با امریکا و حکومت افغانستان ملاقات کرده اند. معلوم است که کاسه یی زیر نیم کاسه است.  در این تردیدی نیست که امریکایی ها میدانستند که محمد نعیم نمایندۀ طالبان(3) در قطر خواهد گفت: هدف از گشایش دفتر ملاقات با افغان ها است و حکومت کابل را تحت اشغال خوانده و افزود که طالبان حکومت کابل را به رسمیت نمی شناسند. وی خلاف موضع قبلی طالبان به گونه یی دولت فراگیر اشاره کرد و افزود که گروه اش دولت فراگیر در افغانستان می خواهد تا نماینده گان تمام اقوام  در آن شرکت نمایند.

این اظهارات نمایندۀ طالبان نشانگر نگرانی آنان برای رسیدن به صلح است. چنانکه دیلی تیلگراف به نقل از ذبیح الله مجاهد نوشته که هدف از گشایش دفتر قطر مذاکره با جامعۀ جهانی و طالبان  است هرچند نمایندۀ طالبان از حکومت افغانستان نام نبرد و اما هر دو طرف امیدی به پیروزی زود رس ندارند و اما مقامات امریکایی آغاز مذاکرات با طالبان را یک پیشرفت مهم می خواند. آنچه مسلم است، این که واشنگتن در این بازی پیچیده نقش اول و سرنوشت ساز را داشته و دور از امکان نیست که حرف اول و آخر را خواهد زد . از اظهارات وزیر خارجۀ ناروی معلوم می شود که کشاندن طالبان به میز مذاکره در قطر هزینه های زیادی در بر داشته است و واشنگتن توانسته تا پس از ملاقات های زیاد در عقب هفت دربند های طلایی طالبان را به میز مذاکره بکشاند. امریکا شتاب دارد تا پیش از خروج نیرو هایش ازافغانستان دراز راۀ دشوار مصالحه در افغانستان را هموار بگرداند. چنانکه یک روز پس از کشایش دفتر طالبان در قطر یک مقام امریکایی از ملاقات با طالبان با آنان خبر داد که این نشاندهندۀ شتاب امریکا برای مذاکرات رسمی با طالبان است . واشنگتن تلاش دارد تا پیش از خروج نیرو هایش از افغانستان، با کشاندن طالبان به میز مذاکره زمینۀ خروج مطمین قوت هایش از این کشور را فراهم کند.

هرچند کابل و طالبان هر یک به نوبۀ خود فکر در دست داشتن ابتکار گشایش قطر را مدعی اند و اما آنچه که واقعی است، همانا کشاندن هر دو طرف به میز مذاکره یا به قولی دوطرف روی معامله آورده شده اند. سناریو طوری درست شده که هم کابل و هم طالبان هر یک جداجدا رویای در دست داشتن برگ برندۀ بازی را در سر بپرورند. ؛ اما این سخنا جان کیری که طالبان را تهدید کرد، هرگاه حاضر به مذاکره نشوند، دفتر قطر بسته خواهد شد. گفتنی است که دیپلوماسی کابل در برابر رویداد های قطر خیلی شتاب زده و همراه با سراسیمگی ها بود. چنانکه آقای کرزی در نشست با هیآت  اداری و رییسان  کمیسیون های محلس نماینده گان، واکنش شدید از خود تبارز داد و امریکا را  تعهد شکن  و حامی طالبان خواند؛ اما نماینده گان طالبان در قطر هرچند متهم به بیرابطه بودن با ملاعمر هستند، در ظاهر رویکردی نرم و  انعطاف پذیر از خود نشان دادند. چنانکه سهیل نمایندۀ طالبان در قطر پس از پایین آوردن بیرق ولوحه و هشدار وزیر خارجۀ امریکا به اسوشیتت پرس گفت: طالبان روی آتش بس، آموزش نیرو های امنیتی افغانستان، باقیماندن نیرو های امریکایی در کشور و بحث در پیوند به حقوق بشری را مصروف بحث و رای زنی هستند. هرچند بعدتر معاون وزارت خارجۀ  افغانستان از آماده گی حکومت برای مذاکره با طالبان در قطر سخن گفت و اما این حرف نتوانست بر شتاب سیاسی کابل سرپوش بگذارد.

 گشایش دفتر در قطر به مشورۀ امریکایی ها و به اهتزاز درآمدن بیرق طالبان در فراز لوحۀ "دفتر امارت اسلامی طالبان" در قطر ولو که برای مدت کوتاهی هم در اهتزاز درآمد، پرده از این واقعیت برداشت که امریکا به  امارت اسلامی طالبان دست کم یک بار آری گفته است. این رخداد حیثیت طالبان را از سطح شورشی بالا برده و توان معاملۀ مستقل با تمامی کشور های جهان و سازمان های بین المللی را برای آنان بخشید. بدون تردید در این بازی طالبان برنده تر از کابل و کابل بازنده تر از هر کشوری خواهد بود. هرچند کابل به باخت خود متوجه شده است واما در موقفی است که کمتر توان دفاع از خود را دارد؛ زیرا کابل در جریان یک عمل انجام شده قرار گرفته و این بدور نگهداشتن از سخنان آقای کرزی معلوم بود که از چند و چون گشایش دفتر طالبان در قطر چندان آگاهی نداشت که بعد تر با برافراشته شدن بیرق طالبان و نصب لوحۀ امارت اسلامی طالبان پرده از واقعیت های ناگفته فروافتاد و واکنش تند کابل را به همراه داشت؛ اما گنده پیر کاخ سفید به سرعت وارد صحنه شد و با برداشتن بیرق و لوحه کابل و طالبان را آرام گردانید، ولی در اصل هیچ چیزی تغییر نخورده، هرچند بیرق و لوحۀ طالبان  پایین شد؛ اما  و وعده های واشنگتن برای طالبان بر جایش استوار و باقی است. شاید از همین رو بود که کابل پس از ملاقات با جیمز دابنز نمایندۀ خاص امریکا عکس العمل تند نشان داد. چنانکه چنانکه حامد کرزی گفت که با گشایش دفتر قطر توطیۀ کلانی را برضد مردم افغانستان خنثا کرده و بر بازی های دو گونۀ امریکا انگشت نهاد. از این سخن هفته وار رادیویی  او پیدا بود که ملاقات دابنز نتوانسته رمز گشایی کند و تردید های کابل را رفع نماید. هرچند تحلیل گران این اظهارات او را نوعی طفره رفتن از صلح به بهانۀ دشمنی با امریکا خواندند و از آن به عنوان تمثیل قلابی یاد آورد شدند. با این هم برناپایداری های رییس جمهور انگشت نهاده و موضع گیری های او را فصلی و سلیقه یی برای رسیدن به اهداف او عنوان کرده اند؛ زیرا حمایت او از افراد فاسد طی یازده سال گذشته و رهبری فاسدترین حکومت گواۀ روشنی بر ناکارایی ها و ضعف های او است که هر از گاهی با فراافگنی های دیده درایانه برچشم مردم کشور خاک افگنده است. به همگان آشکار است که وی هر از گاهی چنان در برابر پاکستان و طالبان تند واکنش نشان داده که با همان تندی به نرمش انعطاف حتا زبونانه رو آورده است. جناب شان هر از گاهی  این تندی ها  نرمش ها را سکوی پرشی برای رسیدن به اهداف شخصی و سیاسی خود قرار داده و قرار میدهد که بر هر روز بر بی باوری مردم نسبت بر او افزوده است. این در حالی است که منابع نزدیک به طالبان در کابل می گویند که امریکا از قبل امتیازات فوق را برای طالبان در قطر پذیرفته است. از همه مهمتر این که ملاقات رو در روی طالبان با امریکا خود معنایی به رسمیت شناختن آنان از سوی امریکا را داشته که دلالت بر بازنده گی کابل در برابر طالبان دارد. شماری ها به شمول شورای عالی صلح کابل، افتتاح دفتر قطر را معنای حکومت موازی با حکومت افغانستان شمرده و مدعی اند که تنها معامله رنگ دیگر گرفته  و اصرار طالبان بر این که با حکومت کابل مذاکره  نمی کنند، هنوز بر جایش باق است.  شگفت آور این که طالبان می گویند، با کابل بحیث یک حکومت مذاکره نمی کنند واما با مردم افغانستان مذاکره می نمایند. هنوز معلوم نیست که هدف شان از مردم کی ها اند، گروه های سیاسی و قومی و یا چیز دیگر وشاید هم نوعی حرف های فراافگنانه برای اغفال امریکا و جهانیان باشد؛ زیرا طالبان خدعه در برابر دشمن را امری شرعی می پندارند و از همین رو به وعده های شان پای بند نیستند. در گذشته ها به این بهانه توانسته اند تا بر رقبای نظامی و سیاسی خود غلبه حاصل کنند. حالا که امریکا را به اصطلاح زیر ناوه گیر نموده اند و ضعف کنونی امریکا در افغانستان را قوت خود خوانده و از همان نقطه بر امریکا وارد شده اند. امریکا نه تنها رنج طولانی ترین جنگ شکست خورده در افغانستان را به بهای شرمساری خود متقبل شده از آن هم بدتر رنج پشتیبانی از فاسدترین حکومت در جهان را نیز پذیرا شده است که دموکراسی و حقوق بشر امریکایی را نیز زیر سوال برده است. امریکا برای رهایی از باطلاق افغانستان ناگزیر حاضر به معامله با طالبان شده است. این ناگزیری های امریکا گرچه به ظاهر رنگ برائت از حکمروایان فاسد، غارتگر و غاصب مافیایی کابل را دارد و اما این به معنای آن نیست که از  منافع استراتیژیک شان در منطقه صرف نظر کرده اند؛ بلکه با تغییر معادله بازی تازه را با حمایت و پشتیبانی پاکستان آغاز کرده اند. چنانکه سازمان استخبارات مرکزی پاکستان از همکاری اش با امریکایی ها در پیوند به گشایش دفتر طالبان در قطر خبر داد که همزمان با آن اعزاز احمد معاون وزارت خارجۀ امریکا گفت، حکومتش در گشایش دفتر قطرمیان  امریکایی ها و طالبان میانجیگری نموده است. در عین زمان رویتر گزارش داد که فرماندهان نظامی پاکستان، طالبان را برای مذاکره با حکومت افغانستان ترغیب کرده و از رهبری مذاکرات بوسیلۀ افغان ها حمیایت کرده اند. به نقش اشفاق کیانی رییس استخبارات پاکستان اشاره کرد که در نشست بروکسل تعهد نموده بود.

گشایش دفتر قطر درواقع برخاسته از نگاۀ گوشۀ چشم لطف واشنگتن به اسلام آباد است. از این رو نگرانی های هند بی جهت نیست. چنانکه مقامات هندی از موضع کابل در قبال گشاش دفتر قطر حمایت کردند وآنندسهای (4)(Annd Sahay) مدیر مسوول روزنامهء ایشن ایج چاپ دهلی با اظهاراینکه معاملات عجولانهء امریکا با طالبان، اعتبار امریکا را در حلقات سیاسی افغانستان خیلی صدمه رسانیده است؛ زیرا هند میداند که. این طالبان نیستند که حاضر به مذاکره با کابل نیستند؛ بلکه این دقیق موضع اسلام آباد چون گذشته است که طرفدار مذاکرۀ مجاهدین با حکومت نجیب نبود و امروز که همان کار کشته های دیروزی بر پاکستان حکومت  میکنند، برمصداق سخن"گاو کور کنجاره خواب می بیند" انتظار تکرار حوادث دهۀ نود را می کشند. بازیگران اسلام آباد نه تنها از حمایت واشنگتن برخوردار هستند؛ بلکه پراگنده گی های سیاسی  و نبود استراتیژی منظم و برنامه ریزی شده در کابل را برگ برنده برای خود حساب میکنند. گشایش دفتر قطر به مثابۀ شاخۀ زیتون است که واشنگتن برای دل خوشی نظامیان پاکستان به گشایش آن اقدام کرده است؛ زیرا امریکا دریافته، طالبان یعنی بازوی نیرومند شبکۀ استخباراتی پاکستان و دست بالاتر از حکومت آن کشور؛ از این رو معامله با طالبان را موازی به معامله با اسلام آباد و برابر به دلخوشی هردو و یگانه بدیل برای دست کم شرافتمندانه تر خارج شدن  از جنگ افغانستان حساب کرده است. واشنگتن قصد دارد بازی بزرگ کنونی را به نفع طالبان و اسلام آباد پایان ببخشد. در پایان این بازی تنها مردم افغانستان بازنده خواهد بود نه حکومت آقای کرزی؛ زیرا ارگ و شرکای قدرتش برای فرار از افغانستان روزشماری دارند و پول های خویش را از قبل به بیرون از کشور فرستاده اند. فرار این ها ناموجه هم نیست، میدانند که مسؤولیت تمامی شکست های ده ساله هستند و با فساد و غارت بی رویه کشور را به پرتگاۀ نابودی کشانده اند و خوب میدانند، فاجعه یی که در راه است، بیشترین بار مسؤولیتش بر دوش آنان است. اگر از چنگال طالب رهایی یابند از چنگال مردم رهایی پیدا نخواهند کرد. رمز رجز خوانی شمار از مقامات ارشد در کابل در همین نکته نهفته است.

هرچند موضوع گشایش دفتر قطر برای طالبان پیش از نخست وزیری نواز شریف مطرح شده بود که روی چگونگی آن چندین مذاکرات میان کابل و دوحه، کابل و اسلام آباد و کابل و واشنگتن صورت گرفته بود که نقش فعال پاکستان را در پیوند به گشایش این دفتر بویژه در سفر های مقامات استخباراتی این کشور به دوحه به هدف رفع نگرانی های آن نمی توان نادیده گرفت. طرف های درگیر هریک برای بدست آوردن امتیازات بیشتر سرگرم  چانه زنی ها بودند کابل در این زمینه از قبل نگران بود تا مبادا صلح افغانستان قربانی دخالت های کشور های خارجی شود. هرچند حکومت کابل از کشوری نام نمی برد و اما بیشتر از مداخلۀ امریکا و تبانی آن با پاکستان نگران بود؛ اما پس از به رسیدن نوازشریف به مقام نخست وزیری پاکستان، مشکل گشایش دفتر طالبان در قطر به گونۀ شگفت آور و حتا دراماتیک  یک باره حل شد. از پیشامده کابل با این رخداد پیدا بود که در برابر عمل انجام شدۀ امریکا قرار گرفته بود؛ اما کابل به رغم این همه غافل گیر شدن ها باز هم تلاش کرد تا در حاشیه مانده تلقی نشود. چنانکه آقای کرزی پیش از گشایش دفتر طالبان سفری به دوحه داشت و گفته شد که موضوع اصلی سفرش گشایش دفتر طالبان بود. این که در این سفر چگونه مذاکراتی میان او و مقامات قطر گرفت، تقریبا جزییاتش از رسانه ها مخفی ماند و اما نقش امریکا در عقب این بازی مشهود بود. درست این زمانی بود که نواز شریف بحیث نخست وزیر پاکستان برگزیده شد و در ضمن حزب عمران خان در ایالت پشتونخواه برنده گردید. جماعت اسلامی به رهبری منورشاه و جمعیت العلمای اسلامی به رهبری فضل رحمان در حکومت مرکزی و صوبۀ سرحد از موتلفین شریف و عمران خان به حساب می روند. رابطۀ هر دو گروه با گروه های طالبان، حزب اسلامی و شبکۀ حقانی به همگان آشکار است . چنانکه مولانا فضل رحمان پدر معنوی طالبان خوانده شده است. بعید نیست اگر گفته شود که ایتلاف فضل رحمان با حزب مردم در حکومت قبلی بخاطر حمایت از طالبان بود. نقش هر دو گروه که یکی با حزب اسلامی رابطۀ سنتی و دیرینه دارد و دیگری با طالبان، در ایتلاف با شریف و عمران خان، زمینه های بیشتری را  به نفع مخالفان مسلح افغانستان بوجود آورده است. گفته می توان که وزنۀ بازی حکومت کنونی بیشتر به نفع طالبان سنگینی می نماید. از سویی هم تمایل شریف و عمران خان با طالبان چه پیش از انتخابات پارلمانی و بعد از آن  بصورت آشکارا نمایانگر همدردی آنان با طالبان بود. هر دو مخالفت شان را با بمباران های طیاره های بدون پیلوت در پاکستان ابراز کردند.

از سویی هم با آمدن شریف روی صحنۀ سیاسی پاکستان نه تنها بحیث بازیگر کارکشته و ماهر در سیاست های داخلی این کشور؛ بلکه روابط سنتی آن با امریکا و بریتانیا،  به رغم رقابت های میان یکدیگر، زنگ بازی شریف را به نفع طالبان به صدا در آورده است.  تغییر بازی به نفع طالبان تنها در چرخش های یاد شده هویدا نبوده؛ بلکه رابطۀ دیرینۀ سازمان استخباراتی امریکا با فضل رحمان و قاضی حسین احمد بویژه از زمان جهاد مردم افغانستان در برابر شوروی سابق بدین سو می تواند، ممد گردش سیاست ها به نفع طالبان باشد. شریف که خود را وارث و شاگرد ضیاالحق میداند، در این بازی شاید خود را بالادست تر از هر کسی حساب کند.

 

1 – صفحۀ خبری رادیو ازادی، 19 جون ، 2013

2-  صفحۀ خبری رادیو آزادی ،  20 جون  ، 2013

3 – همان منبع

4 -  صفحۀ خبری رادیو آزادی ، 22 جون ، 2013

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت