لپلما

أيا افغانستان تنهاسرزمين پشتونهاست ؟

 

ایا ممکن خواهد بود روزي در افغانستان ‏‎‎, یک شهروند تاجیک , هزاره, ازبک,پشه ای ویا نورستانی به حیث رییس جمهور کشور ما برګزیده شود؟ اګر از این همه بګذریم ایا مکتب رفته ګان کشور ما حاضر خواهند شد, تا به نخبګان غیرپشتون رای بدهند؟

ایا جهانی که سخن ګفتن از پایان تعبیض نژادی درجهان کنونی هنوزهم اتوپیایی است که باید نسل های زیاد در راستای تحقق ان تلاش ورزند و ازخود قربانی های فراوانی بجا بګذارند. هرچند دیموکراسی نیرومندترین کشور جهان یعنی ایالات متحده امریکا نشان داد که سرزمین اش قلمرو تحقق اتوپیاهای مشخص ادرنو می باشد. توانایی دیموکراسی به نظام های رقیب دقیقا در همین است .

درحالی که انتقال قدرت سیاسی درنظام های که متولیان ان خویش را صاحب وواجد اخرین حقیقت می دانند،د با خون ، کشتاروشکنجه ممکن می ګردد, دیموکراسی زمینه ی انتقال صلح امیز وبا نشاط قدرت سیاسی را ازطریق اراده ازاد مردم ممکن می ګرداند.

پس چرا درافغانستان این دیموکراسی تحقق نمی پذیرد؟ وصاحبان قدرت که همیشه شعار دیموکراسی را در سرخط بیانیه های شان قرار می دهند و اینها همیشه انرا سپر دفاعی خود درمقابل جهانیان قرار می دهند،چرا نمی ګذارند که انقلاب دیموکراسی دران کشوربرپاګردد؟ هرچند انتخابات ریاست جمهوری امریکا و افغانستان قابل مقایسه نیست اما باید برای تغییر دیدګاه های شهروندان افغانی این مسایل راباید تکرارٌ تذکر داد.

چون در نیرومندترین کشورجهان یک شهروند سیاه پوست که سالیان متمادی به صفت برده ازانها استفاده می شد، اکنون می تواند به صفت رییس جمهورانتخاب ګردد،ایا در افغانستان ممکن خواهد بود که یک شهروند غیر پشتون از طریق انتخابات ازاد ،عادلانه ، شفاف و بدون تخلف و بدون مداخله اشخاص زورمند و کشورهای منطقه و جهان برګزیده شود.

این سوالی است که در ذهن فردـ فرد این سرزمین همیشه خطور می کند. حتی جامعه جهانی نیزبه حق این ملت جفا کرده اند، چنانچه درکنفرانس بین المللی بن اول از طریق رای ،اقای ستارسیرت برنده ګردیده بود اما صرف به دلیل اینکه از قوم پشتون نبود پرنده هما را بزور به شانه های اقای کرزی نشاندند. که خود نمایانګر بی عدالتی جهانیان درقبال این ملت مظلوم است که نه تنها پشتون ها بلکه خارجی ها نیز به این باوراند که جز پشتون ها، دیګراقوام افغانستان نمی توانند غلامی ما را بپذیرند.

چند سال قبل يكي از مشاورين اقاي كرزي بعد از پیروزی بارک حسین اوباما دراولین دورانتخابات ریاست جمهوری امریکا ګفته بود: ایا چنین انقلابی درقاره اروپا،زادګاه دیموکراسی میسر خواهدشد، تا یک فرزند هندوستانی در انګلستان، فرزند یک ترک در المان ویا فرزند یک الجزایری در فرانسه از طریق ارای اکثریت مردم به مقام ریاست جمهوری برسد؟

این تنها بار اول نیست که در اين کشور بی عدالتی صورت ګرفته است، اګر به دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان مرورکوتاه نماییم حقایق را درمیابیم که بی عدالتی صورت ګرفته است چون در نتیجه شمارش ارا وباوجود تخلفات ګسترده که صورت ګرفته بود،انتخابات به دوردوم کشانده شد امابراثرمداخله یک تعداد کشورهای خارجی وافراد دست نشانده اقای کرزی درکمیسیون برګزاری انتخابات مانع اعلام نتیجه درست انتخابات ګردیدند . افزون بران معاون نماینده سازمان ملل برای افغانستان از تخلف و مداخله یک تعداد افرادی باصلاحیت وبعضی سفارت خانه های خارجی درافغانستان نیزخبرداد که این اختلاف نظر باعث شد تا وی از سمت اش برکنارګردد.

درمصاحبه که با داکتر عبدالله عبدالله کاندید ریاست جمهوری چندی بعد درسفری که به اروپا داشت انجام دادم ، وی به چند نکته مشخص اشاره نموده بود؛ اول مداخله کشورامریکا دوم نماینده سازمان ملل متحد و یک تعداد افراد دیګردرانتخابات.

وی همچنان خاطرنشان ساخت که درافغانستان غیرممکن است که انتخابات شفاف، ازاد،عادلانه و بدون مداخله بعضی کشورها ومسایل قومی و نژادی برګزار ګردیده و به ارای ملت احترام ګذاشته شود.  

ایا درافغانستان سرزمینیکه من در ان زاده شده ام روزی ممکن خواهد بود مسایل قومی ونژادی حل ګردد؟ آیاحکومت وزمام امور کشور را یک شهروند غیرپشتون به دست خواهد ګرفت ؟

اقای محسنی یکی ازرهبران اهل تشیع افغانستان درزمان لویه جرګه اظطراری ګفته بود که اګردرافغانستان روزی یک تاجیک، هزاره ویا ازبک به چوکی ریاست جمهوری رسید انروزدیګر تخم نفاق دراین سرزمین پاشیده نخواهد شد ویک صلح دایمی و ثبات در این ملک برقرار خواهد شد. اما وی تاکیده کرده بود مشروط براینکه مداخله کشورهای خارجی و مخصوصا پاکستان نباشد.

جنرال عبدالرشید دوستم دریک ګردهمایی که در میان مردم شبرغان چندماه قبل داشت، ګفته بود: اګر افغانستان خانه همه ملت افغان است پس باید به تمام اقوام به یک نظر دیده شوند وهرکه شایسته هرمقام است برایش داده شود از ریاست جمهوری ګرفته تا تمام دوایردولتی، وی خطاب به شهروندان شبرغان ګفته بود که این حاکمان قدرت هستند که ما برادران تاجیک ،هزاره وازبیک را با هم درګیرمی سازند و خودشان به چوکی ریاست جمهوری شیشته و تماشا می کنند.

وی همچنان یک ضرب المثل افغانی را که تفرقه بیانداز، و حکومت کن) تکرارمی کرد . او اضافه نمود که مردم افغانستان با هم متعهد شوید.

خانم فهیمه عضوپارلمان کشورمدت ها قبل ګفته بود که افغانستان تاکنون به پختګی نرسیده که مردم ان تمام اقوام را ازهمدیګر بدانند ویابالای هم اعتماد داشته باشند وبتوانند برکاندید غیرپشتون رای بدهد. وپشتونها چوکی ریاست جمهوری را ناموس خودفکرمی کنند. بعید است که یک شهروند تاجیک ، هزاره ویا اقوام دیګر افغانستان چوکی ریاست جمهوری را لمس کنند چه رسد برانکه حاکم آن شوند.

وی علاوه نمود هروقت این مفکوره که یک شهروند دیګرهم حق دارد که رییس جمهورشود و پشتون ها هم این فکر که چوکی ریاست جمهوری را ناموس خود می پندارند ازبین رفت ویک فرد غیر پشتون موفق خواهد شد که از طریق ارای مردم دریک انتخابات شفاف برنده ګردد.

نامبرده خاطرنشان ساخت : (کشورهای غرب هم به این عقیده اند که بجزپشتون ها دیګر اقوام افغانستان نمی توانند بپذیرند که غلام ما باشند وبه همین دلیل است که بیشترخارجی ها درانتخابات مداخله می کنند.)

ایا رهبری افغانستان به قوم پشتون ها تنها رقم زده شده است که زمامداراین ملک باشند؟ اګر چنین نیست چرا دیګر اقوام نمی توانند در راس قدرت قرارګیرند، ایا روزی ممکن خواهد بودچنین حادثه انقلابی در افغانستان بوقوع بپیوندد؟

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت