عبدالواحد خرم

 

بحث جنجال بر انگیز در کالج مدافعه ملی هندوستان مورخ 24 جولای 2013

مضمون پنجم بحث پیرامون استراتیژی هند با همسایگان ومنجمله افغانستان به مثابه همسایه دور مرکز توجه هند قرار دارد، جنرالان هندی سخنان گوناگون در مورد افغانستان دارند، نگارنده مسله افغانستان را چنین توضیح دادم که در دهلی وسایر محلات هندوستان زنده گی کردن ونگارش وصحبت پیرامون افغانستان انقدر شاید دقیق نباشد. هر روز مناسبات ام با رهبری کالج در موضوع افغانستان تیره می شود زیرا سخنرانان یومیه جدید می آیند واز یک دیگر خبر ندارند ومستقیما راجع به افغانستان خوش بینانه وبدبینانه صحبت می کنند همصنفان خیره خیره بمن می نگرند که معنی اش کشور شما به این سطح ضعیف ودچار مشکلات است اما شما سر شار از وطن خویش دفاع می دارید ومن هیچگاهی خاموش نبوده پرابلم هارابه مسایل منطقوی وبین المللی محول می ساختم ودر گروپ تحلیلی 15 نفری که اداره 5 جنرال وقوماندانان اردو هند را عهده دار هستم سخن را چنین آغاز کردم:

 قبل از اینکه در مسله استراتیژی اقتصادی بپردازیم، لازم است به چگونگی تامین ارتباطات صحبت گردد، بدون شک آسیای میانه، افغانستان با هند وافغانستان با آسیای میانه وجوه زیاد مشترک فرهنگی وکلتوری دارد، بخش اعظم اقوام ساکن آسیای میانه با مردم شمال افغانستان روابط مذهبی ،قومی، زبانی ونژادی دارند ولی در شرایط کنونی این روابط به گونه دیگری تغیر کرده است ، پس از ختم جنگ سرد در 1991  که شوروی ازهم پاشید، و به کشور های آسیای میانه  آزادی بخشیده شد اما افغانستان در حالیکه به کمک های غرب وپاکستان حکومت مجاهدین به میان امد به مصیبت های دیگری مبتلا گردید در حالیکه در زمان حکومت داکتر نجیب الله در سال 1989 عملا دوفرقه اردو پاکستان از ثمر خیل گذشته در شهر جلا ل آباد به کمک مجاهدین شتافتند وسرانجام اردو افغانستان آنها را شکست داد ودوباره همه شان فرار کردند وزمانیکه به چل ونیرنگ ملل متحد داکتر نجیب الله اسیر آن دفتر گشت پاکستان بخاطر وحدت مجاهدین بازهم کمک نکرد تفرقه قومی را دامن زد وجنگ های تنظیمی آغاز وتا اینکه از فلتر این شرارت طالبان کرام ظهور کردند، در زمان جنگ سرد هردوکمپ در بین خود متحد بودند ولی پس از سقوط شوروی جهان یک قطبی گشت واداره آن به دوش امریکا قرار گرفت وهمین اکنون در افغانستان دیده می شود که کشور های  غرب بجای بلاک شرق در اختلافات شدید میان  هم در کار و پیکار اند در دودهه آخیر هرکه وهر کشور بدون منفعت خودی شان گامی نمی بردارند وهرچیز را برای دریافت پول وبیزنیس بهانه می آورند از قوم می گویند، از زبان، از فرهنگ، از همسایگی، از انسان دوستی، از حقوق بشر وغیره که به واقعیت های زنده گی عینی شان تطابقت ندارد انسان غریب، کشور در حال جنگ و کوچک و دچار پرابلم را هر کشور تلاش داردهمان شکل نگهدارد تا از اومنحیث مثال بد یاد کرده ومضمون بسازند همچنان شعر علامه سید اسماعیل بلخی را که گفته بود :

بروقوی شو که راحت جان طلبی             زیرا در نظام طبیعت ضعیف پایما ل است

طور مثال در زمان حاکمیت طالبان کشور های دوست مانند ایران، روسیه وآسیای میانه که آن زمان مهاجر در تاشکند بودم بدون اینکه ترحمی به حال مهاجرین نمایند نرخ ویزه های شان را  بازار سیاه ساختند و20 چند بالا بردند اما به افراد شبکه شان ویزه ای رایگان می دادند تا در خدمت شان بوده وبرای شان کار نمایند این موضوع باعث آن گردید که اکثریت مهاجرین به دامن ملل متحد پناه برد وآهسته آهسته بعد از آنکه رنج های زیادی را در هجرت کشیدند در دیار غرب پناهند گان رسمی گشتند روز 23 جولای در گروپ کاری مان جنرال جسوال گفت : معنی افغانستان برای هند چیست ؟ تورنجنرا ل بحری جواب داد که تروریزم از افغانستان می آید در این وضعیت حوصله نکردم در جواب اش گفتم افغانستان هرگز جنگ را صادر نکرده است . جنگ ها در کشور ما وارداتی واشغالگرانه است وافزودم که شما برحق نیستید برای شما خطرات از جانب پاکستان وچین است که اگر بخواهند تروریزم ومایویزم را ارسال کرده می توانند شاید کدام وقتی ترافیک انسانهای خودمان ومواد مخدر بسوی اسیای میانه از خاک ما صورت گرفته باشد اما مافیای افغانستان ومواد مخدرش به تناسب مافیای آسیای میانه وروسیه وجهان قوی وخطر ناک به صلح وثبات منطقوی وجهانی نبوده و نیست.

در حالیکه به چشمان خود در شهر لندن دیدم که مافیای روسیه در بهترین موقعیت لندن بدون کدام مشکل ودر حمایت حکومت انگلیس زنده گی دارند ادامه دادم که بیایید درست صحبت کنیم ما با هند دوستی داریم وبدون از دوره طالبان دوستی مان همیشه نورمال بوده است اما با شما سرحد نداریم که تروریزم را صادر کنیم ودر افغانستان پایگاه های تروریستی وکارخانجات آماده گی مواد مخدر وجود ندارد اگر باشد هم در هلمند وبدخشان که در آن ولایات 12 سال می گذرد قوای انگلیس وجرمن حضور دارد پس این قوا در آنجا چی مصروفیت دارند؟ ولی می دانم که یک مسله وجود دارد که دیگر داستان های خوب فلم های هندی ختم گردیده و داستان های دیگر برای تهیه فلم ها وجود ندارد برای جهانیان بدون از موضوع افغانستان ، عراق وبهار ساختگی غرب عرب دیگر قصه ای وجود ندارد اگر ملل متحد وسیستم های دروغین اش  ترحم انسانی دارند پس چرا 50 سال می گذرد قضیه فلسطین را حل نمی سازند؟ گفتم موضوع افغانستان اکنون به یک موضوع ساعت تیری و بازی مبدل گردیده و به یک دیپلوماسی وپالیسی عیار شده است  و برای منطقه و جهان موضوع خنده اور و کمیدی میباشد.

در حالیکه هر روز مردم ما شهید می شوند ومعلوم نیست که تروریست از پاکستان می اید ویا از قرارگاه ایساف ومعلوم نیست که واقعا آنها افغانها هستند ویا از دیگر ممالک. بل، از درد ورنج مردم خویش خود مان بسیار رنج می بریم شما می توانید خنده کنید مانند ایکه پاکستانی ها می خندیدند وبه مصیبت ما دچار شدند وادامه دادم که سخنرانان، خارجیان، رهبری کالج، اعضای کورس ومطبوعات هند هرچه تعبیر دارند وابسته بخود شان است ضرب المثل پشتو است که :


مه کوه په چا  چی وبشی په تا

 

(عملیات تروریستی ماه جون سال 2013 در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان. به این چهره ها نگاه کنید که آیا آنها افغانها هستند؟)

روز 24 موضوع درسی در مورد پاکستان و ستراتیژی هند در قبال آن با راه های بیرون رفت بود که سخرانان بعضا اماده گی ندارند فورا به موضوع ساده وداغ یعنی افغانستان می چرخند این جناب بعد ازچند دقیقه صحبت پیرامون موضوع اصلی، بالای افغانستان آمد که صحبت هایش خنده ها را در قبال داشت.

خاموش می بودم او در بخشی از صحبت هایش کنایه امیز از احمد شاه بابا اساس گذار افغانستان جنگ های پانی پت وشکستاندن بت های سومنات 27 بار از سلاطین مشهور ما محمود غزنوی وشهاب الدین خان یاد آور گشت ودر نوبت سوالم که موصوف به عوض موضوع پاکستان زیادتربالای افغانستان بحث کرد چنین سوالم را مطرح کردم :

من تصمیم گرفتم که هر روز سوال نکنم زیرا که برخی هم صنفانم به سوالات هر روزه وانهم که مرا پتان خطاب می زنند و اولین سوال را مطرح می دارم باعث بخالت عده ای از افسران هندی گردیده است بسیاری ها خندیدند لیکن مکفیت دارم و چونکه از افغانستان هستم و به پول ملت ام تحصیل می دارم وغذا کشور خود را می خورم باید از حقایق جامعه خود دفاع بدارم و ادامه دادم:

 امروز داستان های خوبی بدون از موضوع افغانستان، عراق  در منطقه وجهان وجود ندارد واز صحبت هر روزه در موضوع افغانستان من نیز بسیار خسته شده ام ومعنی علاقه مندی را نیز ندانستم به تعبیر من پس از جنگ سرد دیگر علاقه مندی بشر دوستانه رخت از جهان بربسته است شعایر کاذب حقوق انسان وملت مظلوم اعتبار خود را از دست داده است امروز دلچسپی ها برای نمایش قدرت ورقابت ها صورت می گیرد نه برای ترحم به مردم در حال جنگ مانند عراق ، سوریه افغانستان که هر روز می میمرند اما برای پاکستان وامریکا هم چیزی باقی نمانده است و تمام اینها بجز از بازیها، ساعت تیری ها، خنده ها، نمایش قدرت، حرکت و تمرینات در سرزمین مقدس مان چیزی دیگری تلقی نمی شود هند پرابلم های خود را دارد پس اهمیت افغانستان برای هند چه بوده از اینکه نامبرده از کمک های شان به  حکومت افغانستان زیاد یاد اور گشت  من سوال دادم که آیا این همه کمک ها بخاطر مردم افغانستان است یا در رقابت با پاکستان وچین ویا بخاطر سیاست واستراتیژی تان؟ اگر بخاطر مردم افغانستان باشد سفیر افغانستان در دهلی نماینده آقای کرزی و ملت افغانستان است با وجود نامه پر قوت وخواهش شان از پوهنتون دولتی دهلی و وعده برخی از مقامات آن پوهنتون که پنج ماه مارا دواندند در نتیجه به مکتوب اعتنا نکردند تا پسر خود را به یکی از پوهنتون های دولتی شما به مصرف خودم شامل سازم  ( ختم سوال)  هدف ام از طرح موضوع شخصی مقابله بر توضیحات بدرد نخور تاریخ گذشته ما باهند بود از این موضوع یاد اور نمی شود که رنجیت سنگ چقدر ظلم به مردم افغانستان کرد وپشاور ما راگرفت وپسرش دلیپ سنگ الماس کوه نور را به شاه انگلیس که مال افغانستان بو دتحفه کرد.

سوال نبود یک بلا بود که همان روز سکریتر کالج که همه کاره کالج است یاد داشت فرستاد وفردا صبح به دفترش رفتم که بسیار غضب بود و مکتوب محرمانه با بسیار مهر های مخفی را برایم تسلیم نمود، انرا باز کرده خواندم که خیلی دروغ ها نوشته وجواب انرا فردایش نیز خواسته بود وحتی تا سرحد اخراج ام را که صرف چارماه از ختم پروگرام مانده احساساتی مطرح کرده بود ندانستم که از قوماندان کالج مشوره خواسته ویانخواسته است جوابات زننده به کمک پسرم تهیه وبرایش سپردم ازموضوع مفصلا به آقای دگروال مسعود ستانکزی اتشه نظامی سفارت کبرای افغانستان گزارش تلفونی دادم با نمایش یک غیرت بجا ویا بیجا افغانی جنجال ها افریدم وازاینکه پتان هستم صد سال بعد هم قصد خود را می گیرم اکنون سکریتر در مقابل من قرار دارد و باوجودیکه وطن وکالج از اوست او که رنج ما را خلاف اصول مهمان داری درک نکرد جنگ قلمی ام را با او ادامه می دهم ومقصد اواینست که در طرح سوالات وبحث ها ومناظره ها سهم فعال نگیرم زیرا آنها علنا با خاموش ساختن میکرافون بنده اقدام عملی فرمودند زمانیکه جواب نامه را برایش سپردم ونوشتم که دیگر سوالات وبحث ها را رها می کنم خیلی خرسند گشت موضوع بدون از بخالت به تحصیلات ودانش بنده چیزی دیگری نبوده زیرا نگارنده در 7 ماه گذشته اول نمره صنف بودم و تا آخر به یاری خداوند میباشم در همین روز لوی در ستیز چهار ستار اردو امریکا با ما صحبت داشت ازاو چنین سوال کردم :

در جریان 12 سال قوای نظامی بین المللی در مبارزه علیه تروریزم در خاک افغانستان ناکام گشت وپس از انکه در سال 2014 آنها خاک افغانستان را ترک گویند در آنصورت آنها چه پیام های را باخود به کشور های مربوط انتقال خواهند داد.

نامبرده بجای جواب به پرسش از ادامه کمک هایشان پس از 2014 وبویژه برای تقویه نیروهای مسلح افغانستان سخن راند وبه گفته برخی از مردم ما(ده کجا ،درختان کجا )

         27.07.2013

 

 

 


بالا
 
بازگشت