فرهاد خليلی

 

تراژدی درمصر

مصر در روز های بعد از برکناری رژیم محمد مرسی شاهد کشته شدن  صدها نفر به خشونت‌آمیزترین شکل و سرکوب خونین طرفدران اخوان المسلمین  بوده است ، کشتار غیر نظامیان در تظاهرات صلح آمیز توجیه نا پذیر است و سقوط یک دولت منتخب به وسیله کودتاه نظامی که به شکل دموکراتیک با اولین انتخابات آزاد بعد از 60 سال حکومت نظامی ها در مصر  به میان آمده بود نقص اصول اولیه ی دموکراسی است که پیامد های ناگواری  نه تنها در مصر بلکه در سرتا سر جهان اسلام به دنبال خواهد داشت.        

مردم مصر درژانویه 2011 آنچه بهار عربی نامیده شده است به رژیم 30 ساله حسنی مبارک پایان دادند و دولت نظامی انتقالی کنترل کشور را جهت دوره گذار بسوی دموکراسی بدست گرفت  و یکسال بعد  در ماه می 2012 در انتخابات  آزاد محمد مرسی با کسب بیش از 50 درصد آرا به ریاست جمهوری مصر رسید.

به قدرت رسیدن محمد مرسی کاندیدای اسلام گرای اخوان المسلمین باعث نگرانی چپ گراها، لیبرال ها و سکولارها از قدرت و نفوذ اسلام گرا ها و از بین رفتن دست آورد های انقلاب شد،آنها که حکومت مرسی را حاکمیت ناکارآمد و اقتدارگرمی دانستند که اسلام را ابزاری برای اقتدار خود به کار گرفته است و می‌خواهد که یک حکومت دینی در مصر ایجاد کند ، برای سقوط آن فراوان کوشیدند.

رییس جمهور مرسی  قانون اساسی  جدید  را  به تصویب مجلس  و به همه پرسی گذاشت که خوشایند  لائیک ها ، لیبرال  ها و همچنین کلیسای قبطی مصر  نبود و مخالفان که موقعیت شانرا در خطر می دیدند به مخالفت  با دولت اخوان پرداختند و با تظاهرات گسترده زمینه را برای مداخله ارتش و فروپاشی رژیم محمد مرسی  را فراهم آوردند.

و آقای مرسی  نیز در ایجاد  یک دولت  تمام شمول که همه مصری ها دولتش را از آن خود و محمد را مرسی رییس جمهوری شان بدانند برخلاف آنچه در میدان تحریر بعد از پیروزیش در انتخابات ریاست جمهوری به مردم وعده داده بود نا موفق بود.

 

آنچه باعث سقوط محمد مرسی و رژیم اسلام گرایان به رهبری اخوان المسلین شد

دولت آقای مرسی نتوانست به اقتصاد نا بسامان مصر سامان دهد و این خود جدای از مخالفان اصلی اش  باعث نا رضایتی بخشی از مردمی شد که  از میان نامزد طرفدار رییس جمهور قبلی و نظامی ها  او را ترجیح داده بودند و رای شان را به نفع آقای مرسی به صندوق ها  ریخته بودند، همچنین تصمیمات مرسی در راستای افزایش قدرتش و اسلامیزه کردن دولت باعث افزایش نا رضایتی ها و تظاهرات گسترده علیه دولتش گردید .

آقای مرسی از جانب حامیان اسلام گرایش تحت فشار بود تا رژیم تمام اسلامی را بر مبنای شریعت اسلام در مصر بر پا نماید چنانچه مصا حبه برادر ایمن الظواهری با حسیب عمار خبرنگار فارسی بی بی سی نشان میداد که وی خواستار رژیمی با شالوده اسلامیست.

این در حالیکه چپ گراها، لیبرال ها و سکولارها مخالف جدی هر گونه تغییر  مصر بسوی اسلامیزه شدن بودند و به هر گونه تغییر  در مصر تحت رهبری اخوان المسلیمن بدبین و مخالف بودند و مخالفت شان را بارها با تظاهرات گسترده نشان داده بودند .

محمد مرسی در جریان یکسال ریاست جمهوری اش با تظاهرات  گسترده ی مخالفانش مواجه بود  تصمیم مرسی جهت برکناری فیلد مارشال حسین طنطاوی و بعدا  افزایش قدرت رییس جمهور با مخالفت جدی  مخالفان و تظاهرات گسترده منجر شد که به عقب نشینی آقای مرسی  از موضع اخیرش انجامید.

از جا نب دیگر  مخالفان  از تبدیل شدن رژیم اخوان المسلمین به نظامی شبیه جمهوری اسلامی نگران بودند  چنانچه 17 تن از دست اندرکاران نظام جمهوری اسلامی ایران به رییس جمهوری مصر نگاشتند [1]«توصیه می‌کنیم مبنا و الگوی قطعی و عملی مدیریت مصر را بر پایه اسلام عزیز قرار دهید» و در پاسخ نامه ،جمعی از ایرانیان روشنفکر  مخالف جمهوری اسلامی، [2]در نامه ای به "مردم عرب" نوشتند: «اینان می خواهند به نام دین، آزادی را که شما برای آن خون داده اید از شما بگیرند و به نام شریعت استبداد دینی را جایگزین استبداد سیاسی کنند. تجربه ایران پیش روی شماست. استبداد دینی به مراتب مهیب تر و سرکوب کننده تر از استبداد سیاسی است» و همچنین  تعدادی از شخصیت های بر جسته ی ایرانی در خارج کشور و ناراضیان نظام اسلامی ایران که در کشور های غربی حضور دارند در سفر به مصر و دیدار با روشنفکران مصری آنها  را متوجه خطر اسلامیست ها نمودند.

با گسترش قیام های ضد نظام های  خودکامه در کشور های عربی، بسیاری رژیم های مستبد منطقه  تلاش کردند که این انقلاب ها به فرجام مثبت نرسند و آنزمان به مردم کشورهای شان بنمایانند که انقلاب ویرانی ،خشونت ، نا امنی و هزینه های فراوانی را به همراه دارد  چنانچه عربستان سعودی با مداخله در کشور های همانند تونس،یمن و مصر و با حمایت از افراط گرایان سلفی سدی در مسیر موفقیت رژیم های اخوانی گردیده است.

قرار گرفتن حزب سلفی نور که حزب اسلام گرای افراطی است در مقابل اخوان المسلمین و همنوا و حامی کودتاه مصر این را می نمایاند که کشور های دیکتاتوری از به نتیجه رسیدن انقلاب ها در کشور های عربی شدیدا احساس وحشت می کنند چنانچه عربستان سعودی در مخالفت با حکومت اخوانی ها به حمایت حزب اسلامی نور پرداخته است  و  ملک عبدالله پادشاه عربستان  یک روز بعد از اقدام نظامیان مصر علیه اخوان المسلین و برهم زدن تحصن شان در میدان  رابعه عدویه و میدان النهضه که به کشته شدن بیش از 600 نفر انجامید در پیامی که از تلوزیون آن کشور پخش گردید حمایت تام و تمام خود را از کودتاه و حکومت موقت مصر اعلام داشت و طرفداران اخوان  را تروریست خواند.

یکسال بعد از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین اعتراضات  گسترده جنبش  موسوم به تمرد خواستار کنار رفتن مرسی از قدرت شدند و فردای آنروز جنرال عبدالفتاح السیسی فرمانده نیروهای مسلح و وزیر دفاع مصر هشدار داد اگر دولت ظرف ٤٨ ساعت  آینده به خواسته های مخالفان پاسخ ندهد، اداره امور را در دست خواهد گرفت. آقای مرسی اظهار می داشت رییس جمهور مشروع مصر است که با آرای مستقیم و آزاد مردم انتخاب شده است. او هشدار داد که تلاش مخالفان برای توسل به زور کشور را به هرج و مرج و بی نظمی خواهند کشاند.

ارتش مصر هشدارش را عملی کرد و آقای مرسی را بازداشت و به  نخستین رژیمی که اسلام گرا های اخوانی در جریان 80 سال فعالیت سیاسی شان توانسته بودند با آراء آزاد مردم تشکیل دهند پایان داد ، دولت اسلام گرای مصر به رهبری اخوان المسلمین نتوانست خواسته های  نه تمام اقشار جامعه مصر دست کم آنانی که به آنها رای دادند را برآورده کند نتیجه سقوط حکومت شان را در بر داشت.

اگر چه اخوان مسلمین وجهه اش را در قبال شیخ الازهر ، حزب سلفی افراط گرای اسلامی نور ، ارتش و سایر نهاد ها و احزاب در مصر از دست داده بود  کودتاه نمی تواند اقدام نظامی را در مقابل دولت منتخب توجیه کند.

آنچه مبرهن است سقوط  یک دولت منتخب به وسیله کودتاه نظامی نقص اصول اولیه ی دموکراسی است  و پیامد های بس ناگوار ی را نه تنها در کشور مصر بلکه  در سراسر جهان اسلام بدنبال خواهد داشت زیرا افراطیون اسلام گرا زین پس میتوانند با اعتماد بگویند تنها راه رسیدن به قدرت  و از میان برداشتن  دشمنان استفاده از خشونت است زیرا  آنان بعد از پیروزی در انتخابات آزاد در دهه 1990 در الجزایر و امروز در مصر توسط ارتش و نیروهای سکولار از قدرت ساقط شدند.

اما آنچه غم انگیز است به خون کشیدن اعتراضات مردمی است که  در  اعتراض به خیابان ها آمدند کشتار صدها نفر غیر نظامی به خشونت‌آمیزترین شکل بدست نیرو های ارتش و پلیس  به عمیق تر شدن بحران مصر و محکومیت جهانی انجامیده است  جالب آنکه چطور گروهی بنام لیبرال ،سکولار و چپ گرا  به خود اجازه  می دهد  تا از تماشای کشتار رقبای هموطن شان شادمان و  با نظامیان همکار باشند چنانچه در مسجد فتح تماشاگر مخالفان مرسی در لت و کوب هواداران گیر افتاده اخوان در مسجد بودیم. آنچه امروز در مصر شاهد آن هستیم  عقل گرایی و خرد گرایی جایشانرا به خشونت داده است و نحله های مختلف سیاسی مصر به آینده کشورشان بی اعتنا هستند در حالیکه تجربه الجزایر،افغانستان، پاکستان و سوریه را در مقابل دیدگان خود  دارند.

 

 

 

 

 

 

 


 

[1] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911127000141

[2] http://www.persian.rfi.fr

 


بالا
 
بازگشت