بصیرهمت

بصير همت 

مانچستر - انگلستان

مجله مسايل بينالمللي

مارچ  - 2013

 

دكتورين پوتين

 

پوتین و روسيه كنوني

 

سياست خارجي روسيه تحت رهبري ولاديمير پوتين بر سه اصل اساسي جيو ستراتژيك   Geostrategic ذيل استوار است:

- روسيه بايد همچنان  يك ابر قدرت هستوي در عرصه جهاني  باقي ماند.

- بحيث كشور نيرومند  در حل مسايل كليدي  و عرصه هاي مختلف حيات سياسي جامعه جهاني تاثیر گذار باشد.

- رهبري سياسي ، نظامي و اقتصادي  كشور هاي  منطقه  را داشته باشد.

ولاديمير پوتين پس از انتخابش بحيث رئيس جمهور روسيه در  سال2000، در صدد احياء دوباره اقتصاد از هم پاشيده روسيه ،تجديد پاليسي خارجي روسيه و احياء امتيازات جيوستراتژيك ،كه روسيه در زمان يلسن و فروپاشي اتحاد شوروي وقت از دست داده بود، بر امد كه همه اينها ميتواند در مجموع دكتورين پوتين ناميده شود.پوتين  كنترول بخش هاي عمده اقتصادي روسيه از جمله گاز طبيعي و نفت را در دست گرفت .سيستم عدلي ،قضائى و شبكه هاي وسايل ارتباط جمعي روسيه  از جمله شبكه تلويزيون ملي روسيه را كه اكثريت  مردم روسيه  وسيعا اخبار و رويداد هاي جهان را از همين تلويزيون ها ميگيرند،تحت كنترول در اورد،که این اقدامات   باعث ثبا ت سیاسی و رشد اقتصاد از هم پاشیده روسیه گردید. 

پوتين همواره خواسته است تا بًرابري اش را در رابطه با داشتن سلاح هستوي در سطح جهاني با ايالات متحده حفظ نمايد و اماده گي اش رادر رابطه با مذاكرات روي سلاح هستوي و ساير سلاح هاي ستراتژيك با امريكا اعلام داشته است. مسكو در برابر هرگونه اقدام ناتو در منطقه، از جمله در برابر نصب سيستم دفاعي موزائيل هاي ناتو در اروپا ، كه  از نظر سیاستمداران روسی باعث تضعيف دفاعي روسيه میگردد، مخالفت نموده است. 

پوتين طي بيانيه اي در وزارت خارجه روسيه ،جولاي2012،اظهار نمود كه:

"نصب موزائيل هاي اروپا بيلانس ستراتژيك را در منطقه در معرض خطر قرار خواهد داد. "

عنصر مهمي كه روسيه را به يك ابر قدرت هستوي در سطح جهاني مبدل نموده است صرف داشتن رقم بزرگ سلاح ها و كلاهك هاي هستوي اش نيست ،در پهلوي داشتن ذخیره بزرگ  سلاح هستوی ،فروشنده وسيع تكنولوژي هستوي به ساير كشور ها نیز می باشد.همين اكنون عقد قرارداد هاي فروش رياكتور هاي هستوي به كشور هاي چين،تركيه،هند ،بيلاروس و بنگلاديش اين كشور را به بزرگترين كشور فروشنده سلاح هستوي مبدل نموده است. ايران نيز از جمله مشتريان مهم تكنولوژي روسيه است . فابريكه نيرومند هستوي يك مليارد دالري بوشهر به كمك تكنولوژي و متخصصين روسيه، باوجود مخالفت جدي امريكا،اعمار گرديده است.ساختمان اين نيروي هستوي بيانگر قدرت هستوي روسيه از يكطرف و ايستاده گي اين كشور در برابرمخالفت هاي امريكا در منطقه است. 

بر اساس ارقام ارائه شده در سال 2013 ،امريكا داراي 10000کلاهک هستوي و روسيه داراي 8500 كلاهك هستوي است .همچنان روسیه در سال 2012 در رديف دومين كشور فروشنده سلاح ،بعد از امريكا،در ماركيت جهاني فروش سلاح قرار گرفت. 

  کمک های دوامدار روسيه به سوريه ،تامين و تمويل سلاح و تكتولوژي و ترميم وسايط تخنيكي اين كشور از جانب مسكو ،ديدار پوتين در دسيمبر2000 از كيوبا ،ايستاده گي دوامدار مسكو در تصاميم شوراي امنيت بر عليه امريكا و ناتو ،بیانگر تلاش کرملین بمنظور تشویق  و جلب همکاری های هر چه بیشتر   دوستان منطقوي سابق خويش در شرق ميانه ،امريكاي لاتين و اسيا است. روسيه در سال هاي 90 دو ويتو را در شوراي امنيت اجرا نمودو هچنان  روسیه بين سال هاي 2000تا2012 به تعداد هشت بار از حق ویتو در مورد مسايل مختلف استفاده نموده است.

 ستراتژی هژموني منطقوي پوتين، مسكو را بر ان داشت تا  بمنظور رهبري سياسي_ نظامي كشور هاي بلاك سابق اتحاد شوروي تلاش نمايد.پوتين در بيانيه سال گذشته اش جدا ابراز داشت كه "تامين هرچه بيشتر وحدت و هماهنگي كشور هاي منطقه در قلب پاليسي خارجي ما قرار دارد."

با وجود علاقمندي ضعيف برخي از اين كشور هاي نو به استقلال رسيده در رابطه به تامين مساعي مشترك دوباره ،قراراست نهاد  نظامي بنام Collective Security Treaty Organization كه يك اتحاد نظامي بين كشور هاي روسيه ،ارمنستان،بيلاروس،قزاقستان،قيرغزستان و تاجكستان است، و همچنان اتحاديه گمركي بين كشور هاي بيلاروس قزاقستان و روسيه در سال2015 بامضاء برسد كه پوتين باعلاقمندي جدي انرا پيگيري مي نمايد.

تحت رهبري پوتين ايدياي هژموني منطقوي ابعاد تازه اي بخود گرفته است.پوتين مي خواهد تا باصطلاح سياست "فنلند سازي" را در رابطه با دولت هاي سابق بلاك شوروي در پيش گيرد ،بدين معني كه بعد از جنگ جهاني دوم ،در زمان جنگ سرد،اتحاد شوروي برسيا ست خارجي فنلند كنترول داشت ،مگر دولت فنلند در اجراي هرگونه سياست داخلي خويش مستقل بود.

بنابر اين دكتورين منطقوي  ،پوتين ميخواهد تا درهرنوع سياست داخلي كه این کشور ها (کشور های سابق شامل بلاك اتحاد شوروي ) در عرصه اقتصادي، سياسي و اجتماعي اتخاذ مي نمايند، مداخله نداشته باشد مگر در عرصه سياست خارجي، این کشور ها بايد همپاي سياست هاي خارجي مسكو گام بردارند.

پوتين در رابطه به انعده كشور هاي جمهوري هاي سابق اتحاد شوروي كه تمايل جدي به غرب نشان ميدهند ،ويا ميخواهند به بلاك غرب بپيوندند  تا حد امكان با استفاده از فرصت هاي مناسب عكس العمل شديد نشان ميدهد ،چنانچه: 

در مورد گرجستان چنين نمود. گرجستان كه به نقطه خيز ناتو و ايالات متحده مبدل شده بود ،روسيه زمانيكه فرصت مناسب سياسي - نظامي را حاصل نمود ،در دفاع كامل نظامي از دو منطقه تجزيه طلب انگوشيت و افقازيا قرار گرفت و رژيم ميخائيل سكشويلي را كه تحصيل يافته ايالات متحده و وفادار به ارزش هاي غربي بود بي اعتبار ساخت . همچنان روسیه در بی ثبات سازی   رژيم علاقمند به پیوستن  به پيمان ناتو در اكراين با اعمال فشار ،از جمله قطع ارسال گاز در 2006 ،2009،به اين كشور نقش داست، که در نتیجه دو شخصيت سياسي ، يوشينكو و تيمشينكو ، كه از طرفداران جدي غرب محسوب ميگرديدند از قدرت بر کنار گردیدند.  مسكو هنوز هم  ميخواهد تا دولت كنوني اوكراين را ازهرگو نه پلان كه نمايانگر پيوستن تدريجي اكراين به شوراي اروپائي باشد منصرف سازد.البته از جمله 49 ملیون نفوس اکرائین 18%روس است.

لازم به تذکر است که همین اکنون قوت ها و بیز های نظامی روسیه در برخی از این کشورهای منطقه حضور دارند که از جمله میتوان از نیروی بزرگ بحری روسیه در اکراین،  درسیوستوپول واقع در بحیره سیاه با 13000 قوت نظامی ، سیستم رادار و دفاعی روسیه با 900 سرباز در اذربایجان، بیز نظامی روسیه با بیش از 3500 سرباز در مناطق مورد مناقشه انگوشیت و افقازیا ، بیز نظامی تاجکستان(دوشنبه ،کولاب و قرغانتیپه با 5500 سرباز)و بیز هوائی روسیه در ارمنستان ، در حدود 4000 سرباز، نام برد.

متكي بر همين دكتورين نظامي،پوتين همه ساله در جهت ازدياد بودجه نظامي روسيه است طوريكه، طي سال هاي حاكميت پوتين بودجه نظامي روسيه از مبلغ تخميني 29 مليارد دالر در 2000به 64 مليارد دالر در 2011ارتقا ء داشته است.

در جريان كمپاين تبليغاتي در فبروري 2012 پوتين به مردم روسيه وعده داد كه:

"سيستم نظامي و تكنولوژي نظامي روسيه را وسيعا مدرن سازد."و اظهار نمود كه براي رسيدن به اين هدف مبلغ 23 ترليون روبل را كه معادل 770 مليارد دالر ميشود، در ده سال اينده جهت مدرن سازي سيستم نظامي روسيه بمصرف خواهد رساند.

  در عرصه سیاست داخلی، پوتین بر اقتصاد بیمار و اجتماع  از هم پاشیده روسیه بعد از یلسن  جان تازه داد.

در روسیه با فروپاشی اتحاد شوروی ، بزرگترین نهاد های اقتصادی روسیه خصوصی ساخته شد و اقتصاد مافیائی حاکم گردید و اولیگارش های روس (اولیگارش به گروپ کوچک منفعت جو و بی مسئولیت در برابر مردم ،اطلاق میگردد که کنترول و رهبری یک نهاد یا ارگان را دارند.) پر منفعت ترین سود را از این شرایط بردند .انفلاسیون ، بیکاری، فقر،  سقوط ده ها فابریکه و نهاد های تولیدی، روسیه را در بدترین وضع اقتصادی و اجتماعی قرار داده بود. مگر با احراز قدرت توسط پوتین و تیم حاکمش ،روسیه توانست بار دیگر در عرصه حیات سیاسی نظامی و اقتصادی به پا بایستد.

ولادیمیر پوتین که از طرفداران سرمایه داری دولتی است، زمانی گفته بود " هریک از مردم روسیه که از متلاشی شدن اتحاد شوروی متاثر نیست، قلب ندارد ،مگر کسی که میخواهد سیستم اتحاد شوروی دوباره احیا گردد ، مغز ندارد."

در پهلوی ثبات سیاسی ، کرملین کنترول خود را بالای سیستم اقتصادی روسیه تامین نمودو قوت نیرومند مافیای اقتصادی مسلط  بر روسیه را تضعیف و عمده ترین کمپنی های خصوصی را به کمپنی های تحت کنترول دولت تبدیل نمود که در نتیجه اقتصاد دولتی تحت کنترول بیروکرات های که تعداد از انها افسران سابق کی جی بی بودند و ارتباطات نزدیک با پوتین داشتند،در روسیه مسلط گردید.

  تعقیب ،گرفتاری و بلاخره به زندان انداختن خودوروفسکی و فرار بریزوفسکی به لندن ، نمونه ای بود برای سایرین تا دیگر اولیگارش های روس را سر جایشان بنشاند. تحت رهبری پوتین فشار دولت در جهت کنترول ، رهبری وسرمایه گذاری در کمپنی های دولتی بیشر از پیش تقویت یافته است. کرملین صدها کمپنی را یا کاملا تحت سرمایه گذاری و کنترول مستقیم خویش قرار داده و یا با سهمیه معین دولتی فعالیت های انها را تحت نظارت دارد. طور مثال:

 دوکمپنی عمده که توسط دولت کنترول میگردد ، سیبربانک و گازپروم، تقریبا بیشتر از نیم بازار سهام روسیه را تشکیل میدهند.کمپنی های نفت و گاز تحت رهبری دولت 20% عاید ناخالص ملی یا  GDP تمام کشور روسیه و 60% صادرات این کشور را تشکیل میدهند. نا گفته نباید گذاشت که درپهلوی همه اقدامات پوتین بمنظور رشد اقتصادی روسیه، صعود قیمت تیل و گاز در عرصه جهانی طی دور اول ریاست جمهوری پوتین پروسه رشد اقتصادی را در  روسیه تسریع نمود.

اکنون دولت روسیه بزرگترین سهمدار کمپنی های ستراتژیک بشمول ترانزنفت، کمپنی پاپلین، ، گازپروم ، ایروفلوت، مجتمع برقی، سیبر بانک وکمپنی تولید هواپیماها گردیده و کمپنی هوا نوردی ایروفلوت که طی سالهای 1990بسقوط مواجه گردیده بود دوباره خطوط هوائی منطقه را بخود جذب نمود .

 

سياستمداران روسيه بدين باور اند كه:

كشور هاي قدرتمند اروپائي تحت رهبري ايالات متحده گرسنه منافع سرشار طبيعي سرزمين روسيه اندو ازاين لحاظ در صدد تضعيف و متلاشي شدن روسيه و ايجاد دولت وابسته به غرب اند تا از طريق انها بتوانند بر منابع اين كشور دست باز يابند. بناء در جستجوي انعده گروپ ها و شخصيت هاي در داخل روسيه اند تا از انها بحيث ستون پنجم در تضعيف اين كشور و رژيم هاي وفادار به غرب استفاده نمايند . 

اوباما در دور اول رياست جمهوري اش ، امادگي بيشتري براي مذاكره و كمپرومايز روي مسايل عمده كه براي هردو كشور حياتي بود نشان داد. در نتيجه مذاكرات ، امريكا توافق روسيه را در انتقال مواد لوژستيكي و اكمالاتي از طريق روسيه به قوت هاي ايالات متحده در افغانستان  حاصل نمودو در مقابل واشنگتن از پلان نصب موشك هاي رادار خويش در پولند و جمهوري چك منصرف گرديد و مسكو در 2010 بمنظور اعمال بخشي تحريم ها به ايران در شوراي امنيت راي موافق داد. 

مگر در اخیر سال 2011 واشنگتن و مسكو دوباره از هم فاصله گرفتند و روابط دو كشور بنا بر عدم توافق روي مسايل كليدي ضعيف گرديد، طوريكه مسئله مذاكرات روي مسايل هستوي ، موضوع نصب سيستم راكت هاي دفاعي اروپا، همكاري مشترك مسكو و واشنگتن در مورد مذاكرات خلع سلاح ستراتژيك ، بر نزدیکی روابط مسکو وواشنگتن سایه افگندومسكو تهديد نمود تا از مذاكراتي كه بنام   "اغاز جديد New Start" ناميده ميشود خارج خواهد شد. 

نيازمندي امريكا به روسيه که در رابطه به عبور مواد اكمالاتي اش از طريق روسيه به افغانستان موجود بود ،  این نیاز مندی با خروج  بخش اعظم اين قوت ها از افغانستان ، الی اخر 2014، رفع میگردد. در مورد ايران وسوریه ، روسيه همچنان دفاع از  رژيم هاي ايران  و سوريه را  ادامه ميدهد. چنانچه تا حال روسيه براي سومين بار فيصله هاي شوراي امنيت ملل متحد را در مورد اجراي تحريم ها بر عليه رژيم بشار اسد ويتو نموده است.

مسايل داخلي روسيه بحيث يك فكتور پيچيده هنوز هم باقيست . درا نتخابات اخير  رياست  جمهوري روسيه و بعد از انتخابات ،مخالفين رژيم روسيه كه با تظاهرات وسيع و فعاليت هاي دوامدار قدرت اپوزيسيوني خويشرا كه خودرا نيروهاي ليبرال و طرفداران دموكراسي ميدانند برعليه رژيم پوتين  نشان دادند در حاليكه اين اپوزيسيون مورد پشتيباني غرب قرار گرفت ، برعکس   با  فشار شديد و عكس العمل كرملين روبرو گردید و كرملين كنترول دولت بر نهاد هاي وسايل ارتباط جمعي و در مجموع كنترول شديد بر جريانات سياسي روسيه  رابیشتر نمود.

مردم ساكن محلات و ولايات روسيه كه اكثرا به سياست بي علاقه اند ،محافظه كاراني اند كه بيشتر به اقداماتي كه پوتين در اغاز احراز قدرت نمود خوشبين بوده و به هرگونه مداخله غرب بد گمان اند و تعدادي از اين مردمان محل هنوز هم علاقمند نظم و انظباط و اجراي خدمات بيشتر دولتي اند. ويا بطور خلاصه مردمان اطراف شهر ها عمدتا شهر مسكو و سن پطرز بورگ به مظاهرات و شعار ها و يا سياست هاي كه در كوچه هاي مسكو براه انداخته ميشود علاقمند نيستند . مگر در عين حال علاقمندي شان به  رژيم  كنوني كه با سوء استفاده و اختلاس همراه بوده و روز تا روز از اجراي خدمات اجتماعي محروم ميگردند كمتر گرديده است.

زيرا كشوري مانند روسيه با داشتن39 مليون متقاعد،18مليون ويتران جنگ و معلول ضرورت بيشتر به اجراي خدمات اجتماعي ازجمله خدمات صحي ،تعليم و تربيه ، خدمات رهايشي و مسكن  از جانب دولت دارند ،كاري كه ماركيت ازاد كمتر ميتواند اين خدمات را به نفع انها انجام دهد.

نتايج انتخابات پارالماني ماه دسامبر    2012 و انتخابات رياست جمهوري ماه مارچ 2012از جانب اكثريت قابل ملاحظه مردم روسيه ، در حدود 60 فيصد ،مورد تائيد قرار گرفت و مظاهرات خياباني اپوزيسيون روسيه كه ادعاي تقلب در انتخابات را مي نمود مورد پشتيباني اكثريت عظيم مردم قرار نگرفت و  اعتراضات نتوانست  سراسري گردد.   

در مقايسه با ساير احزاب ،گروه ها و شخصيت هاي فعال روسيه حزب تحت رهبري پوتين ،United Russia،نفوذ بيشتري بخصوص در ولايات قراء وقصبات روسیه دارد، مگر براساس سروي كه از جانب ارگان معتبر  بنام  لويندا سنتر صورت گرفته است ،محبوبيت پوتين از 88فيصد در سال 2008 به 64 فيصد در جون 2012 رسيده است.

امريكا نمیتواند قدرت اتومی، نظامی و اقتصادی روسیه را در سطح جهانی دست کم بگیرد ،  از این لحاظ انتخاب ستراتژیکش اینست تا مذاكرات با روسيه را از سر گيرد و اين مذاکرات جهت حل اختلافات در سطح بالاي دپلوماتيك ادامه يابد. چنانچه: 

بنا بر اطلاعات منابع مسكو ،با صحبت تيليفوني كه پوتين با اوباما ،بعد از انتخابات دور دوم رياست جمهوري اوباما، داشت، پوتين از اوباما دعوت بعمل اورد تا الي اخير سال 2013 از مسكو ديدن نمايد كه مورد تائيد واشنگتن قرار گرفت . در ماه فبروري امسال معاون رياست جمهوري امريكا با وزير خارجه روسيه در مونشن جرمني ديدار داشت و همچنان مشاور امنيت ملي امريكا ، توماس دونيلان ، بزودي از مسكو بخاطر مذاكرات روي كنترول سلاح هستوي ديدن خواهد نمود. 

مسئله نصب سيستم رادار در اروپا ،موضعگيري ايالات متحده در مورد تشديد كنترول پوتين و تيم حاكم وي بر نهاد هاي سياسي ،مدني و وسايل ارتباط جمعي روسيه ،تحت كنترول در اوردن هرچه بيشتر سياست خارجي كشور هاي بلاك سابق شوروي از جانب مسکو، از مسايل است كه در صدر مذاكرات صريح و اشكار واشنگتن و مسكو قرار دارند.واشنگتن همچنان ارتباط اشكار و مخفي خودرا با جنبش اپوزيسيوني روسيه توسعه خواهد داد تا بتواند در تغيرات دروني روسيه اهداف سترتتژيك خويشرا پياده نمايد.

پایان

 

 

 


بالا
 
بازگشت