دکتراندس م. نبی هیکل
فــــــــــــــــــراخـــــــــــــــــــوان مــــــــــــلـــــی
مردم ما برای پنجمین بار این فرصت تاریخی را دارا اند تا میان استقلال ملی و و ابستگی انتخاب نمایند. تاریخ ملت افغان حد اقل چهار فرصتی(در زمان شاه امان الله، در جمهوریهای دوم، سوم و چهارم ) را به یاد دارد که در آنها ملیگرایی و و طندوستی زیر بار سنگیین تمایلات نیرومندگروپی، تعصب فکری، انترناسیونالیزم و بیگانه پرستی نابود گردیدند. فرصت کنونی با رقابت سخت منافع کشورهای ذینفع از یکسو و فقدان سنگر واحد ملی در جامعه داخلی از سوی دیگر مشخص میگردد، فرصتی که در آن افغانستان ناتوان و جنگ زده در دست چاپاندازان بیرونی قراردارد.
برای جامعه ایتلاف بینالمللی تأمین منافع ملی و امنیت دستجمعی دارای اهمیت است نه منافع ملی افغانستان. پاکستان افغانستان را در حوزه منافع حیاتی خویش میپندارد و بحیث یگانه کشور اسلامی دارای سلاح ذروی عظمت طلبی منطقوی در سر دارد و به این آرمان متعهد است تا به سرزمین مسلمانان منطقه مبدل گردد.
جامعه داخلی افغانستان که از سه دهه بدینسو برای نفوذ و مداخلات خارجی بخصوص همسایگان باز میباشد، نهادهای سنتی ملی خود را در نتیجه ی این مداخلات ازدست داده است. دفاع از منافع ملی بدون برنامه ملی و نهادهای ملی ناممکن است.
در شرایطی که بر سر سلطه افغانستان بعنوان ساحه نفوذ و منافع ملی میان کشورهای ذینفع رقابت شدید جریان دارد و افغانستان در این رقابت در دست دیگران قراردارد به تعهد ملی و مردمی اشد نیاز است. فرصت انتقال قدرت سیاسی از راه انتخابات بهترین فرصت مناسب برای انجام چنین تعهد ملی میباشد. زیرا با انجام انتخاب سالم ملی بنیاد سیاست ملی را برای پنج سال آینده اساس میگذاریم. زمان آن است تا کشور را با انجام انتخاب مشترک و واحد برای فرزندان خود به یک خانه مشترک و مصوون تبدیل نماییم. این کار مستلزم آن است تا همه ی نیروها برای انجام انتخاب مشترک و واحد میان استقلال و وابستگی نخستی را برگزینند و به دومی برای همیش نقطه پایان گذارند.در این فرصت تاریخی مردم افغانستان با دو گزینش کلی روبرو اند:
۱. حمایت از یک افغانستان مستقل که همانند سایر دولتهای عضو سیستم دولتی و اعضای جامعه بینالمللی بر اساس منافع ملی اداره و فعالیت مینماید، و
۲.حمایت از وابستگی یعنی تداوم و ضع کنونی.
مردم و میهن همه ی آنانی را برای تأمین استقلال و منافع به آزمون فرامیخواند.آزمون بهتری برای تثبیت مردم دوستی و وطنپرست افراد و سازمانها در شرایطی که مردم و میهن نیازمند خدمت آنها اند نمیتواند وجود داشته باشد. همانند سایر رویدادهای ملی در گذشته امروز نیز همه ی نیروها باید در انتخابات آینده و در هر فرصت لازم به استقلال و ملیگرایی رأی دهند و از رأی خویش حمایت نمایند، زیرا آینده مردم ، فرزندان آنها، خانه مشترک آنها و حاکمیت آنها تنها از این راه میتواند تأمین گردد.
به چنین انتخاب تنها از راه ارایه برنامهها نمیتوان دستیافت، زیرا همه احزاب سیاسی دارای برنامههای به اصطلاح ملی اند. نمونههای عملی اتحاد به دور مفکوره های ملی چیزیست که باید به آن گذار شود. نخست باید به دور سوژه ملی دارای اولویت اتحاد فکری بوجو آید. در این اتحاد نیروهای چپ و راست و معتدل در کانتنیوم سیاسی باید بر اساس تعهدات مشخص ملی شرکت نمایند.گامهای آتی میتواند بطور مثال اساس کار قرارگیرند:
۱. اتحاد فکری دگماتیک به دور مفکوره های (سوژه های ) ملی. (انتخاب نامزدان ریاست جمهوری بر اساس معیارهای ملی نه گروپی)
۲. اجتناب از تعصب فکری، گروپگرایی وتفکر گروپی
۳. کار عملی برای تحقق عملی سوژه ملی
۴. تعیین نورمها و مشخصات نامزدان ریاست جمهوری بر اساس، عدم وابستگی، نمونههای قابل تثبیت ملیگرایی و شایستگی مسلکی (دانش مسلکی و اخلاق مسلکی).
۵. تعیین خطوط اساسی برنامه ملی.
۶ . تشکیل مرجع واحد اجماع ملی از همه ی نیروها و یا کمیته انسجام اجماع ملی که ماموریت دارد روابط میان نیروها را تأمین وبرای هماهنگی فکری میان آنهابحیث یک مرکزفعالیت نماید.
تشکیل حد اقل ایتلافهای بزرگتر احزاب سیاسی و نیروهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ( سازمانهای جوانان و زنان یا اتحادیه های صنفی یطور مثال) از نظر سازمانی و یا فکری و یا هردو رسیدن به این مامول را میتواندتسهیل نماید.
۷. راه اندازی مباحثات در رسانهها،تدویر کنفرانس ها و سیمینارها و نشستها در مورد سوژه های ملی مورد اجماع ملی،بخصوص مسایل مربوط به بقا، امنیت و رفاه افغانستان)
از تمام نیروهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دعوت میگردد تا برای آینده خود و فرزندان خود، برای آینده ملت افغان و افغانستان به دور مفکوره های ملی متحد گردند. نگذارید این پنجمین فرصت طلایی برای انتخاب آینده مستقل و مرفه فدای تعصبفکری ، گروپگرایی و بیگانه پرستی گردد.
بیایید اتحاد به دور سوژه های ملی را از همین امروز آغاز نماییم.
(یادداشت: آرزومندم این طرح مورد توجه رسانهها و نیروهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قرار گیرد.)
پایان