محمد آجان غلجی

 

 

راه حل  منطقی و دایمی معضل افغانستان با همسایگان : بویژه پاکستان در چیست

 

! بخش دوم و اخر      

 

- پاکستان و ایران علاوه از امکانات وسیع فوق در داخل افغانستان   ؛ وسایل  و ذرایع عدیده دیگر فشار بر میهن ما را نیز در اختیار دارد که همواره از انها به ضرر ما سود برده و خواهد برد ؛  از جمله محاط بودن ما به خشکه و در تامین رابطه تجاری ؛ اقتصادی با جهان به ناگزیری استفاده از بنادر بحری هر دو همسایه ؛ که متاسفانه آنها هیچگاه  حق ترانزیت ما را از مسیر هایشان حرمت نکره و به میثاقهای بین المللی و میان کشوری در مورد پابند نمانده ؛  با این مسله همیشه برخورد سیاسی  ؛ افزاری نموده تا بازرگانی  ؛ یعنی هر وقت خواسته امتعه تجاریی  وارداتی و صادراتی ما را به میل و تصمیم یکجانبه معطل و دیمرچ و جریمه  گرفته اند ؛ این روند به مقصد وارد کردن فشار در مقاطیعیکه خواسته باشند ادامه خواهد داشت  ؛ به هدف جلوگیری از زیر ساختها ؛ ایجاد موسسات تولیدی ؛ زراعت عصری در افغانستان اموال بی کیفیت شانرا به بازار کشور سرازیر و تا هنوز ذریعه عمال شان مانع  تدوین قوانین ومقررات حمایوی برای رشد سرمایکزاری سرمایگزاران ملی شده اند  ؛ نگهداری و پرورش گروه های یاغی و تبهکار در قلمرو شان ؛ اصدار فتوی ها ؛ جنگ روانی و ذرایع مشابه دیگر

 

- با درنظرداشت  حقایق عریان و بار بار تجربه شده فوق دیگر نیات اصلی ؛ پلانها و عملکرد همسایه ها از جمله پاکستان برای همه افغانها و جهانیان کاملا روشن و پرواغح است ؛ یعنی استراتژی  اصلی و هدف نهایی پاکستان  توسعه جویی تدریجی تا تکمیل اشغال سرزمین مقدس ما ؛ انچه  این کشور از بوجود امدنش علی الخصوص  ظرف بیش از سه دهه در قسمت افغانستان سرمایگذاری و انجام داده ؛ بدون شبهه  ناشی از سو نیت در خدمت همین هدف شوم شان بوده است ؛ پاکستان در عملی کردن این ستراتژی اش کاملا مصمم بوده ؛ لحظه یی هم فرصتها را از دست نداده و نمیدهد

 

مگر ما افغانها در مقابل این توطه بزرگ پاکستان و دسایس بیشمار همانند این  که بقای ما را جدا زیر سوال برده ؛ حداقل برای دفاع از خود و سرزمین مان  چه کار هایی میتوانستیم انجام دهیم و کدام کارها را انجام داده ایم ؟ ؛ امکانات باقیمانده  کدام اند و چه کار هایی میتوانیم انجام دهیم؟ :ـ

 

 الف - انچه میتوانستیم انجام دهیم  حفظ و تقویت یکپارچگی و وحدت ملی به عنوان  تضمین سلامت و سپر مطمین حراست از سرزمین  ما  ؛ ارجحیت منافع ملی نسبت به منافع شخصی ؛ قومی ؛ مذهبی  زبانی و محلی از سوی جوانب درگیر حتی در جنگها و مخاصمتهای  سه دهه گذشته ؛ در لحظات سرنوشت ساز تاریخی با وصف  و  حفظ اختلافات سیاسی ؛ عقیدتی  ؛ قومی وغیره کفایت مذاکره و رسیدن به اجماع ملی همه افغانها روی مسایل مهم و با ارزش ملی : طور نمونه جلو گیری از  فروپاشی  عمدی اردو و قوای مسلح کهنسال و همه زیر ساختهای اقتصادی ؛ سیاسی ؛ فرهنگی ما  منحیث وجیبه ملی ؛ بوسیله پاکستان بدستهای خود مان طی دهه نود میلادی که  تناسب قوا و همه امکانات  را به یکبارگی   به سود دشمن و ضرر کشور ما تغیر داده برتری پاکستان را در همه عرصه ها تضمین نمود ؛  وضع بوجود امده بعد تحولات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱  شانس و امکان عملی وشدنی ساخت و احیای زیر بناها  ؛  ایجاد و احیای قوای مسلح نیرومند که پاسدار سلامت و تمامیت ارضی ما باشد ؛ دهها خدمت مفید دیگر  در وجود و کمک جامعه جهانی حاضر  در افغانستان را وسیعا مساعد گردانید که نسبت بی کفایتی رهبران ؛ سیاسیون و نخبگان مطرح در صحنه  از چنین امتیازاتی بی بهره شدیم ؛ زیرا انان بجای کار  مسولانه در این راستا متاسفانه مصروف تحکیم مواضع و منافع شخصی ؛ گروهی ؛ سرمایه اندوزی ؛ قانون گریزی و امثال آن فرصتهای تاریخی را هدر دادند در حالیکه پاکستان و ایران از همین امکانات در جهت تطبیق اهداف ستراتژیک توسعه جویی شان به استقامت ما بهره برداری نهایی نمودند

 

 ب - طی سه دهه  خونریزی ما با عدم پختگی سیاسی ‌؛ عقلانی  و ساده لوحی تمام ؛  گاهی بخاطر رقابتهای شرق و غرب یخنگیر هم شده سرزمین خود را میدان جنگی ساختیم که به ما تعلق نداشت ؛ در برهه یی تنظیمهای جهادی به مقصد کسب یا حفظ قدرت به جان هم افتاده ؛ در ازای حمایت همسایه ها عملا همه راه های مداخله و تطبیق پروگرامهای  خصمانه ایشانرا مساعد گردانید ؛ طالبان به مثابه موفقترین پروژه پاکستانی  عملا نوعی اشغال نا اعلان شده را تمثیل نمود .  از بازیگران این دوره ها جز حاکمیت ح . د . خ . ا که به حمایت اتحاد شوروی مقابل پلانهای مغرضانه پاکستان و ایران تا فرجام ایستادگی نمود ؛ تنظیمها و طالبان نه تنها جلو  خرابکاریهای همسایگان را نگرفتند که بدلایل متعدد دانسته یا ندانسته خود وسیله و فراهم کننده امکانات برای  مداخله و اعمال نفوذ ناجایز همسایه های فرصت طلب بد نیت ما شده ؛ جای مدافعه از ملت و مملکت   به حیث وجیبه ملی  ؛ بخاطر کسب و حفظ منافع کوچک شخصی و گروهی فرمانبردار دشمنان مردم و وطن گردیده رو سیاهی تاریخی را  کمایی کردند ؛ در نتیجه تحولات بعد از حوادث ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ در یک اجماع کامل جهانی  امکانات غیر منتظره وسیع در عرصه های مختلف  کشور ما را دست داد ؛ نظام جدید همسو با جهان مدرن ایجاد گردید ؛ تغیرات بزرگ هر چند با کاستیها در بخشهای مختلف بوقوع پیوست که بررسی همه تحولات موضوع بحث کنونی نیست

 

علی الرغم فرصتهای طلایی  میسر شده ی دهه اخیر برای تقویت نیروی دفاعی ؛  زیربناهای اقتصادی و ملت سازی بمثابه مبرمترین نیازها که ضامن بقای ما و بازگشت توازن سیاسی ؛ نظامی ؛ اقتصادی  با همسایه ها میتوانست باشد توجه صورت نگرفت ؛  نیرو های در صحنه  میبایست با دوستان بین المللی و جامعه جهانی همین نکات  سرنوشت ساز را تا نتیجه گیری مثبت عملی به بحث  گرفته منحیث شروط ادامه همکاری افغانستان با انها پیگیری مینمودند  ایشان  را  در زمینه قناعت میدادند تا از شر مداخلات و اسیب پذیری ها مقابل همسایگان راحتتر میشدیم که چنین نشد ؛ زیرا ما بنا را جای تهداب در فضا گذاشتیم ؛  گردانندگان حاکمیت ما یا از ستراتژی همسایه ها 

  در موردکشور ما بی اطلاع و یا هم با انها همدست ؛ همعقیده و شریک پلان بودند ورنه ستراتژی و نیات  خصمانه همسایه ها  از جمله پاکستان در تجربه طولانی چنان مبرهن و هویداست که عوام و ناخوانده ها بر ان گواه اند چه رسد به گردانندگان امور  ؛ پاکستان در ایتلاف جهانی علیه تروریزم شامل گردید ولی مراکز  تربیه و تجهیز گروه  های تروریستی را در قلمرو خود علنا و فعالتر از قبل نگه داشت ؛ بی ثباتی در افغانستان را بی پرده سازمان  و ادامه داد ؛  تعهدات ؛ میثاقها و موافقتنامه ها با ما در زمینه های گوناگون را صد ها بار  زیر پا یا نادیده گرفت خلاصه از هیچ  عمل دشمنانه در حد توان شان دریغ نورزید ؛ همواره از تذویر ؛ ریا ؛ فتنه و فریب استفاده کرد ؛  تا حد تجاوز اشکار ؛ راکتپرانی بر مناطق سرحدی ؛ ده ها کیلومتر پیشروی به استقامتها و ساحات مختلف در خاک ما و غیره و غیره  ؛ مگر جانب ما عوض برداشتن گامهای مفید و موثری ؛  که به برخی از انها اشاره شد به چند اعلامیه ؛ مصاحبه احساساتی بی پشتوانه ؛ عکسالعمل های  ناسنجیده و بی ثمر بسنده کردند ؛ بد تر اینکه  به وعده های دروغین شان قناعت و شرم اورتر ازین  به ترحم و گدشت دشمنان قسم خورده امید بستند ؛ غافل از اینکه دشمن  از بی کفایتی محظ زمامداران ما فقط فرصت کمایی کرده اهداف توسعه جویانه اش رابا خیال راحت قدم به قدم  تحقق بخشید و میبخشد

 

ج - گذشته  با نیک و بدش سپری شده است ؛ از بررسی ان فقط میتوان اموخت و تجره اندوخت ؛  در سیاستگزاریها  ؛ تدوین ستراتژیها و عملکردهای اینده به حیث مسولیت ملی ؛ وطنی این تجارب غنی را میتوان و باید در نظر گرفت  ؛ ادامه راه و شیوه های گذشته در زمینه ما رابه سراشیب و سقوط نزدیک میسازد بنا امکانات  دست داشته و باقیمانده را بایست با هوشیاری ؛ دقت ؛ واقعبینی و دور اندیشی کارشناسانه در خدمت  تدوین و اجرای ستراتژی ها ؛ پالیسیها و پروگرامهای سالم ملی در رشته ها و ساحات مختلف  زندگی طوری بکار بندیم  که ما را از حالت ذلیل کنونی برهاند  ؛ تناسب قوا و امکانات با همسایه ها را بازگرداند و تدریجا ما را به یک ملت واحد و  متحد و کشور نیرومند و ابرومند مبدل سازد ؛ این ارزو های  ملی و منطقی چگونه و از چه راه هایی میسر شدنیست :ـ

 

--  تامین حقیقی وحدت ملی بمثابه  سنگبنای محکم وستون فقرات حل  باقی مشکلات وطن ؛ یعنی تشخیص کارشناسانه عوامل تضعیف و سکتگی چنین وحدت و یکپارچگی ملی و رفع عملی و صادقانه این عوامل ؛  پرهیز از اندیشه ها و عملکردهای که منجر به درز و دوری ها میان هموطنان میشود ؛ دوری  جستن صادقانه از تفوق طلبی ها ؛  برتری جویی ؛ زیاده خواهی و حق طلفی بین ملیتها و اقوام با هم برادر و برابر ؛ فاصله گرفتن عملی از توطیه  ها؛ تحقیر ؛ تعجیز و اتهام بستن به هم  و بجایش  تبلیغ ؛ ترویج و اشاعه دوستی  ؛ برادری  ؛ باور ؛  اتحاد  و حرمت بهم ؛ کناره جویی  از انواع تفرقه های موجود اعم از تفرقه ملی ؛ مذهبی ؛ قومی ؛ زبانی و غیره  و بدین ترتیب 

 برداشتن گامهای استوار در جهت ملت شدن و بیمه نمودن  اینده سعادتبار برای تک تک هموطنان ؛ بیجا نخواهد بود اگر مثال ساده  تو صیه پیر مردی به فرزندانش را بیاوریم که وقت مردن فرزندانش را جمع و به تعداد ایشان خمچه ها را گره زده از انها خواست تا هر یک  بکوشد بسته را بشکناند ؛ هیچ کدام قادر به شکستاندن بسته چوب نشد؛ بعدا پیرمرد ان دسته را گرفته گرهش را باز و خمچه ها را یک یک به سادگی شکستانده به فرزندان توصیه نمود اگر متحد باقیماندید نیروی قوی هم قادر به شکستاندن تان نخواهد بود و اگر  متفرق شدید نیروی ضعیفی هم شما را خواهد شکستاند طوریکه من نحیف خمچه های متفرق را به سادگی شکستاندم ؛  این مثال در مورد اتحاد  يک ملت صادقتر از یک خانواده هست که همه در تجربه دهه های اخیر شاهدش بودیم 

--تقویت پیگیر قوای مسلح کشور تا حدیکه توان مطمین دفاع از حریم ما ؛ دفع و ترد دسایس و تجاوزات عریان و -پنهان دشمنان و ایجاد و حفظ توازن قوا با همسایگان را از لحاظ کمی و کیفی  کسب نماید ؛ یعنی رفع عوامل ضعف ؛ شکنندگی و پراگندگی  بدرجه اول شناسایی؛ تصفیه دقیق ؛ بیطرفانه و کامل ان از وجود جاسوسان ؛  گماشتگان ؛ نفوذی ها و وابستگان اغیار و همسایگان بویژه پاکستان ؛ دقت  ویژه در استخدام و ایجاد میکانیزم مطمین  جهت جلوگیری از نفوذ عوامل بیگانه در صفوف قوای مسلح ؛ تربیه قوای مسلح بروحیه ملی و وطندوستی ؛  تجهیز قوا به وسایل ؛ افزار و امکانات مدرن و حد اقل متناسب با  قوای مسلح همسایه ها ؛ بخاطر تامین مادی  قوای مسلح با امکانات خودی ؛ تغیر از عسکری دایمی معاش بگیر به مکلفیت عسکری چون تجربه موفق در  کذشته ها ؛ حضور و نمایندگی فعال و منصفانه همه اقشار ؛ اقوام و ملیتهای  ساکن کشور  در ترکیب  قوای مسح ملی حمایت همه مردم از قوای مسح خود  ؛  دوری قوا  و منسوبینش از جهت گیری و فعالیت های سیاسی .

از طریق اجماع ؛ توافق ملی  و روشنگری عمومی جستجوی راه های عملی  جلو گیری  نفوذ جاسوسان و عمال دشمنان و همسایگان در بدنه های  ارگانهای دولتی ؛  مدنی  ؛ قضا ؛ پارلمان ؛  قوای مسلح ؛ محیطهای تعلیمی و اکادمیک و در کل جامعه مان ؛ همچنان تشخیص وتصفیه بدون چون و چرای این گماشتگان از تار و پود جامعه ؛ دولت و ارگانهای ذکر شده فوق و بدینترتیب تضمین بازگشت سلامتی از امراض مزمن مهلک به وجود جامعه ؛ دولت و ارگانهایش و عرض وجوددوباره جامعه و دولت نورمال  در سرزمین تاریخی ما .ايجاد ؛  و ترویج روحیه ترجیح عملی منافع و مصالح ملی بر منافع شخصی و فردی  ؛ تقویت روحیه کار و زحمتکشی  با وحدت نظر و عمل و بر مبنای ان  بنای عملی زیر ساختهای اساسی ستندرد چون  اعمار بندهای تولید برق و ابیاری ؛  عمران جاده ها ؛  خطوط اهن ؛  میدانهای هوایی ؛  میکانیزه کردن زراعت و شبکه های ابیاری ؛  زمینه سازی عملی برای استخراج معادن ؛  ایجاد زمینه های صنعتی کردن کشور ؛  رشد زمینه های تعلیم  ستندرد همگانی  ؛ انکشاف تجارت و داد و ستد ؛ مهیا کردن زمینه های  رشد فرهنگ و هنر ؛  کار در مورد نهادینه ساختن دموکراسی  و تعمیل هر انچه که در تقویت ؛ نیرومندی  و یکپارچگی افغانستان  موثر تمام میشود

 

--  ترویج مداوم  روحیه برادری ؛ همزیستی ؛ همدیگر پزیری ؛  اعتماد ؛  بر مبنای برابری نه برتری جویی به هر عنوان و شکلی تا سرحد و زمانی که  بی باوری های کنونی  رفع و جایش را باور کامل ؛ برادری و برابری واقعی گرفته ؛ راه پیشرفت ؛ توانمندی ؛ اتحاد ؛ همدلی ؛  سعادت و بهروزی برای فرد فرد ساکنان وطن میسر گردد

 

-- یعنی اگر واقعا میخواهیم  از مصیبتهای کنونی نجات یابیم ؛  صلح پایدار را تامین نماییم ؛ بحرانها ی گوناگون را پشت سر بگذاریم ؛ خود کفا شویم ؛ سر پای خود بایستیم ؛ به پیشرفت ؛ ترقی و انکشاف نایل اییم ؛ جامعه متمدن اعمار نماییم و به سعادت ؛ خوشبختی و رفاه همگانی و دایمی برسیم ؛ از شر مداخلات و مزاحمتهای  همسایه ها رهایی یابیم  ؛ عزم وعمل راسخ عمومی لازم است تا : - بادرنظرداشت مطالب  ذکر شده فوق  دیگر به بی مسولیتی و خود فریبی  خاتمه داده  ؛  در راه بپا ایستادن  تلاش عملی نماییم  ؛ به امید ترحم دشمن ؛ همسایگان یا انتظار تغیر پالیسیهای همسایه ها در مورد افغانستان  فرصت سوزی  بیشتر نکنیم  ؛ به منظور حل معضلات داخلی ؛ به خصوص حل مشکلات عدیده با پاکستان و ایران تنها به امید کمکهای جامعه جهانی  چشم ندوزیم ؛ زیرا انها به منافع خود اولویت میدهند تا منافع ما ؛ جاییکه  منافع ما با منافع انها همخوانی دارد ؛ چنین انتظار میتواند بجا باشد ؛ ولی در جایی که  همسویی منافع نیست  این انتظار جز فریفتن خود چیز دیگری نمیتواند باشد ؛ مثلا در زمینه مداخلات مداوم عریان پاکستان و ایران طی بیش از ده سال اخیر در موجودیت جامعه جهانی ؛ بی علاقگی کامل شان در کمک حتی حد اقل به حل چنین مسایل که برای انها مهم و مورد علاقه نبود و نیست ؛ نشان ندادند ودرین نبرد ما را تنها گذاشتند ؛ این درست است  که ما در  مقطع کنونی بخاطر  گذر از مشکلات انبار شده  مختلف  به کمک جامعه جهانی نیازمند هستیم ؛ بنا در عملی کردن  اولویتهای ملی  فوق الذکر با صدا و تقاضای واحد توجه جامعه جهانی را جلب  و استحصال یاری نماییم  

- اختلافات ناجایز که توان  کاری و رزمی ما را در حل مشکلات زایل میسازد مسولانه و عملا کنار گزاریم ؛ چون مشت واحد و یکپارچه ؛ صادقانه و عملا برای حل و فصل همه مشکلات و نابسامانیها کمر همت بندیم ؛ طوریکه گفته شد وحدت حقیقی و اهنین ملی را تامین ؛  جلو نفوذ جاسوسان همسایه وسایرین را با تدابیر موثر و کارا در  جامعه و ارگنها ی دولتی سد ساخته ؛  بهر قیمتی  کشور را از وجود نحص جاسوسان متحدانه تصفیه  نماییم ؛  قوای مسلح واقعا ملی و نیرومند بوجود اوریم ؛ با حمایت وکمک جامعه جهانی زیرساختهای  ضروری و اساسی اقتصادی را ایجاد و انکشاف دهیم ؛ روحیه اتحاد ؛ وطندوستی ؛  زحمتکشی و اخلاق انسانی را طور مداوم ترویج  کنیم  ؛ مبارزه  ملی علیه انواع فساد ؛ تروریزم ؛ مواد مخدر؛  خشونت و افراطیت را الی نابودی کامل این پدیده های شوم مصرانه و هدفمندانه دوام دهیم ؛  باهم حکومت صادق ؛  کار فهم  ؛  دلسوز و واقعا ملی  که  نمایندگی  حقیقی همه اقشار و ساکنین وطن را بتواند ایجاد وحمایت نماییم  و بدینترتیب جامعه و دولت نیرومندی ایجاد کنیم که   تناسب لازم اقتصادی ؛ نظامی ؛ سیاسی و فرهنگی با همسایه ها را بوجود اورده ؛ به اصطلاح عوام  کشور ما در هر زمینه سیال انها شود ؛ تا همسایه ها و بدخواهان  نیرو وتوانمندی ما را در دفاع از خود و دفع دسایس شان جدی بگیرند و حرف ما رامسولانه و با جدیت بشنوند ؛ به عباره دیگر با کمایی و تامین چنین توانایی ها در حقیقت  ما دیوار های اهنینی اطراف خویش اعمار مینماییم که در انصورت هیچ همسایه یا بد خواهی  خیال تعرض  یا جرات مداخله در امور میهن عزیز مان را در سر پرورانیده نخواهد توانست ؛ در غیر ان با دوام وضع و بی مسولیتی های موجود همسایه ها تدریجا به همه اهداف شوم شان  تا اشغال کامل افغانستان نایل و ملت افغان بازنده  اصلی میدان خواهد بود

 

 

´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´´

بخش اول

 

در درازنای تاریخ روی کره خاکی ما کشور های ناتوانتر پیوسته مورد هجوم و تاخت و تاز همسایگان قویتر و حتی از دور دستها در معرض تجاوز امپراتوریهای نیرومند جهان  قرار داشته اند ؛ این عرف منحوس تاریخی  با تغیر شکل : ازمندانه تر از گذشته امروز نیز در جریان است . کشور ما عمر هاست قربانی تهاجمات اینچنینی اعم از جانب امپراطوریها و ابرقدرتهای گوناگون در ادوار مختلف وهم از سوی همسایگان بی مروت  گاهی به شکل اشکار  و  عمدتا  طور دسایس  پنهان با همه توان شان  جریان داشته و دارد . عوامل اسیب پذیری مردم ما در برابر متجاوزین و همسایگان متعدد اند ؛ مانند موقعیت جغرافیوی ؛ کم سوادی ؛ عقب ماندگی فرهنگی ؛ سیاسی ؛ اقتصادی ؛ اجتماعی ؛ تعدد اتنیکی ؛ منابع زیر زمینی و امثال ان ؛ ولی انچه  در هر مقطعی ستون فقرات اسیب رسانیست  تفرقه ملی ؛ مذهبی و محلیست که با مجال یافتنش در هر زمانی توان بالای رزمی ؛ صلحشوری  ؛ پایداری و متانت مردم ما را پایین اورده ؛ به دشمنان و همسایگان فرصت مداخله و تضعیف کشور را فراهم گردانیده است

دشمنان  بیرونی ما به شمول همسایگان  در طول تاریخ ضمن تجاوزات  شان بر حریم  مقدس ما ؛ استقامت ؛ سربازی ؛ فداکاری ؛ ایستادگی  ؛ غرور و شکست ناپذیری ملت افغانستان را بدفاع سرسختانه از وجب وجب خاک شان به نیکی و کرات دریافته ؛ با استعمال طاقت  های یکه تاز  به زانو درامده  ؛  سرافگنده  و نادم بر گشته  اند

ملت شکست ناپذیر و مقاوم ما را هیچ دشمن و استیلا گری  با زور و از راه نظامی  نشکستانده و الی از راه تفرقه ی ملی ؛ مذهبی و قومی ؛ دشمن در نتیجه مطالعات و تحقیقات طولانی به تجربه ؛ ضعف اساسی و رمز شکستادن  ما را دریافته است ؛ بنا اصلیترین و بیشترین سرمایگذاری را در همین راستا  یعنی ایجاد تفرقه انجام میدهند

 تفرقه اندازی منحیث ازموده ترین حربه همواره روی  میز پالیسی سازان همسایگان بدرجه اول پاکستان  غرض تضعیف و بیچارگی ملت افغان  مطرح بوده و است .  تاریخ متاخر ما خاصتا سی و چند سال جنگ و نا ارامی شاهد  روشن همین حقیقت اند ؛ پاکستان و بعدا ایران  در سالها و ایام شکلگیری مقابله مسلحانه علیه حاکمیت نو پای تحت رهبری ح . د . خ . ا .  با سو استفاده  برنامه ریزی شده به نفع پلانهای خرابکارانه بعدی در سرزمین ما ؛ از فضا و وضعیت ایجاد شده در جهان زیر تاثیر  پالیسیهای جنگ سرد ؛ به حمایت بیدریغ مادی ؛ معنوی ؛ نظامی  ؛ تبلیغاتی بدون حساب و کتاب  جهان پیشرفته غرب ؛ جهان ثروتمند عرب ؛ چین و دیگران ؛  در قلمرو شان از میان مهاجرین افغان به ایجاد ؛ تربیت ؛ تسلیح گروه ها و ایجاد تنظیمهای متنوع پرداحتند

 همسایه ها خاصتا پاکستان که از روز عرض وجود  نامیمونش روی کره ارض  پیوسته ؛ هران و با بهره برداری از هر امکان در پی ضربه زدن واسیب رسانی در هر عرصه  به ملت ومیهن ما بود؛ موقع طلایی بدست اورده ؛ به ظاهر مسله از جنگ تنظیمها علیه دولت وقت افغانستان جانبداری کرده ؛ با پالیسی های جهان غرب در زمینه همنوا  گردید ؛ ولی در حقیقت امر از ابتدای  ماجرا طور اگاهانه ودقیقا پلان شده ؛  بخش اعظم کمکهای جهانی اعم از اقتصادی و نظامی  به مهاجرین و تنظیمها را که طابع کدام محاسبه نبود؛ به خود جدا کرده ؛ به میل خویش صرف سرمایگذاری ها بر پالیسی هاو پروگرامهای مخرب و تباه کن شان مبنی بر اعمال نفوذ در اینده افغانستان کردند

چوانان واطفال مهاجر افغان را در اردوگاهها ؛ مکاتب و مدارس درس خشونت ؛ نظامیگری ؛ نفرت ؛ فرهنگ و تمدن ستیزی و پاکستان پرستی داده ؛ تبلیغات میان مهاجرین را که اکثرا بیسواد و کم سواد بودند به همین محتوی عیار؛ دوام داده  و میدهند ؛ نتایج چنین  تربیت و پالیسی های پاکستان  بوسیله جنگجویان تربیت و اعزام شده شان  اعم از گروه های مسلح مربوط تنظیمها و طالبان طی بیشتر از سی سال جنگ در افغانستان  با اشکال متفاوت ؛ عملا اهداف  یک سان  را تعقیب کرده اند ؛ ما نند کشتن  ؛ بستن و اذیب کردن افغانهای بیگناه ؛ مین گذاری ؛ راکت پرانی ؛ سوزاندن مکاتب ؛ مدارس ؛ شفاخانه ها و تاسیسات عام المنفعه ؛ تخریب و انفجار پل ها ؛ سرکها ؛ تعمیرهای دولتی و اتثال ان ؛ البته در دوران  حاکمیتهای مختلف و حتی متظاد در افغانستان مثلا عین عملکرد های ویرانگرانه  از زمان  حاکمیت جمهوری داود خان اغاز ؛ در حاکمیت  ح . د . خ . ا  به اوج رسید ؛  دوره مجاهدین ؛ طالبان  تا حاکمیت امروزی به رهبری حامد کرزی دوام کرده ؛ در اینده نیز صرفنظر از اینکه  کی یا چگونه حکومتی در کشور ما یا پاکستان  و ایران  بر سر اقتدار باشد پالیسی خرابکارانه پاکستان و ایران  مبنی بر تخریب  و تضعیف  بیشتر مردم و سرزمین ما همچنان و بدون تردید دوام خواهد داشت

 با تاسف همسایه های مان بویژه پاکستان پالیسی و ستراتیژی درازمدت خویش در مورد افغانستان را خلاف نورمهای مروج بین المللی ؛ همسایگی ؛ اسلامی ؛ اخلاقی ؛ انسانی و همخونی در صدور و ادامه جنگ ؛ خشونت ؛ خونریزی ؛ خرابکاری ؛ تفرقه اندازی  ؛ واردکردن صدمات متداوم اقتصادی و در مجموع  تضعیف میهن ما از هر لحاظ تعین ؛ مصرانه  تعقیب نموده وخواهد نمود ؛ با توجه  به عملکرد ۳۵ ساله پاکستان در حق کشور ما ؛  نتیجه گیری دیگری از پا لیسی پاکستان کاملا ساده لوحانه بوده  و هر افغانی که غیر از این  یقین  و برداشت دیگری دارد یا به خطا رفته و یا یار انها خواهد بود . مگر چرا پاکستان چنین پالیسی زشت و دشمنانه را در برابر ما تدوین کرده و تعقیب مینماید?   بخاطر روشنی بهتر موضوع به   مشکلات ساختاری و بیماریهای درونی پاکستان و نگرانیهای ناشی ازان میان موسسین  ؛ نظامیان وگردانندگان  سیاسی شان اشارات مختصر ارایه مینمایم

یک  - پاکستان کشور غیر طبیعی  است  که  ذریعه استعمارگران وقت که تا هنوز از نفوذ و سیطره  کافی بر جهان برخوردار اند برای خدمت به اهداف شان در منطقه ایجاد گردید ؛ که از اوان  موجودیتش  به مرکز اسلام افراطی و خوشونتبار ؛ جعل و تذویر ؛ پرورشگاه و اقامتگاه انواع تروریزم و افراطیت ؛ کانون مداخله نامشروع  و مزاحمت های گوناگون برای همسایگان و کشور های منطقه  مبدل و تا الحال با تاکتیکها و حیله های جدید در پی اجرای اهداف شوم فوق فعال بوده مصروف بحران افرینی ؛ مزاحمتهای بیشتر و مداخلات متداوم در امور دیگران  بالخاصه همسایگان است

دو -  پاکستان بجز اسلام افراطی ؛ انهم به شیوه تحمیلی وجهه مشترک منطقی  یک ملت و یا یک کشور را یا ندارد و یا در حد نهایت ضعیف است ؛  اشتراکات منطقی  و ضروری یک ملت و باشندگان یک سرزمین همانا وجوهات محکم مشترک تاریخی ؛ جغرافیوی؛ فرهنگی ؛ اتنیکی ؛ زبانی ؛ اعتقادی ؛ سیاسی و امثال ان میباشد که روابط و پیوند های یک ملت را نزدیک و مستحکم میگرداند ؛ انچه پاکستان بوضوح از این مزایای لازمی بی بهره بوده ؛ که بی باوریها و کشمکشهای متداوم روز افزون میان صوبه های چهارگانه ؛ اتنیکها و اقوام ساکن ان کشور روی مسایل بیشمار؛ دال بر ثبوت این مطلب و شکنندگی اوضاع  و وحدت پاکستان میباشد

سه - پاکستان  کشوریست بدون منابع اساسی ؛ حیاتی مانند نفت و گاز یا سایر منابع با ارزش که تکیه گاه پیشرفت اقتصادی ؛ یا لااقل منبع مطمین تامین بودجه و نیازمندی های حیاتی و ضروری شان شود ؛ بنا پاکستان به منظور تامین حتی بودجه اش  تا چنجاه فیصد  به کمک یا قرضه های غرب و کشور های حاشیه خلیج فارس نیازمندو مجبور است ؛ مصارف و نیازمندی های اردو و استخبارات انها هم به اندازه کمی از عواید ملی و بیشترین مقدار از کمکهای غرب و اعراب تامین  میگردد ؛ که این خود باعث وابستگی دایمی پاکستان  به قدرتهای فوق شده ؛ بدیلی هم برای تعویض انها و یا حل مشکلات اقتصادی خویش در اختیار نداشته  و نخواهد داشت .

چهار - رشد بیرویه و سرسام اور نفوس ؛ بیکاری ؛ فقر گسترده ؛ نابرابری ؛ بیعدالتی ؛ فقر فرهنگی ؛ انواع نابسامانی ؛ نبود راه حل و عدم اعتقاد رهبران و دست اندرکاران سیاسی ؛ نظامی پاکستان  به راه حل های معقول و منطقی جدا از راه تشنج پسندی ؛ افراطیت  ؛ تروریزم ؛  مداخله در امور دیگران ؛ یعنی راه هایی که ملتها وکشور های کامیاب جهان برگزیده اند

پنج - معضلات لاینحل و جنجالی منطقه کشمیر با هندوستان ؛ ساحات بلوچ و پشتون نشین انسوی خط دیورند با افغانستان و مشکلات تقریبا شبیه مرزی و مذهبی با ایران گره کور دیگریست که عوض جستجوی راه حل های قانونی ؛ معمول و منصفانه به ان ؛ با توجه و احترام به میثاقهای  بین المللی ؛ معاهدات موجود ؛ مقررات و روشهای متداول ؛ پاکستان همواره  در پی حل منازعات ذکر شده به نفع و میل خود  با سود جویی از افزار خشونت ؛ افراطیت ؛ تروریزم و امثالهم  تا امروز بوده ؛ با تعقیب این سیاست ناکام باعث  دوام مشکلات در منطقه و درد سر برای خود گردیده است

شش -  طوریکه گفته شد رشد سریع و بی رویه جمعیت در پاکستان هر گز با مساحت قابل استفاده ؛ بویژه امکانات اقتصادی ؛ معیشتی ؛ درمانی ؛ تعلیمی ؛ ایجاد اشتغال  و باقی ضروریات حیاتی اش  در درازمدت  اصلا در تناسب نبوده بنا لیدرشیپ سیاسی نظامی این کشور را به فکر و خیال توسعه جویی بمثابه راه حل معضل ذکر شده  انداخته است ؛ انها بر این ایده  و خیال واهی  سرمایگزاری عمیق پنهانی کرده و در تحقق همین رویا گامهای محطاطانه بر میدارند ؛ مگر به کدام استقامت و چگونه؛ گردانندگان امور پاکستان در زمینه مطالعات و ارزیابی های دقیق خویش را دارند ؛ توانایی های اقتصادی ؛ نظامی ؛ سیاسی و غیره خود با همسا یه ها را به مقایسه و بلانس گرفته به نتایج معینی رسیده اند

در همسایگی پاکستان چهار کشور  چین ؛ هندوستان ؛ ایران و افغانستان موقعیت دارند ؛ از جمله سه  همسایه پاکستان یعنی چین ؛ هندوستان و ایران دارای سیستمهای ستندرد جهانی در تمام  رشته های حیاتی بوده و در هر عرصه از پاکستان  پیشی  قابل ملاحظه دارد یعنی به تناسب پاکستان صاحبان منابع اساسی؛ خودکفا ؛ پیشرفته ؛ متحد و نیرومند هستند ؛ در سرحدات  با این سه کشور حقیقتا سه دیوار مستحکم اهنی  در برابر پاکستان قرار دارد که نه تنها تصور توسعه جویی به این سه سمت را در سر پرورانیده نمیتواند بلکه نگران توسعه جویی  بسوی خود از همین استقامتها نیز هست

پس استقامت پروگرام های توسعه جویی انها معلوم است ؛ سرزمین مقدس ما را سالها قبل هدف  رویای شیرین  قرار داده اند ؛ این پلان شوم اساسا به دهه هشتاد قرن گذشته برمیگردد ؛ یعنی زمانیکه قشون سرخ به افغانستان امدند ؛  بهانه ؛ امکانات فوق العاده و همه جانبه برای پیریزی چنین طرحی به ایشان دست داد ؛ ظاهرا همسویی با مخالفین جهانی اتحاد شوروی و همراهی با مجاهدین افغان را پیشه کرد ؛ ولی در عمق قضیه برای تحقق اهداف مفلوک اعمال نفوذ ناجایز ؛ ناتوان کردن میهن ما در هر عرصه و بلاخره زمینه سازی برای تصرف قسمی و کامل افغانستان در درازمدت با حیله های گوناگون؛  مصروف کار بی سر و صدا شده ؛  تا رسیدن به هدف تعین شده  مسرانه ادامه خواهد داد ؛ پاکستان  از کمکهای سخاوتمندانه غرب و اعراب  همواره و مشخصا در دو مرحله یک بار زیر عنوان  همراهی با جهاد افغانها و بار دیگر تحت نام همراهی با مبارزه علیه تروریزم  حصه و  بهره بیشتر از افغانها را گرفته و انرا در خدمت اهداف توسعه جویانه اش  در کشور ما سرمایگذاری نموده ؛ یعنی با بهره  برداری از امکانات  دیگران خواسته ما را به زانو در اورد ؛ انها تا کنون در کار شان موفق عمل کرده اند

پاکستان  درین راستا طی سه دهه اخیر امتیازات و امکانات  زیادی در داخل افغانستان دست و پا و ایجاد کرده ؛ که  استفاده  ازانها تطبیق  برنامه هایش را سهل و ممکن میگرداند ؛ به برخی از این امکانات و امتیازات  اشاره کوتاه مینمایم :-

۱- از اغاز مهاجرت افغانها  با سو استفاده از مجبوریتهای ایشان ای . اس . ای شبکه  وسیع جاسوسی را در حد ضرورت خویش میان مجاهدین ؛ مهاجرین افغان و گروه طالبان مقیم پاکستان ایجاد و تربیت متداوم استخباراتی داده ؛ انها را شستوشوی مغزی نموده ؛ احساس وطندوستی ؛ افغانی و ملی را در وجود شان زایل و به افزار مزد بگیر ای . ابس . ای . تبدیل ساخته تا در پیاده نمودن  اهداف امروز و فردا منحیث لشکر مخفی شان استفاده افزاری نمایند ؛ با تاسف امروزه در هر هسته ؛ قدمه و حتی سلول دولت و جامعه افغانستان اعم از حکوت ؛ قوای مقننه ؛  قضایه  ؛ قوای مسلح ؛ سایر ارگانها ؛  میان  سیاسیون ؛ تاجران ؛ روحانیون ؛ محصلین و اقشار دیگر جامعه همین جاسوسان حضور و فعالیت گسترده  دشمنانه به امر و نفع پاکستان داشته ؛ فعالیتهای خرابکارانه را به دستور ای . اس . ای پیش میبرند و چون موریانه از داخل تخریبمان میکنند؛ باری جنرال پرویز مشرف ریس جمهور قبلی پاکستان بعد از عزلش در مصاحبه با رادیو بی بی سی درین مورد بدین محتوی گفت ( مخبرین پاکستان درتمام دوایر نظام افغانستان بشمول دفتر ریاست جمهوری موجود و فعال اند و از تصامیم و اجراات انها حتی قبل از ابلاغ به قدمه های مادون شان ؛ ادارات زیربط پاکستان  را گذارش میدهند . ) ؛ با انکه  وجود و نفوذ وسیع شبکه ای . اس . ای  در میهن ما بی ابهام و تردید بوده ؛ اعتراف مشرف  صحه دیگری بر این حقیقت تلخ میگذارد

۲ - امکانات و توانمندی بالای پاکستان و ایران در امر ایجاد و انکشاف انواع تفرقه ها اعم از ملی ؛ زبانی ؛ قومی ؛ مذهبی ؛ محلی ؛ سلیقوی و امثال  ان حین ضرورت ؛ با استفاده از جاسوسان  و افراطیون مذهبی پرورش یافته شان ؛ بر بستر و زمینه هایی که طی سی سال پسین در سرزمین ما مساعد ساخته اند ؛ منحیث جدی ترین ضعف  افغانها هر ازگاهی خواسته یا بخواهند این اتش را شعله ور ساخته و میسازند و نتایج دلخواه بدست می اورند

۳ - پاکستان در پروژه  تضعیف ؛ تخریب و از پا دراوردن افغانستان مطابق پلان ؛  قبلا گامهای عملی موثری برداشته است ؛ بگونه مثال  کشتن پلانی هزاران شخصیت ملی ؛ اگاه  ؛ وطنپرست ؛ متخصص و تخریب و انهدام هزاران مکتب ؛ مدرسه ؛ شفاخانه ؛ پل ؛ جاده ؛ فابریکه ؛ مزرعه ؛ شبکه های ابرسانی ؛ برق ؛ ترانسپورت و سایر تاسیسات عام المنفعه ظرف  بیش از سه دهه ذریعه عمال و گماشتگان افغانیشان ؛ بعد از فروپاشی دولت نجیب اله تخریب بنیادی و چپاول  تاریخی همه نهاد های دولتی ؛ ملی و زیر ساختهای اقتصادی کشور ؛  از بین بردن کامل قوای مسلح کهنسال ؛  نیرومند و مجهز اردو ؛ پولیس و امنیت ملی و تاراج وسایل و امکانات مدرن شان به مثابه   شاخص ترین پیروزی پاکستان در مقابل  افغانستان که توازون و تناسب موجود قوا ؛  اقتصاد و امکانات میان دو کشر را به یک بارگی و از بنیاد به نفع پاکستان تغیر داد ؛ گویی پاکستان از برکت به قدرت رسیدن مجاهدین راه صد ساله را در صد روز پیمود ؛ درین مورد نواز شریف صدر اعظم انوقت پاکستان که تازه باز به سمت قبلی رسیده این پیروزی یعنی از بین بردن نیروهای مسلح افغان را دستاورد بزرگ در تاریخ پاکستان دانسته ؛ مباهات نموده می افزاید ( حزب مردم در حاکمیت شان برهبری ذوالفقار علی بوتو بنگلادیش را از دست داد و حزب مسلم لیک در حاکمیتش به رهبری من در عوض افغانستان را بدست اورد ) ؛ متعاقب ان زمان حاکمیت طالبان  که بی تردید  اجراات و عملکرد شان  عملا توسط پاکستان مدیریت میشد اثار و نشانه های باقیمانده تمدن و مدرنیزم هدفمندانه نشانه گرفته شد و سرزمین تاریخی ومتمدن ما به تاریکخانه اغاز قرن بیست و یکم در جهان مبدل گردید

۴ - یکی از پروگرامها و اقدامات بسیار سنجیده شده و خطرناک پاکستان و ایرا ن  از شروع  تا امروز همانا سرمایگذاری هدفمندانه برای تغیر ذهن و شخصیت مهاجرین ؛ مشخصا اطفال وجوانان رونده مکاتب به ویژه مدارس دینی ؛ مذهبی در انجاها ؛ به عباره دیگر همان برنامه شستو شوی مغزی ؛ تلقین دوامدار اسلام افراطی ؛ خشونت پروری ؛ مدرنیزم و تمدن ستیزی ؛ روحیه  وطن ستیزی  و پاکستان و ایران پرستی ؛ ازادی ستیزی  ؛  فساد و سنت پرستی ؛ بی باوری به عرف و اداب پسندیده ملی ؛ معترض به اساسات اسلام حقیقی ؛ معتقد و شیفته اسلام افراطی لاهوری ؛ قومی  و سلفی و مصیبتهایی ازین قبیل که متاسفانه  همسایه  ها درین بخش هم خیلی کامیاب اند ؛ زیرا اثرات سو و مهلک اعمال ناشایسه و مخرب این دسته و گروه ها در دهات ؛ شهر ها ؛ سازمانها  مکاتب  ؛ مدارس ؛ پوهنتونها و سایر نهاد ها روز تا روز محسوستر  ؛ عریانتر  و قویتر گردیده  ؛ اگر چاره یی سنجیده نشود یقینا روز مبادا حین تطبیق پلانهای بعدی و نهایی پاکستان و ایران  منحیث ستون پنجم دستیار و همکار انها  بوده   ؛  ملت  و منافع کشور را از پشت خنجر خواهند زد .

۵ - پاکستان از تاسیسش تا الحال همواره پایگاه و پناگاه مخالفین و دشمنان افغانستان باقیمانده ؛ چنانچه بعد از حوادث ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ با وصف همراهی با غرب و عضویت در اتلاف جهانی مبارزه با تروریزم  میزبان گروه های طالبان ؛ القاعده و حزب اسلامی که مصروف جنگ ؛ ویرانگری ؛ مزاحمت در بازسازی ؛ دهشت افگنی و 

به عباره دیگر حافظ و ضامن منافع و اهداف شوم پاکستان در افغانستان اند بوده ؛   بر علاوه خود نیز در موجودیت ناتو و ایساف  بار ها وارد صحنه شده ؛ از تعرض توپچی وراکتی بر مناطق مختلف مرزی گرفته تا پیشروی به میزان دهها کیلو متر در خاک ما به استقامت های  گوناگون ؛ پشتیبانی  عملیات تخریبی مخالفین در داخل کشور ما و از فعالیت های مخرب همانند  این در حد توانایی شان دریغ نورزیده اند .

۶ - پاکستان و ایران هر دو طی دهه اخیر با بکار گیری موثر و حساب شده از امکانات خویش  اعم از جاسوسان  ؛ علاقمندان و پیروان شان  که ماشااله  کم  هم نیستند  ؛ در دستگاه دولتی ؛ پارالمان ؛ قضا ؛ قوای مسلح ؛ ارگانها و نهاد های دیگر افغانستان عمیقا رخنه کرده  ؛  باعث تروج فساد ؛ تقلب ؛ ضعف اخلاق ؛ بیراهه گی برنامه  های باز سازی و عمرانی ؛ جلو گیری ممکن از نیرومندی قوای مسلح ؛ بحران افرینی عمدی در هر عرصه ؛ توسعه بد امنی و مماثل انرا   مدیریت کرده و میکند .   

 

 

 


 

 


بالا
 
بازگشت