سنجر غفاری

 

با نظامیان پاکستان دیپلوماسی نباید نمود

بخش اول

دیواردیپلوماسی وایجاد مناسبات با پاکستان از تهداب آن کج و مسلهت آمیز گذاشته شده است باید این دیوارکج راازبنیادش ویران کرد، یک تصمیم واقعی ،جدی وبا پیش کش نمودن یک طرح ملی وافغانی بنیاد دیپلوماسی قابل ارزش و نوین ای را با مردم پاکستان اساس گذاشت .  

  نور موسی چگونه بیند کور

  نطق عیسی چگونه داند کر

 نظامیان پاکستان هم کور هستند و هم کر. کوربه دلیل این که جنبش مسلمانان قبایلی و قدرت شمشیر افغانها باعث گردید تا امپراتوری انگلیس روبه زوال گردیده هند برتانیوی به دو کشور پاکستان و هندوستان تجزیه گردید ، کر به منظور این هستند که  صدای راستی ، دوستی وصداقت در همسایگی  برادران مسلمان افغان خویش را در دوطرف دیورند نمی شنوند که به پا س حرمت به مردم پاکستان برای شما نظامیان وسیله دست انگریز ها می گویند که  جنگ و مصیبت را به خانه برادران خویش بخاطراهداف بیگانه ارسال مدارید که منافع ملی ومردمی پاکستان با قتل و خونریزی برادران هم کیش و هم دین شان دردوطرف دیورند و دوطرف کشمیر هرگز تآ مین شده نمیتواند ، در واقعیت امر اگر افغانها ومسلمانان کشمیررا بیش ازاین به مصیبت ها درگیر نمائید ،میگویند : سزای قروت آب گرم فرزندان و نظامیان افغان و هند حتمآ به گوشمالی شما خواهند رسید . 

 هرکه تیغ ستم کشید بیرون  

  فلکش هم بدان بریزد خون

 مادر مصیبت ها درافغانستان ،منطقه وجهان را سیستم استخباراتی ، نظامیان ، احزاب و تشکیلات مختلف تروریستی در پاکستان تشکیل میدهد . افغانستان و مردمش بتاریخ 28 سپتامبر 1934 عضو جامعه ملل شدند. بتاریخ دوم اکتوبر1893 نخستین هیت دیورند تحت ریاست انگریزها به کابل آمده و معاهده دیورند بتاریخ 12نوامبر 1893بالای حکمروایان محلی در پشاور آن زمان مربوط افغانستان بود از طرف انگریزها تحمیل گردیده واسنادی درزمینه موجود نیست که ازطرف حکومت مرکزی به توافق رسیده باشد و درآن زمان پاکستانی درجغرافیای منطقه وجود نداشت .  بعداز بوجودآمدن  پاکستان به منظور پیش برد اهداف خاص انگریز ها  ، به منظور جلوگیری ودسترسی روسها درافغانستان واز این طریق بسوی کشورهند و آبهای گرم ، به منظور پنهان نمودن شکست امپراتوری انگریز درمنطقه و حفظ اتوریته درمنطقه، با تجزیه هند بریتا نیوی در سال 1947 کشور پاکستان چون ژاندارم منطقه به میان آمده واز آن« زمان تا اکنون »  برای مردم افغانستان و همسایه ها به نفع انگریزمصیبت آفرینی دارند . برای نخستین بار بعد از ایجاد کشور پاکستان هیت افغانی تحت ریاست نجیبالله خان وزیر معارف وقت به کراچی جهت مزاکرات با مقامات پاکستانی از دیدعلمیت و دوستی با نیات نیک مسافرت نمودند بعدآ سردار محمد نعیم خان بادرنظر داشت مناسبات دیپلوماتیک وحسن نیت با همسایه و دستور زمان بتاریخ 17دسامبرسال1945به پاکستان مسافرت نموده مگر مقامات نظامی پاکستان وسیله بالای انگشت انگریز ها به مقاومت و لجاجت خویش ادامه دادند تا اینکه بتاریخ چهارم ماه می سال 1955 سردار محمد داود صدراغظم شجاع وقت اعلان سفربری را برضد نظامیان  پاکستان ضرورت پنداشته «  ای کاش همان وقت تصفیه حساب صورت می گرفت » تا امروز این قدر مصیبت ها در افغانستان ومنطقه بوجود نمی آمد .......مقامات پاکستانی را دست و پاچه نموده هیتی راعاجل برای مزاکره به افغانستان اعزام نمودند و همانند امروز که چندین پهلو دارند و بالای حرف و عمل شان صادق نیستند و با یک پتکه خاموش میشوند نیز گردن گذاشتند ، مردم وحکومت وقت افغانی با حسن نیت اسلامی و همسایگی با پاکستان ازدیدانسانی و اسلامی نگریسته بتاریخ 13سپتامبر 1955سفارت پاکستان دوباره فعال گردیده و بیرق کشورش به اهتزاز درآمد . و از تاریخ 7 – 11 اگست 1956سکندرمیرزا رئیس جمهور وقت پاکستان از افغانستان بازدید  بعمل آورده و با مقامات وقت روی مسایل مختلف رهبران دوکشور بحث و توافق نظر نمودند و به تاریخ 24نوامبر 1956 سردارمحمد داود صدراعظم وقت بنآ به دعوت مردم  پاکستان از آن کشور با زدید بعمل آورده که مورد استقبال مردم پاکستان قرارگرفتند.   بعدآ سهروردی صدر اعظم وقت پاکستان از تاریخ 8-11 جون 1957به افغانستان مسافرت نموده و با مقامات دولتی  دید وا دیدی در زمینه های مختلف اقتصادی ومناسبات نیک سیاسی میان حکومات و مردمان دوکشور انجام دادند که حاکمیت وقت از آزادی و حقوق حقه مردمان دوطرف دیورند منجمله برادران پشتون وبلوچ حمایت نمودند وبه منظور آزادی شان تاکید داشتند که نظامیان پاکستان از ظلم وستم بالای مردمان قبایلی دست بردارنبوده ، حق مسلم مردمان دوطرف دیورند را نادیده می گرفتند و علاقمند ایجاد وتحکیم مناسبات میان  برادران قبایلی با مردم افغانستان نبوده تا باهم در خوشی وماتم ،  روز های دشوار باید درکنارهم قراربگیرند.  روی این اصل از تاریخ اول الی پنج فبروری 1958اعلحضرت محمد ظاهر، شاه وقت از پاکستان باز دید دوستانه بعمل آورده و درزمیینه تحکیم مناسبات وهمکاری های حسنه با مردم پاکستان منجمله در زمینه حرمت وحق شناسی مردمان دوکشور و برادران  پشیون وبلوچ ما در دوطرف دیورند صحبت و مزاکراتی به انجام رسید مگر نظامیان و استخبارات پاکستانی به ادامه  دوستی  حسن همجواری مردمان دوکشور به دستورانگریزها متقاعد نگردیده دست از مزاحمت و منافقت در میان اقوام و قبایل دست برنداشته تا اینکه  سردار محمد نعیم وزیر خارجه وقت بتاریخ دهم جنوری سال 1960 برای ادامه مناسبات و رسانیدن حسن نیات نیک مردم افغانستان با مردمان دوکشور از پاکستان دیداری بعمل آوردند که نظامیان پاکستان  تحت استعمال انگریز و قانون نفاق و جدائی متوصل گردیده بتاریخ 6 سپتامبر 1961 افغانستان مجبور گردید تا  درزمینه قطع مناسبات و روابط سیاسی با نظامیان پاکستان  تصمیم بگیرند  . بنآ بر تقاضای جامعه بین المللی و تشدید پیمان حاکمان وقت پاکستان ناشی از فشار های جامعه بین المللی مقامات افغانستان یکبار دیگر دست دوستی و برادری نیک را بسوی پاکستان درازنموده بتاریخ 28 می 1963 مزاکرات مجدد با پاکستان از سر گرفته شد و درحالی که پاکستان در جنگ با کشور هند همه سیتم نظامی و اقتدارملی خویش را ازدست داده بود مردم افغانستان همانند نظامیان پاکستان نخواستند تا در روز های دشوار بالای مردم پاکستان خنجر را از عقب فروبرده برناملایمت ها افزون نماید همانآ بتاریخ اول جولای 1964 مارشال ایوب خان در حالی که جنگ را با هند باخته بود وارد کابل گردیده و با رهبری دولتی وقت ملاقات و تفاهماتی را انجام داده تعهد و تجدید پیمان دوستی نمودند که پس از سپری شدن مدت چند سال مرحوم محمد ظاهر پادشاه وقت از تاریخ 7- 13 فبروری 1967جهت ادامه مناسبات نیک و همسایگی خوب از پاکستان دیداری را بعمل آوردند که مورد توجه مردمان منطقه قرار گرفت و در ادامه مناسبات  ، پاکستان نتوانست تا حسن نیات خوب مردم افغانستان را به نفع رشد وتقویت روابط دیرینه خویش با مردم افغانستان حفظ بدارد،  که در جنوری سال 1972ذلفقارعلی بوتوتوجه خاص خویش رادرزمینه اعاده دموکراسی در ساختارنظام پاکستان ، ایجاد مناسبات  نیک با افغانستان و مردمان  دوکشور معطوف نموده از افغانستان بازدید بعمل آورده و روی تحکیم مناسبات و جلوگیری از تشنج بیشتر اوضاع با مقامات افغانی به توافق نزدیک گردید  اما نظامیان پاکستانی به دستور دشمنان ملی  مردمان دوکشور یعنی انگلیس ها نگذاشتند تاریشه های این مناسبات استحکام بیابد و دیده شدکه پاکستان در جنگ با کشور هند کشانیده شده و در افغانستان رژیم سلطنتی جایش را به جمهوری جوان تبدیل نموده  استخبارات نظامی پاکستان، سعودی وایران در وجود  رضا پهلوی سردارمحمد داود را در تنگ نای و خلای سیاسی با شوروی وقت قرار دادند و بعد از این که کودتای عارف ریگشا و مرحوم محمد هاشم میوند وال را محمد داود دیسسه بزرگ استخازاتی پاکستان دانست دیگر برای نظامیان پاکستانی زمینه پرورش و هسته گذاری بنیاد گرایان افراطی به منظور مقابله با سردارمحمد داود و شوروی وقت فراهم آوری گردیده در یک کودتای نظامی به وسیله جنرال محمد ضیاالحق صفحه سیاه وتاریک علیه کشور ومردم ما در شعبات استخباراتی ونظامی پاکستان باز گردیده حوادث خونین سرطان 1354در شمال و شرق افغانستان بیان واقعیت های بود که ادامه مصیبت ها وتحمیل آن را بالای کشور ومردم ما الی اکنون صحه می گذارد.   ادامه دارد  

 پایان بخش اول  

  سنجر غفاری                                                                                                                                          

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت