سنجر غفاری

 

کشتاراطفال درافغانستان

خون بها ندارد

 در کشتار اطفال خویش همه مسول هستیم .

 

 جنگ درافغانستان ناگواری های را به ارمغان آورده است که پا یا نش را نمی توان تصورنمود چونکه این مصیبت دارای ابعاد گوناگون میباشد . برعلاوه مردان و زنان ، اطفال نیزقربانی این وحشت وبازی استراتیژیکی قدرتمندان داخلی و خارجی این سناریوی خونین گردیده اند .

همه میدانیم که سناریوی جنگ درافغانستان وارداتی بوده مگر وسیله تطبیق این سناریو یکعده افغانها به شکلی آن میباشند . ما نباید از بیگانه ها توقع این را داشته باشیم که چرا اطفال مارا به مصیبت می کشا نند ومی کشند. درواقعیت امراطفال افغانستان ما نند سایر کشور های دنیا از ارزش ومحبت انسانی و حیاتی به دور بوده وهستند . در گام نخست از ولادت های خارج از نورم در خانواده ها میتوان یاد آورگردید که یک مادری که خود دارای سن کمتر از بیست سال میباشد در سن 25 سالگی مادر چهار الی پنج طفل می گردد از دید علم طبابت فکر نمایم که اطفال در چه حالت جسمی، روحی  وفکری قرار می داشته باشند چه خاصآ که خشونت ، فقر و ناملایمات دیگری در زنده گی خانواده ها موجود باشد . شاید با من یکعده ازهموطنانم هم نظر باشند که اطفال از سن چهارساله به کار فزیکی کشانیده میشوند که خیلی ها برای شان دشواراست . مانند آب آوردن در خانه های که درارتفاعات بلند قرار دارند ، عدم توجه مادران به صحت و طرز لباس پوشیدن شان چه در سرمای زمستان و چه در گرمای تابستان ، نبود غذای کافی انواع و اقسام ضروریات اولیه رشد و آموزش یک طفل که حتمی است و در پهلوی این همه نابه سامانی ها و بی پروائی های مادر و پدر لت وکوب بی نهایت ناسنجیده شده و دوراز درک برای والدین شان این است که همه جنگی و لت پخته ،عقدئی و تند خو جوان میشوند و به مرحله جوانی نیز شامل محرومیت های اجتماعی و اقتصادی می گردند که دشوار است بتوانیم سلامتی فکری و روحی را درایشان دریافت که این همه عوامل باعث آن گردیده است تا مصیبت های بزرگتری را جامعه افغانی امروز بدوش می کشد. این که چه ناگواری های دیگری در میان خانواده ها و اجتماع افغانی ناشی از فشارافراط گرایان مذهبی در خانه ، قریه ، شهر و قشلاق وطن حاکم است وقانون حیات اطفال و خانواده ها در گرو اندیشه تاریک و تعصب آمیز یک شخص ویا یک کمیت قرار دارد آغاز و انجام فاجعه انسانی را نمی توانیم در حیات اجتماعی کشور خویش خاتمه یافته تصور نمود . 

 در موجودیت این ناگواری ها عساکر بیگانه نیز رحم و محبت شان را نسبت به این که خود در محیط ناگوار وترس قرار گرفته است فراموش یافته می بینند و دست به انجام اعمالی می زنند که دور از تصور وگمان برای مردمان خود شان و جهان بوده واست،چیطور میشود باور نمودکه دریک خانه یک مرد و زن باشد و 13 طفل به سنین  یک ساله الی نهایت تصور نمایم پانزده ساله ، هنگامی که مورد تهدید و تجاوز دشمن قرار می گیرند و دشمن نیز این  خانواده هارا سپر خویش قرار داده کدام رحم و مسولیت برای حیات شان ندارند شامل جنگ می گردند ودرنتیجه اطفال وزنان درگام نخست قربانی گردیده وبا ردوش ملامتی را کی ها باید عهده دارگردند که معلوم نیست ؟

  پس گفته میتوانیم نخست ما افغانها  مسول وگنهکارهستیم که بخاطر اهداف و خواست بیگانه همدیگر خویش را می کشیم ،خانه و اولاد خویش را به نفع بیگانه قربانی داده ومی دهیم ، بعدآ بیگانه های که بنام نجات اطفال و زنان  گلو پاره نموده و به خانه ما آمده اند جوابده هستند چرا که تفاوت های در این جنگ موجود است ، برای نابودی تروریستان آمده اند نه برای نابودی اطفال شان و اطفال غیرنظامیان     ، تعریف و هدف جنگ معلوم است باید با تروریستان تصفیه حساب نمود نه با خانواده ها ؟ 

امروز ارقام مشخص این است که بیش از شصت فیصد اطفال در کشور ما در محرومیت های زنده گی دارند که  فقر ، جنگ ، تعصبات مذهبی ، و عدم توجه والدین به ایشان باعث آن گردیده است تا جبرآ همه این مشقات را برخویش با همه دشواری هایش عملی نمایند و دیده میشود که بیست فیصد از زنان و اطفال شان محتاط به مواد مخدر میباشند . برعلاوه این ناباوری ها بالای اطفال تجاوز جنسی و سایر پدیده های منفی نیز خوبی های زنده گی رااز نزد ایشان بلعیده است. امروز پدران ای که اسلحه بدست گرفته در اختیار این و آن بیگانه قرار دارند باید این واقعیت را درک نمایند که اطفال و زنان سردسته های شان  نیزعاری از این درد ها ومصیبت ها بوده نمی توا نند  و همه در این آتش افروخته شده می سوزند و راه نجات را همه باید دریابیم و از کشتار و محرومیت های اطفال خویش جلوگیری نمایم و معتقد به این واقعیت  باشیم که اعمال خوب ما خوبی را برای آینده اطفال مادر قبال دارد و این جنگ و نفاق است که قربانی نخست آن اطفال و خانواده های هستند که در محرومیت زنده گی دارند و دشمنان انسان ها را دیدیم که به چه اندازه بی رحم هستند .  حوادث انتحاری ، بمباران های کورناتو و متحدان شان ، بی رحمی طالبان و دشمنان مردم افغانستان همیشه  در پیش چشمان اطفال ما قرار دارد تا باشد که چه وقت یک افغان و یک انسان توانمند را پروردگار توانا حاکم بر سرنوشت ملی و کشوری مانماید که در حدود کمتر از پنج صد نفر بنام رهبرو بزرگ قوم ، قوماندان و امیر، مولوی وشیخ درافغانستان بیش از سی ملیون ا نسان این وطن را در گرو اهداف بیگانه ها و مصیبت ها قرار داده و برای همه به یک غده سرطانی مبدل گردیده اند در انتظار آن روز هستیم که باشد این مصیبت ها وسرطان را از دامان خویش بدور نمایم و آنگاه سعادت و آرامش را برای خانواده های خویش تحفه بزرگ بدهیم .   رسیدن به این ارمان ملی اتحاد و از خود گذری ، شهامت و دلیری می خواهد تا باشد همه باهم در انجام این وجیبه ملی و نجات همگانی تصمیم بگیریم و به خویش و آینده اطفال ما عمیقآ توجه داشته باشیم ، همه رنگ فروشان را اکنون که تشخیص داریم  چرا باید متحد و دست بکار نشویم .  یکبار دیگر شهادت اطفال محروم و بیچاره  ما درولایت کنربزرگترین جنایت عصرو عمل ضد اخلاق انسانی و خلاف نورم های حقوق بشری و قوانین جنگی است  که دشمنان داخلی و خارجی عامل این جنایت هستند به خانواده های شان عرض تسلیت  گفته از بارگاه خداوندبزرگ ج برای مردم خویش تمنای همدلی و بیداری را آرزو می برم  تا باشد که خود و اطفال شان را دوست داشته در نجات همگانی تلاش نموده و جدی باشیم .  

 پدربه وقت دعا یاد غمگساران کن

پدر شب سیهم را ستاره باران کن

پدربه باغ بلند بلوط وتاج  وخدنگ

نما زآّب زا یمان  کو هساران کن

پدرشبست به عشق و فرندوآزادی

چراغ راه ،نثا ر امید واران کن                                                                                       

سنجر غفاری

 

 

 


بالا
 
بازگشت