سنجر غفاری

 

روسیه درافغانستان

مسولیت یا ضرورت ؟

در روز گار تلخ وخونبار افغانستان ومردمش نیاز به دوستان و همسایه گانی دارد که باب مصلحت و معاونت را علیه این نابکاری ها و بحران موجوده که د شوار وتحمیلی است ، برای نجات واستقامت دهی یک حرکت ملی، اجتماعی – اقتصادی افغانستان و مردمش را راه گشاه گردیده تا افغانها خانه شان را بسوی سعادت بکشانند وبا بیرون رفت ازبنبست موجوده ، مردم افغانستان بیلانس واقعی مناسبات خویش را درجهت انتخاب یک استراتیژی ملی وبین المللی درمنطقه وجهان با دوستان ودشمنان شان اتخاذنمایند.  از دید سیاسی واستراتیژیکی گفته میتوانیم که جنگ سردمیان قدرت های منطقوی وجهانی درافغانستان و منطقه خاتمه نیافته و درنقطه وسطی خویش  قرار داشته

 دیده میشود که افغانستان درشعله های کینه و انتقام در وسط جنگ سرد میان همه قدرت ها ی جهانی ومنطقوی قرار گرفته ، حضور نظامی امریکا و ناتو برای مبارزه با باندتیزم ، تروریزم، کشت ، تولید و ترافیک مواد مخدر بین المللی درافغانستان ومنطقه به مرحله خطرناک ومبهم ترازآغازجنگ با تروریزم قرار گرفته ، افغانستان بسوی یک جنگ تمام اعیاردیگری برای همسایه های منطقوی خویش  منجمله روسیه فدراتیف که تروریزم وترافیک مواد مخدر را بسوی کشوراش از طریق جمهوریت های آسیای میانه که عضو کشورهای مشترک المنافع وسازمان بین المللی  همکاری های شانگهای میباشند خطری به خویش می داند وتلاش دارد درزمینه فوق جدی وارد عمل گردد .

 پروژه ایجاد وحمایت از طالبان یک استراتیژی بوده که منجر به حضور نظامی امریکا وناتو درافغانستان گردید . اما برای روسیه نگران کننده بود . روی این اصل روسیه درموجودیت  تروریزم ،  تولید وترافیک موادمخدراز طریق مرزهای شمال افغانستان احساس خطربیشتری را نسبت به ایالات متحده امریکا و کشورهای عضو ناتو برای خویش پنداشته و نگران آن است که تروریزم و مواد مخدربا وجود همکاری های بیشتری که روسیه  برای قوت های ناتو در مبارزه ومقابله با تروریزم را انجام داده ، دیده میشود که قدرت و توانائی تروریستان روبه افزایش بیشترازقبل گردیده قراراست به یک اصل قابل قبول درسطح جهانی پذیرفته شود که قابل دقت و تشویش برای روسیه ، چین ، ایران هند و افغانستان میباشد. ،. واقعیت امر این است که افغانستان فعلی با نبود یک  سیستم قوی اداری - نظامی و اقتصادی مواجه بوده شالوده اساسی و بنیادی سیستم دفاعی و اقتصادی مردم افغانستان را جنگ های تحمیلی ومداخلات گوناگون کشورهای زی نفع در منطقه به خصوص کشور پاکستان، ایران و بعدآ عملیا ت نظامی امریکا وناتو در اکتوبر 2001 برضد طالبان و القاعده که  منجربه نابودی کامل سیستم دفاعی و نظامی  درافغانستان  گردیده ،سرمایه ملی و دفاعی مردم افغانستان به منظور این که اتحاد شوروی به افغانها کمک نموده بود و درضدیت با این کشور به خاطرخواست های پاکستان دشمن ملی مردم افغانستان بکلی نابود گردیده وبعدآ برنامه نابکار( دی . دی . آر) نیزامانت ملی مردم افغانستان را به کام انتقام کشانیده ضربه شدیدی به نظام دفاعی ما از دید کینه و انتقام وارد نمودند. امریکا وناتو نیز طی گذشت بیش از ده سال به اشاره وخواست پاکستان نخواست تا در افغانستان نظام قوی دفاعی و سیاسی دوباره بنیاد گذاشته شود که دلیل واضع و هویدا است . روی این اصل نخست به نابودی کامل سیستم نظامی ودفاعی افغانستان متوصل گردیدند وبعدآ دربازی های گوناگون وارد میدان جنگ و سازگاری با طالبان افغانستان را برای همسایه هایش به کشور تهدید وخطرمبدل نموده اند . امروز مردم افغانستان دریک انتخاب دشوار قرار گرفته و پینج عامل عمده سرنوشت ملی و کشوری شان را تهدید می نماید .

اول :  حضور دوامدار نظامیان امریکا وناتو باموجودیت پایگاهای نظامی شان در افغانستان .

 دوم  : موجودیت پایگاهای تروریزم بین المللی و رهبران شان در خاک پاکستان  . 

 سوم :  نبود نظام قوی وتوانمند که استواربراساسات قانون و برخوردارازحمایت ملی و مردمی بوده دارای  توانائی های دفاعی و اقتصادی متکی به یک سیستم معین باشد .                                      چهارم :  نفوذ و ادامه مداخلات شبکه های استخباراتی کشور های همسایه منجمله ایران و پاکستان در همه عرصه های حیات ملی مردم افغانستان به خصوص در تشدید نفاق ملی و مذهبی میان اقوام وملیت های ساکن در خانه مشترک افغانها که باعث ایجاد ناباوری های ملی در کشور گردیده است .

پنجم : گسترش عقاید تند روانه و افراط گرائی مذهبی به وسیله نفوذ وهابی ها واحزاب افراطی پاکستانی در افغانستان را میتوانیم بزرگترین عامل نفوذ طالبان و القاعده در افغانستان و منطقه دانست .             بنآ روسیه فدراتیف با در نظر داشت پنج عامل عمده و اساسی که ریشه های مستحکم شان در پیوند با شبکه های استخباراتی پاکستان ، سعودی ، انگریز  امریکا و ایران  در جنگ ضد شوروی وقت گره خورده و با قوتش در افغانستان  باقی میباشد و از میان همه این بازی ها طالبان را گزینه خوب جهت رسیدن به اهداف بعدی انتخاب و حمایت می دارند چگونه خواهد توانست تا افغانستان و مردمش را که اشد ضرورت به همکاری و نجات دارند حمایت و توانمندی بخشید تا باشد در پیوند با حمایت ملی و با حفظ منافع کشوری مردم افغانستان که همه در گرو مصیبت ها قرار دارد روسیه در جلوگیری از گسترش طالبان و افراط گرائی ، ترافیک مواد مخدر خویش را در منطقه در امان داشته و جلو نفوذ بی ثباتی را در کشور های مشترک المنافع ، و کشورهای عضو سازمان همکاری های بین المللی شانگهای  تآمین داشت . روسیه  مسولیت دارد تا به منظور تآ مین امنیت کشورش و دفاع از منافع ملی و حفظ سرحدات خویش از نفوذ تند روان افراطی و ترافیک مواد مخدر ، تآمین ثبات در منطقه برای رسیدن به اهداف انسانی خدمت به روسیه ومردمان منطقه منجمله مردم افغانستان در جلوگیری ازاهداف شوم تروریزم بین المللی ، تولید وترافیک مواد مخدر، بسوی کشور های عضو سازمان بین المللی همکاری های شانگهای  در قبال وضعیت موجوده نباید بی تفاوت ماند . ناوقت خواهد بود بعد ازاین که افغانستان به پایگاه بزرگ تروریزم بین المللی به وسیله پاکستان وتصامیم  حمایوی ناتو وامریکا قبل از سال 2014 مبدل گردید. مردم افغانستان انتظار شنیدن صدای  محبت ، صداقت وهمکاری ، میزبان خوب دوستی و ادامه مناسبات نیک وحسنه با همه همسایه های خویش منجمله روسیه فدراتیف را دارد به شرط این که با دشمنان افغانها محتاط بوده . نظامیان و استخبارات پاکستان یگانه دشمن ملی و سرمایه های معنوی خانه افغانها محسوب می گردد و هیچگاهی با دید محبت ، اسلامیت و انسانیت با مردم افغانستان نظر نداشته همیشه کاذب و در ضدیت با منافع مردم افغانستان وسیله بدست بیگانه ها بوده روی این اصل تمنای ملی افغانها این است تادرتوانمندی های دفاعی و امنیتی ، انکشاف و بازسازی روسیه فدراتیف  بتواند افغانستان را مانند گذشته ها توانمندی بخشیده  تا باشد ثبات و آرامش در افغانستان تضمین آرامش منطقوی گردد. روی این اصل مسولیت و ضرورت فدراتیف روسیه درآینده سیاسی ونظامی افغانستان و مردمش قبل از سال 2014 و بعد از سال 2014 قابل درک و ضروری پنداشته میشود .  روسیه فدراتیف با استفاده ازامکانات سازمان بین المللی همکاری های شانگهای میتواند تا به خواست ها و ارزش های ملی مردم افغانستان ارج قایل گردیده مشترکآ زمینه فراهم آوری یک نشست بزرگ منطقوی را برای رسیدن به خواست های مردم افغانستان به منظور ختم جنگ و برادر کشی میان افغانها ، ایجاد یک میکانیزم قابل قبول برای همه کشورهای منطقه به منظور نابودی کامل پایگاهای تروریزم بین المللی در پاکستان ، ایجاد تعادل و توافق میان ناتو وکشورهای عضو سازمان بین المللی همکاری های شانگهای و کشورهای مشترک المنافع (همسایه های شمال افغانستان ) با درنظر داشت منافع ملی همه کشور ها به خصوص مردم افغانستان ، قطع فوری مداخلات ایران و پاکستان در همه امورات کشوری افغانها ، تدویرنشست همه طرف های درگیردر بحران افغانستان چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی آن که نباید تنهابا طالبان به مذاکره و مصالحه رفت ، طالبان وسیله دست اهداف بیگانه است ، عامل بحران منطقوی میباشد، نباید دربرگشت ثبات درافغانستان ومنطقه به عقب رفت وباطالبان همه را عوض نمود . این واقعیت را مدنظر داشت که پیونداستراتیژیکی مردم روسیه و افغانستان از زمان امپراتوری انگلیس بدین سوپا برجا بوده و بیش از یکصد سال میشود که افغانها متحمل قربانی های به وسیله همسایه های خویش دراین دوستی بوده و درانتقام از شوروی وقت کشورهای همسایه، ایران وپاکستان با افغانها الی امروزدر خصومت و انتقام بوده ، دیروز برضد شوروی و امروز درحضورنظامی امریکا برای حفظ منافع شان درافغانستان ومنطقه بحران ومصیبت هارا به افغانستان صادر می نمایند. بنآ برای روسیه فدراتیف ضرورت این است تا دربرگشت ثبات برای مردم افغانستان ، در تآ مین ثبات در منطقه و روسیه فدراتیف بادر نظر داشت خواست  وضرورت افغانها درمرحله کنونی ای که افغانستان به مسیر نامعلوم سوق گردیده ،آینده مذاکره و دیالوگ با طالبان تاریک و مکدربوده ، جنگ و خشونت ، ناباوری های ملی و منطقوی تنش بیش از حد را با رهبری فعلی افغانستان و امریکا هویدا ساخته ، حملات خونین طالبان و موقف خصمانه استخبارات و نظامیان پاکستان در قبال اوضاع کنونی نیز نگران کننده بوده، چنان به نظر می رسد . اگر روسیه و کشورهای عضو سازمان همکاری های بین المللی شانگهای در قبال اوضاع کنونی منطقه ،که افغانستان ، ایران و پاکستان عضویت ناظررادر سازمان بین المللی همکاری های شانگهای دارند توجه صورت نگیرد احتمال آن موجود است تا اوضاع موجوده و ناباوری ها خارج از کنترول گردیده ، فرصت بیشتری برای طالبان و تندروان افراطی در آینده سیاسی سرنوشت مردم افغانستان به همکاری پاکستان  میسر گردیده آنگاه تکرار حوادث سالیان 1992 در نبود حاکمیت قانون و ایجاد خلاء قدرت در افغانستان حتمی بوده ،کشورهای مشترک المنافع و روسیه فدراتیف  نیز متآثر خواهد گردید.

سنجر غفاری

 6 اپریل 2013

 

 

 


بالا
 
بازگشت