سنجر غفاری
نقش انگلیس وپاکستان در
افغانستان
پاکستان مدیون انگلیس هادر بوجود آمدنش میباشد .
انگلیس ها بنیاد اساسی نظام وسوق اداره این کشور رادرمنطقه عهده داربوده رهبران سیاسی ، نظامی و دولتی پاکستان بدون انتخاب و کنترول لابراتوار استخبارات انگلیس وارد مرحله آزمایش واجراات قرار نمی گیرند .اساسات نظام اقتصادی و بنیادی پاکستان بسته به افکارودیدگاه انگریز هادر منطقه اعیار گردیده ، سیاست خارجی، داخلی ، دفاعی ،اقتصادی ، پاکستان از سوی مشاوران انگلیس تعین واستخراج می گردد. این که یک کشور اسلامی و دارای عقاید تندروانۀ مذهبی است دستور و خواست انگریز چنین است. آزادی و حیات کشوری پاکستان همه در اختیار انگلیس و امریکا بوده امریکا ئیان در مشارکت و اخذ اطمینان انگلیس ها در امورات مختلف کشوری پاکستان بر بنیاد پروتوکول وسازش میان همدیگر شان همکاری و سرمایه گذاری دارند وبه همین شکل میتوان ازنقش سعودی به مشورت امریکا ئیان و انگریزها درسطوح مختلف با حفظ و حمایت از سیاست و منافع کشوری انگریزو امریکا با رهبران و احزاب مختلف پاکستان تماس و تآ مین ارتباط را قایم میدارند . نظام موجوده ، گذشته و آینده پاکستان وابسته به حلقات انگریز، امریکا و سعودی تآ مین، رشد واستحکام یافته با کشورهای جهان درمعادلات و سازش اگر قرارمیگیرد دستوری و تحت کنترول شبکه های استخبارا تی انگریز ، امریکا قرار داشته بدون نظرو مشوره استخبارات انگریز نمی تواند با دیگر کشور ها در تعامل و ایجاد مناسبات قرار بگیرد. روی این اصل درایجاد مناسبات ، بحران و مصیبت در افغانستان دستور پذیری انگلیس ، امریکا و شیخ های عرب میباشد و کاذب بودن را پیشه داشته ، به دلیل این که انگلیس و روسیه درمنطقه دست بالاتری نسبت به امریکا از قرن ها بدین طرف داشتند وامروز نیز دارند انگریز از پاکستان خندق مدافعوی علیه ایجاد تفاهم وروابط افغانها وروس ها با مردم هند ایجاد نموده . وظیفه پاکستان باید درمنطقه ایجاد و حفظ بحران و نا باوری میان پشتون ها و اقوام دو طرف دیورند بوده ، گسترش بنیاد گرائی درمنطقه ،تشدید نفا ق مذهبی ، نفاق ملی ، قومی درکشمیروافغانستان، تشدید بحران اقتصادی و قبیلوی در مناطق پشتون نشین دوطرف دیورند ، تولید مواد مخدر و تشویق اقوام و قبایل مختلف در مرزها میان ایران – پاکستان ، افغانستان و ایران ، پاکستان و افغانستان ، پاکستان و چین ، چین و هند وبلاخره پاکستان وهند به نفع انگریزها که منطقه برای گسترش نفوذ روسیه وچین مساعد نگردد می باشد . پاکستان به یک کشور آشوب و بحران در منطقه برای همه مبدل گردید . دوصد سال از حضور انگریز و نفوذ اقتصادی ، استخباراتی و سیاسی اش درمنطقه می گذرد ودراین ایام از جغرافیا و نظام تحت حمایت ومولد خویش یعنی پاکستان درمنطقه بهره برداری خاص می نماید . اکنون علیه امریکا ئیان به اهداف خویش به وسیله نظام واستخبارات پاکستان موفق است .
انگریز بخاطر حفظ اهداف خویش در منطقه و ایجاد بحران و پرابلم ها برای امریکا مناطق قبایلی را توانست به مادر بحران و بنیاد گرائی های مذهبی و سیاسی برای همگان درمنطقه وجهان مبدل نموده و استحصال منافع نماید . کشت و تولید مواد مخدره از جنگ تریاک تا اکنون تحت کنترول انگلیس ها قرار دارد و به یکی از منابع عمده و تمویل کننده اهداف استراتیژیکی انگریز بعد از ایجاد هسته های افراطی مذهبی و تندروان اسلامی که کلید همگان را در اختیار دارد خوب می درخشد .
طالبان لشکر بی بدیل و خیلی ها کم مصرف ، تند رو مذهبی را اهداف انگلیس به همکاری استخبارات پاکستان بوجود آوردند و امریکا نیز با مشورت ایدیالوژیکی و تمویل منابع مالی شیخ های عرب اقدام به ایجاد طالبان تحت حمایت و دستور خویش را در مناطق قبایلی دوطرف دیورند از وجود تنظیمهای تحت حمایت خویش بوجود آورده وسران طالبان را در اختیار سازمان القاعده گذاشت اما استخبارات و نظامیان پاکستان هم از انگلیس ها وهم از امریکائیان دزدیدند وریزرف های استخباراتی خویش رادرمیان طالبان جابجا نموده و دربازی منطقوی خویش را مطرح نمودند .
خواست پاکستان وضرورت انگریز دربازی با امریکا این است تا درافغانستان نظام مذهبی و قبیلوی حاکم برسرنوشت سیاسی این کشور بوجود بیاید . افغانستان به چند ایالت تقسیم گرددو مناطق قبایلی با پاکستان دراتحاد قرارنگیرند وقبیله ها واقوام ،مذاهب و فرهنگ ها باید درتضاد باشند تا طالبان بتوانند حرکت قبیلوی را درجمهوریت های آسیای میانه شدت و قوت بخشند واثرات این فورمول وارد مناطق قبیلوی کشور چین گردیده و قفقاز روسیه ومسلمانان بنیاد گرای این سرزمینها تحت این اندیشه بنام آزادی ملیت ها و مذاهب اهداف استراتیژیکی ،اقتصادی و استخباراتی انگریز تآمین گردد.
جنگ و ناباوری ها درافغانستان و مناطق قبایلی زمینه رشد تولید و ترافیک مواد مخدره و اسلحه رابرای انگریز درگام نخست به تمام نقاط جهان مساعد نموده سرمایه گذاری امریکا وانگلیس با متحدان شان دراروپای شرقی ، سرزمین های عرب و افریقا نیز شکننده بوده بهارعرب ، جنگ سوریه خیزشهای بنیاد گرائی درشاخه افریقا وسرمایه گذاری فرانسه دراین مناطق برای امریکا وانگلیس خوش آیند نیست . نقش ارزشمندی جامعه اروپا ئی درافغانستان نیز تشویش « امریکا انگلیس پاکستان» را بیشترافزون میدارد تا درافغانستان عرصه فعالیت برای کشورهای اروپائی با روی کار آمدن طالبان ورژیم بنیاد گرائی قبیلوی و مذهبی تنگ گردیده امیدها قطع گردد .
اهداف پاکستان درافغانستان خیلی ها پیچیده و پنهان بوده و یگانه وسیله ای که میتواند پاکستان رادر افغانستان و منطقه به اهداف برساند فقط طالبان وحمایت از ایشان میباشد دیگرامکان ها وامید های را درآینده برای خویش ریزرف ندارد . طالبان پاکستانی و افغانی ، جنگجویان و بنیاد گرایان کشورهای مختلف دنیا شامل اعراب واتباع افریقا و جمهوریت های آسیای میانه که درمدارس و آموزشگاه های مختلف پاکستان مصروف هستند ویا در صفوف طالبان به جنگ میروندامید های آینده پاکستان محسوب می گردند که نظام واستخبارات پاکستان روی این عناصرمحاسبه دارند مگراین را نمی دانند که آینده چنین نخواهد ماند ومردم امریکا وانگلیس ، مردم افغانستان و پاکستان همیشه به خواب نخواهند بود . جنگ استخباراتی در قبال خویش سازش های استخباراتی رانیز دارد و دیپلوماسی بین المللی در قبال طالبان و بنیاد گرایان افراطی به پایان خویش نزدیکترشده می رود .
جنگ های سوریه ، بهار عرب در مصر ، خیزش و چرخش امریکا و انگلیس در منطقه« افغانستان » گشایش فصل جدید مقاومت ملی درافغانستان و بازی دوگانه طالبان با انگریز، امریکا ، سعودی و جامعه اروپائی ، بازشدن فصل مزاکرات طالبان با امریکا ، انگلیس و نقش کشورهند درمنطقه ، شامل نمودن ایران در باب مزاکرات با طالبان چه به ابتکار وتلاش استخبارات پاکستان ویا کشور های غربی یا دیکر کشورهای منطقه ، تنش های سیاسی واوج گیری های اختلافات قومی وشکل گیری حرکت های ملی و ایجاد تنش و اختلافات میان طالبان و استخبارات امریکا ، انگلیس ، پاکستان در زمینه ناکام سازی ویا به بازی کشانیدن پروسه انتخابات در افغانستان همه و همه کوره های آتش افروخته شده جدید است که به دامان پاکستان و اهداف خونین شان گذاشته خواهد شد و نیت بد قضای سرمیگردد.
گرباد انتقام تو بربحر بگذرد.
ازآب هر بخار که خیزدشود غبار.
« کلیله و دمنه »
سنجر غفاری مسکو 6 جولای 2013