ریشه یابی خشونت و تروریسم  درکودتای شبه سکولار مذهبی  مصر

هردروغ برای توجیه نیازمند هزاران دروغ است !

 

سخنـــگــوی کــودتــا گــران مـــصری : مــا واکــنش امـــریـــکا و طــالــبان را زیــر نـــظر داریــــم !

این سخنگو افزود ما با تروریسم از طریق دستگاههای امنیتی برخورد خواهیم کرد و در عین حال به روند مسالمت آمیز برای تحقق دموکراسی ادامه خواهیم داد !!

 

 محمد امین فروتن

هرچند قصد نداشتم که بیش از این به مسا ئل مربوط به کودتای فرعونی و شبه سکولار مذهبی علیه نظام منتخب مردم مصر بپردازم زیرا اکیدأ باورداشتم که غرائز خونریزی و جنایت نظامیان و اوباشان تروریستی که در چراگاه های القاعده همان مراکز پرورش تروریست های حرفوی و کانگستر های  متحجر سلفی وابسته به  دارالخلافه ها و حرم سراهای عربستان پرورش میابند با  کشتارو جنایت  بی نظیری که در برابر مردم بی دفاع مصر  و به آتش کشاندن مساجد و عبادتگاه های خداوند مرتکب شده اند کمی اشباع شده باشد و عُقلای این جماعت خونریزوسفاک در تاریخ معاصر  گِرد هم آیند و به سوی مشروعیت و حاکمیت قانون  روی آورند . هرچند آنها یعنی دولت های مرتجع منطقه بویژه دربار سلطنت آل سعود  از آن بیم دارند که تراژیدیی حسنی مبارک مخلوع و مفلوک در مورد آنها نیز تکرار شود و نسیم ملائیم بهار عربی مناره های مرمرین و دارالخلافه های رنگین سلاطین و شیوخ عرب را نیز به حرکت آورند ، از همین جهت بوده که شیوخ نفت خوار خاندان آل سعود با نخستین جرقه های ازبهار عربی راه حرم سرا های شان را گم گرده بودند و با صدور فرماناز  سفیر کبیر و نمائنده فوق العاده عربستان در قاهره خواسته بودند که تا میتواند از پیروزیی اسلام گراها ی وابسته به جنبش اخوان المسلمین مصر بویژه محمد مرسی کاندیدای حزب آزادی و عدالت مصر در انتخابات ریا ست جمهوری مصر جلوگیریی نمایند .

که اینک کپی تصویر  نامه تحریری سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی عنوانی سفیر و نمائنده تام الاختیار عربستان در قاهره یکبار دیگر به دلیل اینکه حافظه تاریخی مردم ما بویژه روشنفکران این مرزو بوم به ضعف گرا ئیده است خدمت شما خواننده گان عزیز این یادداشت تقدیم میکنم  .

وزیرخارجه عربستان از سفیر و نمائنده فوق العاده آنکشور در قاهره چنین مطالبه نموده بود :

« بر مبنای تاکیدات خادم الحرمین الشرفین (اشاره به عبدالله پادشاه سعودی) ازشما می خواهم که تمام تلاشتان را در راستای جلوگیری از پیروزی اسلامگرایان در انتخابات مصر به ویژه "محمد مرسی" انجام دهید.»

اما چنانچه میبینیم وبه چشم سر مشاهده کردیم هنوزهم اشباع غرائز قدرت و عداوت تاریخی سلاطین آل سعود نسبت به آزادی وعدالت بشری به جنایت و خونریزی زیادی  نیاز دارند ، اما در اوجی از یک شکست تاریخی کودتا گران دیدیم وشنیدیم که صدای فرعون قرن بیست و یکم یا همان طراح اصلی کودتا ی نظامی وشبه مذهبی  سکولار« والاحضرت خادم الحرمین شریفین ملک عبد الله !» از وسائل ارتباط جمعی کشور های منطقه  و جهان برخاست ودوباره فرمان کشتار بی گناهانی را که با تحصن و تعبد در خانه خدا یعنی مسجد الفتح قاهره  شعار های مسا لمت آمیز بر ضد کودتا گران و دشمنان آزادی و دموکراسی سرمیدادند صادر کرد،

هنوز این فرمان خونین کشتار از زبان والاحضرت ملک عبدالله پادشاه عربستان پایان نیافته بود که تلویزیون دولتی مصربه نقل از سخنگوی هیأ ت دولت مؤقت آنکشور گزارش داد که دولت مؤقت مصر از پیام و حمایت والاحضرت پادشاه عربستان سعودی سپاسگذاری نمود .

اما درعین حال به  برخی از حلقه های بدنام و حلقه به گوش مجهز به قرئت و گفتمان طالبانی که با انگیزه های سیاسی و اقتصادی سربسته در اختیار شبکه های استخباراتی و نظامی منطقه  قرار دارند دستور حمایت مصنوعی از اعتراض کننده گان یا هم همان میلیون ها پرخاشگر به پاخاسته ای که با دست های خالی دربرابر کودتا گران بصورت مسالمت آمیز شعار آزادی و عدالت را سرمیدهند بر عهده میگیرند و به هواداری از نهضت مسالمت آمیز مردم مصراعلامیه و بیانیه صادر میکنند . این یکی از کثیف ترین روشهای باقی ماندن در قدرت دیکتاتورها  است  که در قرن بیست ویکم برای فریب افکار عامه بویژه در جوامع عقب مانده شرقی بکار گرفته میشود .

 فیلسوفی میگوید که برای انهدام یک حقیقت بـزرگ اجتماعی و تاریخی برآن حمله نــکـــنید بلکه از آن ضـــعیف دفـــاع کنــــید .

 

دلا ل مظلمه در تاریخ یا دفــاع بــد بــا انــگــیزه های  بــد !

.چنانچه برخی از نیروهای وابسته به طالبان و القاعده که به دستور حلقه های استخباراتی و جهنمی منطقه ، کمربند های منافع اشرافی سلاطین را تشکیل میدهند و در این راستای این مأموریت در کشور های اسلامی حمام خون براه می اندازند و روزانه صدها مرد علیل و پیر ، زنان و کودکان بی گناه را در سرتاسر دنیا با بی رحمی و قساوت  سر میبُرند به هواداری از نهضت مسالمت آمیز مردم مظلوم مصر که برای تحقق داعیه دموکراسی خواهی و عدالت شعار میدهند اعلامیه ای برسم اشک تمساح ! صادر میکنند و کمترین نتیجه چنین اعلامیه های دستوری بدنام ساختن حرکت های است  که صلح و کرامت بشری به وجدان عمومی آنها مبدل گشته وبرای تحقق آن به حرکت میلیونی توده ها ی  درمانده مگربا  اراده های آهنینی از مردم مصر به صحنه آمده اند . حکایت صدور اعلامیه های ساخت استخبارات پاکستان که از نام و امضای حرکت طالبان افغانستان با حمایت از مردم مظلوم مصر صادر میگردد همین است و بس . 

حالأ جای این پرسش باقی مانده است که وقتی گروهی از بیماران روانی و تشنه گان خون در جامعه ما که درگوشه ، گوشه ای از خونریزی و جنایت در افغانستان لذت میبرند چگونه  بر جنازه های گلگون کفن مصری ها ی آزاده اشک میریریزانند و آنرا جنایت ننگین علیه بشریت عنوان کنند .! 

البته داستان بازداشت آقای محمد الظواهری  برادر ایمن الظواهری رهبر القاعده را که به اتهام حمایت از محمد مرسی  رئیس جمهور منتخب مصراز منزلش  درمنطقه جیزه  یکی ازنواحی قاهره صورت گرفت  نیز باید دربطن و متن این استراتیژیی" دفاع بد !"کودتا گران مورد مطالعه قرارداد ، اگر نه چه کسی نه میداند که در همین اواخیریک خبرنگار افغان تبار شبکه رادیو تلویزونی BBC انگلیس طی یک گفتگوی مفصلی با محمد ایمن الظواهری پرده از نگاه و برداشت هایش نسبت به دین و دولت و تفاؤت برداشت اش با گفتمان انسانی و رحمانی دولت حاکم برهبریی محمد مُرسی برداشت و اینک بار دیگر غرض توضیح وتفاؤت روشنی که میان این دوبرداشت و دو گفتمان که در حوزه دین و سیاست وجود دارد توجه شما عزیزان را به آن گفتگوی صریح و روشنی معطوف میدارم .

http://www.youtube.com/watch?v=xJCAfDsH8d8&list=UUHZk9MrT3DGWmVqdsj5y0EA&index=3

البته با احترام کامل به گفتمان متحجرانه و سنگواره یی *که در حوزه تحلیل و قضاوت اکثر روشنفکران و تحلیلگران سِکولار متکی بر مفرادات معیوب شبه علمی در جوامع شرقی بویژه افغانستان موجود است خاطر نشان میسازم ،  که اگر ما بر این حقیقت باورداریم که حوادث تاریخی و سیاسی ملتها در پیوند با شرائط  فرهنگی و محیطی جوامع بشر را در هر مقطعی از تاریخ وهر نکته وقلمرو جغرافیاوی ملتها و جوامع بشر باید مورد مطالعه قرار داد و امروز جوامع بشر محصول زندگی گذشته انسانها ی پراگنده دراین کره ء خاکی  زمین به حساب می آید  باید پذیرفت که آگاهی سیاسی به معنای افلاطونی سیاست است نه به معنای ژورنالیستی روزمره !!، یعنی به ایمان و وجدان مبدل ساختن این واقیعت بزرگ در تاریخ که انسان به مثابه نخستین خشت یک تمدن در چه مرحله ای از تقدیر اجتماعی و تاریخی جامعه اش قرار دارد ؟  چه وابستگی به جامعه دارد سرنوشت حاکم بر او و مردم اش بر مبنای چه بینیش و دیدی نسبت به نظام حاکم در جامعه استوار است ؟

 بدون شک برای یافتن درست ودقیق انگیزه های تمامی  انشعاباتی که  در طول حیات سیاسی سازمان  اخوان المسلمین  مصرواقع شده اند  ، بر خلاف انگیزه ها و عوامل کشید گی ها ی مادی برسر قدرت که  آثار و عوارض چنین گفتمان مادی فلسفی نسبت  به تاریخ درنامدارترین  حرکت های سیاسی و اجتماعی معاصربه مشاهده میرسند واین حرکت ها  جهان و تکامل تاریخ را بر نوع بینیش مادی گرایانه اندازه گیری مینمایند ، مسأله اختلافی همانا  دونگاه فلسفی به هستی و جهان مطرح بوده است که  نگاه نخست نگاه بنیاد گرایانه شریعتمدار با اتکای مطلق و دگم بر منابع فقه تاریخی و غیر اجتهادی بوده که پارادایم واحد سنتی حاکم بر تمامی دوره های تاریخ حدود و مناسباتی را تعیین مینمائند که با ؤرود به دوره مدرن یا متأثر شدن جوامع انسانی و دینی از پدیده های نو سیاسی در دوره مدرنیته گسست و حفره های عمیقی در تمامی لایه های جوامع دینی ایجاد کرده است و میتوان گفت که همین نگاه متحجرانه ، غیر عقلانی و غیر اجتهادی سبب گردید تا روابط با حاملان گفتمان های عقلانی و اجتهادی معاصر را بصورت  اصولی قطع کنند . زیرا چنانچه بار هااز این قلم مطالعه فرموده اید هواداران این گفتمان متحجر اشرافی و طبقاتی در حوزه مناسبات اجتماعی در قلمرو دین  از مدل **پروکروستی تبیعت میکنند از نظر هواداران گفتمان طالبانی اسلام تخت آهنی است که باید انسان و جامعه را در درون آن قرار داد و کم وزیاد آنرا با برش یا کشش قالب بندی کرد . چنانچه تاریخ معاصر نهضت اصلاحی اخوان المسلمین مصر نشان میدهد آنگاهی که سازمان اخوان المسلمین مصر تحت تعقیب نیروهای امنیتی رژیم انور سادات فقید قرار گرفت دو گفتمان نسبت به هستی و تاریخ در سازمان اخوان المسلمین مصر نیز به مشاهده رسید که همین تفاؤت بینیش نسبت به خدا ، هستی و انسان در داخل سازمان اخوان المسلمین مصر سبب گردید تا پس از مرگ انور سادات فقید که توسط خالد اسلامبولی یکی از رهبران اسلام گرای گروه چریکی موسوم به « التکفیر والهجره » مصر صورت گرفت زمینه براه انداختن دیالوگ عمیقأ درون دینی را فراهم ساخت که بالاخیره  برای نخستین بار ایمن الظواهری  رهبر کنونی سازمان تروریستی  القاعده که در ایجاد هسته های نظامی   « التکفیر والهجره » نقش بسیار زیادی داشت  مبارزه مسلحانه در برابر حاکمان ظالم بویژه حکومت های حاکم بر کشور های عربی و اسلامی منجمله ترور فقید انور سادات رئیس جمهوری مصر را یک فریضه دینی و الهی  دانیست که پس از رهائی از زندان به عربستان سعودی سفر کرد و با دستورووساطت  پادشاه عربستان سعودی در صف گروه های قرار گرفت که قبلأ  بنام عرب های افغان درصفوف مجاهدین افغانستان که برعلیه تجاؤز اتحاد جماهیر شوروی می جنگیدند جابجا شده بودند. وآرام ، آرام بنام توحید « شرک! » بنام «جهاد با مشرکان » جهاد با موحدان و دیگراندیشان! » را در اجندای عملیاتی  خویش قرار دادند  ،

 نباید تعجب کرد که چگونه سازمان های به ظاهر خیریه و مؤسسات انسان دوستانه ای مانند هلال احمرسعودی، رابطة العالم الاسلامی - «هیأة الإغاثة الإسلامیة العالمیة» یا هیئت جهانی امداد رسانی اسلامی وابسته به «رابطة العالم الاسلامی» «الندوة العالمیة للشباب الاسلامی» یا مجمع جهانی جوانان مسلمان ، مؤسسه خیریه حرمین و ده ها نهاد و سازمانی  که باید کمک به مهاجران و آواره گان بینوای ساکن در اردوگاه های مهاجرین در پاکستان  را در اجندای کاری شان قرار میگرفت ، مغائر با هرنوع ضوابط اخلاقی ودینی  به مراکز جاسوسی و همدست شبکه های مواد مخدر مبدل گردیده بودند .

 و بدون شک که گروه ها و دسته های نظامی  بنام «عرب های افغان » که پس از پیروزیی مجاهدین افغانستان بویژه در دوره حاکمیت بنیادگرای شریعتمدار طالبانی توسط استخبارات منطقه بویژه سازمان استخبارات نظامی پاکستان و سازمان امنیت عربستان و برخی کشورهای خلیج فارس به اسم شبکه تروریستی الـــقـــا عــده انسجام یافت در زیر پوشش همین سازمان های خیریه تقویت و منسجم میگردیدند . که به تأسی از این روابط تنگاتنگ عربستان و پاکستان  رژیم مستبد القاعده که به اسم رژیم طالبان در افغانستان حکومت میکرد و از انجام و اجرای هرنوع جنایت علیه مردم فقیر افغانستان دریغ نکرد و حاکمیت رژیم مستبد طالبان در افغانستان را به عنوان رژیم مشروع برسمیت شناخت که  ساحه و قلمرو برسمیت شناختن رژیم تروریستی طالبان از  کشور های پاکستان – عربستان و امارات متحده عربی وسعت پیدا نکرد . 

   و چنانچه شواهد و اسناد تاریخی حکم میکند حوادث غمناک یازدهم  سپتمبر سال ۲۰۰۱ میلادی در تبانی با شبکه های استخباراتی منطقه انجام یافت و بر اساس یکی از اسناد منتشر شده از سوی ویکی لیکس هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا اذعان کرده که عربستان بزرگترین منبع حمایت مالی از گروه‌های تروریستی در جهان است. کلینتون در این سند القاعده، طالبان و گروه لشکر طیبه   در پاکستان را از جمله بارزترین گروه‌های تروریستی مورد حمایت سعودی‌ها برشمرده و هشدار داد که حامیان سعودی قوی‌ترین منابع حمایت مالی از تروریست‌ها در جهان هستند.

این نوع همکاری های تنگاتنگ امنیتی میان عربستان و پاکستان  سبب میشود که وقتی منافع استراتیژیک یکی از  کشورهای دوست ازهر جانبی به خطر مواجه گردد برای همکاری با دوستان استراتیژیک اش به نحو شائسته و مطابق با شرائط عمومی بویژه امنیتی کشور های دوست در صحنه حضور می یابند . هیچگونه تردیدی وجود ندارد که اعلامیه آخیرگروهی بنام طالبان و دیگرگروه های بنیاد گرای شبه مذهبی ای  که در کشور خویش از خونریزی و جنایت لذت میبرند به  پشتیبانی از مردم مصر علیه کودتا گران جزئ از پروژه ای است که در جهت  بدنام ساختن حرکت بزرگ و مسالمت آمیز مدنی مردم سرافراز مصر تنظیم گردیده است .

 وقتی سخنگوی نظامیان کودتا گردرمصرطی کنفرانس مطبوعاتی نبرد با « ملت غیور و آزاده  مصر» را مبارزه با تروریزم میخوانند وازسوی دیگر بصورت  ناخود آگاه اعتراف میکند که : مــا واکــنش امـــریـــکا و طــالــبان را زیــر نـــظر داریــــم ! دیگر هیچگونه شبه ای از اضطراب کودتا گران و حامین تروریست شان باقی نه میماند . و یکی از مسخره آمیز ترین بخشی از کنفرانس مطبوعاتی سخنگوی اداره کودتائی مصر همین جمله است که گفت :

مــا واکــنش امـــریـــکا و طــالــبان را زیــر نـــظر داریــــم !

یا هو

یار زنده صحبت باقی !

 

 

* به سبب پایبندیی متحجرانه و سنگواره ای اکثر روشنفکران سکولار معاصر به گفته معروف  کارل مارکس فیلسوف نامدار آلمانی که در برابر مظالم حاکمیت کلیسا در اروپا فرآیند  دین و دینداری را با آفیون ملتها  تشبیه نموده بود  و به مضمون « دین آفیون ملتهاست » را بر زبان آورده بود و با تأسف که اکثر  روشنفکران تقلیدیی سکولار جوامع شرقی آن گفته کارل مارکس را نه  تنها بصورت متحجرانه و سنگواره ای نسبت به هر دین و آئینی انطباق دادند بلکه بزرگترین حرکت ها و نهضت های آزادی طلبی درکشورهای شرقی را که فطرتأ دارای ارزش های بلند مذهبی بودند بدون درنظرداشت مقتضیات زمان و خصلت استعمار و نظام جهانی سرمایه داری به خشونت متهم نمودند و عادلانه ترین نگاه این جماعت که از واقیعت های تاریخی و جغرافیاوی جوامع شرقی بر میخیزد اعلام داشتند که دین باید ازحوزه سیاست  کاملأ جداباشد ! طبیعی است که بدون اندکترین مطالعه دینی حتی تاریخی نسبت به تاریخ جوامع بشر همان شعار کارل مارکس بصورت متحجرانه که گفته بود  « دین آفیون ملتهاست » یا به قول معروف « عیسی به دین خود و موسی به دین خود » را تزس و نقشه راه ملتها اعلام داشتند .

** چنانچه قبلأ نیز داستان پروکروست رهزن افسانه ای یونان را بیان داشته ام وی رهزن مشهور یونانی بود که در کوه های یونان کاروان ها و قافله ها را به غارت میبرد و تنها به غارت قافله ها و کاروان ها اکتفأ نه میکرد بلکه یک تخت آهنینی که داشت دستور میداد افراد کاروان را یک به یک بروی تخت بخوابانند ، هرکس قد واندازه اش از طول تخت آهنی کوتاهتر بود به فرمان پروکرست ، آنقدر او را از طرف پا وسر میکشیدند تا به اندازه تخت شود و اگر قد بلندتری داشت فرمان میداد تا از ناحیه پا اندازه اضافی اش را آره کنند تا کاملأ در تخت آهنی جای گیرد .

 

 


بالا
 
بازگشت