نجـیب  داوری

 

شخصیتهای ملی و

تلویزیونهای بین المللی افغانها

با پیشرفت معیر العقول ساینس وتکنالوژی طی چند دهه اخیر، از جمله تحولات و پیشرفت های بس گسترده در ساحه رسانه یی و وسایل ارتباط جمعی، زمینه فراهم شده تا انسان های روی زمین بهم نزدیک و نزدیکتر شوند. روزگاری اگر برای دسترسی به روزنامه ها، مجلات وغیره نشریه های مشهور و قابل اعتبار جهان در نقاط دور دست، روزها و حتی هفته ها  انتظار برده میشد،اما امروز از برکت اختراع کمپیوتر وانترنت، دیگر این  انتظار فقط به چند ثانیه ودقیقه محدود گردیده است. همینطور کانال های تلویزیونی  مرزها وسرحدات کشور ها  و قاره ها را در نوردیده، و به آسانی میتوان تلویزیون دلخواه را در هر نقطه جهان  به آسانی دریافت وتماشا کرد. که خوشبختانه تعدادی از روزنامه ها و کانال های تلویزیونی  داخل کشور ما و همینطور روزنامه ها وکانال ها تلویزیونی که از طرف افغانها در دیگر نقاط جهان نشر و برودکاست میشوند، نیز شامل این قاعده بوده و هموطنان  میتوانند در سراسر جهان با استفاده از ستلایت و انترنت، کانال های مختلف تلویزیون و نشرات چاپی داخل وخارج افغانستان را بزبانهای پشتو ودری بخوبی دریافت، مطالعه و تماشا نمایند.

درعین حال با ظهور تعداد انبوه سایت انترنتی خبری- تحلیلی و همچنان کانال های تلویزیون در داخل و خارج افغانستان و ورود تعداد زیادی نویسنده و تحلیلگر اوضاع سیاسی، اجتماعی واقتصادی در سایت های انترنتی و کانال های تلویزیونی، در جریان حوادث واوضاع آشفته و بحرانی کشور، از گرداننده ها و مدیریت چنین سایتها و تلویزیون ها میطلبد که نباید در چنین لحظات سرنوشت ساز وبحرانی با پخش و آنلاین نظریات سؤ، ناخود آگاه آب به آسیاب دشمنان تاریخی و مخربین امنیت ملی افغانستان ریزند.

طوریکه بملاحظه میرسد تعدادی از کانال های تلویزیون داخل افغانستان، چون تلویزیون 1 وتلویزیون طلوع  دنبالگر هدف و پالیسی مشخصی میباشند؛ با آنکه در مباحثی که در تلویزیونهای مذکور براه انداخته میشود، شخصیت های با دیدگاه های مختلف سهم میگیرند. ولی دیدگاه و ایدئولوژی گرداننده گان  تلویزیونهای متذکره کاملاً مشخص میباشد. هرچند تلویزیون های فوق الذکر در امر کار برد واژه های ناب وعام فهم زبان دری شدیداً دچار مشکل میباشند. 

ولی در مجموع عموم تلویزیونها اعم از داخلی و خارجی، گرادننده گانی نیز وجود دارند که با سر در گمی تمام، گاهی به میخ میزنند وگاهی هم به نعل؛ زمانی از اشغال افغانستان توسط نیرو های غربی شکوه سر میدهند و باری هم با خروج احتمالی نیرو های ناتو  در سال 2014 گلایه کنان میگویند که  کشور های غربی باخروج شان از  افغانستان بار دیگر کشور ما را بحال خود و به همسایه های درنده  رها خواهندکرد. همزمان گرداننده های بعضی از تلویزیونها با برداشتی که خود از دموکراسی و فضای آزاد سیاسی دارند، با طیف های گوناگونی از شخصیت های سیاسی و اجتماعی مصاحبه وزمینه آنرا فراهم میسازند تا افراد مذکور نظریات شانرا از طریق چنین تلویزیونها ارائه بدارند. ولی باید خاطر نشان ساخت که گردانندگان تلویزیونها مذکور از مصاحبه با افراد مشخص وضد منافع ملی جداً پرهیز و زیر نام آزادی و دموکراسی  نباید تلویزیونهای شانرا در خدمت کسانی قراد دهند که از مخربین امنیت ملی ودشمنان مردم افغانستان دفاع  و مستقیماً در راستای منافع استخبارات منطقه سخن میرانند.   

در شرایط کنونی که موج عظیمی از ذهنیت های کاذب، ساخته و پرداخته سازمان های استخباراتی واطلاعاتی کشور های همسایه در تقابل با منافع ملی مردم ومیهن ما، در هر شهرو ده کشور سایه افگنده و ماهرانه هر سپیدی، سیاه و هر سیاهی، سپید جلوه داده میشود. عقلانیت ومنطق سیاسی در سطح نسباً وسیع و حتی در مواردی درمیان قشر تحصلیکرده شدیداً زیر سؤال رفته؛  تحلیل  حوادث و جریانات داخل افغانستان و واقیعت های سیاسی کشور های جهان ومنطقه در قبال کشور ما کاریست نه چندان ساده، که هر ماستر و داکتر در روال حاضردر تحلیل واقیعت عینی کشور از زیر چتر چنین ذهنیت های کاذب نمیتواند موفقانه بدر آید.  بناً وقتی میبنیم و میشنویم که یکی از ارکان وابسته به دولت افغانستان با وجود دریافت معاش ماهوار چندین هزار دالری ازکمکهای دولت آمریکا، تحت تاثیر پروپاگند های حاصل از ذهینت های کاذب استخبارات منطقه، ضمن مصاحبه در تلویزیون طلوع میگوید که « حمله به پایگاه هوایی نیرو های آمریکا ونابودی شش طیاره وقتل تعدادی از پرسونل آمریکایی در ولایت هلمند کار خود آمریکایی ها بوده است» ویا اینکه بعضی ها هر عمل تخریبی گروه طالبان اعم از کشت و کشتار مردم بیگناه را غیر مستقیم به آمریکایی ها نسبت میدهند؛  باید دانست که عمق فاجعه در کجاست. چند سال قبل و حتی کنون بنا به همین ذهنیت کاذب  روایتِ خنده آوری روی زبانها  بود و است  که گویا آمریکایی ها جهت بقای نظامی و موجهه نشان  دادن موجودیت نظامی شان در افغانستان خود جنگهای ساخته گی را سازمان داده وبه اساس آن طالبان را اکمالات لوژستیکی و نظامی میکنند. ولی حالا آنهایکه نا خود آگاه در پی دامن زدن چنین افواهات بودند. شاید حد اقل اینرا درک کرده باشند که نتایج این جنگهای به اصطلاح ساختگی برای موجهه نشان دادن وبقای نظامی کشور های غربی؛ مردم این کشور ها را برآن داشت، تا جهت جلوگیری از کشتار فرزندان شان در افغانستان بالای دولتهای شان فشار وارد کنند تا عساکر شانرا از اینکشور فرا خوانند .  مواردی نیز وجود دارد که وعده بیرون رفت از افغانستان توسط احزاب مخالف در انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی، باعث شکست احزاب بر سر اقتدار در چنین کشور ها نیزگردیده است. درنتیجه عساکر هالندی از افغانستان بیرون رفت، کانادایی ها رفتند، فرانسوی ها  رفتند، نیوزیلاندی بار وبستره شانرا بسته اند و خلاصه تا یکی دوسال دیگر همه خواهند رفت. در نتیجه آنکه تنها خواهد ماند ملت افغان خواهد بود که باز هم بمانند سالهای 1992-1995  دهات و شهرهای شان میدان  بزکشی و آدم کُشی گروه های رقیب مسلح  و وابسته به کشورهای همسایه شود. توجه نمائیم که بدنبال اوربند میان سوریه و اسرائیل بعد از جنگ سال 1973 بیشتر از 35 سال سربازان کانادایی بعنوان سربازان حافظ صلح در بلندی های جولان وظیفه داشتند. ولی کمتر کانادایی از این موضوع آگاهی داشته، وهیچ کسی هم برای خروج وبرگشت سربازان مذکور مظاهره نکرد. وهرگز دولتهای برسر اقتداری روی خروج سربازان مذکور از بلندی های جولان تحت فشار قرار نگرفتند. زیرا هیچ سرباز کانادایی در بلندی های مذکور به قتل نرسید و هرگز هم جنگهای ساخته گی برای بقا و موجه نشان دادن سربازان فوق الذکر در بلندی های جولان براه انداخته نشد؟  گذشته از آن همین حالا تعداد کثیری از سربازان آمریکا در بیشتری از کشورهای اروپایی، جاپان،کوریای جنوبی، کویت، قطر، ترکیه، امارات متحده عرب وعربستان سعودی وجود دارد. ولی هیچ کسی نشنیده است که آمریکا جهت بقا وموجهه نشان دادن موجودیت نظامی اش در کشورهای مذکور جنگهای ساخته گی راه انداخته باشد. با در نظرداشت آنچه گفته آمدیم شاید بی جهت نبوده باشد که سیدمحمدخاتمی رئیس جمهور سابق  ایران درماه حوت 1385 هجری خورشیدی ضمن دیدار با هیأتی ازژورنالستان افغانی گفت « شايد اشغالگران به ناامنی افغانستان دامن بزنند» لینک ذیل را کلیک کنید.

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/story/2007/02/070228_s-khatami.shtml

زیرا ارباب قدرت در ایران اینرا خوب میدانند. که  موجودیت قوت های غربی در افغانستان، این کشور در آینده نه چندان دور به قدرت اقتصادی و نظامی منطقه تبدیل و در آنوقت تهران نخواهد توانست گوهر گرانبهای آب افغانستان را مفت ومجانی بالا بکشد.

  با اینها  میهن زخمی و مردم سخت پریشان ما الی رسیدن به ثبات امنیتی، سیاسی واقتصادیِ سالهای قبل از کودتای ثور به اعصا ویا دستگیری ضرورت دارند تا خود دوباره براه افتند، حالا این شانس کم نظیر برای مردم ما خواهد بود که بزرگترین قدرت ساینس، تکنالوژی، اقتصاد و نظامی جهان بعنوان اعصا یا دستگیر در کنار شان باشد. ولی متأسفانه و  شوربختانه که جمهوری های اسلامی ایران و پاکستان با نیات سؤ، و شوونیستی  که خود به ارتباط آینده مردم ومیهن ما در سر میپرورانند، از زمان ورود قوتهای مذکور الی کنون پیهم دست به سبوتاژ و تحریف قوتهای مذکور زده و پیهم درصدد ایجاد توطئه و فضای ذهنیت مجازی علیه قوتهای مذکور در افغانستان بوده و پیوسته  ذهنیت مذکور علیه قوای یاری صلح ملل متحد در افغانستان که توسط سازمانهای استخباراتی واطلاعاتی کشور های منطقه  با شدت هر چه تمامتر تبلیغ و پکه میشود. در پهلوی این  بعضی از هموطنان ما با ایده های تاریخ زدهِ دم ودستگاه شورویِ سابق و چینِ  دوران مائو، و  تعریف های که خود از ارتجاع، امپریالیزم، استعمار، استثمار و غیره وغیره در سر دارند؛ بدون در نظر داشت اوضاع وشرایط عینی کشور، دست به سبوتاژ و تحریف قوت های غربی در افغانستان زده و ناخود آگاه آب به آسیاب سازمانهای مترصد استخباراتی واطلاعاتی کشور های همسایه میریزند. اما در این میان وبا وجود امواج  مخربِ شایعات، افواهات و سبوتاژ استخبارات منطقه علیه منافع علیای میهن ومردم ما، خوشبختانه تحلیلگرانی نیز وجود دارند که منصفانه و واقعبینانه در راستای منافع ملت میهن و مردم قلم و سخن زده، در تلویزیونها و رادیو ها حاضر، و منطقاً به تشریح اوضاع واحوال میهن میپردازند. در میان طیف  نسبتاً وسیع تحلیل گران واقعگرا- که دلسوزانه در راستای منافع میهن و مردم در تلویزیون ها حاضر و سخن میرانند، فقط بعنوان مثال در داخل کشور ازمحترم احمد سعیدی،محترم جاوید کوهستانی ومحترم محمد یونس فکور و در بیرون افغانستان میتوان از محترم عنایت شریف ومحترم عارف عباسی نام برد. عنایت شریف مفسر آگاه امورسیاسی ونطاق ورزیده رادیو افغانستان که در دوران باسعادت رژیم محمد داوود، پروگرام دنیا، سیاست و رویداد ها را  بعد از تهیه، ساعت 12 ظهر هر روز جمعه به خواننده گان تقدیم میکرد؛ از مدت چند سال بدینطرف در تلویزیون پیام افغان هفته یکبار تحت برنامه« افغانستان وجهان در هفته ایکه گذشت» تحلیل های بسیار- بسیار مثبت و واقعبینانه به نفع مردم ومیهن، ضمن پرسش و پاسخ با گرداننده برنامه( عمر خطاب) و تعدادی از بیننده گان، جوابهای همه جانبه، قابل قبول و کاملاٌ روشنگر به تماشا گران  تلویزیون مذکور ارائه میداشت. هر چند تهیه پاسخ های منطقی به سؤالات تعرض آمیز وناراحت کننده  آن تعداد از بیننده گانی که مغزهایشان شدیداً وقویاً  تحت تاثیر تبلیغات سازمان استخبارات نظامی پاکستان میباشد؛ بدون عصبانیت وتعرض متقابل، به آسانی کار هر مبصر سیاسی نیست. ولی آنطوریکه هموطنان در جریان اند، عنایت شریف با خونسردی کامل و عرض ادب واحترام به طرف مقابل منطقاً به بزبان های پشتو ودری بجواب چنین سوالگرها پرداخته، شنونده گان وبیننده گان تلویزیون مذکور را در روشنایی بهتر اوضاع واحوال کشور ومنطقه قرار داده اند. حضور عنایت شریف در تلویزیون پیام افغان با  ارائه  اوضاع واحوال سیاسی واقتصادی کشور و تبصره های بجا و روشنگر در مورد، مدرک والهام وطنخواهانه یی بود برای گروه بزرگی از ملی گرایان ووطنپرستان افغان در داخل وخارج افغانستان که بدنبال دست یابی به حقایق در قبال مردم و میهن، در میان امواج  تبلیغات سؤ سازمانهای استخباراتی واطلاعاتی کشورهای مغرض منطقه، سرگردان میباشند. اما از مدتی میشود که عنایت شریف در پرو گرام هفته وار، افغانستان وجهان در هفته ایکه گذشت، در تلویزیون پیام افغان حضورنمی یابد. که بدون هرگونه شک وتردید غیبت ایشان در تلویزیونهای بین المللی افغانها، خلای بسیار بزرگی است برای آن تعداد از افغانهای که در راستای یک افغانستان آزاد، مستقل وسربلند بدنبال دریافت اخبار و تبصره های عقلانی، واقع گرا ومثبت به ارتباط میهن ومردم میباشند. این تعداد هموطنان شدیداً  آرزو دارند  که محترم شریف بار دیگر خدمات ارزشمند شانرا در راستای که درفوق از آن ذکر رفت در یکی از تلویزیونهای بین المللی جامعه افغانها در داخل یا خارج از کشور دوباره از سر گیرند. ناگفته نباید گذاشت که موجودیت شخصیت های شناخته شده ملی و وطنخواه در تلویزیون های بین المللی و یا هر تلویزیون دیگر، در امر تشریح اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ونظامی کشور، بطور مستمر میتواند در حصه بالا برد پرستیژ و اعتبار تلویزیون های مذکور کمک بسزا وشایانی نموده، وهمچنان عاملی باشد برای جلب کمکهای بیدریغ هموطنان در امر تقویه تلویزیون های مذکور در بُعد های مختلف کاری شان.

 

 


بالا
 
بازگشت