جلال بايانی

 

تحليل از جلال بايانی
سويدن
۲۰۱۳

««[ جنايات تخنيکی اســـــــــــتعمار جديد»

در زمان ما نیز استعمار جديد هر جا كه پا مى گذارد وابســـته خود ميسازد و اشغال ميکند ، تكیه روى همان موضوعى مى كند كه اخلاق ، انسانيت ، ديگر انديشان علوم انسانی و سازندگی درباره اش هشدار داده است. یعنى مى كوشد تا دلها را فاسد كند، چهره هارا مسخ نمايند ، عشق به نوع ، به طبعيت ، به وطن را در نطفه نابود سازند ، عليه هر گونه انديشه سازندگی ، مترقی ، ديگر سازی و تجددقيام کندبا نفوذ در مجراق و بطن ديگر انديشان آنرا منحرف سازند يا در دست خود داشته باشند . دل كه فاسد شد دیگر از عقل كارى بر نمیآید. مغز که شسته شد ديگر به بشر و ميهن نه می انديشد استعمارگران و استثمار كنندگان انسان ،خاک ، طبعيت،منابع زير زمينی ديگران ، خود اراديت ملت ها نخست با نفوذ در اذهان عامه ، جلب جزب مهره ، انتخاب و جابجای ريزف ها و با تمام قوا مى كوشند تا قلب و روح مردم را منحرف ، محار نموده وجدان انسانها فاسد ، مبتلا به ماديات ، سرمايه ، ثروت ، جا و جلال و قدرت ساخته ، و تباه كنند، آئين و تنفر از خدا ، رسول خدا و عنعنه های پســنديده را ترویج ميدهند استثمار کننده ها و سران استعمار از این حقیقت به خوبى آگاهند كه قلب و روح مریض و بیمار هیچ كارى نمى تواند صورت دهد و به هر پستى و بهره كشى و استثمار تن مى دهد. خوار می گردد و ذلیل می شود و به نهایت حیوانیت و پستی خود می رسد. نمونه های معاصرش که در کشور خود در حال اجرا هست و تا حدودی موفقیت آمیز بوده، تيم دست نشانده در رژيم ، سران به اصطلاح جهادی و حلقه های مافيايی آنها ، بربريت عقب گرا طالب که از صحبت درباره وسایل لهو و لهب و لذات جنسی، ثروت ، سرمايه اندوزی ، غارت بيت المال ، چپاول دارای عامه ، غضب زمين های دولتی ، قدرت و به قدرت رسيدن لذت می برند و درباره دین و خدا و ایمان به خدا که سخن به میان می آید رویگردانی می کنند و کتمان حقيقت نموده رو به انحرافات مذهبی و دينی نموده. انگار که خداوند مهر محکمی بر قلب آنها زده و قساوت کاری کرده که این حرفا پتک محکمی بر سر آنها باشد. حال این ارتجاع بين المللی ، استثمار گران و جستجوگران منابع زيرزمينی با فاسد ساختن جامعه با تبلیغات شدید ماهواره ای باز کرده، عکس ها و فیلم های مستحجن در اینترنت ،تلويزون ، پهن ساختن بازار مستحجن شراب نوشی ، عياشی ،ف فساد اخلاقی ، تقليد کورکوران از کثافات غرب پرداخته وعملأ در پايتخت کشور و شهر های بزرگ بخصوص ننگرهار ، کندهار ، هرات ، مزارشريف ، کندوز ، باميان ، پنجشير ، بدخشان از گسترش فساد دستوری قبلأ پلان شده در غرب در ميان جوانان ، مردم ديده ميشود که هر گونه امکانات فساد اخلاقی اجتماعی به راحتی در دسترس است که تاثیرات نامطلوبش روی تیپ و ظاهر مردم و بخصوص جوانان امروزی داخل کشور ما مشخص است، با موسیقی های مستحجن تيب غربی در تلاش ريشه کندن موسيقی بومی ، خانقايی ، عرفانی و عنعنوی گرديده اند . تخريب پلان انکشافی اقتصاد زير بنايی ، جلوگيری از نسج و رشد اقتصاد ، جلوگيری از ايجاد ، رشد و انکشاف ســـکتور خصووصی و دولتی با ترويج بازار آزاد و به ظاهر زیبای روبنايی فريب دهنده ، تبليغات فريب دهنده انکشافی اقتصادی ، ساختمانی ، فرهنگی ، اجتماعی که همه اغفال فريب مردم بوده و از همه خطرناکتر ترویج شیطان پرستی و گرایش به مسیحیت و ثنویت در کشورمان، و هزاران مسائل دیگر که غیرت و عفت از روح مان رخت بر می بندد و خود با دست خود چاله ای را برای خود می کنیم روز تا روز ترويج يافته طبق گزارشات منابع واتيکان طی يازده سال بيش از 800000 افغان در داخل و بخصوص خارج کشور به دين مسيحيت و يهوديت گرايش يافته به الحاد پيوستن و شوربختانه نقطه تلخ و سوال برانگيز اين همه فعاليت ها ، خاک فروشی ، ننگ فروشی ، گرايش و پذيرش الحاد مسيحيت و يهوديت به کمک ، رهنمايی ، اجازه سران رژيم دست نشانده کابل ، واليان ولايات ، رهبران جهادی ، حلقه های مرموز طالب داخل در رژيم کابل صورت گرفته و صدای يکی از اين تيکه داران اسلام که ديروز دهن تا ناکجای آنها به خاطر آنکه « اسلام درخطر است » ! « حاکميت کابل ملحد است»! « رژيم کابل دست نشانده روس است »! پاره شد و صدها هزار افغان را کشتند ، غارت نمودند و امروز اين دلالان اسلام گاه پاه بوسامريکا ، گاه انگليس ، گاه اسرائيل وگاه ساير کشورهای اروپا ميشوند و شبها در محافل راب سفارت انگليس و استاف حوض امريکا دعوت ميشوند مشغول باده نوشی بوده از ديد شيطانی انها نه اشغال صورت گرفته ، نه دين در خطر است ، نه رژيم کابل دست نشانده است ، نه کرزی وابسته امريکا است و تمام جنايات اشغالگران ، استعمار جديد امريکا ،همه انحرافات اقتصادی ، اجتماعی ، دينی و مذهبی قانونی و پذيرفته بوده هم وطنم ، عزيزم یادما باشد روزی را چشم باز خواهیم کرد از ارزش های ملی ، معنوی ، وطنی باقی نمانده، از اعتقاد وایمانی به وطن ، مردم چیزی برایمان نمانده، همه و همه در یک بار بند جمع شده و جبرأ مجبور به پذيرس مسيحيت شده و گليم کلتور و عنعنه پسنديده افغانی ، ملی و اسلامی برای هميش جمع گرديده است .

 

 


بالا
 
بازگشت