.

 عبدالباری عارض

 

 در دوختن ناتوان و در قیچی کردن کهنه کار اند

 انکشافات اخیر در افغانستان فصل جدیدی از تحولات را در تاریخ کشور ګشوده است. به تاسف که ساختارهای ملی در طول چهل سال اخیر بخصوص در دوران حکومتهای مجاهدین و طالبان از هم پاشید. مردم کشور بیرحمانه بر ملیتها، اقوام، زبانها و نژادها منقسیم شدند و بعد تخم نفاق و عداوت بین شان کاشته شد، در راس این دسته بندیها افرادی قرار ګرفتند که ګاه ګاه بنا بر موضعګیری هایشان دست به کشتار جمعی و تاراج زده اند به همین دلیل از طرف نهادهای جهانی به جنایات جنګی متهم شدند. تمامی این اتفاقات به دو منظور عمده به وقوع پیوسته است ، یکی کسب ثروت نامشروع و دیګری مداخله کشورهای دور ونزدیک . هدف توضیح ګذشته ها نیست بلکه اشاره به عواملی است که امروز پیچیده ګیهای را در راه  روند صلح ببار اورده است.

شکی نیست که هر جنګ پایانی دارد و جنګ افغانستان هم باوجود فراز و نشیب از ان مستثنی نیست. مردم افغانستان از غرب انتظار داشتند که برعلاوه صلح زنده ګی مرفه برایشان تامین خواهد کرد و کشورش در قطار کشورهای روبه انکشاف قرار خواهد ګرفت ، اما با ګذشت دوازده سال نه تنها این ارمان در محدوده تصور باقی ماند بلکه هر روز افغانان بنام طالب،پولیس،ملکی، اردو ، امنیت وغیره کشته میشوند ، کشورهای ذیدخل هرکدام با در نظرداشت منافع خود عمل مینمایند. مردم بارها و به تکرار از منابع مختلف اظهار علاقمندی به صلح و مذاکره را شنیده اند حتی در لویه جرګه های متعدد بر صلح و مفاهمه تاکید شده است. اما اکنون که یک ادرس مشخص و کماکان زمینه مذاکرات مساعد ګردیده قبل از انکه مذاکرات اغاز ګردد بعضی نهادها و افراد سعی کردند نظریات تخریش امیزی را ابراز نمایند تا اګر موفق شوند که از اتحاد ملیتها جلوګیری نموده راه را برا ادامه بهره برداریهای نامشروع شخصی باز نګهدارند.تاسف بر انست که در دوختن ناتوان و در قیچی کردن کهنه کار اند.

در رابطه به پروسه قطر باید ګفت که نباید انتظار داشت که جنګ و مخالفتهای دوازده ساله به یک روز بدون تضاد نظریات و بدون بګو مګو از بین برداشته شود. بر طرفین است که خونسردی خویش را حفظ نموده قبل از نتایج متوقعه از هر نوع پرخاش مطبوعاتی اجتناب ورزند. همچنان نباید انتظار داشت که امریکا بخاطر خدا منابع مالی و بشری خویش را برای همیشه در افغانستان مصرف نماید .دوازده سال تمام نه تنها امریکا بلکه تمام غرب منابع بزرګی را در راستای ایجاد سیستم پاسخګوی بکار انداختند ولی توانمندی بهره برداری از شرایط وجود نداشت و ظرفیتها با وجود تلاشهای کشورهای کمک کننده بالا نرفت ، فساد باوجود مطالبات پیهم جامعه جهانی در کنفرانسهای معتبر توکیو و بروکسل و شیکاګو متوقف نشد. نتیجتا چنان شرایط بر فضا مستولی شد که امریکا و ناټو ناګزیر برای ختم جنګ و جلوګیری او ضایعات بیشتر منابع ترجیح دادند با طالبان داخل مذاکره شوند، شکی نیست که امریکا نسبت ضرورتهای دیګری که در منطقه و فراتر از ان دارد میخواهد طویل ترین جنګ امریکا را در افغانستان خاتمه دهد، البته که این خاتمه از روی یک پلان ممکن است ، اګر افغانستان را به حالت فعلی ګذاشته امریکایان بروند اتفاقات بدی رُخ خواهند داد که اینکار را نخواهد کرد بعضی رسانه های بیرونی ګفتند که امریکا جنګ افغانستان را مسولانه پایان می بخشد که این مطلب در برګیرنده پروسه جدید با تحول جدید است. مفاهمه باید منجر به مصالحه شود تا جلو خون ریزی بیشتر ګرفته شده باشد. بالاخره افغانها مجبور خواهند بود که باهم به توافق برسند . از ادامه جنګ صرف چند نفر محدود بهره میبرند و مردم شدیدا از ان متضرر میګردند اینکه امریکا با طالب مذاکره مینماید و یا طالب با امریکا مذاکره مینماید غیر طبعی نیست . یقین است که طالبان بعضی مشکلات مستقیم با امریکا دارد که به ان باید رسیدګی شود . فلهذا نه تنها مذاکره بین امریکا و طالبان یک ضرورت است بلکه راه ګشا مفاهمه و توافق بین افغانان  خواهد شد. شکی نیست که بالاخره فیصله نهایی را افغانها خواهد کرد.

از روزیکه دفتر طالبان در قطر ګشوده شده بعضی حلقات و افراد بدون داشتن ظرفیتهای سیاسی همچو قوماندان قدرتمند عسکری قبل از انکه از روند مصوب جهانی اګاهی دقیق حاصل نماید بمنظور مطرح شدن خود، به صحبتهای نامناسب که با روند جاری هم اهنګ نیست مبادرت میورزند. یک فرهنګ منفی که در کشور ما ایجاد شده انست که اګر کسی در حکومت مقام و منزلتی داشت در سخنرانیها عوض تمرکز بر رسالت ملی از ریس جمهور توصیف و تمجید می نماید اما روزیکه بنا بر مقتضیات عصر و تقاضای تکامل از وظیفه منفصل میګردد بدون تحمل و حفظ خونسردی به پرخاش و مخالفت اغاز مینمایند. بدبختانه این افراد راه مخالفت و مبارزه سیاسی در فورم دیپلوماسی را بلد نیستند علت هم انکه انان نتایج و منافع را فوری میطلبند به مبارزه سیاسی دراز مدت که منافع عامه را در بر دارد معتقد نیستند و یا توانمندی انرا در خود سراغ ندارند. اما انتظار مردم انست که مخالفین و موافقین ارامش سیاسی را حفظ و انکشافات را در قطر دقیق دنبال و ارزیابی نمایند هر انکه طفل لجوج مانند در مطبوعات به پرخاشګری بخواهند خسهای را در راه پروسه مفاهمه بیندازد مردم به هوشیاری انرا میدانند. اګر بر احساسات غلبه حاصل نګردد و عینیت ها را نپذرفت اشتباه خواهد بود با انکه عواقب دفتر طالبان مشخص نیست.

برای هر افغان قبل از انکه به افراد و ساختارها فکر کنند مسله صلح و توقف جنګ ارجحیت دارد . برای مدعیان سیاست موفقیت وقتی نصیب میګردد که پالیسی خود را با مطالبات و خواسته های مردم هماهنګ نماید. و نیز برای بدست اوردن ارمان مردم که صلح است نباید از موضع غرور با مسایل برخورد نمود جنګ طویل طرفین را نسبت به یکدیګر بدبین ساخته است در چنین شرایط بعید نیست که در بعضی موارد خورد و کوچک، همچو فورم بیرق و لوحه در قطر و غیره مواردیکه بعدا پیش خواهد امد، موضیعګیریهای متضاد تبارز نماید ولی کوشش صادقانه باید در راه  براوردن منافع مردم و کشور باشد. اینرا باید درک نمود که ادامه جنګ، کشور ما را در تناسب با موقعیتش در منطقه دیګه هم تضعیف مینماید و زمینه بهتر برای مداخله همسایګان و فربه شدن مفسدین مساعد میګرداند. شکی نیست که صلح خواستار بها و برده باری است.

با توجه به مطالب ذکر شده پروسه قطر باید حمایت شود اګر اشتباهات و تخطیهای در ان ظهور می نماید از هر جانبی که باشد باید سعی ګردد از طریق مراجع موثر مرفوع ګردد، با انهم اګر بعضی کشورهای بیرونی، افراطیون و بعضی حلقات، خصمانه بخواهند سیر پروسه قطر را منحرف نماید با متانت سیاسی در میدان دیپلوماتیک در برابر ان استاده ګی باید کرد، هیاهوی بی موقع و قبل از وقت سودی ندارد. اکنون طالبان،حکومت افغان، امریکا ،پاکستان و کشورهای حاشیوی ذیدخل، درګیر منازعه و مقابله سیاسی در میدان دوحه در قطر ګردیده اند که این مرحله خود تکامل پنداشته می شود جنګ یکنواخت در داخل افغانستان به معراج سیاست در دوحه صعود کرد برنده کسی خواهد بود که با خونسردی سیاسی و حوصله مندی اهداف ملی را دنبال نماید . باید دانست که این یک پروسه است نه یک تجویز یک روزه ، با نفس پخته و ظرفیت کافی با ان برخورد باید شد. از جانبی هم تا هنوز همه تصامیم و پالیسیها روشن و اشکار نیست اینکه امریکا چی تصوری برای اینده داشته و کدام تعهدات و مکلفیتها را در تفاهمات پشت پرده در برابر طالبان دارد معلوم نیست. اینکه ناټو از دفتر طالبان در قطر حمایت نمود چی تصویری ازین پروسه دارد واضع نیست، به تازګی منشی ناتو در رابطه به ګشودن دفتر سیاسی طالبان در قطر به اتحادیه اروپا معلومات داد و ان اتحادیه هم در اعلامیه ای از ګشودن دفتر در قطر و پروسه صلح حمایت نمود. فلهذا پروسه نو در حال انکشاف است وقت کافی برای بکار انداختن ماشین دیپلوماسی وجود دارد، موزه را قبل از اب کشیدن اشتباه خواهد بود.

باید دقیق بررسی نمود، ګشودن دفتر طالبان در قطر نتیجه یک تصمیم عجولانه و فوری یک یا دو کشور نیست، انکه سرمنشی ناټو در کنفرانس وزرای دفاع در بروکسل به صراحت ګفت که قضیه افغانستان از راه نظامی حل ندارد، چه مفهومی ارائه کرده میتواند جز مذاکره و صلح با طالبان. بتاریخ۲۱-۲۲/جون جیمز دوبین نماینده خاص ریس جمهور امریکا برای افغانستان و پاکستان در قطر به سر برد با انکه مذاکرات رسمی با طالبان اعلان نه شده اما به احتمال قوی مذاکراتی را با طالبان انجام داده است زیرا به همین منظور وارد قطر شده بود اکنون وارد کابل شد تا مسایل را با مقامات افغانی در میان ګذاشته همه را به تحمل و همدیګر پذیری فرا خواند .  

 

 


بالا
 
بازگشت