سفر کرزی . . . و گشودن خودسرانه در بروی پاکستانیها !

 

بمنظور رسایی هدفمندانه سخن ، در آغاز و پیش از مدخل به بحث ، ارشاد سید جمال الدین افغان را از عروت ا لوثقی نقل مینماییم :

" تمام ملوک روی زمین از نام اجداد گرامی ما برخود می لرزیدند. در حضور شان تخاذل و فروتنی میکردند. از روم و فرنگ اسیر می اوردیم . از حبشه غلام و کنیز میگرفتیم . بتان هند را سرنگون میکردیم . بتخانه ها را خراب مینمودیم . علمای جلیل و سلاطین مقتدر ، عساکر جرار داشتیم . صاحب ثروت و مکنت بودیم . به اجانب محتاج نبودیم . لوازم زندگانی را خود فراهم داشتیم . به یک کلمه جامعه همه اسباب پاک را صحیح و تمام نعمت های خداوندی را در وجه اکمل داشتیم . لیکن جملگی از دست مان بدر رفت . و به جان هم افتادیم و در عوض فقر، پریشانی ، ذلت و نکبت ، احتیاج و مسکنت ، بنده گی و عبودیت در ما پیدا شد. "

 

اگر ان همه ابهت و منرلت پارینه را که این رجال برجسته کشور ما به ان اشاره کرده به جای خودش بگذاریم امروز چنان بجان هم افتاده ایم و ذلیل و ضعیف شده ایم که قادر نیستیم حتی از مرزهای جغرافیایی خود حفاظت نماییم . علت اصلی آنرا در نبود یک زعیم ملی ، نداشتن یک حکومت ملی و محروم ماندن از یک پارلمان مردمی خلاصه مینماییم .

 

وطنداران عزیز !

مطابق اطلاع رسانه های جمعی اقای کرزی ریس دولت انتقالی افغانستان سفر قریب الوقوع به پاکستان دارند. مع الوصف این سفر از طرف قاطبه ملت ما بالطبع با سکوت سرد و تلخی روبرو شده است . اگرچه آجندای مذکرات ایشان پیش از پیش ازهردست و از هر گوشه توسط بازیگران مخفی طراحی و از مجاری دیپلوماتیک به نحو فرمولته تنظیم گردیده است . بهر حال ! ما می طلبیم تا مبرم ترین مسله حاد که عبارت از ( امنیت ملی و تعین حریم امنیتی) کشورماست محور اصلی و اساسی این مذاکرات را تشکیل بدهد . چنانچه دیده میشود که در این اواخر تحرکات تروریستی ، دستجات طالبی و القاعده روز افزون گردیده ، لذا اقای کرزی جسارت بخرچ بدهند با یک گام فراختراین مذاکرات را  از فورم تشریفاتی و تعارفاتی ، جزمی  بکشد و به یک مذاکرات سازنده که در بر گیرنده منافع ملی ما باشد رو اورند.  و در استانه انتخابات ریاست جمهوری خود را سرفراز گردانند و داغ همکاری با دشمن را از چهره خود بزدایند .

اذعان باید داشت که گشودن دروازه بروی پاکستانیها در صلاحیت ، بررسی و موافقت پارلمان کشور ما بوده و چون تا اکنون پارلمان نداریم بنا موضوع در معرض رفرندم و نظرخواهی عامه گذاشته شود. زیرا این دروازه مال موروثی کسی نیست و نیز به استجاره مالکانه چند طالب ریشدار و دریشی دار هزار ویکشبی قرار نگرفته که مانند رهایی طالبان از زندانها خلاف مصلحت ملی و نقض حقوق ملت ، تصامیم شخصی و انفرادی اتخاذ گردد.

 

حال برمیگردیم به اصل موضوع قابل بحث : الویت ها ی امنیت ملی و تعین حریم امنیتی ما کدامند ؟ هم چنان مفهوم امنیت ملی و امکانات محدوده ای که این امنیت را تعریف و تضمین میکند ازمنظر منافع ملی چه است ؟

 

من پاستخ تحلیلی و همه جانبه برای پرسش بالا را در صلاحیت خود نمی بینم . چون با این مسله مهم نهایتا کم نگری و بی توجهی شده ، لذا برای تامل و تصمیم انرا یادهانی نمودم . از شخصیت ها ، دانشمندان بویژه اهل قلم و مطبوعا ت که امروز بحیث قوه مستقل چهارم در ردیف قوای ثلاثه ظهور و هبوط نموده ، میخواهم تا فرصت را مغتنم شمرده دست بکار شوند. جرات مندانه میتوان گفت که در حاکمیت فعلی از کرسی نشینان قوه ثلاثه انتظاری نداریم . زیرا انها برای حفظ مقام و موقعیت نازک خود وارد انواع معامله اند و از یک رشته خطوط و نسخه های فرمایشی و دکته شده تابعیت دارند. اما قوه چهارم شامل کلیه متفکرین ، روشنفکران حریت اندیش ، دارندگان جراید و مجلات احتراما میطلبیم تا در آستانه سفر اقای کرزی و بعد ازان نیز وسیعا در باره شاخص های امنیت ملی و تعیین حریم امنیتی ما در مرز مشترک با پاکستان در سطح یک کمپاین وسیع ملی و میهنی مسله را جهت استحضار و استیذان مردم و مقامات راه اندازی نمایند. و هر یک رسالتمندانه با بکار برد همه امکانات و نفوذ خویش در این امر مهم ملی و مینهی سهیم شوند و زور قوه چهارم را بحیث نیروی عظیم مطر ح درصحنه جهت باز دارنده گی از فرورفتن به لجند بازتاب بدارند. در طی دوسال نیم به ویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هرکس بر سر منافع محدود گروهی ، قومی ، سیاسی خود در حال جدل و چنه زدن است . واین وضع گیچ کننده آنقدر افراط گرایانه سیر دارد که منافع ملی ، امنیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال سیاسی ما را تحت شعاع قرار داده است . مبارزه دادخواهانه و دموکراتیک و مساعی مستمر جهت نیل به حقوق مشروع و  انسانی  ضروراست . اما مصالح علیای کشور را نباید بطاق نسیان گذاشت ! ما در ساده ترین وجه به این باور و اعتقادیم  که تامین امینیت ملی و تعین حریم امنیتی ما نسبت به همه چیز الویت داشته و ارجع است .

اکنون به ابتکار وزارت اطلاعات و کلتور یک بحیث مهم و دامنه دار در باره  وحدت ملی با شرکت شخصیت ها ، حامل نظریات گوناگون راه اندازی شد . در این راستا از مقام وزارت  اطلاعات کلتور خواهش مندیم تا جریان گفتگو ها را بر سر همین حیاتی ترین مسایل سمت و هدایت نماید.  و نیز از مبارزین فخیم و شخصیت های مستقل ملی ما که در گیر مشغله های روزمر گی ، تصنعی و ناراحت کننده فرعی و تبلیغاتی اند متمنی ایم تا وارد این کارزار ملی شوند. همچنان نهادها ، سازمانهای مستقل سیاسی ، حقوقی ، حکمی دولتی و غیر دولتی دعوت مینماییم تا در زمینه توجه مبذول بدارند زیرا بعضی از این نهاد ها درهمچو مسایل احتیاط کارانه و یا به اصطلاح اب خود را ( پف پف کرده ) برخورد مینمایند.

اگر به این فراخواهان ضمنی بسنده کنیم گفته شود که ما باید نخست از همه یک تعریفی جامع درمورد امنیت ملی خود و اسباب و لوازم که این محدوده را قابل کنترول کند داشته باشیم . ثانیا این موضوع را دقیقا ارزیابی و تشخیص نماییم که امینت ملی ما در کدام نقاط و بوسیله کدام کشور اسیب پذیر است . برعلاوه چشمدید ما ن پاسخ خیلی مبرهن وروشن را وقتی در مییابیم که کرونولوژی وقایع تجاوز و جنایت را مرور نماییم . انگاه بوضوح ثابت میگردد که امینت ملی ما از طریق مرز مشترک با پاکستان و بوسیله محافل مداخله گر پاکستانی همواره تهدید شده و خدشه برداشته است . و یگانه پرابلم مزمن حاد و غیر قابل کنترول حکومات گذشته ما همین مسله بوده که باوصف مساعی و کوشش های پیگیر و پر مصرف به دسترسی ان نایل نگردیدند. برعکس پاکستانی ها همواره از دنباله لهیب اتش سوزنده مرز به نحو غیر اخلاقی با نقض سنن همسایگی و اصول همزیستی مسالمت آمیز و موازین حقوق بین الدول انواع بهره برداری نامشروع نموده اند و در نازلترین سطح از این بستر و معبر مغشوش و بی صاحب سود جسته اند .

لذا لازم است یک بازبینی همه جانبه دقیق در باورهای خویش نسبت به تعریف امنیت ملی خودما و محدوده ایکه این امنیت را تضمین میکند و نیز وسایل ور وشهای که چنین تضمینی را در اختیار مان قرار میدهد انجام دهیم . شکی نیست که قوای امریکایی در دو طرف مرز کشورما بنام مبارزه علیه تروریزم و القاعده ماموریت دارد اما در طی بیشتر از دوینم سال نتایج آن محسوس نیست . چنانچه بتاریخ 18 جولای حین نگارش این یاداشت استماع شد که با پرتاب یک موشک در منطقه شش درک کابل یک خانم شهید و چند تن زخمی و خسارات مالی عاید گردید. صرف نظر از ولایات امنیت شهر کابل با وصف قوای ایساف تهدید میشود . پس باید به ای باور برسیم که ارزیابی و تجدید نظر در باورهای رایج ما راجع به امنیت ملی امکانات محافظت از این بسترو مناطق مرزی و لایات سرحدی بسیار ضروری و اضطراری است . که متاسفانه به ان با بی مبالاتی برخورد صورت گرفته است . گمان برده میشود که یک عده بنا بر سطحی انگاشتن مسله از مفاهیم امنيت ملی نا آگاه باشند. و امنیت ملی را در چهارچوب امنیت فردی ، فامیلی ، علاقه داری و سمتی خود تصور و تلقی کنند . ریاست امنیت ملی ما دست روی دست انتظار نشسته فقط در کابل و حومه آن به ( طالب پالی ) می پردازد . آخر امنیت ملی ما و حریم امنیتی ما در محدوده شهر کابل خلاصه نمیشود . بایست تدابیر امنی و پروفلکتیکی از رویدادهای وقوع یافته ویا درشرف وقوع ، افغانستان شمول باشد . با کمال تاسف ماشاهد ابراز عقاید و نظرهای از سوی  بعضی محافل داخلی هستیم که در این خصوص نشانی از واقعبینی و تمامییت خواهی بایسته را ندارند . با تذکار انچه که در بالا رفت گفته شود که بسیاری از دستگاه ها سازمانها و اشخاص درک عمیق از مفاهیم امنیت ملی ندارند . بدین ملحوظ به این چند مثال می پردازیم :

در جهان کنونی ابرقدرتی چون امریکا همه نقاط جهان را حریم امنیتی خود می پندارد و بدین لحاظ فقط در منطقه خلیچ فارس دها پایگاه نظامی دایر میکند همین امریکا باوجود فروپاشی شوری و انحلال پیمان وارسا مشوق گسترش ناتو به اروپای شرقی بود . ضمن انکه بر ادامه استقرار نیروهای خود در جاپان ، کوریای جنوبی ، عرا ق ، افغانستان ، پاکستان و نقاط دیگر جهان پا میفشارد . چرا امریکا که هزارا ن موشک دور برد و میان برد ، ناوه های طیاره بردار ، زیردریایی های مجهز به موشک های پولاریس و حتی تکنالوژی هدایت کلاهک های هسته ای از ماورای جو زمین را در اختیار دارد . بازهم در نقاط مختلف جهان نیرو مستقر میکند .

چین با نفوذ امریکا در آسیای میانه و انعقاد پیمانهای امنیتی میان واشنگتن و کشورهای منطقه را عامل بی ثباتی منطقه ای و تهدید به امنیت ملی خود میداند.

روسيه بعد ار فروپاشی شوروی به استقلال سرزمین های وابسته بخود موافقت کرد. اما در تاجکستان نیروهای عظیمی را متمرکز کرده درحالی که با تاجکستان هم مرز نیست . اما بحیث حریم امینتی و سلامتی کشورش به این اقدام مبادرت ورزیده است .

جاپان و چین در سالهای قبل بر سر تصاحب چند جزیره بی اهمیت و غیر مسکونی در برابرهم جبهه گرفتند وحکومت فاشستی شارون در این اواخر پا فراتر گذاشته ایران وسوریه را بحیث خطر تهدید به حریم امنیتی خود معرفی و نشانه گرفته است .

پرویز مشرف حامی طالبان در سال دوهزار به صراحت گفتند که ما در افغانستان هم منافع سیاسی ، اقتصادی و جیوپولیتیکی داریم و افغانستان را حریم امنیتی خود معرفی کرد.

از نظیر همین مثال ها زیاد است که میتوان مطرح کرد . همین چند نمونه کافیست تا نشان دهد مفهوم امنیت ملی و حریم امنیتی ما چه است ؟ اگر چه موقف و دیدگاه قدرت ها و کشورهای دنیای معاصر هیچکدام با واقعات تلخ جاری کشور ما قابل انطباق نیست ولی این قدر بکوشیم تا حد اقل به همکاری جامعه جهانی مرزهای مان را  از شر لهیب اتش سوزنده پاکستانی ها حفاظت نماییم و تدابیر امنی حفاظتی اتخاذ گردد. اسناد و مدارک قابل انکار حاکی ازآنست که از هر وجب سرحد بطول یکهزار پنجصد میل مزر مشترک باندیدهای پرورش یافته پاکستانی مثل طالب و القاعده عبور و مرور میکند . یقیننا امنیت ملی ما مورد تهدید و تجاوز بوده و طی سالیان متمادی برعلاوه امنیت ملی ما تمامیت  ارضی ، حاکمیت ملی ، استقلال سیاسی وثبات کشور ما به ظالمانه ترین وجه آماج حملات پیگیران پاکستانیها قرار گرفته است . 

تدابیر مدافعوی امنیتی به منظور تحکیم امینت ملی و تعین حریم امینت ملی کشورما ذیلا پشنهاد میگردد:

از کار شناسان این عرصه خواهشمندیم تا در اکمال نظریات نا پخته من توجه مبذول بدارند.

1 – والی و هییت رهبری ولایات سرحدی ما از جمله وطندوستان ونیروهای ضد طالب و ضد القاعده انتخاب بوظایف گماشته شوند.

2 – قوای ژاندارم سرحدی در جنب تشکیلات وزارت دفاع ملی احیا گردد. و قوماندان ، افسران و سربازان این قطعات از کانون ها و بسترهای مقاومت ضد طالبی افراز و در این ولایات مستقر شوند.

3 – قطعات قوای سرحدی توسط پرسونل مسلکی و با کلیه وسایل پیشرفته در مبارزه علیه تروریزم و القاعده تجهیز و تمویل گردد.

4 – مرزهای مشترک مغشوش تحت نظر هییت عالیرتبه دولتین افغانستان و پاکستان ملل متحد برویت اسناد وثیقه معاهدات مجددا علامه گذاری و مشخص گردد.  

5 -  کلیه دروازه های غیر قانونی ( بزرو و گاو رو ) انسداد گردد . همچنان از وسایل ممکنه و تعبیه لوازم ترصدی جهت جلوگیری از ورود باندیدها استفاده بعمل اید .

6 – استحکامات و تدابیر پیشگیرنده امنی در مرز کشور ما طور باشد که عبور و مرور جنایتکاران فراری ازان ناممکن و دشوار باشد . هم چنان پاکستان برای جنایت کاران فراری مانند گذشته ها خانه امن و امان نباشد.

7 – رژیم قوی تلاشی و تدابیر اضافی امنی در دروازه های سپین بولدک و تورخم وضع گردد. همچنان ضوابط وقیود ویزه مطابق نورم های مجوزه نافذ گردد. 

8 – موفقیت و موثریت عملیات ضدتروریستی امریکایها در مرز ها بستگی به آن دارد تا با سربازان و افسران امریکایی نیروهای چریکی ابدیده ضد طالب همگام شود. . زیرا اینها در شرایط دشوار اراضی کوهستانی مهارت و قابلیت کسب کرده اند.

9 – در قرار گاه مشترک عملیات ضد تروریستی کارشناسان نظامی و افسران مجرب وزارت دفاع ملی افغانستان سهیم ساخته شوند .

10 – یکعده عناصر متنفذ و مشکوک قبایلی که ملوث به همکاری با القاعده طالبان وتروریزم اند از کلیه مناطق سرحدی پاکستان منتقل و به ایالات مرکزی ان کشور اجبارا کوچانیده شوند. دراین حصه همکاری جانب پاکستان جلب گردد.

11 – برای در نظم اوردن وضعیت آشفته مرزها به یک کمیسیون قدرت مند ومعتبر نظارتی برای یک آزمون عملی حد اقل پنجساله ضرورت است دراین ترکیب نماینده های ملل متحد و ناتو شامل باشد. دیده بانان رسمی کلیه تخطی ها را ثبت و طی را پور به متخلفین مویدات تادیبی وضع و تطبیق نماید.

12 – عملیات تصفیوی ضد تروریستی بصورت بسیار شفاف در معرض اشاعه اطلاعات  جمعی قرار داده شود .

13 – برای تامین امنیت ملی ما و ثبات در کشور سرحد ازاد قبایلی بحیث حریم امنیتی ما تعین و محسوب گردد و حکومت پاکستان مکلف ساخته شود تا دراین مناطق از هر نوع تحریکات ضد افغانی اجتناب نماید . حق مسلم و مشروع حکومت افغانستان خواهد بود تا دربرابر بروز هر نوع تحریکات از خود واکنش سریع نظامی نشان بدهد.

باکمال تاسف گفت که مسولیت عملیا ت نظامی علیه تزوریسم و طالبان به اردوی پاکستا ن محول شده  و معلوم نیست که ارتش پاکستان با تروریزم و القاعده ساخته و پرداخته خود میجنگد و یا با مردم قبایل سرحدات ازاد که انها مسلح اند ؟ و در طول تاریخ تحمل اردوی پنجابی را در سرزمین خود نداشته اند . شکی نیست که این تلاش برای الحاق کامل مناطق سرحد ی بحکومت مرکزی پاکستان ، تاسیس پایگاه های نظامی در این مناطق و تسجیل حاکمیت پاکستان در مناطق جنوبی خط دیورند باشد.  ثانیا صلاحیت عملیا تصفیوی در مناطق پشتنو ن نشین برای پنجابی ها یک امتیاز بزرگ به حساب می اید که از طر ف امریکایها به انها تفویض شده اما ساده لوحانه خواهد بود که از اردوی پاکستان انتظار داشته باشیم . آن هیاهیوی فریبکارانه بنام عملیات تصفیوی در حاشیه سرحدات بمنطور دریافت امتیاز از امریکاییها بوده و رمز ورازهای دیگری نیز در ان نهفته است . بقول داکتر ( کاندولیزا رایس ) مشاور امینتی رییس جمهور بوش که بتاریخ هشتم اپریل رسما در برابر پرسشهای رادیو و شبکه تلویزیون سی ان ان در سراسر امریکا و جهان پخش گردید که حاوی   نکات خنده اور و  جالب است . ( پاکستان بخوبی اموخته است که چطور از موقعیت استراتیژیک خود استفاده کند. پروژه روی پروژه میسازد و از امریکا باج میگیرد. . .  سیاست امریکا توسط پاکستان به گروگان گرفته شده بود و پالیسی امریکا کارگر نمی افتاد . زیرا پالیسی ما در برابر پاکستان ناکاره بود. پاکستان بخاطر تامین حاکمیت خود بر افغانستان روی تعصبات مذهبی و نفاق قبیله وی و قومی تا اکنون تکیه کرده و سرمایه گذاری نموده است و همچنان خانم موصوف به ارتباط پالیسی منطقوی خویش گفت که مشی تازه ما در پاکستان ترکیبی است از بکار گیری زردک و چماق . برای اقناع این کشور در جهت ترک پشتیباینی ازطالبان . اما طوریکه دیده میشود پاکستان مثل همیشه خود را از چماق نجات داده و پیوسته زردک های پالیسی منطقوی امریکا را نوش جان میکند ) .

پاکستان برعلاوه گرفتن ملیون ها دالر قرضه و کمک ها از امریکا همین حالا ماهانه یک ملیون دالر زیر نا م همکاری در مبارزه علیه تروریزم از امریکا بدست می اورد و لی با انهم افراد بلند پایه طالبان ، مشاورین و افسران نظامی و بلند رتبه خود را از افغانستان نجات داد تا در عملیات باجگیری های اینده از انها استفاده کند .

دکترین استراتیژی پاکستان د رافغانستان کما کان ادامه داشته و تا هنوز تغیر نکرده اردوی پاکستان بنام تعقیب اسامه ملاعمر و گلبدین اردوی امریکا را بازیچه خود ساخته هرگاه دست قدرت مند ای اس ای و اردوی پاکستان در زمینه دخیل نباشد سخت مضحک و خنده آور است که CIA  و FBI   و اردوی قدرت مندترین کشور جهان نتوان یک گروه کوچک تروریستی را دستگیر نماید و هر بار تیرها بخطا میرود و حریف ازدام می رهد .

با جمعبندی انچه تذکر رفت اگر ازدیدگاه مردم به مسله ور اندازی شود گشودن در بروی پاکستانی ها بدون پرداخت جبران خسارات جنگ و تجاوز و بدو ن حصول ضمانت های بین المللی یک خبط عظیم سیاسی درحد  یک خیانت ملی تلقی میگردد. زیرا هرباری این دروازه منحوس بروی پاکستانی ها گشوده شده بوطن ما هزاران نکبت بارآوردند.  پاکستان از بدو تاسیس پالیسی افغان ستیزی را فعالانه علیه کشور ما اعمال نموده و همواره به عملیه اجنت پروری ، اوپوزیسیون سازی و خشونت ها متوسل شده و از طریق نوار سرحدی از سه بستر مشترک عقیدتی ، قومی و جغرافیایی سو استفاده نموده تحریکات و اغتشاشات را علیه دولت های وقت افغانستان سازماندهی نموده مثلا در غایله وشورش افگنی بین مردم جاجی و منگل دست بالا داشته بعدا بنای تحرکات را در شنوار ، کنر، لغمان بوسیله عده یی از اقوام صافی سازماندهی نموده هم چنان برپایی  چند اشوب در قندهار و طراحی چند کودتای ناکام ، فرستادن ملالنگ جهت بی امنیتی و بحران در جنوبی ، انسداد راه ترانزیتی افغانستان از بندر کراچی  ، پرتاب صدها اجنت به عنوان مدرس ، ملا ، مولوی ، مداری ، ملنگ ، جوگی باز، جنکش ، تعویذ فروش ، مارگیر، چوری فروش ، رمه چران ، انجنیر و اخیرا صدور ملا کور و طالب دال به تجاوز علنی و سبوتاژ گسترده پاکستانی ها بوده و بعد از هفت ثور زمینه باز و بهانه بهتر به این کشور فراهم شد و ابعاد تخریبکاری انها متوسع گردید. رساله های مجاهد خاموش و تلک خرس مولف دگروال محمد یوسف مدیر شعبه افغانستان در ISI  پرده از روی سریال خونین و تباهی افغانستان برداشته است . و توسط اجنت های خود تا ( حمام خون ) و استراتیژی ( زمین سوخته ) را تحقق دادند . درساحه فرهنگی با بد اموزی و اشاعه فرهنگ عقب گرا ، تبهکاری ، رشوه ، قظاع الطریقی ، فساد ، فریبکاری ، اعتیاد ، فرقه بازی ، بی نظافتی و روحانیت سازی های دروغین را به مهاجرین مقیم پاکستان القاح نموده است . گذشته از ان زشت ترین تجاوز بیشرمانه حلقات مسلط و نظامیان پاکستان در رژیم مزدور طالبی را شاهد بودیم . که نه تنها مرزهای رسمی حدود جغرافیایی و استقلال سیاسی ما را علنا زیر پا کردند بلکه به حریم فرهنگی ما و محو ان هم تجاوز شد.  طورمستند و مستدل بیانات توهین امیز ملاحسن پاکستانی در روز نامه وحد ت پاکستان شماره 84 روز پنجشنبه مورخ 25 مارچ 1999 در صفحه 2 تحت عنوان ( د جلال اباد کشی افغانانوته د ارد و حکم ) چنین انتشار یافته ( په دغه علمی سیمینار چه مولانا حسن جان او داکتر شیرعلی هم وو ، مولانا حسن جان په دغه سیمینار کشی عربی ته د جاهلانو ، پشتو ته غیر اسلامی او غیر ساینسی ژبه وویلی ده هم داسی تاکید کری ده جه اردو د اسلامی پاچایانو په وخت کشی را منح ته شوی ژبه ده او واقعی د مسلمانی او سریتوب اصلی عامل ژبی زده کول په تاسی فرض دی )

موصوف در اخیر بیانه خود اکید حکم قاطع مینماید که ( زه چه بیا رازم باید تاسو ماسره په اردو کشی خبری وکری )

 

مثال های بارز و عریان تجاوز وجنایت پاکستانیها زیاد مشهود است . میخواهیم با اختتام این نوشته از کلیه افغانان وطن دوست که صدای در گلو دارند باصدای رسا از زوی عشق به ازادی و منزلت سرزمین ابای ما با استفاده از هر زمینه و امکانات در باره امنیت ملی و تعین حریم امنیتی کشور خون چکان ما مسولانه به اندیشند و با مساعی فایقه خویش درامر مهم ملی و میهنی سهیم شوند .

در اخیر به توجه اقای محترم کرزی !

امیدوارم معروضه را که در بالا ارایه نمودم به مقام رفیع و ارجمند خود گستاخی تلقی نفرمایید ثانیا خاطرنشان میگردد که کمیته فرهنگی افغانهای اکراین درآستانه تدویر لویه جرگه ، قانون اساسی به آدرس شما و نمایندگان محترم طی یاداشتی مورخ نهم دسامبر 2003 خود ازطریق سایت آریایی انترنیت تحت عنوان ( نباید خون رجال ملی ما بدست فراموشی سپرده شود ) مضمونی را به نشر سپرد که حاکی از خونخواهی 38 نفر متفکرین و رجال برجسته کشورمابودند که به نحو گلچین و سری در پاکستان ترور شده اند که یقیننا دست ای اس ای دران دخیل بوده و اسم مرحوم عبدالاحد کرزی پدر متوفی شما بشماره ده این یاداشت درج است با درد و دریغ به یاداشت دلسوزانه و طندوستانه ما هیچ وقعی گذاشته نشد پدر و اعضای خانواده مان را ای اس ای ترور نکرده بلکه انکشور بار ها وطن مان را به فاجعه و خون غرق نموده و بلاخره پدر شمارا کشته ، چگونه پدر کشته باب مذاکره را با این دشمن دیرین ما باز مینماید ولوکه این سفر را قدرت مندان عقب پرده راه اندازی کرده باشند.

به سخن فردوسی گوش فرا دهید :

پدر کشتی و تخم کین کاشتی                              پدرکشته را کی بود آشتی

 

 

عبدالقدیر رسولی

شهر کیف – اکراین

کمیته فرهنگی افغانهای اکرایین


بالا
 
بازگشت