ای  مسلما نان ! خلایق حال دیگر کرده اند

از سر بی حرمتی  معروف ، منکر  کرده اند

د ر سما ع   وپند،  اندر    د ید ن  آیات حق،

چشم عبرت کور وگوش زیرکی کر کرده  اند

خون چشم بیوگان است آنکه در وقت صبوح

مهتران  دولت اندر  جام وساغر  کرده   اند

ای در یغا مهد یی ! کامروز از هر گو شه ای

یک  جهان دجال عالم سوز  سر بر کرده  اند

(سنایی غزنوی)

                                                    

 

 -  بخش  اول  -

 

         

سیاست  آزادی ،  صلح،دوستی وهمکاری نتیجه ء مستقیم مقاومت عادلانه ء ملی مردم میهن                                                                                                                                                       

ماو یگانه سیاست  صحیح برای افغانستان ، پاکستان و منطقه است

 

 

 هیچ انسان بیداردل وبااحساسی این درد های استخوان سوز را فراموش نه میتواند که با شیوع طاعون طالبان ،القاعده، تیرورزم  بین المللی و بنیاد گرایی،  از نوار مرز استعماری " دیورند"   تا کرانه های آمو، بیدرنگ  کشتارخونین مردم بیگناه افغانستان، با قساوت وسنگیندلی طراز فاشستی آغاز یافت .سیاست ارعاب واختناق اعمال گردید .تصفیه های قومی صورت گرفت . زن ستیزی ،مردسالاری ،جهل وجمود -وفرهنگ عصر جاهلیت بیداد کرد .

در چنین وضع غم انگیز و همزمان با سیطره ءسیاسی گذرای طالبان ،القاعده و بنیاد گرایی در کشور  ما ، خبر گزاری ان ان آی پاکستان بروز سه شنبه 25می سال 2000م  گزارش داد که :

جنرال پرویز مشرف از جنبش طالبان حمایت میکند و این جنبش را " مطابق  امنیت ملی پاکستان"میپندارد.

جرنیل مشرف در همانروز ها باز هم خلاف منشور ملل متحد ،اصول همزیستی مسالمت آمیز - موازین وتعهدات قبول شده ء بین المللی به شیوه نظامیگرانه اظهار کردکه :

" ما منا فع امنیت ملی خودرا هم از لحاظ قومی وهم از لحاظ جغرافیایی داریم" ایشان با غرور طراز فا شستی فرمان صادر کردند که:

"پشتونها ناگزیراند  جانبدار ما باشند و طالبان نماینده گان آنان اند" ( 1)                         

جوهر این حکم آمرانه و تحقیر  آمیز ،پیام ومفهومی جز این "امر! " نداشته است که :

پشتونها بایستی از  اداره نظامی پاکستان جانبداری بی چون وچرا میکرده ا  ند .

پشتونها با تکیه بر ادارهءنظامی پاکستان ،بایستی گروههای دیگر قومی و برادران  هموطن خودرا سرکوب خونین وتصفیه میکرد ه ا ند .

سیاست "زمین سوخته ء" میراثخواران استعمار بریتانیای کبیر را ،از قوه به فعل می آوردند.

ودر نهایت به امر ونهی طالبان طبق فرمان جنرال پرویز مشرف  گردن می نهادند و اطاعت کور کورانه می نمودند.

خلاصه ادارهء نظامی پاکستان بر پایهء این حکم آمرانهء طراز فاشستی و "توسعه جویانه " جنرال پرویز مشرف، بر نامه ء تبلیغاتی نوینی را ،علیه استقلال ملی حاکمیت ملی ،وحدت وتمامیت افغانستان تنظیم کردند و بسود سیطرهء نظامیگران پاکستان، طالبان ظلمت ،بنیادگرایی والقاعده به مقیاس ملی ،منطقه وجهان به تبلیغات زهر آگین خویش آغاز نهادند.

بادریغ ودرد بنیادگران کشورهای عربی خاور میانهء عربی ،مولانا های پاکستان ،رسانه های گروهی ومطبوعات جهان عرب بویژه  رهبران دستگاههای تبلیغاتی واستخباراتی خاندان سعودی، باهمه امکانات مالی درین کارزار تبلیغاتی، بسود طالبان ووهابیت اشتراک فعال ورزیدند.

دستگاههای یکسر وهزاران زبان سرمایه سالاران جهان نیز، ازین پالیسی" توسعه طلبانه" ادارهء نظامی پاکستان، پشتیبانی  وغلبهء جنبش واپسگرای طالبان را بسود صلح وامنیت پاکستان، منطقه وجهان ارزیابی میکردند  .وا ز ین مشی تبلیغاتی اداره ء نظامی پاکستان ، خلاف منشور ملل متحد ،اصول وموازین همزیستی  مسالمت آمیز، پشیتیبانی  ظالمانه بعمل می آ  وردند.

 

واکنشها در داخل افغانستان:

در داخل افغانستان ازجنبش طالبان وشیوع طاعون طالبان ،طبقات ،اقشار ،لایه های گونه گون اجتماعی وگروههای قومی و نیرو های سیاسی  بردا شتهای  متفاوتی داشته اند.ازجمله:

رهبران وفرماندهان تنظیمهای ساخت پاکستان ، مافیای مواد مخدر ،قا چاقبران دوسوی نوار مرزاستعماری دیورند، ( به استثنای  رهبران و فرماندهان  جبهه متحد مقاومت ملی  )،  با سیلاب تند جهل وجمود وجنبش طالبان همرا  ه شدند .

دهقانان پیشه وران ومالداران روستاها به اساس تجارب تاریخی پدران  خود دربارهءا ین جنبشهای خود بخودی وگذرا  ضرب المثل  "   سزای  قروت  آب گرم  است" را ، استعمال  میکردند  و  چنین میاندیشیدند :

همانگونه که آب گرم جریان سایش" قروت" را شتاب می بخشد، سیلاب طالبان نیز پروسهء زوال تاریخی تنظیمهای ساخت پاکستان وارباب غنایم را تسریع میتواند.

کارگران وپیشه وران شهرها ،زنان ،فرهنگیان ،تکنوکراتها وتحصیلکرده گان ملکی ونظامی چونکه نه از حاکمیت تنظیمها خیری دیده بودند  ونه از جنبش طالبان امیدی برای آزادی دموکراسی ،ترقی اجتماعی  وباز  سا زی  کشور داشته ا ند . به همین دلیل، بهنگام  شیوع  طاعون  طالبان ،   ضرب ا لمثلی را  استعمال میکردندکه : دران  طالبان ،  وحشی تر ودرنده  خو تراز تنظیمهای  بنیادگرا  بروشنی تصویر، طالبان وتنظیمها ، دو روی یک سکه ء ناچل جهان کنونی و آغاز سدهء بیست ویکم، توصیف  میشد.

طرفداران شاه مخلوع وسلطنت طلبان کهنه و نو ظهور، با شناخت پیوند ماهیت ونقش گذرای جنبش طالبان ،این طا عون را یک پدیدهء گذرا و بسود احیای نظام سلطنتی وهمچنین اشتباها بسود ا ستقرار صلح وامنیت پایه دار در کشور، ارزیابی غرض آلود میکردند وبه همین  علت پیام پشتیبانی خودرا از شهر" جده " عربستان سعودی به طالبان ظلمت فرستاده بود ه اند.وبه امید  احیا  و ا ستقرارنظام سلطنتی ، ازکنار این فاجعه ء بزرگ انسا نی  کشور با چشمان بسته عبور نمودند.

بخشی از حلقه های سیطره جوی سیاسی وعظمت طلبان ملی، دنباله رو جنبش خود به خودی  طالبان و مراکز سترا تیژیک " جها ن آ زاد! "  شدند. سترا تیژی تدوین شدهء خودرا ،   قربان تکتیک کردند وخلاف منافع دراز مدت ملی ،در آسیاب این جنبش واپسگرا  وترورستی ،ازطریق رسانه های معتبر بین المللی به سود" بازیگران بزرگ سیاست نفتی جهان" آب ریختند.این طالبان" سبز ورو ینده!" بادریغ ودرد  درشرایط کنونی نیز  نقش پیچ ومهره های کلیدی ومشاوران را در دستگاه  و ا دارهء ناتوان جناب کرزی ایفا میکنند  و روز تاروز کرزی صاحب را  ازمتحدین با الفعل  ایشان ، به امید  کسب  حمایت  طالبان،واداره  ء  نظامی  پاکستان و بنیاد گرایان خاور میانه ء عربی  منزوی  ودر عمل تجرید میکنند.

  برخی از حلقه ها ی سیاسی ، سیاست انتظار و ترصد و بی تفاوتی را در پیش گرفت.

سازمانهای دیگری با عباء ،قباء قطیفه ودستار طراز طالبی ،بادریغ ودرد  نقش فروزینه ها (2)،پیشمرگان وهیزمکشان جنگ را  به سود ادارهء  نظامی پاکستان وطالبان ، ایفا نمودند.آگاهانه ما شین جنگی طالبان،ترورزم بین المللی واداره نظامی  پاکستان را  بزیان  نهضت ملی و دموکراتیک  ، صلح وامنیت منطقه،  دوستی وهمبسته گی برادرانه ء مردم افغانستان به غرش در آوردند.وبحران اعتماد بین گروههای قومی سیاسی وخلق افغانستان را خلاف اصول بلند پایه مبارزه اجتماعی وملی تشدید  نمودند.

 

واکنشهای رسمی

وزرات خارجهء دولت اسلامی افغانستان نیزدرهمان اوضاع واحوال علیه موضعگیری توسعه جویانهءوطراز فاشستی جنرال پرویز مشرف واکنشهای دیپلوماتیک و رسمی نشانداد واعلامیهء ایرا نیز بر ضد برنامهء تبلیغاتی پاکستان صادر کرد. جوهر ارزشهای که دران اعلامیه باز تاب یافته ودفاع شده بود .غالبابه محور این مطالب می چرخید:

همه گروههای قومی افغانستان طی قرون متمادی با احساس درد ها وافتخارات مشترک در کنار هم زنده گی مسالمت آمیز دا شته واز میهن مشترک خود دفاع کرده اند.

دولت پاکستان زمینه های حضور ونفو ذ  ملیشه های مرز ی،گروههای تندرو مذهبی ونیروهای نظامی خودرا،بمقاصد تسلط  کامل سیاسی، بر کشور ما فراهم میکنند. تصفیه گروههای قومی تاجیک ازبک ، هزاره گان ودیکر اقلیتهای ملی،ناشی از سیاست نفاق افگنانه وتحریک آمیز ادارهء نظامی پاکستان بوده است . این پالیسی هدفی جز نقب گذاری پایه های  وحدت ملی افغانستان مستقل متحد دموکراتیک غیروابسته   وصلحدوست ند ا شته  است.

 میراثخواران  استعمار ،قصد داشته اند   که به پشتیبانی مستقیم  فوج پاکستان  والقاعده، طالب و کج اندیش وگمراهی را  به عنوان" امیر الموء منین" به سرزمین ما  صادر کنند.

اظهارات جنرال پرویز مشرف ازجانب مردم افغانستان منجمله از سوی نماینده گان و رهبران شناخته شدهء پشتونها درنظروعمل محکوم  شده، انزجار تمامی مردم وگروههای قومی افغانستان را بشدت بر انگیخته  است.

مردم افغانستان علی رغم تلاشهای توسعه جویانه ء ادارهء نظامی پاکستان ازتشکیل افغانستان مستقل متحد وصلحدوست و غیر منسلک ، بمقیاس ملی وبین المللی دفاع میکند.

 افغانانی  که به علت مها جرتهای اجباری ، ازسوی   دستگاههای  استخباراتی   پاکستان  -      نا پاکیزه مغز شده  ، برضد استقلال ملی، حاکمیت ملی وتمامیت ارضی افغانستان، سلاح برداشته اند، فا قد اصا لت وجوهر افغانی میباشند.

ادارهء نظامی پاکستان به شیوهء مردمفریبانه خودرا مدافع منافع پشتونهای افغانستان جلوه میدهد مگربادرد ودریغ که در عمل به ابتدایی ترین  خواست خلق پشتونخوا  ورهبران ملی -و قومی آنان گردن نمی نهد . حتا  نام تاریخی " پشتونخوا"  را با همه  تعصب  تاریخی -ازپشتونهای آنسوی خط استعماری دیورند سلب کرده است.

گذشته ازین واکنشهای رسمی این حقیقت تاریخی نیز لازم به تذکر است که : تمامی گروهها ی قومی ونماینده گان آگاه آنان از جمله پشتونهای آگاه ومسلح افغانستان،درمقابل حمله تجاوز کارانهء "طالبان ،القاعده  وفوج پاکستان"ازجبهه متحد ملی مقاومت عادلانهء مردم افغانستان، به اشکال  مسلحانه صلح آمیز، آشکار پنهان، در داخل وخارج ودرگوشه گوشه ء جهان، به نحوی پیگیر وشجاعانه دفاع میکرده اند  بیگم  نسیم ولی ، جناب افراسیاب ختک، محمودخان اچکزایی و دیگر رهبران قومی پشتونخوا وبلوچستان، واحمد رشید ژور نالست دورانديش وعاقل مردم پاکستان  نیز به مبارزات ملی دموکراتیک  ومقاومت جویانهء   مردم افغانستان  ارزش  عالی   قایل  بوده اند و از   همبسته گی  برادرانه   ودو ستانه ءءخلق  پشتونخوا  وبلوچستان  وپاکستان، با تمامی گروههای  قومی افغانستان ومنطقه ، همواره دفاع اصولی وپشتیبانی  میکرده  اند.                                                                                                                   

اما سناتور اجمل ختک  یکی از مشران  پشتونخوا، خلاف انتظار مردم  افغانستان در آسیاب   مقا صد   سیاسی  اشغالگرانهء  نو از شریف  وطالبان  آب ریختند   ودنباله رو  جنبش طالبان  و نصیر اله بابرشدند.وبا دریغ ودرد تار های دوستی وبرادری ایرا که از آغاز جوانی تا هفتاد واند  ساله گی به بهای رنجهای زندان ، غربت طولانی وآفرینش حماسه های ادبی ومبارزات ملی و عوامی رشته  و بافته بودند خواسته یا نخواسته،  پنبه کردند.  ولی این غبار های  گذرا بهیچوجه در مناسبات دوستانهء مردمان دوسوی مرز استعمار دیورند تاثیرات منفی بجا  نمیتواند گذاشت .

 در حال حاضرنیز پا لیسی صلح دوستی و همکاریهای  برادرانه، روز تا روز ژرفا وپهنای بیشتر مییابد  . واین سیاست  یگانه سیاست صحیح  واصولی برای افغانستان پاکستان وتمامی کشورهای  منطقه است .

 

ازواقعیتهای تلخ تاریخ مبارزا ت ملی ،دموکراتیک و مقاومت عادلانهء ملی مردم میهن خویش نتایج  منطقی ومشخص زیرین را میتوان وباید گرفت که :

1) طالبان ،القاعده و ادارهء نظامی پاکستان ، خلاف منشور ملل متحد ،اصول همزیستی مسالمت آمیز ،موازین و تعهدات قبول شده ء بین المللی ،بر استقلال ملی ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان ،تجاوز نا هنجار و اشغالگرانه کرده بوده اند .

2) نیروهاییکه علیه این تجاوز کاران ، درعمل ونظر در داخل وخارج بصورت آشکار وپنهان مقاومت  عادلانه کرده اند ، مقاومت آنان در همین مقطع (برش)  تاریخ،مقاومتی، ملی ، میهنی وآزادیخواهانه بوده است   .

3) قدرتهای که به سود نیروهای اشغالگر سلاح برداشته ،در عمل ونظر ،در داخل وخارج  وبصورت آشکار وپنهان همکاری سیاسی ،مالی وتبلیغاتی کرده اند ،به تمامی وبدون هر گونه استثنا ء وامتیازی در همین برههء تاریخ، دشمنان استقلا ل  افغانستان  صلح   وثبات منطقه ودشمنان ومخالفان دموکراسی، پیشرفت اجتماعی ، باز سازی ونو سازی  کشورما بوده اند.

4) میان نیروهای جبهه متحد مقاومت ملی از یکسو   و طالبان ،القاعده  ،تیرورزم بین المللی    و بنیاد گرایان از سوی دیگر،  درهمین برههء تاریخ مبارزهء مردم افغا  نستان  به هیچ دلیل ومنطقی نه میتوان علامت تسا وی نهاد.

در روشنی این واقعیتهای سرسخت تاریخ اکنون آن زمان  مساعد فرا رسیده است تا اداره های محافظه کاران نو وکهنه ء امریکا و بریتا نیای کبیر،ادارهء حاکم پرویز مشرف، خاندان سعودی و افزارهای مزدور،دنباله رو وپا دو های محلی آنان ازین اشتباهات آشکار تاریخی  پند وعبرت بگیرند.ازاشتباهات تاریخی خویش در حق مردم ظلم دیدهء افغانستان ،کشمیر ،فلسطین ودیگربسترهای جنگهای  جنگهای تجاوز کارانه ابراز ندامت کنند . با تعقیب صادقانه سیاست صلحدوستی و همکاری متقابل وبرابری حقوق ، زخمهای خونین دلهای داغدار ملیونها زن ، مرد پیر وجوان افغانستان را در قلب "آسیای بیدار " التیام بخشند .خسارات جانی، مالی ،وفرهنگی مردم افغانستان را با چنین پالیسیهای صلحجویانه ،بشر دوستانه و همکاریهای بی قید وشرط سیاسی جبران نمایند .

خلاصه سیاست صلح ،دوستی ،همکاری وعدم مداخله در امور داخلی یکدیگر ، یگانه سیاست بی خطا وروشن بین المللی ،برای افغانستان پاکستان ، کشورهای منطقه وجهان است .

با غرور سالم ملی و افتخار میتوان گفت که : این سیاست نتیجهء مستقیم ومنطقی ودست آوردمبارزات طولانی مقاومت عادلانهء ملی ومیهنی ونتیجهء طبیعی قربانیهای بی نظیر مردم و شهید ا ن قهرمان  مردم افغانستان  در همین برههء  کشمکشهای خونین  تاریخ میباشد.

این سیاست صلحجویانه بدون ترس از اشتباه  با منافع دراز مدت افغانستان ،پاکستا ن و تمامی کشورهای منطقه وجهان معاصر مطابقت کامل دارد.

 آرزومندم که نیروهای ملی ودموکراتیک پاکستان با عبرت اندوزی  -از  ین  اشتباهات  تاریخی - غم انگیز  سر زمین خودرا یکجا  با نیروهای مقاومت عادلانه ء ملی افغانستان، ا ز مرداب ترورزم ، مافیای مواد مخدر،  بنیادگرایی وواپسگرایی طراز طالبی پاک وآزاد  کنند.

 

    

 اکادمیسین دستگیر پنجشیری               

 ایالت واشنگتن  -امریکا

....9..سپتمبر 2004میلادی

-----------------------------

پا ورقیها :

1)هفته نامه ء اخبار مرکز فرهنگی سفارت کبرای  دولت اسلامی افغانستان در فدراسیون روسیه. 31جوزای 1379 هجری خورشیدی برابر با 2جون 2002 میلادی.

2) فروزینه : چیزیکه با آن آتش روشن کنند مانند خار وخاشاک . فرهنگ مفصل ومصورفارسی بفارسی ص 768 تألیف : حسن عمید

 

 

                                              بخش دوم  

 

     گرايشها وکنجکاویهای   بیمزه ء  طراز  طالبی وتفتیش  عقاید قرون وسطایی  با ارزشهای دموکراتیک  قانون اسا سی  و اعلامیه ء جهانی حقوق بشرهیچگونه ساز گاری  ندارد.  

 

پس از تراژیدی 9 سپتمبر در افغانستان و 11سپتمبر 2002در امریکا، ماهیت وپیوند کثیف طالبان با تروریزم بین المللی  کشف وافشاء گردید.امارت طراز فاشستی  طالبان فروریخت. القاعده از افغانستان بطور کلی طرد وتصفیه شد.

 ،اماعلی رغم کم بها دادن جنایات سازمان یافتهء طالبان در ولایات جنوب کشوروبرجسته   کردن  خطر جنگسالاران جبهه ء متحد مقاومت در رسانه های  خبری داخلی وبرون مرزی

  اینک طالبان وحشت در انسوی نوار مرز استعماری دیورند، به مثابهء افزارهای لجام گسیختهء کشتار مردم  واجرا کننده گان خطرناک مقاصد سیاسی ونظامی القاعده ترورزم  بین المللی وبنیادگرایی روز تاروزنقش ضدانسانی ودهشت افگنانه رادرقلمرو افغانستان ایفا میکنند.

طالبان وترو ر زم بین المللی  وبنیاد گرایان در حال حاضر نیز مانع رشد مستقل ملی مردم افغانستان میشوند.

درمقابل استقرار صلح امنیت د موکراسی  ترقی وانتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی کشور مقاومت لجوجانه میکنند .

 طالبان خلاف احکام دین اسلام ، مردم مسلمان افغانستان، پاکستان وجهان را ذبح، تیرباران وتیرور میکنند.دهشت افگنی وجنایات  سازمان یافته  ونسل  کشی  به  حرفهء   مر گبار  ونامردمی آ نان مبدل گردیده است.

امابا اینهمه  افراط کاریهای مستبدانه، هنوز هم با شگفتی فراوان جلالتمآب حامد کرزی وجلالتماب خلیلزاد، این نیروهای واپسگرا را ، به القاب متفاوت  طالبان میانه رو ،تندرو یا طالبان سیاه خاکستری وسفید بکمال احترام یادمیکنند و آنانی راکه حکم قطع دست و پا و اعدام   نیروهای مقاومت ملی  ر ا  صادر میکرده اند، بدون ترس از قضاوت  بیرحمانه ء  تاریخ  و داو ری عادلانه ء  مردم افغانستان و  جهان، در مقامات عالیهء قوهء قضاییه با وجود کبر سن حفظ ،  واز ایشان به سود افزار تفتیش عقاید وسر کوب مخالفان ومیهن پرستان بهره برداری آشکارسیاسی وسیطره جویانهء قبیله یی بعمل  می آورند .  مگر علی رغم این توجیهات و توصیفهای خوشبینانه، اکثریت قریب به اتفاق مردم افغانستان وامریکا، به فلسفه ،منطق ورمز ورازهای این مروتها ومداراها ی  جناب رییس دولت انتقالی ونمایندهء فوق العاده وسفیر کبیر ا دارهء بوش ،  با شک وتردید مینگرند.  داوری  این دولتمردان ، با  دید گاهها ی  مجلس نماینده گان وسنا   و  رهبران   طرا زاول  حلقه های حاکم  امریکا ظاهرا ،از ریشه د ر تضاد میباشد.  رهبرا ن  با نفو ذ حلقه های سیا سی مخالف ومختلف کنونی امریکا  ، طالبان رابخشی از لشکر القاعده وتیرورزم بین المللی ارزیابی مینمایند. و پیروزی بر طالبان والقاعده راافتخارمشترک  نهضت مقاومت عادلانهءملی افغانستان ونیروهای پاسدار صلح با آب وتاب خاص وپر حرارتی تبلیغ وستایش میکنند.همه نماینده گان کنگره ء  جمهوریخواهان، ازجمله :  جیو لانی شهردارقبلی  نیویارک، در کنگره ء  حزب حاکم جمهوریخواه  سخنرانی اتشین کرد.  د رین سخنرانی پر آتش وخون ،  خوشبینی ، اعتماد  و امید به پیروزهای آینده امریکا در خاور میانه عربی و آسیای میانه که در شام دوشنبه 30ماه اگست  سال 2004  میلادی ایراد کرد. با صدای بلند وبانگ رسا گفت :". فرزندان شجاع امریکا یکجا  با نیروهای  دلاور  مقا ومت ملی فغانستان ، طالبان را جست وجو کردند . شکستند واز افغانستان بیرون راند ند."    رییس جمهور  بوش و دیگ چینی معاون رییس جمهور، نیزازواژگونسازی وبرزمین زدن طالبان  وتأمین  حقوق  و  آزادیهای  -   دمو کراتیک برای زنان رنجدیدهءافغانستان ، با افتخار یاد کردند.اما  همزمان  با  پایان سخنرانیهای تبلیغاتی رهبران امریکا ، همانگونه که درجریان  تدویر لویه جرگه قانون اساسی، از سوی نیروهای  طرفد ار  دمو کراسی پسشبینی میشد. خبر غم انگیز اتهام "کفر گویی!"   اقای  لطیف پدرام   یکی از کاندیدها ی شایستهء  مقام ریاست جمهوری از بی بی سی شنیده شد. باشنیدن این خبروگفتگو های مقام امرونهی طراز طالبی با  بی بی سی، به تفاوت راه  وروش  اد اره ء  جناب حامد کرزی  با ادارهء بوش، باورم قوی وقوی تر گردید . درعمل دریافتم که چگونه  .در نیم کرهء غربی،  ازاستقرا ر ادارهء حامد کر زی ، انتخابات   دموکراتیک،     تأمین حقوق     و آزادیهای دموکراتیک زنان  وقانونیت دموکراتیک ، به مثابهء ، یکی از  دست آ وردهای نبرد آزادی بخش  پاسداران  صلح امریکا در افغانستان یاد میشود  وبه افتخار این پیروزی های درخشان، نخبه گان امریکا ، به پا میخیزند وبا شور وهیجان،  کف میزنند. اما در نیم کره شرقی ودرشرق مسلمانان  ماهنوز ما شینهای دسیسه سازی دوسیه بازی جعلکاران تاریخ وبقایای طالبان در پیش چشمان  دوستان، شهروندان، نماینده گان وفرز ندان امریکا و" جامعهء جهانی "   آ واز   داد خواها نهء    " مردان حق" راخفه میکنند .  طرفدارن واقعی آزادی ،دموکراسی ،ترقی ، برابری حقوق ملل ومردمان وبویژه برابری حقوق  زنان با مردان  را ، به شیوه ء اداره های دوران استبداد سلطنتی وتفتیش عقاید قرون وسطایی، بدون تحقیق ،محاکمه و حکم محکمهء با صلاحیت، ازحق اشتراک  فعال درتحولات دموکراتیک  وتنظیم حیات اجتماعی وملی  بازمیدارند .مگر من اطمینان تزلزل ناپذیر دارم همانگونه که با  " تکفیر زنده نام  حسن صافی " ریشه ء وا پسگرایی و"قلعه جواد"  زخم برداشت وسست شد .ازین برخورد  واپسگرایانه ء طالبان " میانه رو وسفید " نیز، بار دیگر مردم افغانستان این درسهای تاریخی را  خواهند آموخت که :  نه سلطان ،نه شاه ، نه قهرمان،  نه امیر  ونه   جهانکشایان   هیچیکی، آزادی   ودموکرا سی را ، به آنان نه بخشیده اند  ونه در دوران کنونی سرمایه سالاری جهانی،   محافظه کاران نو وکهنه ء امریکا و بریتا نیا ی کبیر، آزادی ،دموکراسی وصلح رابه توده های در بند وزنجیر افغانستان بخشیده میتوانند .بنابرین باید به اتحاد ووحدت  صفوف نیروهای ملی و دموکراتیک مردم خود چشم امید دوخت. به سوی  توده های مردم رفت. صفوف طرفداران آزادی ،دموکراسی را متحد وهمبسته ساخت. بر پراگنده گی های موجود غلبه کرد وبا افشای توطیه های  واپسگرایان، بنیادگرایان  وحامیان داخلی وبین المللی آنان سطح آگاهی سیاسی اجتماعی ملی مردم را بالا برد.تا  در آینده نه چندان دور ازطریق مبارزات آگاهانهء سیاسی وانتخابات آزاد و عادلانه، حاکمیت ملی را  بدست آورند وبرسرنوشت ومقدرات تاریخی خویش  حاکم  شوند.

 به  هر حا  ل موضوع شگفتی   بر انگیز دیگر دولتمردان یکسر وچندین زبان افغانستان اینست که : علی رغم موافقات کنفرانس "بن"  و   پالیسی   جامعهء جهانی ، در گفت وگو های  خود  با روز نامه نگاران  خارجی وداخلی ، فرماندهان  برجستهء جبههء مقاومت ملی راخطر ناکتر از طالبان ارزیابی وتبلیغ مینمایند. اگر طالبی دیروز، سر و سینه وپا و دست مردم مظلوم افغانستان را  ،به شمشیر به خنجر به نیزه وبه هر تیغ ووسیلهء دیگری می برید .میدرید. می  شکست. می بست .سنگسار میکرد. ازحلق می آویخت . یا در ستد یوم   ودر حضور هزاران   انسان تیرباران   و در  مغز زنان پرده نشین مردم آزاده ء  وطن ،  مرمیهای آتشین را خالی میکرد وامروز همان جنایات سازمان یافته را با خشونت دهها بار تلافی جویانه تر در جنوب کشورما انجام میدهد.

اگر طالبی دیروز فرمان کشتارجمعی مردم مزار ،بامیان، کوهدامن،  پروان ننگر هار وتخار، تصفیه های قومی وانفجار شهکار های هنری وفرهنگی افغانستان وجهان را صادر میکرد وامروزمردم بی گناه ا روزگان ،قندهار،فراه ،غزنی ، گردیز .خوست  ،خوگیانی وکنر وهیلمند  وکابل، سبزوار(  شیندند)   را  ذبح، تیرباران ،سنگسار وبا  سیم تابداده وسنگ وچوب شکنجه میکند . تحقیر میکند .با افزار های کشتار جمعی تهدید میکند. نتیجهء این جنایات  سازمان  یافته یکی و آنهم قتل وکشتار بی گناهان کشورما و نقب گذاری شاهراه رشد مستقل ملی و پیشرفت اجتماعی افغانستان مستقل وناوابسته  بوده است ودرحال حاضر نیزچنین میباشد.

 مگرا  ز  داوریهای دولتمردان کشور ما و نماینده گان  برجسته ء ادارهء بوش در افغانستان ، این  واقعیتها استنباط میشود : طالبیکه فرمان کشتار جمعی مردم وتصفیه های قومی وویرانی بتهای بامیان را صادر کرده است طالب تند رو  وطالبیکه مردم را باسیم تابداده شکنجه وتحقیر کرده وباچوب وسنگ کشته  است یا فریا د دادخواهانهء اعتراض فرهیخته مرد:. لطیف  پدرام ا دا مه دهنده سنن مبارزات ملی شهید  محمد ولی خان  در وازی ،   وطراحان و طرفداران اداره ء فدرالی   را  به بهانه ء " کفر گویی "  خفه و خاموش میکنند به اصطلاح وگفتهء انان طالبا ن میانه   رو، سفید،   وسبز ومجاهد  میباشد.

اما اجراکنند ه  گان پالیسی های  قدرتهای بزرگ جامعه ء جهانی باید خوب بدانند که مردم افغانستان طی یکربع قرن مبارزه ء مسلحانه  همه  نیروهای  چبی ،راستی ، تنظیمی ، طالبی ورهبرا ن ، فرماندهان و اجراکننده گان امر ونهی وجلادان ، مبلغان وحا کمان آنانراشناخته اند .

به بازیهای سیاسی مرموز ومعاملات پشت پردهء آنان کم وبیش دیر یازود ،کامل یا ناقص  آشنایی مییابند. ا تهام " کفر گویی "  محترم لطیف پدرام کاندید ریاست  جمهوری، نیز از همان شیوه های  تبلیغاتی منسوخ اداره های  کهن است . این شیوه ها ی تبلیغاتی دیگر به دل توده های مسلمان چنگ نمیزند و غالبا کارگر نمی افتد. باشنیدن  اتهام "کفر گویی "  از بی بی سی بیدرنگ به قران مجید وتفسیر حسینی مراجعه و تحقیق کردم . در صفحهء ( 162)    و -پارهء  چهارم      "  لن تنا "در سوره ء نسا ء (زنان) این آیات توسط حسینی، مفسر بزرگ اسلام  چنین ترجمه گردیده است:

" اگر دانید که عدل نتو انید در حق دختران یتیمه . پس نکاح کنید آنچه  خوش آید  شما را از سایر زنان . دو دو ، سه سه وچهار چهار . پس اگر دانید که درین صورت نیز عدل نتوانید کرد .پس نکاح کنید یک زن را  " .

درین آیات قران  مجید  ،برای مرد دوزنه( که هیچگاه دم خوش نمیزنه)  ، سه زنه و چهار زنه عدل شرط اساسی  میباشد

هرگاه مردی در حق زن اول  خود عدالت را شهید کند . اورا بگفتهء مردم " سیاه بخت " کند"نابین " بسازد . بی حلاوت بسازد . ازحق طبیعی تولید نسل محروم کند . تداوم  زند ه گی نسلهارا  قطع کند . بی آبرو بسازد مثل."  شوی داری روی داری "وحکم وجدان عمومی مردم را زیر پا کند .  نفقهء اورا  طبق  احکام روشن قران تأمین وعدل  نتواند  و  فرزندانش را    فرا موش و  ازمهرو محبت  پدرانه محروم نماید .  تخم کینه میان فرزندان به پاشد  . آیا  لطیف پدرام ، هر انسان و هر مرد وزن  مسلمان  کشور حق شرعی وقانونی دارد که علیه اینگونه بی عدالتی ، حق کشی ، تبعیض ونا برابری حقوقی در جامعه ءخود اعتراض کند یا خیر؟

اگر محترم لطیف پدرام برای نخستین بار طبق احکام روشن قران مجید ،ارزشهای اعلامیهء حقوق بشر وارزشهای دموکراتیک قانون اساسی ، فریاد حق طلبانه ء  خودرا بسود زنان مظلوم وطن با همه شهامت انسانی واسلامی بلند کرده است و ز نا ن ودختران  جوان را به این حقوق شرعی وقانونی ایشان برای نخستین بار بدون ترس از  امر ونهی طالبان واپسگرا ، وهابیان وسایر میرا ثخواران استعمار بریتانیا  آگاه  ساخته  ، کجای این  فریادمقدس ودادخواهانه ء تاریخ      "کفر گویی " میباشد.

مسلمانان شرق ،عارفان  وسالکا ن وارسته خاصه جناب حیدری  وجودی صوفی  وشاعر    بیدار دل مردم   زمان پر آشوب ما بخوبی میدانند که حسین بن منصور حلاج  به اساس حکم "نحن نحکم با الظاهر" وبه فتوای علمای  ظاهری  به شکنجه  وعذاب   کشته شد . حلاج ر ا  پا بریدند. دست بریدند .زبان بریدند.  چشمانش را بیرون آوردند وبرچوبهء دار بالا کردند ..جسدش را سوختند وخاکسترش رابد جله  ریختند(1).اما نام این صوفی شوریده ویکتا پرست بی پروا ،  تاکنون دردلهای مردم  عارف وسالکا ن پاکبازراه حق،   زنده میباشد.

گرچه نه من صوفی وسا لک وارسته ام ونه مرید پیشوایان طریقه های نقشبندی وقادری  ونه طالب میانه رو، سفید یا  وهابی ونه عضو تنظیمهای بنیادگرا . اما بدلیل  حق  و آ یات قران  ، بروشنی شاهدی میدهم  که  اتهام  -"کفر گویی " به اساس غرض ومرض سیاسی  بر لطیف پدرام وارد گردیده است  وبه اعتماد توده های مردم نسبت به بیطرفی"ستره محکمهء "  لطمه ء نیرومند وارد  کرده است . به هر حال  این  شیوه   ها ی  استبدادی برای لطیف پدرام وتمامی آزاده گان  وطن ما  ناشناخته نبوده است.

 مردم صبور ومقاوم ما، از ظلم زمانه  تجارب تلخ اما سودمند را به قیمت قربانی های بیشمارآموخته اند .سی  وپنج سال پیش برای هادی کریم ،حاجی قادر بهیار ومحمد اکرم کارگر وکیلان منتخب و قانونی پنجشیر خانه آباد وچاه آب همینگونه اتها مات توطیه گرانه را  واردکردند  وآنان را پس از شمارش آرا ء در حوزه های پر نفوس ودراوج پیروزی، بدون حکم محکمهء   با صلاحیت گرفتار وپیش چشمان باز همین مردمان بپا خاسته ء امروز مانع  اشتراک فعال آنان   درحیات سیاسی وشورا ی ملی شدند  دولتمردان افغانی ا  لاصل امریکا به مشکل خواهند توانست که ملیونها  انسان این سر  زمین سوختهء مارا  فریب دهند. دولت مردان  کنونی ممکن بتوانند به چند وزیر چند فرمانده وچند رهبر  یا والی وقاضی حق السکوت و رشوه سیاسی بدهند. اما رشوه  های آنان محدود ونیازهای  مردم جامعه رو به افز ایش وبی پایان است  . بنابرین باید صادقانه بسوی مردم رفت .بخواستهای عادلانه ء  ودموکراتیک توده های مردم بیش از دسیسه سازی  ودوسیه  بازی توجه کرد . ازمردم  آموخت  اعتماد مردم را  کسب کرد . انرژی ونیروی بی پایان آنان را  برای باز سا زی ونو ساز ی  وتحولات عظیم و"زبر دست " اجتماعی ،اقتصادی، فرهنگی ، ساختمانی ، سیاسی وسازمانی سمت وسو بخشید . سرزمین ما مستعد به تکامل است .آبهای مست وخروشان دارد .معادن غنی آهن ومس وسنگهای قیمتی دارد .صحراهای سوزان ، جنگلهای انبوه وزمینهای بکر وبایر دارد.  این ثروتهای روی زمین وزیر زمین کشورما میتواندکه به همه گروههای قومی افغانستان نان ،آب ،آبرو .خانه .لباس مکتب باغ وزمین  ولوازم تحصیل کار وزنده گی آزاد انسانی ومد نی رافراهم آورد . ولی بادریغ ودرد چیزیکه مردم وطن ما نداشته است وندارد ( جز در برهه های کوتاه تاريخی ) همانا دولتها ی ملی ورهبران ملی وسازمانهای سیاسی ملی دموکراتیک  ومردمی بوده ا ست تابسوی تود ه های مردم گامهای استوار وپیگیر بلند کنند . و با روحیه ء خدمتگراری ،زحمتکشان کشور خودرا  برای  تحو لات عظیم اجتماعی ،اقتصادی ،نو سازی وباز سا زی  بسیچ پر دامنه نمایند وزمینه های عینی  اتحاد   ملی و ووحدت دموکراتیک مردم  تمامی اقلیتهای ملی مذهبی وگروههای قومی کشوروزمینه های انتقال حا کمیت ملی را از طریق انتخابات آزاد وعا دلانه وبدون مداخله ءآشکار  وپنهان  فراهم آورند.

اگر پالیسی این مردان سیاست افغا نستان و" جهان آزاد"  به همان شیوه های  شاهان وامیران دوران استبداد استعماری   و سیاست نیش ونوش   ومردم فریبی باز هم ادامه یابد پیشبینی میتوان کرد که با دریغ وافسوس ،این  تکنو کراتهای  تر بیت یافته نیز در کان نمک طالبان ، القاعده ، ا دارهء  کهنه  کاران  نظامی پاکستان ،  وهابیا ن سعودی   ، اخوان المسلمین مصر ومافیای مواد مخدر دوسوی مرزاستعماری دیورند، آگاهانه ، غیر آگاهانه یا به اسا س غریزه ( میل طبیعی ) وهستی اجتماعی محافظه کارانه خویش به نمک تبدیل  خواهند شد.ود ر دولت فردای افغانستان نیز ، بدون ترس از اشتباه  وزیر خارجه ء   ملا عمر" مجاهد !"      نخبه گان انتصابی لویه جرگه ء قانون اساسی ،رهبران  تنظیمهای بنیادگرا ، پیشوایان طریقه ها  سیطره جویان سیاسی وعظمت  طلبان ملی ، تسلط بی چون وچرا  خواهند یافت .و مردم افغانستان یکبار دیگر در تاریخ پرازفسوس و فسون کشور  خود ، این سرود  وضرب المثل خودرا  ، دربارهء   دولت  ملا ها  وطالبان   وتکنوکرا تهای   دو پهلوی دهه ء اول سدهء بیست ویکم ،به بانگ رسا ،  زمزمه خواهند کرد که:

                 "     گر همین مکتب است واین ملا       حال طفلان خراب می بینم "

 در فرجام به جلالتمآب حامد کرزی رییس صاحب دولت انتقالی   و دیگر  همرا هان طالبان "میانه رو" ایشان در هر کجای  جهان که کار، زنده گی ومبارزه میکنند، این پند وپیام پر مغز و معنای پیر هرات( خواجه  عبداله انصار) را  میرسانم  که: " مار بد ،به، از یار بد"  میباشد  و باید از یاران  بد ، گمراه ، کجروش وواپسگرا ،دوری جویند واز سازشهای پشت درهای بسته مرموز و  اشتبا ه آمیزدکتر نجیب اله و اعدام بدون محاکمه ء او توسط فرمانروایان طالبان ، درس عبرت تاریخی بگیرند.شعبده بازا ن جهان  نه دوست دایمی داشته اند  ونه دشمن دایمی.هرگاه آب  تا گلوی آنان به رسد، هزاران ملاعمر ،ضیاألحق -نواز شریف، دکتر نجیب اله و  ... ......  وغیره وغیره را، برای دوام منافع حیاتی خود زیر   پا  میگذارند.

 به امید غلبه اندیشه های صلح آزادی ودوستی جاودان وشکست  دهشت افگنی  وجنا یات سازمان  یافته. اینک تصویر افراط کاریهای مستبدا نهء طالبان  ومتحدین داخلی آنان را  بحیث یک شاهد  ز نده  درقا لب الفاظ و وا ژه های موزو ن  به عنوان  "گره کورزمان " ، میریزم وبه   گفته ء" نقادانه " یکی از یاران قدیم وهمکاران قلمی امروزین سایت 28 اسد " با الفاظ بازی میکنم! ".

                                                                                                   

                                             گره کور زمان

 

باد نا پایه دار وحشت قرن

موج آشوب بی ثبات جهان

با هزارن هزار مار وملخ

باهزاران هزارزاغ وزغن

با هزارن هزار تاجر خون

وهزاران هزار طالب مرگ

با دل سرد ودستهای    سیه

دود و آتش به  میهن   افشاند

                             وکند  کشور مرا  ویران

                             ودیاران ما چو گورستان

ما به این کاروان عصر حجر

و به این   تاجران خون  بشر

" که زند خنجر ازهزار جناح"

که کند تیره چشمه های زلال

که رگ جان باغ  را   گسلد

که بسو زد زمین وخرمن خلق

                                وستیزد به تاک و تاکستان

 

مابه طاعون مرگبار  زمان

به بلاهای زن ستیز  زمین

وبه سیلاب تند جهل وجمود

که نهان کرده است دخت وطن

                              در حجاب قرون وسطایی

                              و به ابر سیه و زود  گذر

ما به مرداب  مرد سالاری 

به رسوب زمان جا هلیت

وبه نظمیکه  میکند   تحقیر

                         ما دران  وزنان  میهن  ما

                         باشلاق و به سیم تابداده وسنگ

ما به این دشمنان علم وهنر

وبه این  طالبان   تاج و کمر

که به زیر درفش "صلح جهان"

 وبه  نام  وشعار " دین وزبان"

                           میکند لاله گون و غرقه به خون

                             سینه و قلب " شهپلنگان" را

من به این رهروان " آبله پا"

وبه این  طالبان   را ه  خطا

که جوانان وکو دکان   وطن

که یتیمان  وبیوه گان   وطن

که زن ومرد نکته دان وطن

که عزیزان و  عاشقان  وطن

                          چون گیا هان  به قاره ها  پاشند

                          با صدا ی  بلند   میگویم :

که گیا هم

ولی نه زهر آگین

ونه ازتخم "بنگ " یا "خشخاش"

                              که کنم  مردم  جهانم  را

                              نا توان و طفیلی و تخدیر

که گیا  هم

ولی نه بیدانه

خوشهء من

زکشت سبز حیات

                 پر گل و برگ و بار و دانه  شود

که گیا هم

ولی نه بی ریشه

ریشهء من

ز آب پاک "هرات"

و ز" مرغاب " مست و " کوکجه " ام

ریشهء من

ز " هیلمند "  حزین

                     و ز خشم و خروش" جیحو نم"

ریشهء من

زموج "آبا سین "

                  و زدر یای " پنجشیر "  جوان

ریشهء من

ز رود بار "کنر"

                و ز آب کبود "بند امیر"

و رگ من

زچشمه های زلال 

وزبام جهان ما "پامیر"

                    می خورد آ ب

                   و میشود سیراب

 

ای کج آهنگ وخشک اندیشه

امتحانم   مکن   دگر  با   نیش

امتحانم   مکن   دگر با  نو ش  

چونکه در آب باشدم ریشه

چونکه در خاک باشدم  دانه

چون قوی تر ز نیش واز نوشم

کی توانی  مر ا  جدا  از آب

کی  توانی مرا  جدا  از خاک

کی توانی مرا به نیش وبه نوش

                           پر تب و تاب  و نا امید  و ز بون

                            یاکه بی آب و خاک و ریشه ورگ

همدیا ران    تلخکام   ما

شهسواران  کج خرام  ما

همگرایان   پیشگام    ما

پاسداران ننگ   ونام  ما

                       بهر در یافت راه پر خم وپیچ

                       وشناخت "گره کور  زمان"

از دل خاوران و  میهن   عشق

از دیاران "مرو" وچشمهء  نور

از" بخارا" و"بلخ " یا" ختلان"

از "دوشنبه" و "سغد " وبام جهان

وز" شیراز " و سرزمین  سخن

                                یا ز پروان و پاسبان وطن

از هرات ودیار "غزنه " و " بست"

یا ز "شمشاد " و "غور" و "درهءنور"

یا ز "کابل" وشهر خفته  به   خون

از گرهگاه   رزم  کهنه   و      نو

 و ز  شهر   قیام   و     آز اد   ی

                                  به شنو  پند  "قهرما ن وطن"

                                  و  پیام  زمان    ومردم   من

که کند  عزم و رزم  شیردلان

که کند    اتحاد  نسل    جوان

که کند امن و صلح  جا ویدان

که کند  مهر گرم و آب روان

                              و  کند  توده های  د هقا نا  ن

باز شاداب  و سبز  وخرم   و تر

باغ و تاک  و "  زمین سوخته " ام

 با ز نوروز و جشن باستانی ما

                                در بهار نو  و  هزارهء    نو

  و  به  هنگام  رویش "  گلسرخ " 

 آسمان  وش  شود و  گوهر بار

                                          

 

                                          

اکا دمیسین  دستگیر  پنجشیری

ایالت واشنگتن  -امریکا

18سنبله ء 1383هجری خورشیدی

مطابق 9سپتمبر 2004 میلادی

                         



 

پاورقی:

 1)فرهنگ اشعارحافظ دکتر احمد علی رجایی  بخارایی ص 65 چاپ ششم ،تهران 1358

 

 

 


بالا
 
بازگشت