تبدیل قصر سفید به قصر سیاه

قصرسفید  نشینگاه دولتمردان ایا لات متحده امریکا «این مهد دموکراسی غربی»ویاوه سرای مشهور  وا ژه های رنگین «دموکراسی » «آزادی »«حقوق بشر» وقا نون» در جهان ,  با ظهور افتضاحات جان گداز  وجنایت بار اخیر جهانی خویش در خصوص بد رفتاری با زندانیان سیاسی در کشورهای عراق و افغانستان  ونقض صریح حقوق بشروکاربرد تکاندهنده ترین اعمال   ضد بشری خود ,ودر نتیجه  با بر افتید ن پرده آهنین جعل, کذ ب, تزویر ونیرنگ از رخسارش بدون شک امروز به یک نماد سیاه, خشن ووحشتبار جا معه جهانی مبدل شده است. نظا میکه  سالیان متمادی با آراستن دفترچه « لست سیاه »ده ها کشور را به عنوان نا قضین حقوق بشر وسد راه« دموکراسی»  مورد بیرحمانه ترین تجاوزات ضد بشری قرار داد وبا وضع نمودن تعزیرات  و تضعیف ساختن بنیاد های سیاسی اجتماعی اقتصادی و نظامی   آنها موجب پیامد های خونین و مرگ ومیر ملیون ها انسان بی گناه گردیده ومصیبت های فرا وان را در فرا راه  ملت های مظلوم وستمدیده جهان  گشود, کشوریکه« دموکراسی» و«حقوق بشر» را به سنگرهای  تجاوز وسرکوب دولت ها وملت های بی دفاع مبدل نموده بودو آنرا  به یگانه محک وشاخص ما هیوی  دولت ها وکشور ها به غرض تثبیت جا یگاه ایشان درمحور جوا مع بشری به کار می جست امروز خود بطور گستاخانه وبیبا کانه به نا قض اصلی اصول وقوا نین   جا معه بشری مبدل شده است.

 

اصطلاح فریبکارانه مورد علاقه بوش «جنگ باز دارنده» که به دکترین سیاسی و نظامی ا ش مبدل شده است  دیگر ما هیت اصلی خویش را تبارز داده وآن عبارتست از یافتن حسن تعبیری برای تجا وز آزادانه به هر جا بر طبق مراد  .                   

آقای بوش دکترین خود را « رها نیدن دنیا از شر وتروریسم »می نا مد.   پس از11     سپتمبر  2001  وی تا کید کرد که « اعلام جنگ با تروریسم , به مثابه اعلام جنگ به دولت های پناه دهنده به تروریست ها نیز هست.»  از  همین رو وی اولأ افغانستان سپس عراق را مورد تجاوز قرار داد.در حالیکه این سوال مطرح می گردد که کشور های دیگر از جمله پا کستان که مولد و صادر کننده اصلی تروریزم در جهان است وحتی از امکانات وسیع سلا ح های  اتومی وصدور آن به مثابه کا لا های مرگ باردر سائر کشور های جهان  برخوردار می باشد وجهان را به یک آتشکده هلاکت بار مبدل نموده است نه بمبا ران گر دیده ونه مورد تجاوز قرار می گیرد.اعترافات اخیر آقای عبد القادر خان « پدر بمب اتمی پاکستان »در زمینه انتشار سلاح های هستوی به کشور های دیگر واظهارات بینظیر بوتو صدر اعظم پیشین آن کشوردر شبکه تلویزیونی انگلستان  در رابطه با نقش اصلی  سران حکومت پاکستان در این معا ملات مرموز اتومی  متا سفانه نیز نتوا نست تا حکومت آقای بوش را در رابطه با تهدید واقعی پاکستان در امر  بر هم زدن امنیت جا معه جهانی قانع سازد .در حقیقت سیاست پیشگیرانه اداره قصر سفید بر این منوال استوار است تا پس از طغیان سیل در فکر نجات آن گردد.                                                        

 

این تنها نیست, تروریست های که دشمنان امریکارا ترور نمایند عمیقا مورد حمایت آشکار این کشور قرار می گیرند  چنانچه همین اکنون یکی از مشهور ترین تروریست های کیوبا به نام « اور لاندو بوش    » که متهم به سر کردگی سوءقصد علیه هوا پیمای  مسافر بری آن کشور در سال    1976  است اکنون در ایالات متحده امریکا زندگی نموده وطرح توطئه وترور  را علیه آقای فیدل کاسترو رهبر آنکشور رهبری مینماید.در فهرست تروریست ها ی پناهنده به ایالات متحده امریکا میتوان سراغ «امانویل کونستانت » مشهور به « تو تو » رهبر یک گروه پا را میلیتر  ها یتی نیز رفت که اکنون موصوف در محله کوینز نیو یورک زندگی می کند وواشنگتن در خواست تحویل وی به کشور  هایتی را رد کرده است ووی  متهم به قتل بیش از       5000 تن از مردمان بی دفاع کشو ر هایتی می باشد.میتوان  مشاهده نمود که تما می ترورستان جهان از یک قماش نیستند ونمیتوان به آنانیکه در خدمت منا فع ایالات متحده امریکا قرار دارند واژه های« شرور »و«تروریست »را به کار برد بلکه آنها « مبارزین آزادی»هستند چنانچه اداره واشنگتن وحلقات مربوط به آن , اسامه بن لادن را زمانیکه به دستور امریکا  علیه شو رویی ها می جنگید «مبارز آزادی » خطاب می کرد  و فقط اکنون که مسیر نشانه گیری  وی تغیر یافته تروریست خطاب گردیده ودر برابرپر داخت  کفاره« جنگهای مقدس» اش هزاران انسان سیاره ما قبل از همه مردمان ستمدیده افغانستان تا کنون خون های زیادی را به زمین ریخته اند وهنوز معلوم نیست که این سر نوشت خون باردر زیر سایه اسرار انگیز سیاسی سر انجام به کجا می کشد.                                                                                                                         

دلچسب تر ومضحک تراز همه اینکه, آنانیکه بوسیله مدرن ترین سلاح های مرگبار بصورت کتلوی خون انسان های بیگناه ومظلومی را فرش زمین می نمایند , هرگز وتحت هیج عنوانی شرور وتروریست خطاب نگردیده وآنانیکه بوسیله سلاح های سبک وابتدای متوسل به تشنج وشرارت های اجتماعی بعضامجا دلات ونبرد های آزادی خواهی  آن هم در برا بر اربابان ستمگر  جهانی می گردند   تروریست نامیده می شوند .شاید این سر در گمی خود در مقیاس جهانی باعث تداوم وتقویت گروه های تروریستی واقعی وبنیاد گرای مذ هبی  در جهان شده باشد که مبارزه هماهنگ وجهانشمولی را در زدودن عناصر وگروه های ترورستی  متا ثر ساخته است  .  در پهلوی آن استعمال ترمنالوژی تروریست های« تند رو» و«میانه رو» بویژه در جامعه افغانستان وزمینه سازی شمولیت ومشروعیت آنها در چهار چوب اداره دولت  در نتیجه مشاورت ها ونفوذ سیاسی ونظامی ایالات متحده امریکا در آن کشور, خود گرایشی از شناسائی ومشروعیت بخشیدن شبکه ها وگروه های واقعی تروریستی در زیر چتر حمایت دولت می باشد.سیر حوادث تاریخی نشان می دهد که قبل از همه افریده گار اصلی گروه های تروریستی وبنیاد گرای در افغانستان وسائرنقاط  جها ن ونا قضین قوانین جوامع مدنی ,   مامورین سیا ,سیاست مداران قصر سفیدوسازمان جهنمی آی اس آی پا کستان می باشند.                                                                                                                                             

 

بنا به گزارش سازمان  دیده بان حقوق بشر در سال  2003 ,  سیا ست های بر تری جویانه وجنگ طلبانه امریکا برای بدست آوردن رهبری وکنترول جهان سبب افزایش خشونت در تمامی جهان  وبه خطر افتیدن هستی بشری واستقلال وتما میت ارضی بسیا ری از کشور های جهان شده است.که زشت ترین نمونه آن  جنگ بر ضد عراق است  که در آن به بهانه نا بود کردن «سلاح های کشتار جمعی» ,بمباران بی امان بر ضد این کشور ومردم آن صورت گرفت که بسیاری آن را «جنایت جنگی»قلمداد کردند. بنا بر گزا رش نشریه روز نامه «ایند یپندنت»انگلستان در جنگ عراق بیش از 16   هزار   نفرعراقی کشته شده اندکه بیش از ده هزار آنهاافراد غیر نظا می بودند. بنا بر همین گزارش از سال    1990  به بعد امریکا از نیروهای نظامی خود در بیش از 40   کشور جهان استفاده کرده است.

 

همچنین بنا بر آمار کتاب «دولت های یاغی ,را هی برای قدرت بلا منا زع جهانی شدن » اثر روز نامه نگار ونویسنده امریکای « ولیلیام بلوم» نشان داده شده است که از سال     1945  به بعد امریکا در سر نگونی 40  دولت خارجی وسر کوب بیش از 30  جنبش ملی شر کت داشته است که در آنها ملیون ها انسان جان خود را از دست داده اند.

افراد بومی کشور های که به اشغال نیرو های امریکائی در آمده اندویا نیرو های امریکائی در آنها حضور یا فته اند به دفعات مورد تحقیر , آزار , واذِیت  وتجاوز قرار گرفته اند.از جمله بیش از یکصد نظامی مستقر در پایگاه های در یائی امریکا درجا پان   متهم به  تجاوز های متعدد در جزیره اکینا وای جا پان شده اند.

 

درنتیجه برخورد های مشکوک با پدیده های تروریستی در افغانستان وانجام عملیات های غیر دقیق نظامی  تحت فرماند هی افسران ایا لات متحده  امریکا  کشتار هزاران تن   مر دمان غیر نظامی افغانستان اعم از اطفال مردان وزنان کشور در نتیجه بمباران کور هوا پیما های امریکا و انجام عملیات های نظا می غیر دقیق  آن کشورکه در نهایت به غرض منا فع استرا تیژیک ایا لات متحده امریکا که تحت بهانه تعقیب گروه های ترو رستی و  دست پر ورد گان پیشین اش « طا لبان والقاعده  »صورت می گیردبه ازدیاد اعمال شکنجه و بد رفتاری جنسی با زندانیان سیاسی افغان  خود نه تنها نقض بلکه امحای کامل حقوق بشرواصول حقوقی و  معیار های اخلاقی جوامع بشری تلقی می گردد.

 

با فرو پاشی نظام های  سوسیا لستی, انحلال پیمان نظامی وارسا,پا یان جنگ سرد وبرهم خوردن تعادل نظا می  ومو جودیت    سیستم یک قطبی در جهان وتبدیل ایالات متحده امریکا به قدرت سوپر پاور جهانی, دیگرکلمات واصطلاحات« آ زادی» « دموکراسی» « حقوق بشر» حتی« سازمان ملل متحد»  همه وهمه به وسایل  سرگرم کننده وتمسخر آمیزوافزار های بهره جو یانه  حا کمان قصر« سفید» ونظا میان امریکای  مبدل گردیده است که از نظر آنها به جز از  شهروندان ایالات متحده امریکا دیگر هیج یکی از با شندگان کره زمین حق  برخور داری از   استعمال القاب «بشر »را ندارند واین فرمانده هان قصر سفید, سر لشکران پنتا گون و ارتش امریکا است تا با استفاده از «دموکراسی وآزادی امریکا ئی » حق هر نوع تجاوز ومداخله را در امور کشور ها وملت ها وسفارش ساختار ها  وچگونگی تا سیس  حکومت ها  و دولت ها رادر گوشه وکنار جهان  برای خود محفو ظ میدارند.

 

اخیرا رسانه های جهانی گزارش های  هولناک وتکان دهنده مصور ومستند  را  از اقدامات جنایت کارانه  , غیر قانونی , غیر انسانی وغیر اخلاقی  نظامیان ونیرو های امنیتی امریکا ئی و بر یتا نیائی  در زندان های عراق وافغانستان منتشر ساخته اند که این گزارشات به سر خط خبری وسایل اطلاعات جهانی مبدل گردیده  وپیوسته رسوائی های آن, محیط پیرامون جا معه جهانی  را احا طه نموده است.

 

تصا ویرزندانیان بصورت برهنه  ووحشت زده که به نحوی تحقیر آمیز ی مورد آزار واذیت نظامیان امریکائی قرار گرفته اند  خشم افکار عمومی را بر انگیخته است. تصاویر گویای تحقیر وشکنجه چنان نفرت آور است که حتی بسیاری از شهروندان امریکا هنگام مصا حبه های خویش با رسانه های جهانی اظهار کردند که ایشان حتی از ذکر نام خویش به مثابه اتباع امریکا احساس شرمندگی وخجا لت  مینما یند .

در میان امواج اعتراضات جوامع جهانی پیرا مون روش های جنون آمیز نظا میان امریکائی حتی مو قف  سرسخت ترین چهره های آن کشور چون آقای جورج بوش ریس جمهور  و دونالد رامز فلد وزیر دفاع آن کشور در پی خواستار بر کناری اش از سمت مقام وزارت دفاع از طرف نمایندگان  کانگرس ومردم امریکا به لرزه در آمده وآقای بوش را وادار نمود تااز طریق شبکه های تلویزونی کشور های عربی   با قبول مصا حبه ای نا در وبی همتا اش در جهت معذرت خواهی از قربانیان این اعمال جنا یت کارانه وخانواده های آنان  خود را از ابعاد وا قعی  این جنا یات بی اطلاع جلوه دهد.  سران کشور امریکا تلاش  دارند تا خویشتن را در عقب این بهانه پنهان دارند که ایشان گویا تا کنون از همه چیز بی خبر بوده اند واقدامات جنایت کا رانه نظامیان امریکائی یک اقدام غیر سازمان یافته وعمدی تازه بوده است. در حالیکه کمیته بین ا لمللی صلیب سرخ ,سازمان معتبر بین ا لمللی در را بطه با شرایط رفتار با زندانیان جنگی وسازمان عفو بین ا لمللی اعلام کرده اند که در طول سال گذشته  گزارش های دقیق ومبتنی بر شواهد غیر قابل تکذیب در رابطه با نوع رفتار با زندانیان عراقی وشکنجه وبد رفتاری  سیستماتیک با آن ها به مقام های انگلیسی وامریکای  تسلیم کرده اند که تا کنون مورد تو جه قرار نگرفته است.« پیتر کراهن بول»مدیر عملیاتی کمیته بین المللی صلیب سرخ در رابطه با گزارش های ارائه شده به مقامات ارتش های اشغال گر گفت:  بد رفتاری با زندانیان «یک عملکرد سیستماتیک بود وفقط هم محدود به زندان ابو غریب نمی شود.»در همین حال یکی از مظنونان بدرفتاری با زندانیان در عراق ضمن مصاحبه با شبکه تلویزیونی      CNN   با لبخند جواب داد :«ما به دستور مقا مات ارشد خود مبادرت به چنین عمل نموده ایم.»

 

بر طبق گزارشات روز افزون  رسانه های  جهانی , در نتیجه سروصدا های متعدد ونظر شاهدان عینی در مطبوعات در رابطه با بدرفتاری نظامیان امریکائی با زندانیان عراقی , نظامیان ارشد امریکا دستور تحقیقاتی را در این با ره صادر نمودند وما موریت ان را برای  آقای «آنتونیو تا گوبا »محول ساختند  ونتا یج بر رسی ها  در یک گزارش محرمانه داخلی 53 صفحه ای منعکس گردیدکه انفجاری بود که بدنه پنتا گون را به لرزه در آورد . گزارش حاکی از بر خورد های سادیستی, عریان  وشریرانه ای می باشد که توسط نظامیان امریکائی در زندان ابوغریب تحقق یافته است.« تا گو یا » با تذکرصریح  سیستماتیک  نقض قوانین, حقوق زندانیان ونقض قوانین ملل متحد در این عرصه خاطر نشان مینماید :« اظهارات شاهدان عینی وهمچنین عکس های بسیار زننده وگویای که توسط سر بازان امریکای از این واقعه بر داشته شده در  دسترس مقام های عالی رتبه ارتش امریکا بوده است. نظامیان امریکائی مرتکب عملیات وحشت بار ونقض فاحش قوانین بین المللی در زندان ابو غریب گردیده اند. ..عملکرد رسوا سادیستی وجنایتکارانه .»

 

یکی از مسو لان زندان ابو غریب جهت توجیه اعمال خود در مصا حبه با خبر نگاران خا طر نشان نمود: «سازمان اطلاعات ارتش ما را تشویق نموده است وکار ما را « بسیار درخشان وانمودکرده است...وبا کاربرد این روش ما در شکستاندن مقاومت زندانیان موفقیت های زیادی داشتیم.»

وزارت دفاع امریکا ,پنتا گون فاش ساخته است که در حال تحقیق در باره مرگ  37  زندانی در عراق وافغانستان بوده است . یک مقام ارشدوزارت دفاع امریکا تصریح کرد که از مجموع 37  قربانی 32  نفر در عراق وپنج نفر در افغانستان است.معاینه کنندگان پزشکی تشخیص داده اند که گمان می رود شماری از قربانیان در اثر حمله  پیش از جلسه باز جوی ویا در جریان آن زندگی خود را از دست داده باشند.

یک سخنگوی ارشد ملل متحد در کابل گفت :«ازینکه نتا یج تحقیقات مر بوط به مرگ دو زندانی افغان هنوز اعلام نشده است نا خوشنود است.» پیش از ان سازمان بین المللی دیده بان حقوق بشر نیرو های امریکائی را به ضرب وشتم زندانیان در افغانستان وهمچنین برهنه کردن وعکس گرفتن از این زندانیان متهم کرده بود.ودر این میان یک افسر پلیس افغان ادعا می کند که در بازداشت گاه نیروه های اتلاف در بگرام مورد آزارجسمی وجنسی قرار گرفته است.این است بهترین مظهرکمک «فرشته نجات » و وعده های سران کشور های متمدن جهان وارائه« تحایف» ننگین وخلاف کرامت بشری و ملی برای مرمان عراق وافغانستان به عو ض  «التیام بخشیدن» زخم های خونین شان.

هرگاه بطور واقعبینانه چند گام پیشتر یعنی موجودیت لشکر یکصد هزارنفری شوروی سابق را در افغانستان مورد قضاوت عادلانه قرار دهیم ,صرف نظر از تلفات در  رویا روی نظامی در جبهات جنگ با مخا لفین, آنها هر گز وحتی یکبارهم به اقدامات خلاف کرامت انسانی واسلامی ما مبادرت نورزیده  وهیجوقت صلاحیت تاسیس زندان های شخصی وتحقیقات خود سرانه از مظنونان سیاسی را در پایگاه های نظا می  ایشان  در افغانستان حا صل کرده نتوانستند.این واقعیت مسلم وانکار نا پذیری است که همه مخا لفین  سیا سی  آن زمان وملت افغانستان  به آن اعتراف می نمایند .فقط در همین زمان است که در وازه زندان پلچرخی کا بل برای همه مخالفین سرسخت آن روزگار از جمله برای کسیکه امروز  بخشایش وعفوسخا وتمندانه نظام خود را  در عدم انتقام گیری از وجود «کار مندان دولت سابق»فخر فروشی نموده وبر همه منت می گذارد , وبر طبق نرخ  زمانه ورنگ مجلس علیه نمایندگان مردم وروشنفکران  کشور   « فتوا» صادرنموده وحتی امروزبا تغیر جا مه جدید  موقف مشاور دست راستی آقای خلیل زادسفیر ایالات متحده امریکا  را حاصل وبه حیث نماینده دولت آقای کرزی  بزگترین گرد هم آی های پشت پرده سیاسی را غرض بقای خویش براه می اندازد  , یعنی آقای رسول سیاف وصد ها عضو ارشد سازمان های جهادی باز می گرد د وهیج یکی از نظامیان شوروی سابق با آنکه در جنگ ومنازعات رودر روبا مخا لفین سیاسی خود  قرار داشتند در مورد مداخله نمی نمایند.اما امروز می بینیم که کشور هایکه ظا هرا بهترین وعا لیترین الگو های نظام  های مدنی ودموکراسی را در جهان سفارش میدارند نظامیان آن  دست به چگونه اعمال خلاف دموکراسی وخلاف حرمت انسانی در جا معه ما می زنند.

 

هر گاه به یاد داشته باشیم آقای جورج بوش در آ ستانه جنگ با عراق سه الزام اصلی را جهت توجیه جنگ با  آن کشور بکار می برد:«انهدام سلاح های کشتار جمعی,ادامه مبارزه با تروریسم , وتاسیس نظام دموکراتیک وتوسعه دموکراسی در عراق». هر گاه به نتایج حا صله از این شعار های زیبا نظر اندازی نمایم درک می کنیم که بطلان شعار اول یعنی موجودیت سلاح های کشتار جمعی در ان کشور وبا تائید عدم مو جودیت آن توسط نماینده فوق ا لعاده سازمان ملل متحد آقای «هنس بلیکس» فقط در همان روز های اول  بیهوده از آب برآمد .شعار مبارزه با تروریسم نه تنها اینکه منجر به سرکوب وریشه کنی گروه ها ی تروریست بویژه القاعده نگردید بلکه متا سفانه زمینه رشد وگسترش هر چه بیشتر آنهارا در ما ورای سرزمین عراق اشغالی وسایر پهنه های وسیع گیتی  بیش از پیش ازدیاد بخشید قیام های ملی ونهضت های رهای بخش ملی در حال گسترش بوده و خونینترین  مرحله خویش را می پیماید.   تجلی تحقق شعار سوم را میتوان در بدبختی های هرچه بیشتر مردمان ستمدیده عراق ودشتهای خونین کربلا وفلوجه ونجف وکوفه وبغداد   وتحایف اخیر نظامیان امریکای برای زندانیان عراقی مشاهده نمود. طوریکه ملاحظه می نمایم رسوائی های اخیر, آخرین توجیه جنگ وتجاوز به کشور عراق را از کف دست متجاوزین بیرون نموده است وسر قوماندانان این تجاوزخون بار  تلاش مینمایند تا ابعاد این بی حرمتی وتجاوز به حق یک ملت را کم رنگ جلوه داده وپای خویش را از این گرداب بی در مان ابدی که نثار شان شده است نجات داده وفقط سر نوشت چند سرباز را قربانی اعمال واقدامات ضد بشری خود نموده واز افشا ی ما هیت اصلی ضد اخلاقی وضد بشری خویش در افکار عامه جهانی جلو گیری نمایند .اما بعید بنظر می رسد تا دیگر این آفتاب درخشان را فقط با دو انگشت پنهان نمود.

مقام های امریکائی با وجود شکست های خونین خویش در عراق با حفظ گزافه گوئی های عوام فریبانه هنوز هم آماده تحویل واقعی قدرت برای مردمان عراق نمی باشندبلکه قصد دارند که با تدارک نمایشی قدرت تحت پوشش سازمان ملل متحد سلطه خویش را درعراق طولانی ساخته واز مزایای نفت آن کشور بهره جوی نمایند.

 

زمانیکه پیامد های زیا نبار اشتبا هات اداره آقای بوش را مورد مطالعه قرار  می دهیم ,درک مینمایم که نتایج آن در جوامع کشور های اسلامی در رابطه با رشد واقتدار  جر یانات گروه های اسلام گرای  مذهبی وتمدید وگسترش آن در میان مردم  نها یت منفی وفلا کت بار می باشد .در ایران نیرو های محا فظه کار بیشترین آرای انتخا باتی پا رلمانی را بدست آوردند ,در پا کستان احزاب اسلام گرا وافراطیون مذهبی بخصوص در منا طق صو به سر حد پا کستان بیشترین کرسی های پارلما نی ومقامات اجرا ئیوی را در کنترول خود در آوردند ,در افغانستان احیای نظام مجد د طزاز قرون اوسطائی وتشکل سیا سی وسازمانی نیرو های متعصب ملی ومذ هبی به مساعدت آقای کرزی در پیشا پیش پروسه انتخابات در حالت شکل گیری می باشد.

 

با آنچه که گفته آمدیم روشهای نظامیان ارتش امریکا وانگلیس و رسوای های اخیر, هرچند زمینه های بیداری سیاسی وملی را در تفکیک وشناسای های دقیق نظام های استبدادی واستعماری ارتقا داده وجولان گاه اردو گاه نظام های تجاوز کار را محدودوقا بلیت ما نور های سیاسی شان را کاهش می دهد  اما  متا سفانه  پیامد های نهایت خونین ودرد ناک را هم  در قبال داشته  که باز هم قبل از همه بزرگ ترین قیمت این اشتباهات خونین واعمال دیو صفتانه آنها را  مردمان افغانستان وعراق ومردمان ملکی وغیر نظامی سائر  باشندگان سیاره زمین خوا هند پرداخت.از یکسو این هتک حرمت هویت های ملی وغرور ملی  مارا شدیدا جریحه دار نموده واز سوی دیگربستر  بهترین سوژه های تبلیغاتی را برای گروه های بنیاد گرائی مذ هبی  وتروریست غرض تقویت ساختار های سازمانی وتشکیلاتی وبنیاد های فکری وایدولوژیکی آنها  بیش از پیش مساعد ساخته که کنترول آن ازتوانای های موجود جوامع جهانی منجمله ایالات متحده امریکا با کار برد این مدریت بیمار وبر خورد های نا متجانس ودو گانه اش در قبال مبارزه با تروریزم را با دشواری های جدی موا جه خواهد ساخت.از سوی دیگر  تضاد های مذهبی را در جهان گسترش داده وتعریف مشخص« دوران ما » را  در رویا روئی های مذهبی  مشکل ساخته  وبلوسیله نقش نیرو های متحرک و روشنفکران را در امر مبارزه علیه پدیده های عقبگرد تاریخ مغشوش وپر مخا طره می سازد.سلطه جوی های افرا طیون مذهبی را بر امور جامعه طولانی ساخته واز تسریع حرکت اجتماعی  بسوی دنیای تمدن ها جلو گیری مینماید.   با انگیزه های متذکره  , تحرکات گروه های آشوب گر در افغانستان را تشدید بخشیده و  زمینه کمک ها و مساعدت های جامعه جهانی را در امر باز سازی در کشور به مشکل موا جه می نماید . کوره های آتش افروزی   محافل , حلقا ت و گروه های بنیاد گرا مستقر در پا کستان را گرم تر ساخته وزمینه های تولید وصدور گروه های تروریستی در افغانستان را بیش از پیش افزا یش می بخشد.   این در حال ایست که تغیرات وتحولات سیاسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی در افغانستان در حال تکوین می باشد وبرطبق خواست ها ونیازهای بر خا سته از ضرورت زمان نقش عناصر تجدد طلب وترقی خواه افغانستان در دگر کونی های سیاسی ,اجتماعی واقتصادی جامعه وتشکیل یک مدریت سالم  کا را وپرتوان برای حمل بار سنگین موجود وانجام رسالت های بزرگ ملی  واجتماعی ونجات کشور از شر تروریزم وبنیاد گرای بیش از پیش محسوس می گردد.                                                                                                                                               

 

به حاشیه کشیدن ومنفعل ساختن نقش روشنفکران ملی در ساختار اداره دولت وگشایش راهبرد های سیاسی برای  عناصر وگروه های های بنیاد گرا وافرطیون مذهبی در افغا نستان خود به احیای مجدد سلطه گرائی های افکار تحجر گرانه گروه های متعصب ملی ومذهبی و  در نتیجه رشد وتقویت مجدد گروه های بنیاد گرا وتروریست مبدل خوا هد گردید  . بازی های پشت پرده سیاسی اخیر جز  ماهیتأ زمینه ساز پر دوام نقش نیروهای غیر دموکراتیک وغیرملی ودر مسند قرار دادن چهره های تکراری و عقیم ساختن اصل شایسته سالاری, برهم زدن فرهنگ وکلتور عالی انتخا باتی معاصر وعدم  استفاده لازم از شرایط زمان در گذر گاه تاریخ پردرد ملی  ومایوس نمودن توده های عظیم مردم  وبرهم زدن اراده آزاد ملت در تعین سرنوشت ملی شان چیز دیگری نخوا هد بود, که نتیجتا با غیابت اکثریت نیروهای ملی ووطنپرست جامعه در امر حیات سیاسی اجتماعی واقتصادی وبه بازی گرفتن ومحبوس ساختن اراده مردمان داغدیده افغانستان وبد نام ساختن وبی اعتبا ر نمودن ارزش ها ومزایای دمو کراسی پیامد های نا گوار سیاسی واجتماعی را به  ارمغان خوا هد داشت .   و نها یتأ پس از سپری شدن یک سکوت موقت وبا توجه به تاریخ درد ناک سال های پیشین جامعه ونا متجانس بودن فکتور های زیربط داخلی وخارجی در ساختار قدرت که تحت قیمومیت سازش های قبلا طراحی شده صورت می گیرد وبه منزله« خریداری مرغ هوا» مورد معا مله قرار داده شده ونقش مردمان افغانستان از قبل منتفی ساخته میشود ,  انفجارات بزرگ سیاسی  را در قبال خواهد داشت.        

 

سیر حوادث می رساند که با وجود جریان بی انتهای خون در پیکار با گروه های تروریست وبنیاد گرا  در جهان هنوز هم دولتمردان ایا لات متحده امریکا در سهای لازم را ازچشیدن میوه های  تلخ وزهرآلود بنیاد گرای وترورستی فرا نگرفته اند وبار دیگر در فکر افشاندن تخمه های جدید بنیاد گرای وحا صل برداری فصل دوم از خرمن پربار تروریسم می باشد  وشاید زمانی  این درس آموزنده را  فرا گیرند که سیلاب های خون و انبارهای  آتش  دشت  وپهنای گیتی را فرا گیرد.                                                                   

 

 

دیپلوم محمد عارف« عرفان»                                                                                                                    

 

 لندن

 004 2 /05  / 31


بالا
 
بازگشت