سفير یا فرماندار ؟

خليلزاد:"مراقب باشيد رهبر نا مناسب انتخاب نکنيد !"

 

حادثهء 11 سپتمبر بهانهء شد براي فروپاشي نظامي طالبان زيرا ديگر آبروئي براي ايجاد کنندگان و تمويل کنندگان شان در سطح منطقه و جهان باقي نمانده بود.

تحتِ شرايطِ انکشافِ اوضاع در ماه سپتمبر 2001 که جهان را به حيرت انداخته بود، مذاکراتِ بن براي ايجادِ حکومت مؤقت تحتِ نظر و مراقبتِ سازمان ملل متحد تدوير يافت که در نتيجه حکومت مؤقت ايجاد گرديد تا زمينه را براي تشکيل ادارهء انتقالي، تصويبِ قانون اساسي کشور و بالاخره فراهم آوري شرايط براي برگزاري انتخاباتِ آزاد و دموکراتيک که مردم با آراء مستقيم شان در بنيادگذاري يک دولتِ ملي با مشارکتِ ملي رئيس جمهور آيندهء کشور را انتخاب نمايند.

اما با تأسف در نتيجهء توافقاتِ بن با انتصاب و تحميل حامد کرزي، ضعيف ترين شخصيت از چهره هاي سياسي معاصر افغانستان توسطِ امريکائي ها به حيثِ رئيس حکومت مؤقت بازيچهء در دست بازيگران اصلي سياست ها رهبري کشور را از همان روز اول از دست داد و آقاي خليلزاد در مرکز اداره و تصميم گيري ها قرارگرفت.

آقاي خليلزاد از همان آغاز با نشر پيامهاي ماهانهء راديوئي، فرمانها، تيزس ها و پلانهائي را طي اين پـــــيامها براي تطبيق به حکومتِ مؤقت و ادارهء انتقالي صادر مينمود؛ به ادامهء اين پيام ها که در اصل فرمان است، اخيراً آقاي زلمي خليلزاد افغان تبارِ آمريکائي سفير و نمايندهء خا ص بوش طي پيامي در خطاب به مردم افغانستان چنين فرمان داده است " مراقب باشيد رهبر نا مناسب انتخاب نکنيد !" 

برداشتِ ما از چنين فرمان اين است که متوجه باشيد، تنها به شما اجازه داده ميشود که به کانديداي موردِ نظر ما ، که از نظر ما مناسب پنداشته ميشود رای دهيد و آنرا به حيث رئيس جمهور آينده انتخاب نمائید. حالا اگر اين آدم اهليت، توانائي، خردِ رهبري و اعتماد اين مردم را هم با خود نداشته باشد.

براي اينکه خوانندهء گرامي را به چون و چندِ بيانيه راديوئي آقاي خليلزاد آشنا سازم نکتهء ديگري از بيانيهء ماه سپتمبر وي را که از طريق" راديوي افغانستان شما" به نشر سپرده شده است نقل قول مينمايم. خليلزاد: " پس از پايان راي گيري و شمارش آراء هيچ عذري نخواهد بود اگر مردم يک شخص نامناسب را به عنوان رهبر انتخاب کرده باشند"

در حالي که سخنان آقاي خليلزاد سر تا پا نمايانگر تناقض گوئي هاي نامبرده در قبال انتخابات در افغانستان ميباشد، خود مــــُعــترف است که اين آقائي که آنها از او در جريان انتخابات حمايت ميکنند شخص نامناسبي هم است. با وجود تناقض گوئي ها در سخنان نامبرده يک سلسله واقعيت ها نيز روشن گرديده است و آن اينکه:

- خصوصيات، اهليت، شخصيت، خرد و توان رهبري کشور و اعتمادي مردم را کانديدِ اين آقا با خود ندارد.

-  گرچه کانديداي موردِ نظر ما يک شخص نا مناسب از نظر شما ( مردم افغاستان) است ولي چون کانديد ما است بايد مردم افغانستان رای خود را به صندوق همين شخص کانديد شده از جانبِ ما ( بوش و خليلزاد) بريزند.

-  همچنان به مردم افغانستان چنين گوش زد ميکند که رای تان را به صندوق کانديد موردِ نظر ما واريز کنيد درغير آنهم شما ميدانيد که ما انتصابِ خود را از قبل کرده ايم.

 

آقاي خليلزاد غرق در دنياي خود است و بيخبر از اينکه براي مردم افغانستان شخصيت هائیکه در جريان خدمتگذاري به مردم، مبارزه براي آزادي و غيروابستگي، شايستگي خود را براي ایثار و فداکاري براي منافع و مصالح کشور ثابت نکرده باشند،  هيچگاهي قابل قبول و پذيرش قرار نگرفته است. اگر کسي تاريخ اين کشور را مرور کرده باشد بسياري از شخصيت هاي وابسته و مزدور، چندي به حمايتِ باداران بيروني به اريکهء قدرت تکيه زده و همينکه باداران ِ شان آنها را با مردم افغانستان تنها گذاشته اند مانندِ حـُــــباب بالا رفته و نابود شده اند.

خليلزاد در رابطه به روابطِ بين المللي و جلبِ کمک ها در اين بيانيه اش چنين ميگويد: " افغانستان در حال حاضر حمايتِ جامعهء جهاني را با خود دارد و رهبر آيندهء کشور نيز بايد بتواند رابطهء خوبِ افغانستان، با کشور هاي کمک کننده حفظ کند"

حالا اگر ازين آقا سوال شود که آيا اين جامعهء جهاني بخاطر کمک به مردم افغانستان تشريف آورده و يا کمک يک نفر و يا يک تيم مــُــعَـــــيِِــن و به خصوص؟

خليلزاد به صراحت و در ضمن هوشدار ميدهد چون کانديد آمريکائي ها با داشتن روابط خوب با جامعهء جهاني کمک ها را جلب کرده ميتواند بناً بخاطر ادامهء کمک ها به همين کانديد راي تانرا بدهيد در غير آن اگر از کانديدِ ديگری که از اهليت، شخصيت، خردِ رهبری و اعتمادِ مردم افغانستان برخوردار باشد راي بدهيد در نتيجهء اين انتخاب مردم افغانستان روابط با جامعهء جهاني از حالتِ عادي خارج شده، کشور هاي کمک کننده به انتخابِ مردم افغانستان توجـــُــه نخواهند کرد و کمک ها نيز کاهش خواهد يافت. خوانندهء گرامي متوجه شويد که فرمانها و هدايات به تهديد مبدل شده و عملاً مردم افغانستان را به تضعيفِ روابط ، کاهش و يا قطع کمک هاي بين المللي تهديد مينمايند.

با درنظرداشتِ  پيامها و فرمانهاو تهديد ها سوالاتي در ذهن ما خطور ميکند که:

-  آيا ميتوان دموکراسي و حقوق بشر را  با زور و تهديد نظامي در يک کشور پياده و تأمين نمود ؟

- دموکراسي با زور سلاح و تهديد نظامي- سياسي چه نوع دموکراسي است ؟

- آيا اين نوع دموکراسي کروزسالار، برشنگ سالار و بي 52 سالار است؟

- استفاده از اصطلاحاتِ حقوق بشر و دموکراسي فقط معني کاربردي از کلمات است بخاطر تحقق برنامه هاي به خصوص، گرچه مخالفِ دموکراسي موازين حقوق بشر هم باشد؟ 

و امـــــــا !  در موردِ انتخابات، دموکراتيک بودن انتخابات، عادلانه بودن و شفاف بودن آن علاوه از تهديد هاي صريح و مداخلاتِ خارجي، نه قانون انتخابات، نه کميسيون برگزاري انتخابات، هيچ کدام از يک مرجع صاحبِ صلاحيتِ انتخابي مردم با صلاحيت هاي مشروع حقوقي کسبِ مشروعيت نکرده و به همين منظور قانون توشيح شدهء انتخابات توسطِ کرزي، انتصاب کميسيون دولتي انتخابات يک جانبه توسطِ يک جناح معين و به نفع يک جناح معين کار و فعاليت دارد.   

 ادعاي کانديداي ديگر برای احراز پستِ رياست جمهوري مبني بر زير سوال بردن اين کميسيون و تغير ترکيب آن به اشتراک نمايندگان سائر کانديدا خواستِ بر حق، مشروع و دادخواها نه بوده است.

در رابطه به تثبيت تعدادان واجدين شرايطِ رای دهي که نميدانم به اساس کدام ارقام احصايوي شهروندان افغانستان ده و نيم ميليون گزارش شده است زيرا تا اکنون نفوس دقيق کشور به هيچ یک از مراجع ملي و بين المللي معلوم نيست و همچنان نظر به گزارش ارائه شده هفده و نيم ميليون کارت راي دهي چاپ شده و از جمله بالا تر از ده ميليون شهروندان واجد شرايط ثبتِ نام گرديده اند.  در حاليکه ولاياتِ نورستان، ننگرهار، لغمان، کنر غزني، خوست، پکتيا، پکتيکا، زابل، هلمند، قندهار، ارزگان و قسماً فراه نسبتِ مشکلاتِ جدی امنيتي و درگيري هاي دوامدار با طالبان و القاعده به اکثريتِ واجدان شرايطِ راي دهي کارت توزيع نگرديده است.  به همگان معلوم است که گروه طالبان يک تعداد شهروندان ما را تنها به جرم اخذِ کارتِ راي دهي تيربارارن نموده و همچنان چندين نفر مامورين ثبتِ نام کننده اعم از زنان و مردان در ولاياتِ مختلفِ کشور توسطِ طالبان به قتل رسيده اند.

بناً بنا بر عواملي که ذکر شد در گزارشدهي تعداد ثبت کنندگان مبالغه صورت گرفته و ارقام ارائه شده صرف يک ارقام تبليغاتي بوده براي فريب اذهان مردم. بادرنظرداشتِ دروغ پراگني ها و جعل در ارقام ارئه شده چگونه ميتوان يک انتخاباتِ آزاد بدون مداخله خارجي، منصفانه و قابل اعتماد براي مردم نام بـــُــــــــــــرد؟ و همچنان سوالاتی ديگري نيز قابل بحث است.

- بعد از ابراز راي مردم صندوق ها در کجا و توسطِ کي ها محافظت ميشوند ؟

- در حالي که 25.000 مرکز راي دهي تثبيت گرديده به تعداد 12.000 نفر توانائي نظارت و کنترول را بر همه مراکز راي دهي دارند ؟

این ها همه سوالاتي اند که ذهن راي دهندگان، کانديد ها و علاقمندان شان را مصروف ساخته و پاسخ گفتن به چنين سوالات گرچه وظيفهء کميسيون تدوين انتخابات است از آنجائيکه اين کميسيون وابسته به يک کانديد معين است ارئهء پاسخ دقيق به اين سوالات برايشان مشکل خواهد بود.

در حاليکه هيچ نوع تضميني مبني بر عدم مداخلهء خارجي، جعل در رای دهي و شمارش آرا وجود ندارد طبعاً اگر اين انتخابات منصفانه بدون مداخلهء خارجي، آزاد، دموکراتيک و بدون جعل در توزيع کارت ها، جعل در جريان راي دهي و جعل در شمارش آراء صورت بگيرد بدون شک حامد کرزي انتخابِ مردم افغانستان نيست.

در غير آن بازي براه انداخته شده بنام انتخابات در افغانستان چيز ديگري جز دست آوردي براي کمپاين انتخاباتي بوش نبوده و با دست زدن با چنين بازي و انتصاب و تحميل کرزي  دموکراسي، حقوق بشر و مشروعيتِ انتخابات زير سوال رفته و اين انتصاب در آينده عامل به وجود آمدن انقطاب هاي جدي ديـــــــــــــــــــگر خـــــــــــــــــواهــــــــــــــــــــــد شـــــــــــــــــــــــــد.

 

محمد اسلم سليم

شهر اتريخت هالند

ايميل:

ma_salim_2@yahoo.com

 


بالا
 
بازگشت