رشوه واختلاس در تمام ساحات رو به فزونى است

 

مردم شکايت ميکنند که هيچ کارى بدون دادن رشوه به پيش نميرود.

گزارش حفيظ الله گردش خبر نگار آى دبليو پى در کابل.

يک موتر لارى که از وسائل برقى از قبيل تلويزيون ،ستريو،دى وى دى ،و ديش ستلايت مملو بود،در حالى بمنظور رسيدن به دوکان عادل داخل جاده نادر پشتون گرديد که از طرف يک افسر پوليس تعقيب ميگرديد،افسر پوليس گفت که توقف موتر غير قانونى ميباشد،اما در صورتي، وى ازجرم ترافيکى او چشم پوشى ميکند ،که به او رشوه بدهد.

عادل دوکاندار که ٢٨ سال عمر دارد، به او ده دالر پيشنهاد نمود،اما پوليس آنرا رد نمود وگفت که کافى نميباشد و بعد از آنکه به نتيجه نرسيدند،به نزديکترين ماموريت پوليس مراجعه نمودند،آمر پوليس بعد از استماع قضيه فوراً تقاضاى دوصد دالر را از نزد دوکاندار نمود.

((بعداز بدست آوردن اين تجربه ، پوليس هر مقدار پولى که از نزدم تقاضا بکند ،آنرا در مرحله ابتدائى برايش ميپردازم،زيرا در صورتيکه شما به مقامات بلند رتبه شکايت کنيد،به همان اندازه مقدار رشوه بيشتر ميشود.))

بخشش يا رشوه يک چيزى معمول در زندگى روزمره، در افغانستان ميباشد.رشوه وتوسط تهديد ازکسى پول گرفتن ،يک چيز معمول ميان پوليس ،سيستم قضائى ،ادارات خدمات عامه وحتى در د آريانا افغان هوائى شرکت ميباشد.

بمنظور مهار نمودن اين مشکل رئيس جمهور حامد کرزى درماه مارچ يک دپارتمنت را بنام مبارزه با رشوه ايجاد نمود،که دپارتمنت مذکور داراى ٤٠٠ تن کارمند،بود.

دوماه بعد تعداد آنها به سه نفر کاهش يافت که حتى آنها هم بيرون از اطاق در يک گوشه قصر رياست جمهورى کارميکردند زيرا بوديجه ،تعمير وسائر مصارف براى کارمندان اضافى،وجود نداشت.

وقتيکه مردم از رشوه در جامعه خويش صحبت ميکنند ،افغانها يک ضرب المثل سابقه را((آب از سر چشمه گل آلود است.)) ميگويند.

درحقيقت مقامات بلند رتبه ،تائيد ميکنند که رشوه گرفتن، يک راه معمول زندگى در افغانستان گشته است.

فضل احمد معنوى معين ستره محکمه ميپزيرد که رشوه در مراجع قضائى کشور وجود دارد. وى گفت که در سائر کشورها قضات معاشات بلند اخذ مينمايند وبناً به رشوه گرفتن ضرورت ندارند واين يگانه راه جلوگيرى رشوه بحساب ميايد.

اما وى گفت،کسانيکه به محاکم مراجعه ميکنند،حس همدردى زيادى ندارند وبه گفته هاى قضات توجه نميکنند.

حاجى محمد گل از ولسوالى ده سبز در شمال شرق کابل ميگويد که آنها يک دعوى حقوقى در يک محکمه مدنى داشتند.وى ادعاءنمود که فاميل آنها در حدود دوهزار جريب زمين دارندکه اسناد مؤثق آنرا نيز بدست دارند،اما يک شخص ديگرى بالاى آن دعوى نمود،درنپيجه قاضى بعد از استماع قضيه ،بخاطرآنکه فيصله بنفع محمد گل نمايد در مقابل فى جريب زمين خواهان يک هزار دالر گرديد،حال آنکه اصل قيمت فى جريب زمين، در آن منطقه چهار صد دالر امريکائى ميباشد.

بعد از چانه بازى، در نهايت قاضى گفت درصورتيکه وى در مقابل فى جريب زمين به او صد دالر بدهد خوب،در غير آن فيصله را بنفع جانب مقابل صادر خواهد نمود.

((من به قاضى گفتم که من در خانه خدا به او تعهد نموده ام تا به هيچکس رشوه ندهم ،اما قاضى به من گفت من رشوه ميگيرم ومرا به تعهد شما غرضى نيست.)) محمد گفت.

محمد گل بالاخره برنده قضيه گرديد،اما قاضى بطور دوامدار،در زمينه سنگ اندازى ميکرد، تا آنکه رشوه خويش را اخذ نمود.

احمد شاه ميگويدکه وى در ايجاد پمپ ستيشن تيل خويش مبلغ چهار هزار دالر رشوه به شاروالى وپوليس پرداخته است.

وى ميگويد(( حتى اکنون درماه چهار ويا پنج مراتبه پوليس از نزدم بطور رايگان تيل ميگيرند ، من نميدانم که از کدام مرجع کمک بخواهم.))

فروشندگان روى سرک، که در کراچيهاى دستى سودا ميفروشند، ميگويندکه پوليس ازآنها بطور يوميه از بيست سنت الى دو دالر پول اخذ ميدارند.

عيد محمدکه ١٢ سال عمر دارد و روى سرک در يک کراچى دستى پالک ميفروشد ،ميگويد(( من بخاطر آنکه درينجا ،بمانم ،روزانه شش دالر به پوليس ميپردازم،درغير آن آنها ترکارى مرا پائمال ميکنند وکسيکه به آنها پول ندهد آنها را نيز ميزنند.))

حاجى يوسف مالک کمپنى مسلم يار که ائير کنديشن ،فريزر وتلويزيون واردميکند،ميگويد ميگويدکه کارمندان دولت همراه با مامورين گمرکات در راه تجارت خصوصى به عوض آنکه کمک کنند،مشکلات ايجاد ميکنند،وزمانيکه رشوه بگيرند،آناً تمام مشکلات حل ميشودو هيچ چيز باقى نميماند.

يونس ميگويدکه درينجا فرق ميان تجارت قانونى وغير قانونى وجود ندارد،وفقط هرکس که٤٠٠ دالر بپردازد ميتواند،جواز تجارتى بدست آورد.

داستانهاى رشوه در تمام سطوح خيلى زياد است.

معراج الدين که در شمال شهر کابل سکونت دارد،ميگويدکه يک مراتبه ١٢٠ دالر پول مصرف برق بالاى او چارج شده بود،وقتيکه او رفت تاپول را تاديه نمايد،يک مامور دولت در آنجا(بانک) براى او پيشنهاد نمود که يک کتابچه جديد برق بخرد وتمام کار آنرا آنها در مقابل شصت دالر رشوه بطور جعلى که فهميده نشود ،تمام ميکنندو شصت دالر باقيمانده براى او صرفه ميشود.

((اين يک خيانت بود، ومن آنرا نپذيفتم وجمعاً پول چارج شده ١٢٠ دالر را پرداختم.))معراج گفت.

گل رحمن از شرق کابل ميگويد ،قبل از آنکه کار ترميم خانه خويش را شروع بکند ٥٠٠ دالر رشوه پرداخته است،که از آن جمله ٢٦٠ آنرا به پوليس و٢٤٠ آنرا برياست پلان شاوالى پرداخته است.

ويس الدين که لائسنس رانندگى ميگرفت وجواز موتر مرسديز خويش را تمديد ميکرد، ميگويدکه مردم بمنظور طى پروسيجر قانونى آن يک ماه انتظار ميکشند.

((بعد از آنکه من صد دالر براى کميشن پرداختم در حدود ٢٤ ساعت اسنادم تمديد ولائسنس بدست آوردم.))

يک کارمند شرکت دآريانا افغان از نزد مسافران رشوه ميگيرد،او ميگويدکه وى بدين کار خويش ادامه خواهدداد،زيرا او مبلغ ١٤٠ دالر تنها کرايه خانه ميپردازدو ضمن آن اعاشه واباطه فاميل هشت نفرى خويش را نيز بدوش دارد،پس چگونه اين مصارف را تهيه نمايد، حال آنکه معاش ماموين دولت بين ٣٤ الى ٨٠ دالر ميباشد.

هئيت خاص سازمان ملل متحد براى افغانستان ،از مجامع بين المللى ميخواهد تا ادارۀ کرزى را در پلانهاى خاص آنها ،غرض کاهش رشوه واختلاس در کشور کمک نمايد. هم اکنون کشور المان ،افغانستان را درعرصه تربيه پوليس ملى وکشور ايتاليادر عرصه اصلاحات سيستم قضائى کمک مينمايد.

سترجنرال صبغت الله سائق رئيس جنائى وزارت امور داخله ،تائيد نمودکه گرفتن رشوه واختلاس در افغانستان روبه افزايش است.

((ماخبر داريم که رشوه در تمام ادارات حکومتى عام ميباشد،واينکه رشوه در تمام اورگانهاى دولت صورت ميگيرد.))

وى ملوس بودن پوليس را درزمنيه رد نکرد،اما گفت که تمام پوليس رشوه نميگيرند.او دليل اساسى رشوه را کمبود معاشات ،عدم هماهنگى بين اورگانهاى حکومتى، بى عدالتيها وبيکارى درکشور خواند.

وى علاوه نمودکه رئيس جمهور تعهد نموده، که ازتمام اداراتىکه به اخذ رشوه متهم باشند، تحقيقات صورت خواهد گرفت.اوميگويد(( هرکس که ازمنابع ملى سؤى استفاده نمايند، بايد بدانندکه مورد تعقيب عدلى قرار خواهند گرفت.))

تاکنون چنان معلوم ميشودکه ريشه کن ساختن رشوه يک کار مشکل است،خاصتاً زمانيکه مقامات عاليرتبه دولت از موجوديت آن انکار ميورزند.

محمد ضياء نورخيل معين لوى څارنوالى شک دارد که آنها بتوانند، موضوع رشوه را ميان مقامات دولت مشخص سازند.

((ما کمپيوتر نيستيم وعلم غيب هم نداريم که بدانيم رشوه در کدام جا اخذ ميگردد.))

 


بالا
 
بازگشت