استحکام وحدت ملی یگانه راه نجات مردم رنجدیده وستمد یده و کشور عزیزما افغانشتا ن

حسینی

کانادا

در این شکی نیست که افغانستان در طول اضافه از دو دهه درجریان جنگ کاملا به یرانه مبدل گردیده است. ریختن خون اضافه از سه ملیون افغان تحت نام مقدس جهاد کمک بزرگترد ر راه تحقق بخشیدن آرمان های مقدس قدرتهای حاکمه امروزی جهان  بوده است تا اینکه برای خود مردم افغانستان (ازجمله محو جنگ سرد بین دو ابر قدرت جهانی..به قیمت خون افغان بیچاره......) دست آورد های عمده ایکه از جنگ مقدس به ما مانده است حدود هفت میلون آوره تعداد بیشمارکودکان یتیم  مادران یشماربیوه و معیوبین بی دست و پا شیوع امراض مد هش  ناشی  از فقر غذایی

 مییزا ن نهایت بلند  مرگ کودکان ناشی از فقر غذایی نا مصون بودن محیط ذیست؛ آلوده گی محیط زیست ناشی  از زهری بودن محیط ذریعه استعمال ملیونها تن بمب های رنگارنگ در نبرد با شوروی وحال با امریکا ویرانی مکمل خطوط مواصلاتی در سر تا سر کشور خشک سالی های پی در پی از هم پاشیدن فامیلها؛  فرار استعداد های مغزی؛  بیگانه شدن فرزندان جوان با فرهنگ  باستانی شان، مختلط شدن نسل های اصیل مایان چه تاجک باشد و چه پشتون وچه ازبک و یاهزاره با انواع واقسام ملیت های بین المللی،  از دست دادن سیستم معارف، اسیب دیدن سیتم های ا بیاری پایین امدن کامل سطح حاصلات زراعتی درسرتاسر میهن،  رواج یافتن کشت خاشخاش و معتاد شدن حدود یک ملیون افغان به مواد مخدره  چور وچپاول معادن لاجورد و  زمرد از دست دادن اثار نایاب و پر قیمت تاریخی،  تشدید وکشیده گی های بی مورد  قومی و نژادی ولسانی بی قیمت شدن ارزش های ملی و فرهنگی، تکان های شدید روانی به کلیه مردم کشور که ناشی از حوادث فوق سرچشمه میگیرد، و سر انجام حکمفرما بودن انرشیزم مطلق در سر تا سر کشور ویک بربریت مطلق واز دست دادن همه چیز.

با قبول این همه مصایب بعد از ورود مجاهدین نفوذ پاکستان و ایران بیش از هر وقت دیگر در داخل و خارج افغانستان محسوس می شود. گرو های منقسم جهادی و مداخلات  ا ی اس ای پاکستا ن وسایر کشور های مغرض و نقشه های مکررو مدحش دحشت افگنی پاکستان علیه مرد کشورتوسط اجنت های شناخته شده یکی پی دیگرکه سرانجام نتایج خراب کارانهء ان هویدا می گرد و اثرا ت ناگواراین اعمال خصمانه همسایه گان ما به ویژه پاکستان در تمام ساحات حیاتی کشور برملا است.   بخاطر ایکه این کشور ناهنجار همسایه درک عمیق از نکات ضعف جامعه افغانستان واز رهبران  آن دارد  وماافغان هارا مجبور بیشتربه اسیرچنگ کشور چون پاکستان ساختند  .

اما بد بختانه هنوز هم رهبران فعلی کشور بایستی کار را به نحو از انواع انجام  دهند تا با شد باز هم زمینه خوب  متضرر ساختن بیشتر افغان های مظلوم را ذریعه کشور های اهل غرض  فراهم نمایند.

 این قانون جدید که فکر میشد با استفاده از تجارب نهایت تلخ تاریخی که عملا مردم بیچاره ما به ان مواجه شده اند و هیچ یک ا ز ملل جهان به این حد داغان نشده است  ودگر نمی خواهند به ان خواب های مدحش و خاطرات تلخ روبرو شوند اما باز هم به چشم صریح مشاهده میشود که رهبران کشور کوچکترین ترحم به حال ملت نداشته باز هم همانا از همان سلاح های کهنه فرسوده نفاق افگن که ساخته و پرداختهء دشمنان دیرین افغان زمین است کار گرفته   بدون این که کوچکترین درس از حقایق تلخ دیروزگرفته باشد و تگتازانه رهبر عزیز ما به پیش میرود.

میگویند که قوانین هوا نوردی به خون انسان ها نوشته شده به این معنی که هر حادثه دلخراش ایکه در ارتباط به هوا نوردی واقع میگردد بعد از انجام مطالعات و تحقیقات مکمل  علت را پیدا و قوانین جدید را پیریزی ميکنند که جلو گیری از  حادثات دلخراش دیگر را نمایند  .

 بر گردیم به اصل موضوع جناب محترم کرزی این واقعیت را بایستی خوب از دل جان با ایمان کامل قبول فرمایند که  قانون اساسی افغانستان بابهای گران خون اضافه از سه ملیون افغان آذادی دوست که مانند سایر انسانها میخواستند زندگی کنند و کنار دوستان وعزیزان خود باشند و آواره گی هفت ملیون افغان آواره و ویرانی مکمل واز دست رفتن ننگ و نام وناموس وعزت تمام ملت  نوشه شده است و این بسا جای تاسف و گریه خواهد بود که آواز کودکان یتیم و دل پردرد معیوبین و مایوسین و مادران جوان بیوه وبرادران و خواهران و پدران ازرده خاطررا از این بیش اذیت کنیم و اکثریت گرایرا برای همیش چون  مرض کشنده این طاعون نفاق که خشک وتر را به کام خودخواهد کشانيد بگذریم  و راه ها وطرق رسیدن به اهداف نیک که ثواب اکثریت واقلیت در ان شامل با شد جستوجو کنیم . اینکه اگر یک انسان بیسواد و یا تندرو این نظر را داشته باشدآنقدر قابل تبصره  و نگرانی نیست اما اگر یک رهبر چنین طرز بر خورد داشته باشد باعث سلب اعتماد عامه قرار خواهد گرفت و چندان تصویر خوش آیند در قبال برایشان نخواهد داشت. و خداوند هم از نفاق پسندی و دو رویی چندان خوشش نخواهد آمد. همچنان از پيشآمد های قوم گرایی تان منابعی نشراتی غربی هم ابراز نگرانی و تبصره کردند. همان ریش سفید ایکه از جنوب افغانستان قرار قول خود تان برایتان از اهمیت اتحاد ملی واستحکام هرچه ضرورترآن  گوش زد کرده بود. وی روی مزاح و شوخی به این موضوع به شما اشاره نکرده است.

صرف نظر از اینکه رهبران از آب برآمده جهادی درک نکردند ویاقادر به درک آن نبودند که قضیه افغانستان یک موضوع داغ بین المللی است این ها صرف حق بازیرا در این نمایش سیاسی  دارند و بس و کسان دیگر اند که سرنوشت این کشوررا تعیین خواهند کرد.شروع از رویکار آمدن جبيب الله کلکانی الی سقوط وسرکوب دلخراش نهضت دوره امانی  وبرسر قدرت رسیدن نادر خان و اهلبیت مبارک شان و سقوط ظاهر خان وآمدن داود خان وبه قدرت رسیدن رژیم کمونستی ورود و سقوط حکومت مجاهدین ورژیم تحت حمایه امریکا اما م مهدی اول و آخر زمان حضرت  نور المشایخ   مولاناعمر  وتشریف آوری بابی ملت که اصلا در جهاد کدام رول نداشتند واما مخفیانه خیلی ها فعال علیه قوای اشغال گر سرخ طبق قول خود شان بوده اند که در یک مصاحبه   مصوف   دراواخر سالهای هشتاد با یک خبرنگار ایرانی انجام داده بودند در حالایکه کشور شان عملا و مستقیماء مورد تاخت و تاز قرار گرفته بود.

  الی رسیدن جناب شما به صفت ریس موقتی حکومت فعلی وریس جمهور دایمی افغانستان خواه مخواه مواجه شده و میشید یم .

باآنهم فرزندان صدیق کشورکه به ذعم اجانب جنگ سالاران عنان مجلس را در لویه جرگه بدست گرفته و بر ضد انواع واقسام فشار های بی ربط و زور گوی وقع نگذاشته و این کشور بی قانونرا صاحب قانون ساختند که حقوق همه اقشار جامعه طور روشن تحت حمایت فزاینده ای قانونی درآمدند به جز چند مواد د لچسپ قابل بحث.

حال شما راکه خداوند لایق دیده است نبایست فرصت را از دست داد وضرب وگربهای زبانی را با جناب مار شال فهیم که هنوز روشن نیست از کدام مکتب حربی دپلو م بدست آورده اند و  سرانجام به برخورد مسلحانه مبدل خواهد گردید گرچه دل ما از طرف خودت جمع است طورایکه تمام قوای ناتو در اختیار تان است اما نشود که این مارشال جهادی این بار دست رابا گلبدین کابل سوز از مجبوریت نه از روی شو ق یکی کرده و شما را ملامت نز د خداوامریکا بسازد. چه می شود که ازقهر خود پایان آمده و از اکثریت و اکثریت گرایی های بیموررا که میراثی ازتوطئه های قدرت های استعماری گذشته ها است و برای پارچه ساختن این کشور از دورانهای کهن   بکار رفته است درک کرده  یک ویک بار صرفنظر کرده و با متانت تمام به خداوند و مردم خود تکیه کرده واصطلاح جنگ سالارانرا صرف به قطاطریقان محلی منحصر کرده ودر راه دستگیری ایشان از هیچ نوع بذل مساعی دریغ نفرمایید وزیاد ترین انرژی و تمرکز فکری خود را در تحکیم وحدت ملی به خرچ دهید تا باشد چشمان ناپاک پاکستان به دامان آلوده خود شان بماند ودست های نا پاک شان از ما کوتاه شود و مااز شر شان رهایی یابیم.

 من گر چه به اصطلاح بعضی تنگ نظران افغان تاجکی یک مهاجر بی وطن هستم اما قلباء خوش   خواهم شد  که اگر شما مرد م مظلوم قندهار رامستحق و لایق یک پوهنتون ساخته اولین سنگ مرکز تحصیلات عالی  رادر آن دیار بصفت اولین رهبر بادرد و بادرک گذاشته و این افتخار تاریخی را کمایی کرده و منجله مردم غریب پکتیا را ازحالت بدوی با ایجاد مسایل و وسایل مدنی زندگی آنها را از شرایط ساده  و فاقد امکانات مدنی به سوی یک اجتماعی مترقی با درنظر داشت ارزش های قومی خود شان رهبری  کرده  تا باشد آنها نیز به صفت یک تعبه افغان از حقوق و امتیازات این کشو ر  بطور شاید وباید برخوردار شوند . کاريراکه بابای محترم ملت در دوران  زمامداری خویش قادر به اجرای آن نشد ند .   هرگاه سطح فکری مردمان ما بلند برود به همان مقیاس فضای تفاهم بین تمام اقوام واعشایرکشور در سطح ملی واحترام به ارزش های وحدت ملی وحس تشخیص پلان های اجانب مداخله گربلند خواهد رفت  که آرزوی شان جز سر شکستگی وعقب ماندهگی وبدبختی میهن و مردم ما   در طول تاریخ  کشور ما نبوده است.

  بناء درد اصلی ملت را درد بيسوادی وعدم دسترسی به وسایل مدنی تشکیل میدهد و این بزرگتری چلنج را بعد از چلنج وحدت ملی در برابر هر رهبر افغان دوست وطندوست قرار میدهد البته همکاری همه جانبه تمامی اقشار روشن جامه با صرف نظر از این که از کدام قوم وقبیله هستیم وپیروکدام مکتب ومسلک هستیم شرط وجز عمدهء تطبیق وتحقق این آرمان های ملی ماست و خواهد بود یعنی اجرای چنین یک بر نامه بزرگ از توان تنها یک رهبر میسر نیست امارسیدن به یک چنین آرمانهای بزرگ به یک رهبری صادق و نیرومند نیازاشد داریم تا اینکه یکرهبر تگتاز وقوم پرست.

اما یگانه مشکلات عمده ایکه فعلا در سر تا سر کشور بین احزاب عمده ء مجاهد ین به نظر میرسد عدم داشتن اعتماد کامل به مقام رهبری خود شما وپلان های روشن وگسترده یی اجانب در برابر مجاهدین است وآنها در هراس اند که نشودبا به زمین گذاشتن سلاح خود به سرنوشت حبیب اله کلکانی دچار   شوند طور ایکه شما اخلاص و اعتقاد خود را به کسی تسلیم کرده اید که فامیل محترم شان منجمله پدرشان در قران پاک مهر راستی کرد ولی خلاف آن عمل کرد.  گرچه این سبک نظری اش به کتاب خدای پاک برایش بدون تعلل پرداخته شد اما این فامیل محترم به این محاکمه خداوندی چندان اعتنای نکردند الی سقوط مکمل این خانواده ؛ ورنه از بین رفتن  شاه  یک کشور به یک چنین یک بهانه یی لطیفهء بیش نیست

کسی ایکه افغان ها رابه چشم مردم جهان حقیر،غریب، بیسواد وعقب مانده معرفی کرد.

کجا نبود که باغ شاه محمود خان نبود، کجا نبود که باغ شاولی خان نبود اما ملت با هزار ها نوع هردم شهیدی لب نان بدست می آوردند و از کهنه امریکایی لباس در تن میکردند و آه از جگر بیرون نمیریختند.

این جای بسا خوشی است که شما خوداعتراف کردید که کشور ما غریب نیست چیزایکه بابای ملت امروزی و شاه و کل اختیار دیروز کشور نه در گفتار و نه در عمل به مردم ما نشان داده نتوانستند  حال در پی احیای مجدد منارفع خود اند. شاه پرستان حق دارند ازهیچ نوع تلاش برای رسیدن  به خواب های دیرینه خودها  صرفه نه جویند و آن شبزنده داری ها و آن بد مستی ها رااز سر گیرند واین داستان عشق لیلی و مجنون که حدود بیست پنج سال دوام دارد برای آنها مزاح بیش نیست بخاطر ایکه این بی تفاوت زاده ها طفل خود را از مجبوریت برای زنده ماندنش به کسی تحفه ندادند و یا نفروختند یا مزه بمبهای نپال روس را نچشیده اند یا زیر خیمه های داغ و سوزان دشت های پشتونستان زنده گی نکرده اند و در اولین فرصت ممکن فرار را برقر ار تر جیع داده و حال دیوانه وار خود به هر در و دیوار زده وهرروز دام های تذویر خود را گسترده به این سو و ان سودست  و پازده اگر از طریق احیای مجدد جان بی روح رژیم از بین رفته شاهی را از بستر مرگ بلند کنند  .بناء اینها که کر کر نکنند پس کی کر کر کند.چه مزاح جالب و چه تلاش بیمورد این ها چه ميخواهید از جان به لب آمده این ملت غریب.

باز هم داستان از تاریخ را ورق میزنیم میگویند اقای نکسن معاون ریس جمهور امریکا بعداز باز دید اش از افغنستان گزارش برای کانگرس امریکا در ارتباط سفر خود به افغانستان ترتیب و تقدیم کرد و در آن ملت افغانستان را دزد  و اداره چیان افغانستان را دزد ماهربزرگ معرفی کرده بود که احتجاج نامهء از طرف حکومت افغانستان اعلیحضرت ظاهرخان  روز بعد آن به مقامات امریکایی  تسلیم داده شد واه واه چه جا لب که حال میخواهند وی را بابای ملت آنهم در صدر قانون اساسی جای دهند............!

امید است دوستان غربی ما در مقابله با القعده از تجهیزات پیشرفته که حیات بی گناهان را به خطر نه اندازند روی نورمهای حقوق  بشری جداء خود داری فرمایند وخود مردم محلی  طوری تشویق وتنظیم شوند که خود فریب مهیلانه پاکستانی های بی سر وپا را نخورند وقوای دولتی طور گسترده مانع پلان های نیرنگ آمیز پاکستان که مراد خود را در نامرادی های کشورومردم ما می جویند شود.

 در این شک نیست مردم ما طور طعبیی از حضور قوای بیگانه در وطن آبايی شان چندان استقبال نمی کنند و یکبار دیگر وحشت زده به فکر دوران وحشیگریهای قشون سرخ می افتند ولو جهان متمدن به کمک و نجات مردم ما تشریف آورده اند اما قتل کودکان معصوم به خاطر یک ملا سکندر در غزنی و یا شهادت عده ای از مردم بی گناه در اورزگان باز هم این باور را از مردم میگیرد.

اینکه در قانون اساسی دو زبان (فارسی دری وپشتو) رابه صفت زبان های رسمی کشورتثبیت کرده اید ولی درعمل آنرا نقض میکنید باز هم حرکت و مانور دیگر است که مردم را به شک و تردید انداخته به هراس اینکه شما کشور را به سوی تگ قومی میکشانید و این به ذات خود یکی از بزرگترن خبطهای سیاسی شما حساب شده میتواند بلکه نیز ضربه ای مدحش دیگری برکالبد رنجور وناتون بیچاره وخسته ای وحدت ملی است که خواه آگاهانه و یا غیر آگاهانه از طرف شما وارد میشود.

   نهایت بیطرفانه اگر قضاوت کنیم همه عواقب بعدی ناگوار ناشی از این حرکت عجولانه ومسولانه صداقت ومصمم بودن تانرادر پیاده ساختن خواب های بزرگتر مردم رنجدیده ما زیر سوال خواهد برد.این که قدرت بیش از حد لازم را بدست ریس دولت متمرکز کرده اید ما برای شما طول عمر و صحت کامل برایتان از خداوند  متعال خواهانیم در غیرحضورشما سرنوشت مردم بد ست کدام یک از تگتازن خواهد رسید و چه مصیبتی عاید حال مردم بلا کشیده ما خواهد شد و این نکته از جمله ضعیفترین بخش قابل توجه در تمام مواد قانون اساسی جدید میباشد و هیچ نوع قرابت و رفاقت باموازین دیمکراسی ندارد.

اگر محترم ریس بانک مرکزی و ریس حزب افغان ملت امروز صرف به نام پشتون  بودن به  شما رای  اعتماد میدهد بگذارید تا سایرن  به صفت رهبر محبوب ملی  شما را در قلوب خویش پذيرفته و رای اعتماد دهند. این انتخاب با خود شما است! تگ قومی یا ملی گرایی.............!

هیچ تاجکی و هیچ اذبکی و هیچ هزاره ای مسول عقبمانده گی و یا هر نوع خساره ای به برادران پشتون خود در گذشته ها نبوده بلکه مقامات حکومات مستبد گذشته بایست به محاکمه ملی احضارو سپرده شوند شاید آنهاهم دلیل یا دلایل در زمینه برای اراه داشته باشند که طبق احترام به اصل وموازین دیمکراسی قابل ارزیابی خواهد بود .

ما اقلیت هابه اصطلاح  برادران افغان ملتی  در رژیم های مستبد گذشته کدام رول بارز در تصمیم گیری ملت و میهن  نداشته پس ما اگر چیزی نمی گویم شما هم چیزهای نگوید.    وزارت خارجه با تمام مربوطات اش انحصار فامیل محترم شاه بود با جمله اعضای کابینه شان .

 بیایید که جانبداری از اجانب رابا همه زد وبند های شخصی و قومی  یک سو گذاشته و در حفظ وقوت بخشیدن وحدت ملی  بیش از هر وقت دیگر کوشا باشیم آنگاه است که خوشنودی خداوندگار را حاصل خواهیم کرد وسرفرازی هر دو جهان نسیب ما ملت از هم پاشیده خواهد گردید.

باز هم اینکه افغان های مقیم خارج از کشور را با قبول هویت دو گانه آنها را در راس پستهای حساس دولتی گماشته اید نمونه خوب از یک رهبر

لبرال و چیز فهم میکند که قابل تمجید است . امید است که سایر افغان های آواره از لانه وکاشانه شان را  نیز در اتنخابات حق شرکت بدهند.

دراخیر درود ودعا های فراوان بر روح پر فتوح قهرمانان ملی وآنعده کودکان ومادارن ایکه نفهمیدند چطور به دنیا آمدند و چطور از دنیا رفتند فرستاده و برای محرومین و مایوسین و بیوه ها ویتیمان و معیوبین  کشور از خاوندگار دعای خیرو کمک در امور کنیم.



بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت