لطفا مضمون سیستانی صاحب را نیز بخوانید

میراث های فرهنگی افغانها در بین طعمه های آتش

از چور و چپاول موزیم کابل توسط اتحاد شمال تا فروش آثارارزشمند تاریخی و تخریب مجسمه های بودا توسط طالبان.

با ورود مجاهدین به کابل در هشت ثور 1992 ، چورو چپاول دارائی های عامه، از جمله موزیم کابل آغاز یافت. هر یک از گروه های مجاهدین، وحدت مزاری ، جمیعت ربانی، شورای نظارمسعود، حزب اسلامی گلبدین و جنبش دوستم وغیره هر کدام باالنوبه هرآنچه در دست شان آمد به یغما بردند وآنرا دربازارهای پاکستان به قیمت ناچیزبفروش رسانیدند.  ساختمان و یک تعداد آثارموزیم کابل دراثرجنگ های ذات البینی مجاهدین تخریب گردید. حکومت ربانی در ماه می همان سال، هوتل کابل را جهت نگهداری آثار باقیماندة تاریخی برگزید و آنچه را که بیست درصد باقیماندة مجموع آثار تاریخی موزیم کابل محسوب میگردید بدانجا انتقال داد و تا اشغال کابل توسط طالبان، این آثاردرین گدام نگهداری میشد.

 شورای نظاردر هنگام فراراز کابل درسال 1996 ، بسیاری ازین آثار ارزشمند  را و بخصوص آنچه درزیرزمینی های د افغانستان بانک بود با خود به پنجشیر برد و بمرور زمان توسط افراد بانفوذ شورای نظار به خارج انتقال دادند و بفروش رسانیدند.

پس از فرار ربانی از کابل و آمدن مقامات عالیرتبه طالبان درین شهر، در جملة دیگر فرامین شان یکی هم منع عکس برداری و رسامی از تمام زنده جان چون انسان ، حیوان ، خزنده و پرنده بود.

طبق اطلاع مطبوعات ، عدة از طالبان یک تعداد البوم ها و مجسمه های مربوط به آرشیف های مختلف را که در هوتل کابل ذخیره شده بود خودسرانه تخریب ونابود کردند.

پالیسی رسمی طالبان در مورد حفظ آثار تاریخی مثبت بود. رادیو کابل ضمن اطلاعیة مردم را مطلع ساخت که آثار فرهنگی و تاریخی مورد حمایت دولت قرار خواهد گرفت و هوشدار داد که تمام کسانیکه آثارموزیم کابل را مورد دستبرد قرارداده اند مطابق شریعت مجازات خواهند شد.

درهنگام تصرف کابل توسط طالبان در حدود یازده مجسمة که قابل انتقال به هوتل کابل نبودند کما کان درموزیم کابل واقع دارالامان کابل قرار داشتند. از جملة این آثار مجسمة کنیشکا و بیست و پنج آثار گرانبهای مربوط معبد کوشان از قرن سوم که از سرخ کوتل در شمال هندو کش بدست آمده بود را شامل بود.

در ماه اپریل 1997 ، هنگام تصرف بامیان توسط طالبان، یک قوماندان طالب تصمیم داشت تا مجسمة بودا را منفجر نماید ولی در اثر اعتراضات بین المللی، مقامات عالیرتبه شان در قندهار ظاهرا حمایت شانرا از حفظ و نگهداشت بودا اعلام کردند. ولی مجسمة بودا بتاریخ 13 مارچ 2001 بدستور ملاعمر و باداران پاکستانی او تخریب شد.

این عمل ضد ملی طالبان مغایر معیار ها و ارزش های مدنیت و فرهنگ جهانی بشمار میرود. اقدام به چنین جنایت غیر قابل جبران که بمقصد امحا و نابودی هویت ملی و تاریخی کشور باستانی ما انجام شد، عمل جنایتکارانه بشمار میرود. این اقدام ضد منافع ملی افغانستان نتیجة عملکرد رژیمی بود که با حمایت دولت پاکستان بر ملت افغانستان تحمیل گردیده بود.

تاریخچه :

در حدود یکهزارو هشتصد سال قبل، کاروانهای تجارتی زیادی از آسیا و اروپا به قصد مسافرت به چین از افغانستان عبورمینمودند.این جاده در عصر شاهان کوشانی و بویژه دردورة کنیشکا رونق زیادی کسب نمود. شمار زیادی از زائرین چین نیزازین راه عبور میکردند. آنها به هند یعنی جائیکه بودا بیش از دو هزار سال قبل در آنجا متولد گردیده بود سفر میکردند.

زائرین بودائی اول به بلخ می آمدند و در راه سفر از بلخ به هند عبور میکردند. آنها در وسط راه در وادی آرام و زیبای بامیان بمنظور استراحت توقف مینمودند. دیری نگذشت که زائرین به این فکر افتادند که درین منطقه به اعمار معابد بپردازند.

در سمت شمال درة بامیان صخرة مرتفعی قرار دارد که از ریگ و سنگ تشکیل گردیده است ، درهمین نقطه زائرین مغاره هائی برای اقامت شان ساختند. شماری ازین مغاره ها به حجره هائی مبدل شدند که راهبان درآنجا اقامت دائمی گزیدند. در دیگر مغاره ها به انجام مراسم دینی خویش می پرداختند. به مرور زمان ، بعضی ازین محل های مقدس با تصاویراراسته شد.

مرکز تجمع این مجتمعات مذهبی دو مجسمة بودا بود. مجسمة واقع درناحیة شرقی که 38 متر ارتفاع داشت و ارتفاع مجسمة دیگری که درسمت غرب موقعت داشت، 53 متر بود. این دو مجسمه بزرگترین مجسمه های بودا در جهان بودند و از عجائب جهان بشمار میروند. رواقها مملو از تصاویر بودا بودند. تصاویر بالائی بودای بزرگ ، نمایانگر صحنه هائی از بهشت بود.

گفته میشود که یک معبد بودائی در اروزگان نیز وجود داشت که بمرور زمان از بین رفته است. یک صومعة بودائی در گلدرة لوگر وجود داشت که آنهم در سال های اخیر آسیب دیده است.

منارچکری که در عصرکوشانیان که آئین بودائی در منطقه ترویج گردید، ساخته شد.  این منار استوانة که دارای 20 متر ارتفاع بود، توسط سنگ ها بنا یافته که بطرز خیلی ماهرانه قطع و تراشیده شده بود. این صنعت سنگ تراشی گلدار نامیده میشد. عصر کوشانی ها بخاطر این صنعت شهرت خاصی داشت. در ماه حمل سال 1377 این منار مورد اصابت راکت قرار گرفت و بعدا فروریخت.

چور ادامه دارد : تعداد زیادی از دلالان پاکستانی با حیله و تذویربه یک تعداد قوماندانان محلی پول دادند و آنها را تشویق کردند تا بخاطر منفعت شخصی وبدست آوردن پول در بعضی نقاط کشور دست به حفریاتی بزنند. از جمله از آی خانم ، هرات ، از نواحی قیصار مربوط ولایت میمنه، آثار بدست آمده به پول ناچیز خریداری و به پاکستان انتقال داده شد.

گفته میشود که در نواحی قیصار یک حمیل بزرگ که دارای دانه های بزرگ از الماس و زمرد به وزن 4،5 پوند بدست آمده است و به پاکستانیها به فروش رسانیده شده است.

در قریة للمة ولایت ننگرهار، آثار گرانبهای تاریخی ما توسط بلدوزر ها و تراکتور های پاکستانی به کمک قوماندانان منفعت طلب محلی بیرون کشیده شده و فروخته شد.

در ثنای پیکر های عظیم بامیان

بهار الحان

در شیونی انداختی ، پهنای هفت اورنگ را

آه گرسنه کم نبود ؟ آه برهنه بس نبود ؟

د ست بر یده بس نبود ؟ آخر ، جوان لنگ را ؟

خون شهیدان بس نیود ؟ مرگ عزیزان بس نبود ؟

در خا ک و خون ا فگنده ای ، تاریخ را فرهنگ را

تا ریخ را فرهنگ را !

میراث بی ما نند را ، کین گونه آ تش می زنی

با کو د کا ن بگرفته ای یا با نیا کان جنگ را

کی ا شک افسوس بشر جوید د گر ، شو ید د گر

از دامن تا ریخ تو ، این  لکه های  ننگ را

د ست بریده بس  نبود ؟ آ خر جو ا ن لنگ را ؟

با کو د کا ن بگر فته ای یا  با  نیا کان جنگ را ؟

در خا ک و خون افگنده ای تا ریخ را فرهنگ را

تا ریخ را فرهنگ را


بالا

بعدی * بازگشت * قبلی