تـوطــئــــه يــــــاتــــــروريـــــــــــزم

 

نوشتهء فاروق فرزين

سه سال سپرى شد. بارانها لكه هاى خونين حادثه۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ را از لوح مرمرين خيابانهاى نيويارك وواشنگتن شستند وبادها خاكسترهاى برج و باروى سوخته پنتاگون ومركزتجارت جهانى را روفتند؛ اما بادرد و دريغ كه اين رويداد تلخ درآغازهزاره سوم مقدمه تشنجات و تهاجمات گرديد. با وجودى كه مطبوعات جهانى ازهياهوى مبارزه عليه تروريزم مشبوع شد و مبارزه با تروريزم سرخط اخبارها و شعارمجالس گرديد و جهانيان حتا تروريستان هم شعارهاى مرگ بر تروريزم را سر دادند؛ ولى ترور بيش از پيش افزايش يافت و به يورش تمام عيار مبدل گرديد.
زنده و مرده اسامه لادرك ومعماى استخباراتى شد. كورهم ميداند كه نمك شور است.
استادان طالبان پيروزى درانتخابات پاكستان را تلافى باخت خويش درافغانستان تلقى كردند؛ اما سرشان به سنگ نوميدى خورد و به كرسى صدارت نرسيدند. حزب اسلامگراى تركيه به حكومت رسيد وعوض تغيير ديگران، خودش دستخوش تغيير و تعديل شد و با كجدار و مريز خواست هم عضو اتحاديه اروپا شود و هم در پيمان ناتو منحيث سرباز امريكا خدمت كند. و براى تهاجم امريكا بر عراق تخته خيز و سركوى پرش باشد. جزيره گوانتينامو به باستيل مرموز تبديل شد. فلسطين درهاون و منگنه اسرائيل به مقاومت جانبازانه ادامه ميدهد. كاخ سفيد، كشورهاى ايران، عراق و كورياى شمالى را محورشرارت خواند. بالنوبه بغاوت عراق را گوشمالى داد. حمله امريكا برخلاف اراده سازمان ملل متحد بر عراق، جهان را بر سر دو راهى و انديشه قطب بنديهاى مجدد قرار داد. بوش، اعلام كرد: هر كه با ما نيست، دشمن ماست .
ناتو توسعه يافت. اتحاديه اروپا نيز در حا ل رشد واستحكام است. ارزش يورو پول واحد اروپا در بازار سهام از دالر پيشى گرفت. هند و پاكستان راكتهاى جديدى را آزمايش كردند.انفجاردر جزيره بالى اندونيزيا، گروگانگيرى در تالارتياتر مسكو و شكارآدمها از كمين نامرئى درامريكا و . . . كابوس ترس و وحشت و تروريزم را پهنا و گسترش بيشتر دادند. اين رويدادها در حقيقت، اثرات زايمان پر درد تولد فرزندى است كه نظم نوين جهانى يا نظام يک قطبى خواهد داشت!
برداشتهاى متفاوت ازايزم ترور باعث اختلافات شد، حتا ائتلاف جهانى ضد تروريزم بر سر تعبيرات متفاوت از تروريزم نيز تحت سوا ل قرار گرفت. خسروان به ميل و مزاج و مفاد خود تروريزم را تعبيرو تفسير ميكنند. مخالفان خود را متهم به تروريزم نموده، منزوى ميسازند و ضربه ميزنند. كنفرانس بين المللى مبارزه با تروريزم داير نشد تا پديده تروريزم همه جانبه بررسى و ارزيابى ميشد و تعريف آن جامع و مانع ميگرديد. حالا سه ديدگاه متضاد ذيل وجود دارد :
۱ـــ ديدگاهى كه نبرد فلسطينيها، كشميريها، گروه ابوسياف فلپين ، شنفن آيرليند شمالى، ببرهاى تاميل سريلانكا، چچنياييها، سودانيهاى جنوب،اويغورهاى تبتى چين، خالستانيهاى هند، كردهاى شرقميانه وغيره را برحق تلقى ميكند.
۲ـــ ديدگاهى كه جهاد ومبارزات استقلا ل طلبانه، آزاديبخش، رهايى بخش ملى و تجزيه طلبانه گروههاى فوق را بدون مرز بندى و تفكيك ، متهم به تروريزم ميسازد؛
۳ ـــ ديدگاهى كه هرتجاوزپيدا و پنهان نظامى، اقتصادى، فرهنگى وسياسى را تروريزم تلقى كرده، تعرض را درهر كسوتى چه در لواى اسلام باشد چه تحت شعار دموكراسى و چه زير چتر حقوق بشر و آزاد سازى، غير مجاز و دفاع از خود را مشروع و موجه ميداند.
تروريزم جلوه ها و چالشهاى متنوع دارد و به اختطاف ، گروگانگيرى ، طياره ربايى، بغاوت، ماين
گذارى ، انفجار، شبخون ، قاچاق سلاح و آدمها محدود نميگردد. تجاوز آشكاراى يك دولت با طياره و تانك وتوپ برحريم وحيات يك كشور و مردم آن به مراتب تروريستانه ترازانفجارات انتحارى دزدانه يك فرد يا گروه است.
عامل تروريزم،هرعمل عكس العمل دارد. فشارهاى ناروا برانگيزنده مقاومت و لجاجت است. عقده انتقام به روى سندان زير ضربات پتك استبداد جان و شكل ميگيرد. تروريزم محكومان جزانفجارهمين عقده هاى متراكم شده چيزى نيست و تروريزم حاكمان، نتيجه بازيهاى استخباراتى رژيمهاى خود كامه، توسعه طلب و تفوق طلب در جهت حفظ قدرت وحصول منافع آزمندانه شان.
فرهنگ تروريزم، فرهنگهاى بومى را به اشكا ل وشيوه هاى مختلف تهديد به مرگ ميكند. فيلمهاى كه شگردهاى مافيايى را ترويج ميكند، پيامى جز ماجراجويى، ترور و تشنج ندارد. سرازيرساختن انبارهاى سلاح و مهمات به مرزهاى تفرقه، هيمه و بيمه تروريزم است. تروريزم اصلى كه از اراده بشرى خارج است و سرراه بشريت كمين كرده است،عبارت ازخشكسالى و گرسنگى، ايدز وسرطان، بيكارى و فقر، توفانها و زلزله ها و آتشفشانها و سيلابهايى است كه بشريت هنوز قادر به مهار كردن آنها نميباشد.
از رويداد ۱۱ سپتامبر وقت زيادى گذشت، ولى اين موضوع تا هنوز طور مستند كه پاسخگوى پرسشهاى متعدد مردم باشد، روشن نشد. مردم ميپرسند كه اگر اين جنگ مربوط مسايل داخلى القاعده و امريكا بود، پس چرا جهانرا درگيرآن ساختند. آيا القاعده سر به بغاوت نهاد و سركوب شد يا اين جنگ زرگرى به تعميل و تحميل ستراتيژى امريكا منجر گرديد؟ جامعه جهانى هم اعتراضها و ايرادهاى دارد كه ايالات متحده امريكا طى اين مدت برخلاف ادعاهايش نتوانست، اسناد و شواهد مقنع ومعتبرى را كه پاسخگوى سوالات باشد،ارائه كند؛ لذا سوء ظنها وشكاكيت ها بيشترگرديد تا جايى كه بسيارى از مردم اين سانحه را توطئه سى. آى. اى ميدانند و آغاز اين پروژه را به تشكيل و رويكار آوردن دراماتيك طالبان به صحنه قدرت در افغانستان ربط ميدهند. بعضيها بغاوت القاعده و طالبان را ناشى از بازى در بازى متحدين منطقوى امريكاوانگليس ميدانند.
تاريخ ، شاهد بغاوتهاى زياد است. باغيان زياد به جرم نمك حرامى درآتش خشم وغضب ارباب خويش سوخته اند. به همه معلوم است كه بن لادن كى بود.امريكا از او سپهسالار اسلام و گودزيلاى افسانوى قرن ۲۱ ساخت. اين متحدين وقتى به جان هم افتادند و دوستان با هم دشمن و دشمنان باهم دوست شدند كه توازن قدرت جهانى با سقوط نظام شوروى برهم خورد. اسلامگرايان كه ديگر خود را در خطر كمونيزم نميديدند، درصدد تشكيل پان اسلاميزم برآمدند ، فكر كردند كه بادى بر خاست و مراد خوشه چين را خدا داد؛ اما توفانى وزيد كه خوشه چين راهم برد. امريكا از آنهاى كه خود را فاتحان افغانستان و قهرمانان اضمحلال و انحلال كمپ وارسا و فروريختاندن ديوار برلين ميپنداشتند و بمثابه همتاى واشنگتن نيت جلوه افروزى درموقف جهانى اتحاد شوروي را داشتند ؛ چون كاغذ تشناب و باروت انتقا ل گلوله ها استفاده كرد. خون افغانهاهم آب آسياب ديگران شد. برخ
ی ديگر ميگويند كه اسامه در تخته شطرنج جغرافياى منطقه، اسپ امريكا را براى خيز به بام دنيا نعل كرد وامريكا را همسايه كشورهاى اتمى و نفتى ساخت. او با قربانى داوطلبانه خويش وزيرحريف را در نرد و نبرد منطقه حضورداد تا ۸ طرف را تحت شعاع داشته باشد. امريكا حماسه مصنوعى اسامه را عنوان قرار داد و بازى موش و پشك را به استقامت ستراتيژى نقبهاى كه قبلاً اسامه به صوب ۶۰ كشورجهان زده ، دنبا ل خواهد كرد.
با درد و دريغ كه صادركننده گان متاع تروريزم از يكطرف جوانان افغانستان را به ويروس جنگ، آلوده كردند و معتاد خون و خشونت ساختند و از طرف ديگر وطن ما را متهم به مركز تروريزم نمودند و درحمله به آن تر و خشك را سوختاندند، سرها و سينه هاى زيادى را زير پاشنه هاى جنگ افزارهاى غول پيكرخويش ساييدند،غرامتش را نپرداختند ومعذرتش را نخواستند.افغانستان قبل از آنكه مشت اسامه به دو دندان ولينعمتش حواله گردد و كاخ سفيد در پى انتقام شود و به سراغ و جستجوى مارها درغارهاى توره بوره و ژوره برايد، قربانى تروريزم عرب وعجم شده بود؛ اين غارهاى وسيع وعميق بمثابه دژهاى تسخيرناپذير وسنگرهاى ستراتژيك مبارزه با شوروى به سفارش ومصارف آنهاى درقلب كوه هاى سياه وسفيد افغانستان ساخته شده بود كه امروز در گير دام خويش اند.آنهاى دراين لانه ها به تكثرمارها و گژدمها پرداختند و لومپنها، ساديستها، جوانان عاق پدر و مادر، عسكرگريزها و زير دار گريخته ها را دركمپهاى وحشت و دهشت، متشكل ساختند و تمرين و تريننگ دادند.
اتحاد شوروى طى۱۴سا ل بيش از۷۰ مليارد دالر خود را بر كوهاى خشك و خالى افغانستان پاشيد و به اميد نوش به نيش رسيد. امريكا دو دهه قبل در زمان رياست جورج بوش درافغانستان بذر جهاد افشاند وآنرا با اشك وخون ودالرآبيارى كرد كه از آن فرا راه پسرش دبليوبوش خارهاى مغيلان روييدند. مبارزه امريكا عليه تروريزم درحقيقت دروكردن محصولات فصل جنگ سرداست كه به بهاى زيادى فراهم گرديده است. آنهايى كه داد ميزدند اسلام درافغانستان در خطر است حالا خود به دام و خطر اسلام افتاده اند و جنگ صليبى اعلان ميكنند ودرآخرين تحليل اشتباه شوروى را تكرار مينمايند. امريكا نيزدر حمله برطالبان بيش از۱۵مليارد دالر مصرف كرد كه نظام سرمايدارى بنابرماهيت و فطرت ذاتى خويش مضاعف اين مبلغ را ازآب وخاك ماجبران خواهد كرد.
حالا قدرتهاى بزرگ آن گروها، جبهات سازمانها و نهضتهاى را كه در دوران رقابت   شان فرا راه همديگر ماين
گذارى كرده بودند، درمرحله رفاقت به بهانه تروريزم ماينروبى ميكنند. با ختم دوران جنگ سرد و سقوط بلاك سوسياليزم ، تاريخ اكسپاير و مصرف همچو گروه ها پوره شده است، تخته بازى تجديد ميگردد. روسيه از يتيمها و نورچشميهاى شوروى دست برداشت. آنها صاحب سرنوشت مستقل شدند؛ ولى امريكا با ناز پرورده هايش مواجه شد و درمبارزه عليه تروريزم بجاى علت، مصروف معلول گرديد. آنهايى كه نصف عمررا صرف كارهاى ناشيانه ميكنند،عاقبت نصف ديگر را صرف جبران اشتباهات خويش خواهند كرد. خير، بزرگان هرگزاشتباه كوچك نميكنند.
چه بايد كرد؟ تروريست را بايد ترور كرد يا تروريزم را محو نمود؟ در حاليكه عمل باالمثل جز تروريزم كدام توجيه ديگرى ندارد. ترور در ماسك مبارزه با تروريزم و زير پوشش سايرارزشهاى معتبر و مقدس، افتضاح جهانى را به دنبا ل دارد. تروريزم جز ثمره و نتيجه سياستهاى ناشيانه و آزمندانه قدرتهاى بزرگ چيز ديگر نيست. موشها از استبداد گربه ها به مبارزه زير زمينى پرداختند، پرعقده، موذى و مضر شدند. طورى كه حالا مليونها گربه و خروارها دواهاى كشنده و هزاران تله و تلك، قادر به امحاى روز افزون آن نيست. محو تروريزم از طريق امحاى معلول، محال و خيال است، مگر كه عوامل اساسى زايش و پيدايش و تكثرآن تشخيص شود.
امريكا، طالبان را به شكل دراماتيك به حكومت رسانيد، قبلاً گفتيم كه شبكه هاى استخباراتى معلوم الحال، جراثيم و مكروبهاى مختلف را به سرزمين ما صادر و كشت وكلچركردند و ازطريق مدارس مذهبى تخم طالب وآخند را با دستاربندى تكثردادند و تحت چتر نامرئى نظامى، اقتصادى و استخباراتى خويش قرار دادند. ملا را بلا و يك شبه توپچى و پيلوت و سياستمدار ساختند. ملاى كور ابجد خوان از فيض سايه مرغ هماى در شهر بيناها پادشاه واميرالمومنين شد.آنها طالبان را بحيث يك گروه و حزب سياسى و نظامى به شكل معجزه دراماتيك بقدرت وحكومت رسانيدند ، خود كوزه گر و كوزه خر و كوزه فروش شدند و ماجراى كيبل و ريش وچادرى وبگير و بزن و ببند را بار آوردند و بعداز سقوط طالبان نيز حاكميت شهرها و محلات را مجدداً به كسانى محول كردند كه درسالهاى ۹۵ و۹۶ بنا بر استشاره آنها از قدرت به نفع طالبان منصرف شده بودند.

حكومتهاى ملك الطوايفى بارديگر در زونهاعرض وجود كرد. عطادر مزار، گل آغا در قندهار، خليلىدرباميان ، دين محمد درجلال آباد واسماعيل خان درهرات پاچاشدند.احياى مجدد ملوك الطوايفى در افغانستان ازدستاوردهاى حكومت آقاىكرزى است.

استخبارات تفرقه بينداز و حكومت كن ، افغانها را بمرگ گرفت وبه تب راضى وبه استعمار قانع ساخت. وجنگها را مطابق برنامه مدون قبلى، تحريك ، تمويل وبه حدى فرسايشى ساخت كه روحيه ذاتى مقاومت عليه اجنبيها به افسرده گى گراييد        .

با رويكار آوردن حكومتهاى محلى از تشكيل حكومت مركزى قوى كه درد سر نباشد، جلوگيرى ميگردد. بررسي خط السير حوادث خونين در افغانستان نشان ميدهد كه هيچ حادثه طور تصادفى اتفاق نيفتاده است، همه حوادثى به ظاهر پراگنده و متنوع، اجزاى ستراتیژيهاى واحد بوده است. آنهايى كه براى خود وجامعه بشرى درد سرميآفريدند، با اين مصارف گزاف براى اخلاف خويش خار ميكارند.
افغانستان ديروز، قرباني رقابتها شد وافغانستان امروز فداى رفاقتها ميگردد. قدرتهاي جهانى كشورما را درجريان بازى بزرگ با كشمكشهاى خويش به ويرانه مبدل ساختند. حالا كه آنها رفاقت موقتى را جاگزين رقابت دايمى خويش ساخته اند و افغانستان كنونى را درحاليكه خودش اردو ندارد، به كشور
محاط به ( ۸) طاقت اتمى و شبه آن مبدل كرده اند كه در صورت يك جرقه، قيامت كبرا بروز خواهد كرد. آيا افغانستان با ورود ايساف درآستانه صلح قرار گرفت يا پايش در باطلاق ماجراهاى متوالى رفت كه رفت ؟ آيا افغانستان با شعار هاى دموكرات هاى مفلس به سويس ثانى مبدل خواهد شد يا اين ويرانه، كمين صياد خواهد ماند؟

دوستى و دشمنى با مار، خطرناك است. اگرمناسبات امريكا و اسامه واقعاًخصمانه شده باشد،آيا با چنين عظمت طى يكسا ل حملات يكطرفه خويش ميتواند به زخمى كرد ن مار اكتفا نمايد؟ مار زخمى خيلى ظالم ميشود. دوستى و دشمنى با مار خطرناك است و مرگ مار گير، از دست مار. خون يك رنگ است در پيكرطاووس و زاغ . چون هرموجودى كه قوى ومتكى بخود شود، برنامه و اراده پيداميكند.
امريكا، با يك تير دو تا فاخته زد.امريكا درمسيرمبارزه با شوروى ،اسلامگرايى را وسيله ساخت و با كمونيزم مقابله كرد ودر نتيجه، تابوت هردو دشمن راست و چپ خود را تدارك نمود. جهاداسلامى افغانستان كه تحت حمايه كشورهاى كفرى به شمول اسرائيل بود،عاقبتى جز همين نداشت. خاطرهً تلخ برگهاى تقويم كه آهسته و پيوسته ميرويند و ميريزند، فرارسى سا ل۲۰۰
٤ را بشارت داد؛ با پيامدهاى ناگوارى كه هى به دنبال دارد، در حالي كه علت و عامل اساسى در سياستهاى ذهنى خودش نهفته خون افغانهاهم آب آسياب ديگران شد. اگر اين معامله ها، بازيهاى سياسى و يا جنگ زرگرى هم بوده باشد، طالبان و القاعده باآتش بازى كردند و درخانه زنبور دست زدند.

نه تنها قمار را باختند، بل كه حريف را نيزازدست دادند وكارشان به افتضاح كشيد. به صورت جامع ومانع تعريف نشده، زمينه ارسال انبارهاى سلاح به سرزمينهاى صلح جهت شكار منافع سياسى، اقتصادى، فرهنگى واجتماعى تروريزمى بيش نيست. پيام آور تشدد و تشنج گرديد. به جامعه جهانى كه درپايان دوره جنگ سرد منتظر صلح بود، ولو زير لواى اسلام باشد يا تحت شعار دموكراسى و يا زير چتر حقوق بشر،
آيا واقعاً امحاى تروريزم ستراتژى جديد امريكا است؟ و زمان درو كردن حاصل فصل جنگ سرد فرا رسيده است و راز و رمز گنگ صفحات تاريك تاريخ افغانستان تخته خيز،داكتر زلمى خليلزاد، نماينده و ناظر سياسى امريكا، جنرال تامى فرانك، نماينده نظامى.
سياست امريكا افغانستان را به تجزيه خواهد كشيد. ائتلاف شمال در زون شمال حكومت متوازى تشكيل خواهد داد. /

 

منتشره شماره دهم ماهنامه مشعل


بالا

بعدی * صفحة دری * بازگشت